🌱
⁉️ پرسش:
آیا هدف، می تواند وسیله را توجیه کند؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
گروهى از سردمداران مکتب هاى مادى و الحادى مى گویند: «اَلْغایاتُ تُبَرِّرُ الْوَسائط»؛ (هدف وسیله را توجیه مى کند؟)
باید به یک نکته توجّه کرد و آن این که آنها که دم از این سخن مى زنند هیچ قید و شرطى براى آن قائل نیستند؛
یعنى مى گویند: «براى رسیدن به هدف ـ بدون استثناء ـ استفاده از هر وسیله اى ـ بدون استثناء ـ مجاز است؛
به همین دلیل گاه براى حفظ منافع اقتصادى خود، جنگ هاى خونینى به راه مى اندازند که هزاران بى گناه در آن کشته مى شوند تنها به این منظور که کمترین آسیبى به منافع نامشروع آنها نرسد.
ولى طرفداران مکتب هاى الهى این عمومیّت را در هر دو شاخه اش انکار مى کنند؛ یعنى نه هر هدفى را کافى مى دانند و نه هر وسیله اى را مجاز مى شمارند؛
بلکه دقیقاً آن را تحت قانون اهم و مهم قرار مى دهند آن هم اهمیّت در ترازوى عقل و شرع نه اهمیّت از نظر منافع شخصى و هوا و هوس هاى شیطانى.
قانون اهم و مهم چیزى نیست که کسى بتواند آن را انکار کند؛ مثلا براى نجات شخصى که دارد به خواب مى رود، از خوابى که مرگ او در آن است، سیلى هاى آبدار به صورت او مى نوازند و بیدارش مى کنند،
و از آن فراتر براى نجات یک کشور و نجات آن از چنگال یک دشمن خطرناک ممکن است هزینه هاى جنگى را به زور از مردم بگیرند،
یا براى مبارزه با یک بیمارى خطرناک چند روزى همه مردم را در خانه ها زندانى کنند تا همه را به زور واکسینه کنند.
آنچه طرفداران مکتب انبیاء مى گویند اینها و مانند اینها است در حالى که پیروان مکتب هاى مادى و الحادى هیچ قید و شرطى براى این مطلب قائل نیستند، و براى رسیدن به هر هدفى هر وسیله ای را مجاز مى دانند.
📕 پیام قرآن، ج۱۰، ص۳۸۲
#هدف
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا آیه ۶۲ سوره «بقره» به معناى این است که پیروان هر مذهبى باید به مذهب خود عمل کنند؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در این آیه مى خوانیم: (کسانى که به پیامبر اسلام ایمان آورده اند و همچنین یهودیان و نصارى و صابئان [پیروان یحیى یا نوح یا ابراهیم(علیه السلام)] آنها که ایمان به خدا و روز قیامت آورند و عمل صالح انجام دهند پاداش آنها نزد پروردگارشان ثابت است)؛
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ».
بنابراین (نه ترسى از آینده دارند و نه غمى از گذشته)؛ «وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون».
در پاسخ سؤال فوق مى گوئیم: آیات قرآن یکدیگر را تفسیر مى کنند، قرآن در آیه ۸۵ سوره «آل عمران» مى گوید: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْه»؛ (هر کس دینى غیر از اسلام براى خود انتخاب کند پذیرفته نخواهد شد).
به علاوه آیات قرآن پر است از دعوت یهود، نصارى و پیروان سایر ادیان به سوى این آئین جدید، اگر تفسیر فوق صحیح باشد، با بخش عظیمى از آیات قرآن تضاد صریح دارد، بنابراین باید به دنبال معنى واقعى آیه رفت.
در اینجا دو تفسیر از همه روشن تر و مناسب تر به نظر مى رسد.
۱ ـ اگر یهود، نصارى و مانند آنها به محتواى کتب خود عمل کنند مسلماً به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) ایمان مى آورند؛ چرا که بشارت ظهور او با ذکر صفات و علائم مختلف در این کتب آسمانى آمده است.
مثلاً قرآن در آیه ۶۸ سوره «مائده» مى گوید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَیْء حَتّى تُقیمُوا التَّوْراةَ وَ الإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ»؛ (اى اهل کتاب شما ارزشى نخواهید داشت مگر آن زمانى که تورات و انجیل و آنچه را از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده بر پا دارید) و از آن جمله این که به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) که بشارت ظهورش در کتب شما آمده است ایمان بیاورید.
۲ ـ این آیه ناظر به سؤالى است که براى بسیارى از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده، آنها در فکر بودند: اگر راه حق و نجات، تنها اسلام است، پس تکلیف نیاکان و پدرانشان چه مى شود؟
آیا آنها به خاطر عدم درک زمان پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) و ایمان نیاوردن به او مجازات خواهند شد؟
آیه فوق نازل گردید، و اعلام داشت: هر کسى که در عصر خود به پیامبر بر حق و کتاب آسمانى زمان خویش ایمان آورده و عمل صالح کرده است اهل نجات است، و جاى هیچ گونه نگرانى نیست.
بنابراین یهودیان مؤمن و صالح العمل قبل از ظهور مسیح (علیه السلام)، اهل نجاتند، همان گونه مسیحیان مؤمن قبل از ظهور پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله).
این معنى از شأن نزولى که براى آیه فوق ذکر شده، نیز استفاده مى شود
📕 تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۳۵
#اسلام
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا دین اسلام، دینی سهل و آسان است؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
«دین اسلام»، شریعتی است سهل و آسان؛ به طوری که همه اعمال انسانها را تحت برنامه قرار مى دهد، برنامه اش چنان است که مایه تنفّر و رمیدن مردم نمى شود.
دقّت در احکام اسلام چه در عبادات و معاملات و روابط انسانها و چه در مجازات ها، همه در پرتو این اصل تنظیم شده؛
حتى شدیدترین مجازات هاى اسلامى، این اصل رعایت شده؛ چرا که اگر مجازات شدید است، در عوض اثبات جرم نیز به آسانى ممکن نیست.
غالب دعاوى با دو شاهد اثبات مى شود؛ اما گاهی چهار شاهد لازم است و حتّى در اجراى بعضى از حدود که به صورت شلّاق انجام مى شود، دستور داده شده:
در تابستان در هواى خنک، و در زمستان در موقع گرمى هوا اجرا شود. دست ها را برای شلّاق زدن زیاد بالا نیاورند، تا ضربه شدید شود و امثال این دستورها.
این مجرمانِ مستوجب حدّ، هرگاه قبل از دستگیرى توبه کنند، گناهشان بخشیده شده و هر کجا شک و تردید در این مجازات ها پیدا شود، قاعده «درء» اجرا مى شود که به معناى نادیده گرفتن جرم است.
در حدیثى آمده است که: «امام صادق (علیه السلام) به یکى از یاران خود فرمود: تکالیف و وظایف دینى را به اندازه توانایى مردم بر دوش آنها بگذارید.
سپس داستان مسلمانى را که همسایه کافرى داشت و تمایل به اسلام پیدا کرده بود، نقل مى فرماید که آن همسایه مسلمان، مرد کافر را صبح و ظهر و شب مرتّب به مسجد برد.
بطورى که بیشتر اوقات او در مسجد به اداى واجبات و مستحبّات و مشغول عبادت بود. یک روز که گذشت مرد تازه مسلمان انصراف خود را از اسلام اعلام کرد و گفت: این دین سختى است و من طاقت آن را ندارم.
سپس امام (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ، وَ إِنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الْإِجْتِهَادِ، فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ، وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ»؛
(حکومت بنى امیّه بر پایه شمشیر و سخت گیرى و تبعیض بود؛ ولى حکومت ما به رفق و مدارا و تقیّه [منظور تقیّه مداراتى است] و حُسن معاشرت و پارسایى و تلاش و کوشش است. بنابراین، تا مى توانید [از این طریق] مردم را به دین خود و آئین اهل بیت (علیهم السلام) که در آن هستید، تشویق کنید)».
بدیهى است، محبّت و رفق و مدارا و برخوردِ خوب در مورد کسانى است که شرارت را پیشه خود نساخته اند و به یقین، اسلام در برابر ظالمان و ستمگران و اشرار و اوباش برخورد سختى دارد، تا امنیّت جامعه، در جهات مختلف خدشه دار نشود.
📕 پیام امام امیرالمؤمنین (ع)، ج۴، ص۴۷۸
#اسلام
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا در اناجیل به علایم «ظهور منجی» اشاره شده است؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در اناجیل به برخی علائم «ظهور منجی» اشاره شده است. در انجیل «متى» آمده است: «... و در آن هنگام که عیسى در باغ زیتون نشسته بود شاگردانش به نزد او آمده و با او خلوت کردند و از او سؤال نمودند:
به ما بگو در چه زمانى این امور تحقق خواهد یافت و علامت و نشانه آمدن تو و پایان عالم چیست؟»
و نیز مى خوانیم: «و زود است که خبر از جنگ هایى مى شنوید ... مبادا که فزع کنید؛ زیرا وقوع آنها حتمى است».
و نیز آمده است: «و هنگامى که فرزند انسان در مجد و عظمتش مى آید و در حالى که ملائکه او را همراهى مى کنند بر روى عرش عظمتش مى نشیند و جمیع امت ها نزد او محشور خواهند شد ...».
در انجیل «لوقا» آمده است: «فریسیّون از او سؤال نمودند: چه زمانى ملکوت خداوند مى آید؟ او در جواب فرمود: ملکوت خدا غیر مترقبه مى آید».
و نیز مى خوانیم: «و هنگامى که خبر از جنگ ها و فتنه ها شنیدید فزع نکنید؛ زیرا این امور باید در ابتدا تحقق یابد ولى این پایان عالم نیست.
آن گاه به آنان فرمود: زود باشد که امتى بر امتى و مملکتى بر مملکتى قیام کند و زلزله هاى شدید و گرسنگى ها و قحطى ها در مکان هاى زیادى به وقوع پیوندد و زود است که امور خوفناک و نشانه هاى بزرگى حادث گردد».
📕 موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص۱۱۷
#ظهور
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا موقع گناه، امامان علیهم السلام ناظر اعمال ما هستند و آیا اعمال ما به امام عصر علیه السلام عرضه می شود؟ اگر این چنین باشد، لقب «ستار العیوب» بودن خدا برای چیست؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسان ها را از دیگر انسان ها می پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و امامان علیهم السلام مظهر اسما و صفات الهی هستند. همان گونه که خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و امامان علیهم السلام نیز چشم خدا میان خلق هستند و اعمال آنان را می بینند.
ضمن آن که نظارت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و امام علیه السلام بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازنده فراوانی دارد؛
یعنی همان گونه که ستّاریت پروردگار، برای تربیت و رشد مردم است، عرضه اعمال مردم بر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و امامان علیهم السلام نیز در همین جهت است؛
زیرا آنان، هادیان امت از طرف خدایند و فیض الهی از طریق آن بزرگواران بر بندگان نازل می شود؛ بنابراین، هیچ تنافی و تناقضی مشاهده نمی شود.
آیت الله جوادی آملی می فرماید:
خداوند متعال که ستّار العیوب است، می داند کجا ستّاری بکند و کجا ستّاری نکند.
اگر کسی ستّار عیوب دیگران باشد و در عین حال مخفیانه مرتکب گناهی شود، ذات اقدس الله اجازه نخواهد داد اسرارش نزد دیگران افشا شود.
حتی در قیامت خداوند اجازه نمی دهد کسانی که کنار یک دیگرند از اعمال هم باخبر شوند؛ بنابر این، عملکرد خود شخص بسیار مهم است.
اگر کسی پرده دیگران را نَدَرد و آشکارا به گناه دست نیازد، خداوند پرده اش را نمی درد.
بر این اساس، کسی که با قلم و بیان و اندیشه های ناصواب خود، آبروی دین خدا و مردم را می برد، به جایی می رسد که شایسته نیست خداوند متعال آبروی او را حفظ کند.
در این موقعیت، خدای سبحان اجازه می دهد صاحبدلان ببینند او چه کرده است و حتی احتمال دارد در قیامت، مقابل دیگران رسوا شود.
📕 https://B2n.ir/d36536
#ستار_العیوب
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ عوامل تقویت عقل و حافظه در روایات
بر اساس روایات اهلبیت علیهمالسلام چه عواملی باعث تقویت و زیاد شدن حافظه میشود؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در روایات اهلبیت علیهمالسلام به موضوع عقل و حافظه تصریح شده و عواملی را باعث کاهش و حتی افزایش آن میداند. در ادامه برخی از عوامل و کارهایی که در افزایش عقل و حافظه تأثیرگذار هستند بیان خواهند شد.
عوامل تقویت عقل و حافظه:
۱. رعایت تقوی
در برخی روایات، گناه بهعنوان عامل کاهش و زوال عقل شمرده شده است. در مقابل، ترک گناه و رعایت تقوا از موضوعاتی است که بهعنوان راه افزایش عقل شمرده شده است.
در روایتی طولانی امیرالمؤمنین علیهالسلام به یکى از یارانش بهعنوان موعظه و نصیحت نوشتهاند که تقوی موجب عزتمندی و توانمندی است و کسی که از نگاهش به جهان واپسین باشد و از حرامها دست بکشد و به اندک دنیا اکتفا کند، خداوند در عوض بر عقلش میافزاید.
۲. اطاعت از فرد ناصح
در روایتی چنین گفته شده که اطاعت از کسانی که دلسوز و اندرز دهنده هستند، میتواند در افزایش عقل تأثیرگذار باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودهاند:
«أَمَّا طَاعَهُ النَّاصِحِ فَیَتَشَعَّبُ مِنْهَا الزِّیَادَهُ فِی الْعَقْلِ وَ کَمَالُ اللُّبِّ وَ مَحْمَدَهُ الْعَوَاقِبِ؛» «اما آنچه از پیروى ناصح و اندرزگوى به وجود میآید: فزونى عقل، تکامل فهم و سرانجام خوش است.»
۳. فراگیری علم و تجربهآموزی
از راهکارهای زیاد شدن عقل علمآموزی و تجربه کردن است. در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین بیان شده است:
«الْعَقْلُ غَرِیزَهٌ تَزِیدُ بِالْعِلْمِ وَ التَّجَارِبِ؛» «عقل غریزهای است که با علم و تجربه زیاد میشود.» این علمآموزی میتواند در علوم اجتماعی و تجربی و یا حتی علوم انسانی و وحیانی باشد.
شاهد این مطلب حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام است که پس از بیان نکاتی عمیق و زیبا در موضوعهای معارفی، این معارف را موجب زیاد شدن عقل میدانند:
«عَلِّمُوا هَذِهِ الْحِکَمَ أَوْلَادَکُمْ فَإِنَّهَا زِیَادَهٌ فِی الْعَقْلِ وَ الْحَزْمِ وَ الرَّأْیِ؛» «این حکمتها را به فرزندانتان بیاموزید، زیرا اینها بر عقل و شناخت و قدرت تصمیم مىافزاید.»
۴. قرائت قرآن و روزه گرفتن
در برخی احادیث آمده که قرائت قرآن نیز میتواند در قدرت حافظه تأثیرگذار باشد. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است:
«یَا عَلِیُّ ثَلَاثَهٌ یَزِدْنَ فِی الْحِفْظِ وَ یَذْهَبْنَ السُّقْمَ اللُّبَانُ وَ السِّوَاکُ وَ قِرَاءَهُ الْقُرْآن؛» «یا على سه چیز قوه حافظه را میافزاید و بیمارى را از تن بیرون میکند: کندر خوردن و مسواک کردن و قرآن خواندن.»
در روایتی دیگر نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بیان شده است: «ثَلَاثٌ یُذْهِبْنَ النِّسْیَانَ وَ یُحْدِثْنَ الذُّکْرَ قِرَاءَهُ الْقُرْآنِ وَ السِّوَاکُ وَ الصِّیَامُ؛» «سه چیز فراموشى را از بین میبرد و حافظه میآورد: تلاوت قرآن، مسواک زدن و روزه.»
۵. عطر زدن
عمل دیگری که در تقویت عقل مؤثر است، عطر زدن است. در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله چنین سفارش شده است: «مَا طَابَتْ رَائِحَهُ عَبْدٍ إِلَّا زَادَ عَقْلُه؛» «عطر لباس انسان خشک نمیشود مگر اینکه عقلش زیاد میشود.»
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام نیز استفاده از عطر موجب بقا و پایداری عقل معرفی شده است: «مَنْ تَطَیَّبَ أَوَّلَ النَّهَارِ لَم یَزَلْ عَقْلُهُ مَعَهُ إِلَى اللَّیْل؛» «کسی که در اول روز از عطر استفاده کند تا شب عقلش باقی میماند.»
۶. حجامت
در احادیث فوایدی برای حجامت بیان شده است. یکی از این فواید، زیاد شدن عقل است. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین نقل شده است: «إِنَّ الْحِجَامَهَ تُصَحِّحُ الْبَدَنَ وَ تَشُدُّ الْعَقْل؛» «حجامت بدن را سالم میکند و عقل را تقویت میکند.»
در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نقل شده که: «الْحِجَامَهُ تَزِیدُ الْعَقْلَ وَ تَزِیدُ الْحَافِظَ حِفْظاً؛» «حجامت عقل را زیاد میکند و سبب تقویت حافظه هم میشود.»
🔺