#صرف_انرژی
✨در اسلام به طور کلی با صرف انرژی فکری در مسائلی که نتیجهای جز خسته کردن فکر ندارد ،
📗یعنی راه تحقیق برای انسان در آنها باز نیست،
👈و همچنین مسائلی که فرضاً قابل تحقیق باشد فایدهای به حال انسان ندارد مخالفت شده است.
💟پیغمبر اکرم علمی را که دارا بودن آن سودی نبخشد و نداشتن آن زیانی نرساند بیهوده خواند.
📚 #استاد_مطهری، انسان و ایمان، ص71✨
یکی از حسابهای عالم، توکل و اعتماد به خداست...⤵️👌
یکی از حسابهای عالم، توکل و اعتماد به خداست. توکل یعنی انسان در پیمودن راه حقّ، چه از جنبه مثبت و چه از جنبه منفی، به خود تزلزل راه ندهد و مطمئن باشد که اگر در جریان زندگی هدف صحیح و خداپسند خود را در نظر بگیرد نه منافع شخصی را، اگر فعالیت خود را متوجّه انجام وظیفه کند نه متوجّه خود، کار خود را به خدا باز گذارد، خداوند او را تحت حمایت خود قرار میدهد.
#استاد_مطهری، انسان و سرنوشت، ص96، 97 🖇🇮🇷
✏️کلمه «انقلاب» بگذارید ما بحث انقلاب را از ریشه لغوی اش شروع کنیم.
🔍انقلاب به حسب اصل لغت - که قرآن هم این کلمه را هر جا به کار برده1 به همان مفهوم لغوی آن به کار برده است نه به مفهوم اصطلاحی رایج امروزی
⚠️به معنی زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن و نظیر این معانی است:
«...وَمَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللهَ شَیْئًا..».در آن آیه کریمه میفرماید:
🌸وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ.
👈در داستان احد است که بعد از آنکه شایع شد رسول خدا کشته شده است، عده زیادی از مسلمانان فرار کردند؛
✨آیه قرآن نازل شد که محمد پیامبری بیش نیست که قبل از او هم پیامبران دیگری بودند؛ یعنی هر پیامبری که آمده است مردن دارد، کشته شدن دارد.
🌈محمد برای شما از جانب خدا پیامی آورده است، خدای او و پیام خدایی او زنده است.
☝️آیا فرضا پیغمبر بمیرد یا کشته شود (البته اصل قصه هم دروغ بود، پیغمبر کشته نشده بود) باید شما به عقب و پشت سر برگردید؟
🔍اینجا این حرکت و حالت اسلامی در تعبیر قرآن حرکت به جلو است و برگشت اینها از دین به معنی بازگشت به عقب است؛ انقلاب است در تعبیر قرآن،
👈یعنی رو در جهت پشت قرار گرفتن و پشت در جهت رو قرار گرفتن در جهتی که انسان میرفت، برگردد به پشت سر؛ این انقلاب است.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص4، 5✨
(ادامه دارد)
معانی اصطلاحی «انقلاب» ⁉️⭕️
🔻بعدها کلمه «انقلاب» در اصطلاحات فقهی و بیشتر در اصطلاحات فلسفی یک معنی دیگری پیدا کرده است.
⚠️فقها در باب مطهرها(یعنی پاک کننده ها) یکی از امور پاک کننده را انقلاب دانستهاند که گاهی از آن تعبیر به «استحاله» میکنند و گاهی استحاله را با انقلاب دو تا فرض میکنند.
👈میگویند یکی از چیزهایی که سبب طهارت یک شیء نجس میشود این است که در آن شیء نجس انقلاب یا استحاله پیدا بشود.
🐶استحاله در اصطلاح فقها مثل آنجایی است که سگ در نمکزار بیفتد و تبدیل به نمک بشود یعنی یک نجس تبدیل به پاک شده است.
💧یا نطفه که نجس است تبدیل به حیوان میشود، بعد آن حیوان پاک است. مثل نطفه انسان که تبدیل به بچه انسان میشود. در مورد انقلاب، مثال میزنند به انقلاب شراب به سرکه.
⚠️در اصطلاح فلاسفه معنای انقلاب از این هم محدودتر و مضیقتر میشود. فلاسفه انقلاب را به جایی میگویند که ذات و ماهیت یک شیء لزوما عوض شده باشد.
♻️آنوقت بحثی برایشان مطرح بود که آیا انقلاب ماهیت و انقلاب ذات جایز است یعنی ممکن است یا ممکن نیست؟ اصالت ماهیتیها آن را ناممکن میدانستند،
👈عملیات کیمیاگران را از نوع انقلاب ماهیت میدانستند و تخطئه میکردند و خرافه میدانستند و اصالت وجودیها انقلاب ماهیت و انقلاب ذات را امر ممکن میدانستند
🔻بلکه هر حرکت اشتدادی یعنی هر حرکت از نقص به کمال را در واقع انقلابها و انقلاب آناً فآناً میدانستند. میگفتند اگر یک شیء از نقص به سوی کمال برود آناً فآناً تغییر ماهیت میدهد،
(قسمت دوم)
( #استاد_مطهری ادامه دارد 💫 )
(قسمت سوم و آخر)
📎میرسیم به اصطلاح اجتماعی امروز.امروز انقلاب یک اصطلاح جامعه شناسانه و فلسفه تاریخ است.
🗣وقتی کلمه انقلاب را به کار میبریم - که عربها الآن در این معنا لفظ انقلاب را به کار نمیبرند، ثوره به کار میبرند نباید دنبال مفهوم لغوی یا حتی اصطلاح فقهی و بالاتر اصطلاح فلسفی اش برویم
⚠️بلکه این یک اصطلاح خاص جامعه شناسانه است که در فلسفه تاریخ مطرح است.
☝️انقلاب به آن معنا که در فلسفه تاریخ و در جامعه شناسی مطرح است همان دگر شدن است (حتی نمیگویم دگرگون شدن؛ چون دگرگون شدن یعنی گونه اش، کیفیتش جور دیگر بشود) یعنی این که موجودی چیزی باشد و چیز دگر بشود. دگر شدن غیر از دگرگون شدن است.
🌾اقبال لاهوری معروف تعبیری راجع به قرآن دارد آنجا که میگوید:
🔷نقش قرآن چون که در عالم نشست
🔷نقشههای پاپ و کاهن را شکست
🔷فاش گویم آنچه در دل مضمر است
🔷این کتابی نیست، چیزی دیگر است
👈شاهد من در این شعر سوم است. میگوید:
🔷چون که در جان رفت جان دیگر شود
💗جان که دیگر شد جهان دیگر شود
یعنی قرآن جانها و روحها را منقلب و انقلابی میکند؛
🌗وقتی که روحها، ضمیرها، اذهان، افکار دگرگون و انقلابی شد جهان دیگر میشود.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص6، 7، 8 ✨
توبه انقلاب است، قیام است ⤵️ 💯
#زیبا👌✨
در میان انقلابهای فردی، آن که بسیار شایسته است که از نظر روان شناسی، فلسفی، اجتماعی و انسان شناسی مورد مطالعه قرار بگیرد مسئله توبه است. توبه یک استعداد عجیب خارق العاده ای است در انسان. توبه یک قیام و انقلاب درونی است از فرد علیه خودش. توبه انقلاب است، قیام است، قیام مظلوم است علیه ظالم اما قیام مقامات و درجات عالی انسانی علیه مقامات دانی وجود انسان؛ یعنی انقلاب مقامات شریف و متعالی وجود انسان علیه مقامات پایین و سافل وجود انسان. توبه انقلاب انسان بما هو انسان است علیه انسان بما هو حیوان، انقلاب فطرت انسانیت است، انقلاب وجدان است.
#استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص10 🖇🇮🇷
مردی در حضور علی (ع) آمد و صیغه استغفار و توبه را انشاء و ادا کرد..✏️
( #قسمت_اول ) 🌷
✨اینجا جمله ای از علی علیه السلام هست، ببینید چطور توبه را تفسیر فرموده است. در نهج البلاغه است.
🧔مردی در حضور علی (ع) آمد و صیغه استغفار و توبه را انشاء و ادا کرد: «استغفر الله ربی و أتوب إلیه»
📿به خیال این که با گفتن «استغفر الله ربی و أتوب إلیه» انسان تائب میشود.
💟امیرالمؤمنین با تندی و شدت خیلی زیاد به او فرمود: تو آیا میدانی استغفار چیست؟ تو لفظ استغفار را با خود استغفار اشتباه کرده ای.
🖐خیلی انسان باید متعالی و انسان باشد تا توفیق توبه پیدا کند. بعد برایش تشریح کرد که در توبه چند رکن و شرط حال یا شرط تحقق یا شرط کمال هست.
☝️فرمود: شرط اول توبه پشیمانی کامل از کارهایی است که در گذشته انجام داده ای؛ یعنی به آن سو که میرفته ای، رویت را برگردانی.
2⃣شرط دوم تصمیم جدی بر این که برنگردی به حالت اول.
( #استاد_مطهری ادامه دارد💫 )
مردی در حضور علی (ع) آمد و صیغه استغفار و توبه را انشاء و ادا کرد..✏️
( #قسمت_دوم ) 🌷
3⃣شرط سوم این که حقوقی که از مردم در زمانی که معصیت کرده ای بر عهده تو هست باید به صاحبانش برگردانی.
4⃣چهارم این که حقوق خدا را که ترک کردهای جبران کنی.
5⃣پنجم (بیشتر شاهد من بر سر این شرط پنجم است) این که خودت را مجازات کنی؛ یعنی آن قوای عاصی وجود خودت را مجازات کنی؛ انقلاب کنی. انقلاب بدون مجازات امکان پذیر نیست.
⚠️حال چگونه؟ این گوشتهای بدن تو که از معصیت و در حال معصیت روییده همه را آب کنی.
💧این گوشتهایی که الآن در بدن توست گوشتهای معصیت است. حرام خوردی و این گوشتها در بدن تو روییده است. اینها را باید آب کنی.
6⃣ششم: تو لذت معصیت و تخلف و لذت کار بد را زیاد چشیدی، باید این را هم جبران کنی.
🌀مدتها بر خودت سخت بگیری و رنج طاعت را متحمل بشوی. چه شبها بوده که تو گذرانده ای در حالی که برای تو شب سَمور بوده است 1 و در کنار تو افرادی بودهاند که گرسنه و فقیر خوابیدهاند.
( #استاد_مطهری ادامه دارد 💫 )
مردی در حضور علی (ع) آمد و صیغه استغفار و توبه را انشاء و ادا کرد..✏️
( #قسمت_سوم_و_آخر ) 🌷
📛آن لذتهای آن معصیتها را که چشیدی حالا باید شبهای متوالی بر عکس، خودت را به رنج بیفکنی، به خود گرسنگی بدهی، رنج زحمت و محنت و خدمت دیگران را متحمل بشوی. آنوقت است که تو یک تائب واقعی هستی.
👌به همین دلیل است که قرآن در آیات متعددی بعد از کلمه «تاب» کلمه «أَصْلَحَ» را آورده است: ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ 2 . این «تابَ و اَصْلَحَ» معادل است با آنچه که ما امروز آن را دوره نفی و انکار و دوره سازندگی مینامیم.
😔انسان در مرحله اول باید توبه کند، حالت و وضع گذشته خودش را نفی کند، خراب کند و در هم بکوبد، آثار آن را از بین ببرد با انقلابی که نامش توبه است ولی به این قناعت نکند؛
🙂بعد، از نو درستش را بسازد. اصلاح بعد از آن است که انقلاب صورت میگیرد. بازسازی بعد از خراب کردن آن بنای فاسد و خرابی است که در گذشته بوده است.
👈اینها که مثال زدم مثال برای انقلابهای فردی بود که همه را هم به طور خلاصه عرض کردم.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص11، 12 ✨
✨قرآن میگوید
«لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى».
👌نمیگوید «فَمَن یُؤْمِن بِاللهِ » هر کسی که به خدا ایمان بیاورد؛ بلکه این ایمان به خدا را ملازم میداند با کفر به طاغوت.
⚠️آن اثبات را ملازم با این نفی میشمارد: مَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى. اسلام تسلیم و طاعت محض نیست، عصیان هم هست.
❓اما عصیان نسبت به چی؟ عصیان نسبت به هواها، طاغوتها و معبودهای غیر خدا. ایمان محض نیست، کفر هم هست؛ به تعبیر خود قرآن کفر به طاغوت.
✍همین طور که گفتیم، در مفهوم انقلاب کلمه «لا» و «نه» و «نفی» خوابیده است. در مفهوم ایمان اسلامی کفر - که نوعی نفی و جحود و انکار است و مفهوم طرد دارد. خوابیده است.
🙅♂انسان به ایمان اسلامی نمیرسد تا آن کفرها را طی نکند؛ پیوندش با خدای متعال محکم و برقرار نمیشود مگر آنکه پیوندهای دیگر را ببرد و قطع کند.
👐بندگی خدا جز با آزادی از غیر خدا میسر نیست. اصلا بندگی خدا مقرون به آزادی است. گفت:
🔹تشوی بنده تا نگردی حر
🔹نتوان کرد ظرف پر را پر
✔️اول باید آزاد شد تا بتوان بنده خدا شد. اول باید پیوندهای دیگر را برید تا بتوان پیوند با خدای متعال را مستحکم کرد. اول باید کفر به طاغوت ورزید تا زمینه برای ایمان به خدا فراهم بشود.
👌پس این است که {میفرماید{ «من تاب و أصلح» اول باید توبه کرد تا موفق به اصلاح در مرحله بعد شد.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص16، 17 ✨
میگویند از ما سؤال میکنند که وجود خدا را به صورت علمی ثابت کنید نه فلسفی ⤵️👌
( #قسمت_اول )
👈 سؤال: سؤال دیگری کردهاند که ربطی به این جلسه ما ندارد. میگویند از ما سؤال میکنند که وجود خدا را به صورت علمی ثابت کنید نه فلسفی.
خواهش میکنم برای من توضیح دهید تا بتوانم جوابگوی آنها باشم.
👌استاد: این جوابش خیلی ساده است اگر توجه بفرمایید. مقصود از این که به طریق علمی ثابت کنید نه به طریق فلسفی، چیست؟ اگر مقصود از «طریق علمی» این چیزی است که امروز میگویند، یعنی به طریق تجربی، حسی، آزمایشی، یعنی به این صورت که مستقیم همین طور که پدیدههای علمی و مادی به طرز علمی یعنی به طرز حسی و تجربی و آزمایشی و در لابراتوارها تحقیق میشود، به همین طرز درباره خدا تحقیق بشود، [درست نیست.[
☝️ممکن است کسی این طور بگوید و میگویند که اگر فردی این جور خدا را ثابت کند من قبول دارم. مثل آن کسی که گفته بود (خیلی از این حرفها گفتهاند) من خدا را آن وقت قبول میکنم که در لابراتوار خودم وجودش را کشف کنم. من جواب میدهم من خدا را آن وقت انکار میکنم که وجودش در لابراتوار کشف بشود؛ چون خدایی که در لابراتوار باشد که خدا نیست.
( #استاد_مطهری ادامه دارد 💫 )
میگویند از ما سؤال میکنند که وجود خدا را به صورت علمی ثابت کنید نه فلسفی ⤵️👌
( #قسمت_دوم_و_آخر )
❕خدایی که در لابراتوار از طریق علمی یعنی این گونه که شما میگویید علمی - یعنی حسی، تجربی نه به معنای این که تجربه یکی از مقدماتش باشد که آنوقت باز میشود فلسفی یعنی ترکیبی از استدلال فلسفی و تجربی، همین طور که در باب اثبات صانع استدلال میشود - کشف بشود او خدا نیست
⚠️اگر مقصود تان از «طریق علمی» همین باشد یعنی مستقیما به همان شکلی که مثلا عناصر را کشف کردند که صد و چند عنصر وجود دارد خدا را هم کشف کنند، در همان وقت است که این خدا را باید انکار کرد
👈چون خدایی که در لابراتوار در زیر ذره بین پیدا بشود، یعنی یک موجود محدود به یک مکان، محدود به یک زمان، دارای تغییر،
👌یعنی یک جزء از اجزای عالم، نه آن موجودی که «فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ» [^1] به هر طرف رو کنید رو به او آورده اید. نه تنها خدا را، خیلی چیزهای دیگری داریم که از طریق علمی نمیتوانیم کشف کنیم.
🔆آیا شما زمان را از طریق علمی - به همین معنا که عرض کردم - آن طور که یک عنصر شیمیآیی یا فیزیکی را کشف میکنید میتوانید کشف کنید؟ نه.
▪️با گذشت زمان
استاد: گذشت چیست؟ مگر گذشت را حس میکنید؟ با دستتان لمس میکنید؟ با چشمتان میبینید؟ با زبان و ذائقه تان درک میکنید؟
▪️ظواهرش را میبینیم.
استاد: خودش را نمیبینید. ظواهر خدا را هم میبینید، یعنی آثارش را میبینید. اگر آثار است که آثار همه اینها را دارید میبینید.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص20، 21، 22
👤انسان یک موجود بالذات فرهنگی و ارزش خواه است. «بالذات» که میگویم یعنی این استعداد در انسان است.
👌چقدر ما سراغ داریم انسانهایی را که مادیات را طرد میکنند برای این که سبب محرومیت از ارزشهای فرهنگی نشود.
✏️درباره ابوریحان نوشتهاند بعد از آنکه یکی از کتابهای خیلی نفیس را تألیف کرده بود پادشاه وقت هدایا و پول خیلی زیادی برای او فرستاد.
⚠️او همه آنها را پس فرستاد، گفت آخر من یک آدم عالم و دنبال کار علمی هستم، من این پولها را میخواهم چه کار، غیر از این که من را از کار علمیام باز بدارد.
💵این پولها که میآید اینجا، فردا باید با این پولها ملک بخرم، بعد مباشر برای املاکم معین کنم، نوکر داشته باشم، باید نصف یا تمام وقتم صرف حفظ و نگهداری این پول بشود.
👐من نمیخواهم. من به همین زندگی ساده محترم که اداره میشود قانعم برای این که میخواهم به کار علمی و فرهنگی خودم برسم. این یک ارزش بالذات انسانی است.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص34، 35 ✨
☝️ویژگی انقلاب اسلامی ایران همین است که روح معنوی و انسانی دارد؛ آرمانها و هدفهایش همه انسانی است.
⚠️مقصودم این نیست که مردم ایران برای رفع تبعیضها نمیجنگیدند، چرا میجنگیدند؛ یا برای آزادی نمیجنگیدند، برای آزادی هم میجنگیدند. ولی انقلاب اسلامی ایران خصوصیتش این است که حتی به جنبههای مادی رنگ معنوی داد.
👌چطور رنگ معنوی داد؟ انقلاب اسلامی آنجا هم که برای رفع تبعیض میجنگید باز شعارش این نبود که چرا باید من محروم باشم، من باید مرفه باشم. میگفت چرا باید تبعیض و بیعدالتی وجود داشته باشد؟ باید عدالت وجود داشته باشد.
⚠️حتی عده ای کوشش میکردند که بعضی اعتصابها را رنگ رفاهی بدهند، بگویند مثلا برای کمی حقوق است با اینکه واقعا هم حقوقشان کم بود. ولی خودشان میگفتند نه، ما برای کمی حقوق اعتصاب نکرده ایم، یعنی ما برای یک ارزش انسانی اعتصاب کرده ایم؛
🚸آن ارزش انسانی وقتی که بر قرار بشود همه محرومان به حق خودشان میرسند. حق که پیدا شد، ما هم به حق خودمان میرسیم.
👈حالا چرا این جور شد؟ برای این که اسلام نه به عنوان یک معنویت محض (مطرح شد.{ اسلام یک معنویت محض یعنی یک دینی که جز درباره نیایش و آداب مسجد رفتن و نماز خواندن سخن نگفته است نیست،
💯اسلام یک دین و یک مکتب همه جانبه است. او اگر برای عدالت میجنگید باز به فرمان اسلام میجنگید؛ باز هم میرفت سراغ علی که على درباره عدالت چه گفته، پیغمبر درباره عدالت چه گفته، قرآن درباره عدالت چه گفته.
👌اگر برای آزادی میجنگید باز میرفت سراغ ارزشهای آزادی خواهانه ای که در متن اسلام واقع شده. یعنی این قیام ایدئولوژیک اسلامی تمام شئون را در بر گرفته بود، به جنبههای مادی و جنبههای نیمه مادی هم رنگ انسانی و معنوی داده بود.
🇮🇷این است که انقلاب اسلامی ایران -که باید بسیار بسیار بیش از اینها درباره اش سخن گفته شود، (یک انقلاب انسانی و معنوی به معنی درست آن است ).(1)
📚 #استاد_مطهری ، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص38، 39 ✨
هر انسانی با فطرت انسانی متولد میشود 💯🦋
فساد به حکم عوامل اجتماعی و اکتسابی است ⤵️✨
اسلام معتقد است در هر انسانی ارزشهای انسانی به صورت یک امر فطری و بالقوه نهفته است. هر انسانی آن وقتی که متولد میشود با فطرت انسانی متولد میشود، میخواهد در خانه پیغمبر خدا متولد بشود، از پدری مانند علی و مادری مانند فاطمه متولد بشود یا در خانه فرعون و یانمرود متولد بشود. بچه ای که از پدر و مادر متولد میشود با فطرت انسانی متولد میشود یعنی ارزشهای انسانی، بالذات و بالقوه در او نهفته است. فساد به حکم عوامل اجتماعی و اکتسابی است.
#استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص42 🇮🇷🖇
✅ از نظر اسلام در درون هر انسان فاسدی، حتى فرعون، 👈یک انسان واقعی در زنجیر است.
👌 یعنی فرعون تنها بنی اسرائیل را به زنجیر نکشیده، 👇
یک انسانی، یک فرشته پاکی را هم در درون خودش به زنجیر کشیده است. ⚠️
👌پیغمبران میآیند برای شوراندن و انقلاب و عصیان،
↩️ اما اول میروند سراغ آن انسان نهفته در درون فرعونها 👈 بلکه آن انسان را بشورانند علیه این انسانِ اکتسابیِ اجتماعی، که الآن بر این موجود حکومت میکند. ⚠️
☝️ لهذا موسی بن عمران، اول مأمور میشود برود سراغ خود فرعون.👉
«... لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى»
👈 برو بلکه این فرعون را به وسیله انسانی نهفته در درون خودش ، واژگون کنی.
☝️ البته اگر بعد از آنکه ایمان به او مکرر در مکرر عرضه شد، در مقابل دعوت پیغمبر عناد ورزید.
❗️ این عناد بعد از اتمام حجت، دیگر چاره پذیر نیست. ❌
«... سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ» مرحله بعد از این است. ↪️
☝️اگر از اینجا سود نبردند آنوقت میروند سراغ طبقات محروم [و حتی غیر محروم] !
آنها را علیه فرعونها و فرعونیها میشورانند.
📚 #استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص42، 43
پسر یک ثروتمند و پسر یک فقیر
#زیبا 👌⤵️💯
سعدی داستان خوبی به طنز در گلستان دارد، میگوید پسر یک ثروتمند و پسر یک فقیر با همدیگر مناظره میکردند. پسر آن ثروتمند این پسر فقیر را سرکوفت میداد. گفت: تو کی هستی؟ پدر تو کی به پدر من ماند؟ برو سر قبرش بایست و ببین که قبرش چقدر مجلل است و چقدر آن را از زمین بالا آوردهاند؛ چه سنگهای رخام آنجا نصب کردهاند، چنین و چنان کردهاند؛ قبر پدر تو دو مشت خاک آنجا ریختهاند. این بچه فقیر گفت: روز قیامت میشود، تا پدر تو به خود جنبیده باشد پدر من به بهشت رسیده باشد.
حال، در جامعه هم این جور است. آن آدمی که این همه تعین و تعلق دارد، تا بخواهد بجنبد آن فقیر خودش را رسانده.
#استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص45 🇮🇷🖇
علی در کوخ با على در کاخ دو شخص نیستند 👌💯
دکتر علىّ الوردی عراقی میگوید :
علی بن ابی طالب زندگیاش نشان داد که تز مارکس غلط است، برای این که علی در وقتی که در کاخ بود و در کوخ بود یک جور فکر کرد. آن وقتی که با زهرا زندگی میکردند گاهی فقر آنچنان بر آنها فشار میآورد که برای زندگی عادی ساده خودشان روزها میرفت عملگی و مزدبگیری میکرد. یک روز هم بیت المال دنیای اسلام که بزرگترین کشور روی زمین بود در اختیارش بود و مقتدرترین فرد زمان خودش بود. وقتی ما نگاه میکنیم میبینیم طرز تفکرش یک ذره فرق نکرده؛ دو على نیست؛ علی در کوخ با على در کاخ دو شخص نیستند.
#استاد_مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص46 🇮🇷🖇