15_Shahat_Tatil_J30(www.rasekhoon.net).mp3
7.02M
#تلاوت_ترتیل
#جزء_سی
#استاد_شحات_محمد_انور
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_5767354992138650653.mp3
6.2M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_ششم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_5877247369698870031.mp3
6.16M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_هفتم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_5801111029903524940.mp3
6.65M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_هشتم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_5828020151064200059.mp3
6.43M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_نهم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#معجزات_علمی_قرآن
#سوره_عبس
#آماده_شدن_زمین برای زراعت به وسیله باران
فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا
(سوره مبارکه عبس آیات ۲۴_۲۸)؛
«و انسان باید به غذایش نظر کند؛ که ما آب را با بارشى فرو ریختیم؛ سپس زمین را کاملاً شکافتیم؛ و در آن دانه (ها) رویاندیم؛ و (نیز) انگور و سبزى».
نکته علمی
در آغاز، سطح زمین را قشر عظیمی از سنگها پوشانده بود.
بارانهای سیلابی پی در پی فرو باریدند و سنگها را شکافتند.
ذرات آن را جدا کردند و در قسمتهای گود زمین گستردند و به این ترتیب توده خاک قابل زراعت تشکیل شد و هم اکنون نیز سیلابها قسمتی از آنها را در خود حل کرده، به دریا میریزند.
اما خاکهای جدیدی که به وسیله برف و باران مجدداً تشکیل میشود، جای آن را میگیرد وگرنه انسان گرفتار کمبود خاک زراعتی میشد.
به این ترتیب آیه اشاره به یکی از معجزات علمی قرآن دارد که نشان میدهد اول بارانها فرو میبارند و سپس زمینها شکافته میشوند و آماده زراعت میگردند.
نه تنها در روزهای نخست این عمل صورت گرفته که امروز نیز ادامه دارد.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_5848240109769458876.mp3
6.57M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_دهم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
تجوید_م11.mp3
6.16M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_یازدهم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#سوره_الحمد
#تفسیر_لفظ_جلاله_الله
الله
الله یکی از نامهای خداست. نامگذاری هائی که برای افراد و یا اشیاء می کنند گاهی از نوع علامت است و گاهی از نوع وصف.
در قسم اول گرچه اسماء خودشان دارای معانی هستند ولی معنای آنها منظور نظر نگردیده; بلکه تنها برای تشخیص و بازشناسی این اسم گذاشته شده است و لذا حکم یک علامت را بیشتر ندارد. چه بسا در اینگونه موارد معنای نام علاوه بر اینکه حکایتگر اوصاف صاحب نام نیست، ممکن است ضد آنهم باشد مثل آنکه نام غلامان سیاه را کافور می نهادند! (بر عکس نهند نام زنگی کافور)
در قسم دوم نام، حکایتگر شانی از شئون صاحب نام است و صفتی از صفات او را بیان می کند.
پروردگار متعال نامی که صرفا جنبه علامت داشته باشد، ندارد و تمام نامهای او، نمایانگر حقیقتی از حقایق ذات مقدس او است.
در قرآن کریم در حدود صد اسم برای خداوند آمده است که در واقع صد صفت است که نمونه آنها را در همین سوره ملاحظه می نمائید:الله، رحمن، رحیم، مالک یوم الدین، ولی هیچکدام جامعیتی را که این نام دارد، ندارند; چون آنها هر کدام یکی از کمالات او را نشان می دهند ولی این نام، نمایانگر ذات مستجمع جمع صفات کمالیه است.
کلمه الله در اصل الاله بوده است و همزه بخاطر کثرت استعمال حذف گردیده است.
درباره ریشه لغت الله چند نظر وجود دارد بعضی گفته اند این کلمه از اله مشتق است و بعضی دیگر گفته اند که از وله گرفته شده است و اله فعال بمعنای مفعول است مانند کتاب بمعنای مکتوب.
اگر از اله مشتق شده باشد یعنی ذات شایسته پرستش که کامل از جمیع جهات است. چون موجودی که خودش مخلوق دیگری است و یا دارای نقص است; شایسته پرستش نخواهد بود، پس همینکه گفته می شود الاله یعنی آن ذاتی که بگونه ایست که او را باید پرستش کرد و قهرا این معانی در این کلمه نهفته است، ذات مستجمع جمیع کمالیه و مبرا از هر گونه سلب و نقص.
و اگر از وله مشتق شده باشد، وله یعنی تحیر، واله یعنی حیران و یا بمعنی عاشق و شیدا است و از این جهت خداوند را الله گفته اند که عقل ها در مقابل ذات مقدسش حیران و یا متوجه و عاشق او و پناهنده به اویند.
سیبویه، از ائمه علمای صرف و نحو ادبیات عرب است و در اواخر قرن دوم و اوائل قرن سوم هجری زندگی می کرده است. وی که در فن خودش نبوغ داشته و کتابش را که با الکتاب معروف است در این فن نظیر منطق ارسطو در منطق و مجسطی بطلمیوس در علم هیئت، شمرده اند و سخنش در ادب عربی سند محسوب می گردد و از طرفداران این نظر است که ریشه کلمه الله «وله » به معنای حیرت در مقابل عظمت و یا وله و عشق است:
مثنوی مولوی نظر او را نقل کرده و می گوید.
معنی الله گفت آن سیبویه یولهون فی الحوائج هم لدیه
گفت الهنا فی حوائجنا الیک و التمسناها و جدناها لدیک
مولوی آن حالتی را یاد آوری می کند که انسان دردی پیدا کرده و بیچاره گشته و بی اختیار بسوی نقطه ای روی می آورد وپناهنده می شود، او «الله » است!!
و احتمال قوی دارد که اله و وله دو لهجه از یک لغت باشد، یعنی اول وله بوده و بعد آنرا بصورت اله استعمال کرده اند; و وقتی آنرا بصورت اله تلفظ نمودند معنی پرستش هم پیدا کرده است; بنابراین معنی الله چنین می شود: آن ذاتی که همه موجودات; ناآگاهانه واله او هستند و او تنها حقیقتی است که شایستگی پرستش دارد.
ترجمه الله
می توان گفت که در فارسی لغتی مترادف کلمه الله که بشود جای آن گذارد نداریم، و هیچکدام رساننده تمام معنی الله نیستند. زیرا اگر بجای الله «خدا» بگذاریم رسا نخواهد بود، چون خدا مخفف «خودآی » است و رساننده تعبیری است که فیلسوفان می کنند، یعنی «واجب الوجود» و یا شاید به کلمه غنی که در قرآن آمده است نزدیک تر باشد تا به الله. و اگر خداوند استعمال شود باز رسا نخواهد بود زیرا خداوند یعنی صاحب، و اگر چه الله خداوند هم هست ولی مرادف با خداوند نیست; خداوند یک شان از شئون الله است.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_حمد۲
#تفسیر_الرحمن_الرحیم
بجای این دو کلمه در فارسی نمی توان واژه ای یافت که عینا ترجمه آن باشد و اینکه بخشنده مهربان معمولا ترجمه می کنند ترجمه رسائی نیست. زیرا بخشنده ترجمه جواد است و مهربان ترجمه رؤوف و هر دو از صفات پروردگار است که در قرآن آمده است.
جواد (بخشنده) یعنی کسیکه چیزی دارد و بدون عوض به دیگران می بخشد. ولی رحمان و رحیم هر دو از رحمت مشتقند و در کلمه رحمت یک معنای اضافه ای نهفته است و آن اینکه در مواردی که موجود نیازمند و مستحق باشد با لفظ و یا با زبان تکوین دستش دراز است و به اصطلاح قابل ترحم است و استحقاق دارد که چیزی به او برسد در اینگونه موارد رحمت کاربرد دارد.
منتهی رحمت انسان وقتی به مستحقی می رسد که تحت تاثیر حالت او قرار گیرد و رقت قلبی رد او پدید آید، ولی خدای متعال از این امور منزه است.
پس وقتی می گوییم رحمان و رحیم دو معنا در ذهن ما مجسم می گردد: یکی نیاز عظیم و فراوان مخلوقات که گوئی سراسر مخلوقات با زبان قابلیت های خودشان همه دست نیاز بدرگاه بی نیاز او دراز کرده و التماس می کنند، و دیگر اینکه او رحمت بی حساب خویش را بسوی آنان فرستاده و نیازهای آنان را تامین نموده است.
این است که بعضی از مترجمان اخیر وقتی دیده اند که هیچ کلمه ای رساننده معانی این کلمات نیست ، آیه شریفه "بسم الله الرحمن الرحیم" را «به نام الله رحمن الرحیم » ; ترجمه نموده اند.
فرق رحمان با رحیم چیست؟
در زبان عربی کلماتی که بر وزن فعلان است دلالت بر کثرت می کند مثل عطشان که به معنای عطش کثیر است. و کلماتی که بر وزن فعیل است که اصطلاحا آنرا صفت مشبه می گویند دلالت بر نوعی ثبات و دوام می کند.
رحمان که بر وزن فعلان است دلالت بر کثرت و وسعت می کند و می رساند که رحمت حق همه جا گسترش پیدا کرده و همه چیز را فرا گرفته است.
اصولا هر موجودی موجود بودنش مساوی با رحمت حق است چون وجود و هستی عین رحمت است ، چنانکه در سوره اعراف آیه ۵۶ آمده است "و رحمتی وسعت کلی شئ" (رحمت من همه چیز را فرا گرفته است) و در دعای کمیل می خوانیم "و برحمتک التی وسعت کلی شئ".
درسی که می توان از جمله بسم الله الرحمن الرحیم آموخت این است که آنچه که از خدا به عالم می رسد دو گونه نیست : خیر و شر.
بلکه آنچه از او می رسد جمله نیکو و رحمت است و این رحمت شامل جماد و نبات و حیوان و انسان به تمام اقسامش می گردد چون اصولا فاتحه و گشایش هستی با رحمت حق است.
و اما رحیم که بر وزن فعیل است دلالت بر رحمت لاینقطع و دائم حق می کند.
رحیم نوعی از رحمت است که جاودانگی دارد و تنها شامل آن بندگانی است که از طریق ایمان و عمل صالح ، خود را در مسیر نسیم رحمت خاصه حق قرار داده اند! پس رحمت خداوند دو نوع است : رحمت رحمانیه خداوند که فراگیر و مطلق و عام است و نقطه مقابل آن "عدم" است. و رحمت رحیمیه که رحمت خاصه و در مقابل " غضب " است.
پیامبر اکرم (ص) در این مورد می فرماید: خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد که یکى از آن را به زمین نازل کرده است و در میان مخلوقاتش تقسیم نموده و تمام عاطفه و محبتى که در میان مردم است از پرتو همان است، ولى ۹۹ قسمت را براى خود نگاه داشته و در قیامت بندگانش را مشمول آن می سازد.
بسم الله
گفتن بسم الله در آغاز هر کار هم به معنى استعانت جستن به نام خدا است، و هم شروع کردن به نام او و این دو یعنى استعانت و شروع که مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفکیک کرده اند و هر کدام یکى از آن دو را در تقدیر گرفته اند به یک ریشه باز مى گردد. در واقع این دو لازم و ملزوم یکدیگرند یعنى هم با نام او شروع مى کنم و هم از ذات پاکش استمداد مى طلبم.
پس بسم اللهی که در اول قرآن است انسان به نام خدا شروع می کند که به هدف این قرآن که نورانی شدن است، برسد. چون خدای سبحان قرآن را نور نامید بسم اللهی که در اول قرآن است برای این است که انسان به این هدف واحد قرآن که نورانی شدن است، برسد. بسم اللّهی که در هر سوره است برای رسیدن به هدف خاص آن سوره است.
در بعضی از تعبیرات بزرگان آمده است که همهٔ معارف قرآن کریم در سورهٔ حمد جمع شده است که آن فاتحة الکتاب است. ام الکتاب است و مانند آن؛ و همهٔ معارف سورهٔ فاتحهٴ الکتاب در بسم الله الرحمن الرحیم جمع شده است و همهٔ آن اسرار در" باء" بسم الله الرحمن الرحیم جمع شده است و امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: من نقطة باء بسم الله الرحمن الرحیم هستم.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
تجوید_م12.mp3
6.11M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_دوازدهم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
تجوید_م13.mp3
6.52M
#آموزش_تجوید_قرآن_کریم
#استاد_سید_محسن_موسوی_بلده
#جلسه_سیزدهم
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin