❖﷽❖
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
#اشک_ائمه_بر_امام_حسین_ع
📜قَالَ الصَّادِقِ ع الْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع
1- [الخصال] ابْنُ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُهَيْلٍ الْبَحْرَانِيِّ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع
قَالَ الْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع
فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى الْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِي خَدَّيْهِ أَمْثَالُ الْأَوْدِيَةِ
وَ أَمَّا يَعْقُوبُ فَبَكَى عَلَى يُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِيلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ
وَ أَمَّا يُوسُفُ فَبَكَى عَلَى يَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ بِاللَّيْلِ وَ تَسْكُتَ بِالنَّهَارِ
وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ بِالنَّهَارِ وَ تَسْكُتَ بِاللَّيْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا
📚باب 7- ما وقع عليها من الظلم و بكائها و حزنها و شكايتها في مرضها إلى شهادتها بحارالأنوار ج : 43 ص : 156
کانال مقتل ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال مقتل ضامن اشک در ایتا
@zameneashk1
ضامن اشک در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/KAyraS0E7Kc2JarDj8ZKj
#وقایع_بازار_کوفه
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
خطبه امام سجاد ع در بازار کوفه
🌺امام ان زينالعابدين عليهالسلام أومأ الي الناس أن اسکتوا، فسکتوا، فقام قائما، فحمد الله و أثني عليه، و ذکر النبي صلي الله عليه و آله و سلم، ثم صلي عليه ، ثم قال:
أيها الناس! من عرفني فقد عرفني، و من لم يعرفني، فأنا أعرفه بنفسي أنا ، علي بن الحسين بن علي بن أبيطالب عليهمالسلام، أنا ابن من انتهکت حرمته، و سلبت نعمته و انتهب ماله، و سبي عياله، أنا ابنالمذبوح بشط الفرات من غير دخل و لا ترات ، أنا ابن من قتل صبرا، و کفي بذلک فخرا.
سپس زينالعابدين اشاره فرمود: «ساکت شويد!»
🌺و همه ساکت شدند. به پا خاست و خداي را سپاس گفت و ثنا خواند و نام پيغمبر برد و بر وي درود فرستاد. سپس گفت: «اي مردم! هر که مرا شناخت، که شناخته است و هر که نشناخت، من خود را به او معرفي ميکنم. من، علي فرزند حسين فرزند علي بن أبيطالبم. من، فرزند کسي هستم که احترامش هتک شد و اموالش ربوده شد ثروتش به تاراج رفت و اهل و عيالش اسير شد. من فرزند کسي هستم که او را در کنار رود فرات، بيسابقهي کينه و عداوت سر بريدند. من فرزند کسي هستم که او را با شکنجه کشتند و همين فخر او را بس.
أيها الناس! فأنشدکم الله هل تعلمون أنکم کتبتم الي أبي، و خدعتموه، و أعطيتموه من أنفسکم العهد ، و الميثاق، و البيعة، و قاتلتموه فتبا لما قدمتم لأنفسکم، و سواءة لرأيکم، بأية عين تنظرون الي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم؟ اذ يقول لکم: قتلتم عترتي، و انتهکتم حرمتي، فلستم من أمت
اي مردم!شما را به خدا سوگند، ميدانيد که شما بوديد بر پدرم نامه نوشتيد و فريبش داديد؟ و با او پيمان بستيد و بيعت کرديد و به جنگش پرداختيد؟ مرگ بر شما با اين کرداري که از پيش براي خود فرستاديد و رسوايي بر اين رأي شما! با چه ديدهاي به روي رسول خدا نگاه خواهيد کرد هنگامي که به شما بگويد: چون عترت مرا کشتهايد و احترام مرا هتک کردهايد، از امت من نيستيد.»
قال الراوي: فارتفعت الأصوات من کل ناحية، و يقول بعضهم لبعض : هلکتم و ما تعلمون.
فقال عليهالسلام: رحم الله امرءا قبل نصيحتي، و حفظ وصيتي في الله و في رسوله، و أهل بيته، فان لنا في رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم أسوة حسنة.
فقالوا بأجمعهم: نحن کلنا يا ابنرسول الله ! سامعون، مطيعون، حافظون لذمامک، غير زاهدين فيک. و لا راغبين عنک. فمرنا بأمرک يرحمک الله، فانا حرب لحربک و سلم لسلمک، لنأخذن يزيد لعنه الله، و نبرأ ممن ظلمک و ظلمنا.
راوي گفت: «صداها از هر طرف برخاست که به يکديگر ميگفتند: «نابود شدهايد و نميدانيد.»
پس حضرت فرمود: «خداوند رحمت کند کسي را که نصيحت مرا بپذيرد و سفارش ما را دربارهي خدا و رسول او و اهل بيت رسول خدا نگهداري کند که رسول خدا براي ما نيکو پيشوايي است.»
همگي گفتند: «اي فرزند رسول خدا! ما همگي گوش به فرمان توايم و فرمانبردار و نگهدار احترام و آبروي تو و نسبت به تو علاقمنديم و رو گردان نيستيم. هر دستوري داري، بفرما! خداوند تو را رحمت کند که ما با دشمن تو جنگي هستيم و با صلح کنندهي تو صلح جو. به طور مسلم از يزيد ملعون بازخواست ميکنيم و از کسي که به تو و ما ستم کرده است، بيزاريم.»
فقال عليهالسلام: هيهات هيهات! أيها الغدرة المکرمة، حيل بينکم و بين شهوات أنفسکم، أتريدون أن تأتوا الي کما أتيتم الي آبائي من قبل؟ کلا و رب الراقصات، فان الجرح لما يندمل، قتل أبيصلوات الله عليه بالأمس و أهل بيته معه و لم ينسي ثکل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، و ثکل أبي، و بني أبي، و وجده بين لهاتي، و مرارته بين حناجري، و حلقي، و غصصه تجري في فراش صدري. و مسألتي أن تکونوا لا لنا و لا علينا. ثم قال:
حضرت فرمود: «هرگز، هرگز! اي مردم نيرنگباز و حيلهگر! به خواستههاي دل خويش نخواهيد رسيد. تصميم داريد ما ار نيز فريب دهيد؟ چنان چه پدرانم را از پيش فريب داديد؟ به خداي (شتران رهوار در راه حج) سوگند که چنين چيزي نخواهد شد. هنوز زخم دل بهبودي نيافته است. ديروز بود که پدرم را با افراد خانوادهاش کشتيد. هنوز مصيبت رسول خدا و داغ پدرم و فرزندان پدرم فراموش نشده است.هنوز اين غصهها گلوگير من است و اين اندوهها در سينهام جوشان و دلم از اين غمها خروشان است. آن چه از شما ميخواهم اين است که نه به سود ما باشيد و نه به زيان ما.»
لا غرو ان قتل الحسين فشيخه
قد کان خيرا من حسين و أکرما .
فلا تفرحوا يا أهل کوفان بالذي
أصيب حسين کان ذلک أعظما
❖﷽❖
#احادیث_حسینی
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
📜١٤٣٢-١١ - و بهذا الإسناد، عن أبي عمارة، عن عبد اللّه بن طلحة، عن عبد اللّه بن سيابة، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام، قال: لمّا قدم عليّ بن الحسين عليهما السّلام و قد قتل الحسين بن عليّ (صلوات اللّه عليهم) استقبله إبراهيم بن طلحة بن عبيد اللّه، و قال: يا عليّ بن الحسين، من غلب؟ و هو مغطّي رأسه، و هو في المحمل. قال: فقال له عليّ بن الحسين: إذا أردت أن تعلم من غلب. و دخل وقت الصّلاة، فأذّن ثمّ أقم.
📝 عبد اللّه بن سيابه از امام صادق عليه السّلام خبر داد كه آن حضرت فرمود:
آنگاه كه امام سجاد عليه السّلام وارد شد درحالىكه حسين بن على عليه السّلام كشته شده بود، ابراهيم بن طلحه بن عبيد اللّه رو به حضرت كرد و عرض كرد:
🔍اى على بن حسين، چه كسى پيروز شد؟ درحالىكه حضرت سرش را پوشانده و خود در كجاوه بود، امام صادق عليه السّلام فرمود: امام سجاد عليه السّلام به ابراهيم فرمود:
🕯چون خواستى بدانى چه كسى پيروز شد، هرگاه وقت نماز شد، اذان و اقامه بگو.
📚امالی شیخ طوسی -جلد 2، صفحه 663
@qoranvamamhoosein
❖﷽❖
#اشک_بر_امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
📜عن أبى جعفر محمّد بن علىّ الباقر عليه السّلام قال:... و لقد كان بكى على أبيه الحسين عليه السّلام عشرين سنة. و ما وضع بين يديه طعام إلاّ بكى حتّى قال له مولى له: يا ابن رسول اللّه أما آن لحزنك أن تنقضى؟! فقال له: ويحك إنّ يعقوب النّبى كان له إثنا عشر إبنا فغيّب اللّه عنه واحدا منهم فابيضّت عيناه من كثرة بكائه عليه و شاب رأسه من الحزن و احدودب ظهره من الغمّ و كان ابنه حيّا فى الدّنيا و أنا نظرت إلى أبى و أخى و عمّى و سبعة عشر من أهل بيتى مقتولين حولى فكيف ينقضى حزنى؟
📝امام محمّد باقر عليه السّلام در پايان سخنى كه در آن بيست و سه خصلت از خصلتهاى پدرش، امام زين العابدين عليه السّلام را مىشمارد، چنين مىگويد:
💦«براى پدرش، امام حسين عليه السّلام، بيست سال گريست.
هرگز مقابلش غذايى نهاده نشد، مگر اينكه گريه كرد، تا آنجا كه يكى از نوكرانش به او گفت:«آيا وقتش نرسيده است كه اندوه شما پايان پذيرد؟!» حضرت به وى گفت:«واى بر تو، يعقوب پيامبر را دوازده پسر بود كه خدا يكى از آنها را غايب ساخت، در اثر آن، چشمان يعقوب از زيادى گريه، سفيد شد و موى سرش از اندوه، سپيد گشت و پشتش از غم، خميد، و اين همه در حالى بود كه پسرش در اين جهان زنده بود،
💔 امّا من با چشم خود ديدم كه پدرم، برادرم، عمويم و هفده كس از خانوادهام پيرامونم كشته شدند، بااينحال چگونه اندوهم پايان پذيرد؟!»
📚مقتل الحسين (ع) به روايت شيخ صدوق (قده)، صفحه 232
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
https://t.me/qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
❖﷽❖
#احادیث_حسینی
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
📜عن محمّد بن مسلم، قال: سألت الصّادق جعفر بن محمّد عليه السّلام عن خاتم الحسين بن علىّ إلى من صار؟ و ذكرت به أنّى سمعت أنّه أخذ من إصبعه فيما أخذ.
قال: ليس كما قالوا، إنّ الحسين عليه السّلام أوصى إلى ابنه علىّ بن الحسين عليه السّلام و جعل خاتمه فى إصبعه و فوّض إليه أمره، كما فعله رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بأمير المؤمنين عليه السّلام و فعله أمير المؤمنين بالحسن عليه السّلام و فعله الحسن بالحسين عليه السّلام ثمّ صار ذلك الخاتم إلى أبى بعد أبيه و منه صار إلىّ، فهو عندى و انّى لألبسه كلّ جمعة و أصلّى فيه.
قال محمّد بن مسلم: فدخلت إليه يوم الجمعة و هو يصلّى، فلمّا فرغ من الصّلاة مدّ إلىّ يده، فرأيت فى إصبعه خاتما نقشه: لا إله إلاّ اللّه عدّة للقاء اللّه، فقال: هذا خاتم جدّى أبى عبد اللّه الحسين بن علىّ عليه السّلام.
📝از محمّد بن مسلم نقل است كه:«از امام جعفر صادق عليه السّلام پرسيدم كه انگشترى امام حسين عليه السّلام به چه كسى رسيد؟ و به او گفتم كه من شنيدهام، آن نيز در ميان چيزهايى كه غارت شد، به يغما رفت.
🕯 امام صادق عليه السّلام گفت: چنان نيست كه مىگويند.
بلكه امام حسين عليه السّلام آن را به پسرش، امام سجّاد عليه السّلام سپرد و خود انگشترش را در انگشت او كرد و كارش (امامت) را به او واگذار نمود،
همچنانكه رسول خدا، به امير المؤمنين عليه السّلام واگذار كرده بود و امير مؤمنان به امام حسن عليه السّلام و امام حسن عليه السّلام به امام حسين عليه السّلام سپرده بود.
سپس آن انگشترى بعد از پدر پدر من، به پدرم رسيده بود كه از او نيز به من رسيده است و اينك پيش من است و من هرجمعه، آن را در انگشتم مىكنم و با آن نماز مىخوانم.»
❣محمّد بن مسلم گويد:«روز جمعهاى، به پيش او رفتم و او در حال نماز بود. از نماز كه فارغ شد دستش را به سوى من دراز كرد و من در انگشتش، انگشترى ديدم كه نقش نگينش چنين بود:«لا إله إلاّ اللّه عدّة للقاء اللّه» و گفت: اين است انگشترى جدّم، ابو عبد اللّه، حسين بن علىّ عليه السّلام.»
📚مقتل الحسين (ع) به روايت شيخ صدوق (قده)، صفحه 174
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
https://t.me/qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
❖﷽❖
#اشک_بر_امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
📜عن أبى جعفر محمّد بن علىّ الباقر عليه السّلام قال:... و لقد كان بكى على أبيه الحسين عليه السّلام عشرين سنة. و ما وضع بين يديه طعام إلاّ بكى حتّى قال له مولى له: يا ابن رسول اللّه أما آن لحزنك أن تنقضى؟! فقال له: ويحك إنّ يعقوب النّبى كان له إثنا عشر إبنا فغيّب اللّه عنه واحدا منهم فابيضّت عيناه من كثرة بكائه عليه و شاب رأسه من الحزن و احدودب ظهره من الغمّ و كان ابنه حيّا فى الدّنيا و أنا نظرت إلى أبى و أخى و عمّى و سبعة عشر من أهل بيتى مقتولين حولى فكيف ينقضى حزنى؟
📝امام محمّد باقر عليه السّلام در پايان سخنى كه در آن بيست و سه خصلت از خصلتهاى پدرش، امام زين العابدين عليه السّلام را مىشمارد، چنين مىگويد:
💦«براى پدرش، امام حسين عليه السّلام، بيست سال گريست.
هرگز مقابلش غذايى نهاده نشد، مگر اينكه گريه كرد، تا آنجا كه يكى از نوكرانش به او گفت:«آيا وقتش نرسيده است كه اندوه شما پايان پذيرد؟!» حضرت به وى گفت:«واى بر تو، يعقوب پيامبر را دوازده پسر بود كه خدا يكى از آنها را غايب ساخت، در اثر آن، چشمان يعقوب از زيادى گريه، سفيد شد و موى سرش از اندوه، سپيد گشت و پشتش از غم، خميد، و اين همه در حالى بود كه پسرش در اين جهان زنده بود،
💔 امّا من با چشم خود ديدم كه پدرم، برادرم، عمويم و هفده كس از خانوادهام پيرامونم كشته شدند، بااينحال چگونه اندوهم پايان پذيرد؟!»
📚مقتل الحسين (ع) به روايت شيخ صدوق (قده)، صفحه 232
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
@qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها
#امام_سجاد_علیه_السلام_و_عاشوراء
#اشک_بر_امام_حسین_علیه_السلام
روضه گریه کنندگان عالم پنج نفر بودند
ل، [الخصال] ابْنُ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُهَيْلٍ الْبَحْرَانِيِّ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ
الْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع
صدوق در كتاب: خصال از صادق آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم روايت ميكند كه فرمود:
افرادى كه فوق العاده گريه كردند پنج نفر بودند بدين شرح: آدم، يعقوب، يوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و على بن الحسين عليهم السّلام.
فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى الْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِي خَدَّيْهِ أَمْثَالُ الْأَوْدِيَةِ
حضرت آدم از فراق بهشت بقدرى گريه كرد كه اثر اشك در دو گونه صورت مباركش نظير جوى باقى ماند.
وَ أَمَّا يَعْقُوبُ فَبَكَى عَلَى يُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِيلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ
حضرت يعقوب بقدرى از فراق يوسف گريه نمود كه چشمان خود را از دست داد و به وى گفته شد: بخدا قسم تو يوسف را از خاطر نخواهى برد تا اينكه افسرده يا نابود گردى.
وَ أَمَّا يُوسُفُ فَبَكَى عَلَى يَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ بِاللَّيْلِ وَ تَسْكُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ بِالنَّهَارِ وَ تَسْكُتَ بِاللَّيْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا
حضرت يوسف بقدرى براى پدرش يعقوب گريست كه اهل زندان متأذى شدند و به وى گفتند: يا بايد شب گريان و روز ساكت و يا اينكه روز گريان و شب ساكت باشى، يوسف با ايشان با يكى از پيشنهادهاى ايشان موافقت نمود.
روضه اشگهای حضرت فاطمة س در مدینه و بقیع
....وَ أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِينَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَيْتِينَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِي حَتَّى تَقْضِيَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ
حضرت فاطمه اطهر بقدرى از فراق پيغمبر خدا گريه كرد كه اهل مدينه خسته و ناراحت شدند و به او گفتند: تو بواسطه كثرت گريهات ما را اذيت ميكنى لذا حضرت زهراء از مدينه خارج و متوجه قبر شهداء مي شد، و در آنجا می گریست تا گزیه هایش آنجا سپری می شد و بسوى مدينه باز مي گشت.
گریز به اشکهای حضرت رقیه س که دشمنان بواسطه ی گریه هایش او را می زدند
اشگهای امام سجاد ع بمدت 40 سال برای امام حسین ع
.....وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ فَبَكَى عَلَى الْحُسَيْنِ ع عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ
.... حضرت على بن الحسين عليهم السّلام مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين گريست. هيچ غذائى در مقابل آن حضرت نمي گذاشتند مگر اينكه گريان مي شد.
كار آن حضرت بجائى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت:
يا ابن رسول اللَّه! فداى تو شوم، من ميترسم تو خود را (بوسيله كثرت گريه) هلاك نمائى! فرمود: چارهاى نيست جز اينكه من غم و اندوه خود را بخدا شكايت كنم من از خدا چيزهائى را ميدانم كه شما نميدانيد. من ياد آور قتلگاه فرزندان فاطمه عليها السّلام نميشوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود ميكند.
باب 7- ما وقع عليها من الظلم ..شهادتها بحارالأنوار ج : 43 ص : 156
سلام علیکم
ذاکرین محترم این روایت به تنهایی 5 روضه است که مستقلا می شود خواند
1- گریز اشک حضرت زهراء س به اشکهای رقیه
2- اشکهای حضرت زهراء در فراق پیامبر ص
3- روضه بیت الاحزان
4- روضه جسارت مردم مدینه به گریه های فاطمة س
5- اشکهای فاطمة س بر قبور شهداء
6- روضه مشهور اشک امام سجاد ع
7- عزیزانم متن را حفظ کنید روضه ای است کلیدی که همیشه می توانید استفاده کنید.
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
ضامن اشک واتساپ
https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG
ضامن اشک تلگرام
https://telegram.me/zameneashk
ضامن اشک ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1