eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
891 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
754 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
همه افراد وابسته به مولی مظلومند ،ولی حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)مظلومیتی مضاعف دارد.زیرا از او خواستگاری نابجایی شد،دست رد به سینه نامحرم خورد،مشکلات فراوان برای مولا درست شدو مطالب بی اساس فراوان برای اثبات این ازدواج افسانه ای جعل شده،در منابع فقهی،حدیثی و تاریخی مطرح گردید،که وجود ایشان را در هاله ای ازابهام قرار داد،تا جایی که اصل وجود ایشان مورد تشکیک قرار گرفته است ابن المشهدی،المزار الکبیر،ص۲۳۰ افسانه ازدواج عمر بن خطاب و ام کلثوم سلام الله علیها 🌺 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ جُدْعَانَ بْنِ نَصْرٍ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعَدَةَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمَّوَيْهِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الأربنوئي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الزبيني‏ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ قَالَ‏ قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّه ع إِنَّ النَّاسَ يَحْتَجُّونَ عَلَيْنَا وَ يَقُولُونَ إِنَّ اميرالمؤمنين ع زَوَّجَ فُلَاناً ابْنَتَهُ أُمَّ كُلْثُومٍ‏ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَجَلَسَ وَ قَالَ وَ تَقْبَلُونَ أَنَّ عَلِيّاً أَنْكَحَ فُلَاناً بِنْتَهُ‏ أَنَّ قَوْماً يَزْعُمُونَ ذَلِكَ لَا يَهْتَدُونَ إِلَى سَوَاءِ السَّبِيلِ وَ لَا الرَّشَادِ فَصَفَقَ بِيَدِهِ وَ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا كَانَ اميرالمؤمنين ع يَقْدِرُ أَنْ يَحُولَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا فَيُنْقِذَهَا كَذَبُوا لَمْ يَكُنْ مَا قَالُوا إِنَّ فُلَاناً خَطَبَ إِلَى عَلِيٍّ ع بِنْتَهُ أُمَّ كُلْثُومٍ فَأَبَى عَلِيٌّ ع فَقَالَ لِلْعَبَّاسِ وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يُزَوِّجْنِي‏ لَأَنْتَزِعَنَّ مِنْكَ السِّقَايَةَ وَ زَمْزَمَ فَأَتَى الْعَبَّاسُ عَلِيّاً فَكَلَّمَهُ فَأَبَى عَلَيْهِ فَأَلَحَّ الْعَبَّاسُ‏ فَلَمَّا رَأَى اميرالمؤمنين ع مَشَقَّةَ كَلَامِ الرَّجُلِ عَلَى الْعَبَّاسِ وَ أَنَّهُ سَيَفْعَلُ بِالسِّقَايَةِ مَا قَالَ أَرْسَلَ اميرالمؤمنين ع إِلَى جِنِّيَّةٍ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ يَهُودِيَّةٍ يُقَالُ لَهَا سَحِيقَةُ بِنْتُ جُرَيْرِيَةَ فَأَمَرَهَا فَتَمَثَّلَتْ فِي مِثَالِ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ حُجِبَتِ الْأَبْصَارُ عَنْ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ بَعَثَ بِهَا إِلَى الرَّجُلِ فَلَمْ تَزَلْ عِنْدَهُ حَتَّى إِنَّهُ اسْتَرَابَ‏ بِهَا يَوْماً فَقَالَ مَا فِي الْأَرْضِ أَهْلُ بَيْتٍ أَسْحَرُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ ثُمَّ أَرَادَ أَنْ يُظْهِرَ ذَلِكَ لِلنَّاسِ فَقُتِلَ‏ وَ حَوَتِ‏ الْمِيرَاثَ وَ انْصَرَفَتْ إِلَى نَجْرَانَ وَ أَظْهَرَ اميرالمؤمنين ع أُمَّ كُلْثُومٍ‏. شخصی به حضرت صادق عرض کرد:مردم(اهل بدعت)بر ما احتجاج می کنند(برای ردّ نظر شیعه در مورد اختلاف بین امام علی و عمر) و می گویند حضرت علی دختر خود را به ازدواج عمر در آورده است! حضرت صادق ع تکیه زده بودند اما بعد از شنیدن این سخن ناگهان نشستند و فرمودند: کسانی که چنین می پندارند هدایت نشده اند. سپس حضرت دستان خود را به هم زدند و فرمودند: سبحان الله مگر امیر المؤمنین ع نمی توانست از رسیدن عمر به دخترش جلوگیری کند و او را نجات دهد؟ زمانی که عمر،ام کلثوم را از ایشان خواستگاری کرد،ابتداء ایشان امتناع کردند. عمر عبّاس را احضار کرد و او را تهدید کرد که اگر علی ع قبول نکند،مقام"سقایة الحاج"و اختیار زمزم را از تو میگیرم! عباس خدمت امیرالمؤمنین ع رسید و مطلب را بازگو کرد اما باز هم ایشان قبول نکردند.عباس باز هم اصرار کرد.امیرالمؤمنین که می دانستند اگر قبول نکند عمر مقام سقایت الحاج را از عباس میگیرد،به دنبال دختر جنّی ای از اهل نجران که "سحيقة بنت جريرية" نام داشت و یهودی بود،فرستادند.این دختر جنّی به شکل ام کلثوم در آمد و ام کلثوم از دیده ها ناپدید گردید.امیرالمؤمنین ع همین جنّ را نزد عمر فرستاد. این دختر جنّی نزد عمر ماند تا زمانی که عمر به مطلب پی برد و فهمید که ام کلثوم نیست و گفت:اهل بیتی ساحر تر از بنی هاشم در روی زمین وجود ندارند! عمر می خواست این مطلب را به دیگران بگوید اما اجل مهلتش نداد و کشته شد.دختر جنی هم میراث عمر را گرفت و به نجران برگشت.امیرالمؤمنین ع هم ام کلثوم را ظاهر کرد. انوارالنعمانیه 1/84- الخرائج و الجرائح ‏2/825-حدیقة الشیعه280انتشارات دلشاد کانال باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein کلاسهای آنلاین مقتل شناسی https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
اشکهای ام البنین در قبرستان بقیع بر حسین ع و فرزندانش 🌺 قال الحسن قال أبي و هؤلاء الثلاثة بنو أم‏ جعفر، و هي الکلابية و هي أم‏ البنين. قال الحسن قال أبي بلغني عن جعفر بن محمد عليهماالسلام أنه قال 🌱 بکي الحسين عليه‏السلام خمس حجج، و کانت أم‏ جعفر الکلابية تندب الحسين و تبکيه و قد کف بصرها. 🌱 فکان مروان و هو وال المدينة يجي‏ء متنکرا بالليل حتي يقف، فيسمع بکاءها و ندبها. 📚الشجري، الأمالي، 175 1 📝و از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهماالسلام روايت کرده‏ اند که مادر عباس و جعفر و عثمان و عمر اولاد اميرالمؤمنين عليه‏السلام که در صحراي کربلا شهيد شدند، ام‏ البنين دخت حزام کلابيه بود؛ چون در مدينه خبر شهادت آن بزرگواران به او رسيد، هر روز به قبرستان بقيع مي‏رفت و بر فرزندان شهيد خود نوحه و ندبه مي‏کرد و اهل مدينه به صداي گريه و نوحه‏ ي او مي‏گريستند؛ حتي مروان با آن شقاوت و عداوت که با اهل‏بيت رسالت داشت، از ندبه‏ ي او بي‏ تاب مي‏ شد و مي‏گريست. 📚مجلسي، جلاء العيون، / 678 📝و گويند ام‏ البنين مادر عباس در ماتم او و برادران اعياني او بيرون مدينه در بقيع غرقد معتکف شد ودر سوگواري سيدالشهدا و فرزندان خود چنان مي‏گريست که هر آفريده‏اي بر او مي‏گذشت، گريان مي‏گشت. گريستن دوستان موجب شگفتي نيست. مروان بن الحکم که بزرگ‏تر دشمني بود خاندان احمد مختار را، چون بر ام‏البنين عبور مي‏داد از اثر ناله‏ي او به هاي هاي مي‏گريست. 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه‏السلام، 348 / 2 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام @qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
📜أقول: رأيت في بعض الکتب: أن فاطمة الصغري قالت: کنت واقفة بباب الخيمة، و أنا أنظر الي أبي، و أصحابي مجززين کالأضاحي علي الرمال، و الخيول علي أجسادهم تجول، و أنا أفکر فيما يقع علينا بعد أبي من بني‏امية، أيقتلوننا أو يأسروننا؟فاذا برجل علي ظهر جواده يسوق النساء بکعب رمحه، و هن يلذن بعضهن ببعض، و قد أخذ ما عليهن من أخمرة و أسورة، و هن يصحن: وا جداه! وا أبتاه! وا علياه! وا قلة ناصراه! وا حسناه! أما من مجير يجيرنا؟ أما من ذائد يذود عنا؟ قالت: فطار فؤادي و ارتعدت فرائصي ،فجعلت أجيل بطرفي يمينا و شمالا علي عمتي أم کلثوم خشية منه أن يأتيني. فبينا أنا علي هذه الحالة و اذا به قد قصدني ، ففررت منهزمة، و أنا أظن أني أسلم منه، و اذا به قد تبعني ، فذهلت خشية منه، و اذا بکعب الرمح بين کتفي، فسقطت . علي وجهي، فخرم أذني، و أخذ قرطي، و مقنعتي و ترک الدماء تسيل علي خدي، و رأسي تصهره الشمس، و ولي راجعا الي الخيم، و أنا مغشي علي، و اذا أنا بعمتي عندي تبکي و هي تقول: قومي نمضي، ما أعلم ما جري علي البنات، و أخيک ، العليل. فقمت و قلت: يا عمتاه! هل من خرقة أستر بها رأسي عن أعين النظار ؟ فقالت: يا بنتاه! و عمتک مثلک. فرأيت رأس‏ها مکشوفة ، و منتها فقد اسود من الضرب. فما رجعنا الي الخيمة الا و هي قد نهبت و ما فيها، و أخي علي بن الحسين مکبوب علي وجهه، لا يطيق الجلوس من کثرة الجوع و العطش و الأسقام ، فجعلنا نبکي عليه، و يبکي علينا . 📚المجلسي، البحار، 60 / 45:عنه: البحراني، العوالم، 306 - 305 / 17؛ المازندراني، معالي السبطين، 85 - 84 / 2؛ الزنجاني، وسيلة الدارين، / 342 مثله الجواهري، مثير الأحزان، / 92 - 91 📝پس آن کافران بي‏حيا رو به خيمه‏هاي سيد شهدا آوردند و دست به غارت برآوردند. و آن بي‏دينان آن چه در خيمه‏ها بود، غارت کردند؛ حتي گوشوارها از گوش کودکان و خلخال‏ها از پاي زنان بيرون کردند تا آن که گوش ام‏کلثوم را دريده، گوشواره‏هاي او را بردند. از فاطمة دختر امام حسين عليه‏السلام روايت کرده‏اند که گفت:«من کودکي بودم و دو خلخال طلا در پاي من بود. نامردي خلخال‏ها را از پاي من بيرون مي‏کرد و مي‏گريست». گفتم:«اي دشمن خدا! چراگريه مي‏کني؟» گفت: «چه‏گونه نگريم که دختر حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم را غارت کنم». گفتم:«تو هر گاه مي‏داني که من دختر پيغمبرم، چرا متعرض غارت من مي‏شوي؟» گفت:«اگر من نگيرم، ديگري خواهد گرفت». روايت کرده‏اند که از فاطمه‏ي صغرا، دختر سيد شهدا که گفت: من بعد از شهادت پدر بزرگوار خود، مدهوش و حيران بر در خيمه ايستاده بودم. پدر و برادران و خويشان خود را در ميان خاک و خون مي‏ديدم و در احوال خود متفکر بودم که اشقياي بني‏اميه با ما چه خواهند کرد؟ آيا خواهند کشت يا اسير خواهند کرد؟ناگاه ديدم سواره‏اي پيدا شد و نيزه در دست داشت و بر پشت زنان مي‏زد و ايشان مي‏گريختند و آن چه داشتند، غارت مي‏کرد و ايشان فرياد مي‏کردند که:«واجداه! وا أبتا! وا عليا! وا قلة ناصراه! وا حسيناه! آيا مسلماني در ميان اين گوره نيست، ما را ياري کند؟ آيا مؤمني در ميان اين جماعت نيست که ما را پناه دهد؟ من از مشاهده‏ي اين حال بر خود لرزيدم و عمه‏هاي خود را مي‏جستم که بر ايشان پناه برم. ناگاه ديدم که نظر آن لعين بر من افتاد. من گريختم. ناگاه ديدم که سنان نيزه‏اش بر ميان کتف من آمد و بر رو افتادم. پس گوش مرا دريد و گوشواره‏ي مرا برداشت و مقنعه از سر من کشيد و مرا گذاشت و متوجه خيمه‏ها شد. من بيهوش شدم. چون به هوش آمدم، ديدم عمه‏ام بر سر من نشسته [است] و مي‏گريد. گفت:«بر خيز که برويم و ببينم که بر سر ساير دختران بيمار تو چه آمد». گفتم:«اي عمه! چادري از براي من نيست». گفت:«من نيز مثل توأم». چون به خيمه درآمديم، ديديم که همه‏ي اسباب را غارت کرده‏اند و برادرم، امام زين‏العابدين عليه‏السلام از بيماري و تشنگي بر روافتاده [است] و بر احوال ما مي‏گريد». 📚 مجلسي، جلا ء العيون، / 693 ،692. کانال قران و امام حسین ع در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
📝حدثنا محمد بن موسي بن المتوکل رحمه الله، قال: حدثنا علي بن الحسين السعد آبادي، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبيه، عن محمد بن سنان، عن أبي‏الجارود زياد بن المنذر، عن عبدالله بن الحسن ، عن أمه فاطمة بنت الحسين عليه‏السلام قال: دخلت الغانمة (العامة) علينا الفسطاط ، و أنا جارية صغيرة و في رجلي خلخالان من ذهب، فجعل رجل يفض الخلخالين من رجلي، و هو يبکي، فقلت : ما يبکيک يا عدو الله؟! فقال: کيف لا أبکي و أنا أسلب ابنة رسول الله؟! فقلت: لا تسلبني. قال: خاف أن يجي‏ء غيري فيأخذه . قالت: و انتهبوا ما في الأبنية حتي کانوا ينزعون الملاحف عن ظهورنا . 📚الصدوق، الأمالي، 165-164رقم 2: عنه؛ المجلسي، البحار، 82 / 45؛ البحراني، العوالم، 360 / 17؛ البهبهاني، الدمعة الساکبة، 369 / 4؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 437؛ المازندراني، معالي السبطين، 86 / 2؛ الزنجاني، وسيلة الدارين، 343؛ مثله الجزائري، الأنوار النعمانية، 246-245 / 3 📝فاطمه دختر حسين فرموده است: «غارتگران بر خيمه ما هجوم کردند و من دختر خردسالي بودم. خلخال طلا پايم بود، مردي آن‏ها را مي‏ربود و مي‏گريست. گفتم: «دشمن خدا چرا گريه مي‏کني؟» گفت: «چرا گريه نکنم که دختر رسول خدا را لخت مي‏کنم». گفتم: «مرا واگذار!» گفت: «مي‏ترسم ديگري آن را بربايد» فرمود: هر چه در خيمه‏هاي ما بود، غارت کردند تا اين که چادر از دوش ما برداشتند. 📚کمره‏اي، ترجمه امالي، / 165- 164. کانال قران و امام حسین ع در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده‌ است، در آن هنگام‌ كه گفت: «پروردگارا! نزد خود براى من خانه‌اى در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش»! (تحریم/ ۱۱) ✨✨✨✨✨✨ 📜ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- أَخَذَ فِرْعَوْنُ امْرَأَتَهُ آسِیَهْ حِینَ تَبَیَّنَ لَهُ إِسْلَامُهَا یُعَذِّبُهَا لِتَدْخُلَ فِی دِینِهِ فَمَرَّ بِهَا مُوسَی وَ هُوَ یُعَذِّبُهَا فَشَکَتْ إِلَیْهِ بِإِصْبَعِهَا فَدَعَا اللَّهَ مُوسَی (علیه السلام) أَنْ یُخَفَّفَ عَنْهَا فَلَمْ تَجِدْ لِلْعَذَابِ أَلَماً وَ إِنَّهَا مَاتَتْ مِنْ عَذَابِ فِرْعَوْنَ فَقَالَتْ وَ هِیَ فِی الْعَذَابِ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهًْ وَ أَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهَا أَنِ ارْفَعِی رَأْسَکِ فَرَفَعَتْ فَرَأَتِ الْبَیْتَ فِی الْجَنَّهًْ بُنِیَ لَهَا مِنْ دُرٍّ فَضَحِکَتْ. فَقَالَ فِرْعَوْنُ انْظُرُوا إِلَی الْجِنَانِ الَّتِی بِهَا تَضْحَکُ وَ هِیَ فِی الْعَذَابِ. وَ قِیلَ إِنَّهَا کَانَتْ تُعَذَّبُ بِالشَّمْسِ وَ إِذَا انْصَرَفُوا عَهَا أَظَلَّتْهَا الْمَلَائِکَهًْ وَ جَعَلَتْ تَرَی بَیْتَهَا فِی الْجَنَّهْ. 📝ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فرعون وقتی که ایمان آسیه برایش آشکار شد او را شکنجه کرد تا دست از ایمان بردارد، در همان حال موسی (علیه السلام) از آنجا عبور می‌کرد و او را درحال شکنجه دید، آسیه با انگشت اشاره نمود و از سختی عذاب به او شکایت کرد، موسی (علیه السلام) هم به درگاه الهی دعا کرد تا خداوند عذاب او را تخفیف دهد، از آن پس دیگر دردی از شکنجه احساس نمی‌کرد و در هنگام شکنجه می‌گفت: رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الجَنَّةِ آنگاه به او وحی شد سر خود را بلند کن، وقتی سر بلندکرد، خانه‌ای از مروارید مشاهده کرد که برای او در بهشت ساخته شده و با دیدن آن، لبخند زد، فرعون گفت: به او نگاه کنید که درحال عذاب می‌خندد! شاید جای خود را در بهشت می‌بیند! سرانجام او درحال شکنجه از دنیا رفت. گفته شده: همسر فرعون با اشعه آفتاب عذاب می‌شد و وقتی که مأموران شکنجه او را رها می‌کردند ملائکه می‌آمدند و روی بدنش سایه می‌افکندند و جایگاهش را در بهشت به او نشان می‌دادند. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۰۶/النورالمبین، ص۲۶۱/ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۶۴ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۰۶/ الخصال، ج۱، ص۲۰۵/ نورالثقلین کانال قران و امام حسین ع در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin