هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_مومنون 43 - سبقت نگیرند هیچ ملتی سرآمد خویش را و نه پس افتند 44 - سپس فر
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_مومنون
هيچ امّتى بر سرآمدى كه براى آن مقدّر شدهاست سبقت نمىگيرد كه زودتر از آن منقرض شود و از آن هم به تأخير نمىافتد كه ديرتر از آن از ميان برود. (43)
آرى، امّتهايى را پس از نوح پديد آورديم و فرستادگان خود را پياپى به رسالت فرستاديم. هرگاه براى راهنمايى امّتى پيامبر آنان آمد، او را دروغگو شمردند؛ ما نيز آن امّتها را يكى پس از ديگرى آورده و به وسيله عذاب هلاكشان ساختيم و از آنان چيزى باقى نگذاشتيم جز اينكه آنها را داستانهايى بر سر زبانها نهاديم. پس دورى از رحمت خدا بر مردمى باد كه ايمان نمىآورند. (44)
سپس موسى و برادرش هارون را با معجزاتى كه به آنان داديم و با برهانى روشن به رسالت فرستاديم. (45)
آن دو را به سوى فرعون و مهتران قومش گسيل داشتيم، ولى آنان گردنكشى كردند و رسالت آنها را نپذيرفتند و مردمى بودند كه بر ديگران سلطه يافته بودند. (46)
از اينرو گفتند: آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و قومشان ما را بندگى مىكنند ايمان بياوريم؟ (47)
در نتيجه، موسى و هارون را تكذيب كردند، پس از زمره هلاكشدگان گشتند. (48)
و همانا به موسى و هارون كتاب آسمانى تورات را داديم، باشد كه قومشان بدين وسيله هدايت يابند. (49)
و عيسى بن مريم و مادرش را نشانهاى بر ربوبيّت خويش قرار داديم و آن دو را در مكانى مرتفع و وسيع كه جاى زندگى و داراى آبى جارى بود سكونت داديم. (50)
ما به فرستادگان خود گفتيم: اى پيامبران، از چيزهاى پاكيزه بخوريد و استفاده بريد و به شكرانه نعمتهاى الهى كارى شايسته كنيد؛ قطعا من به آنچه مىكنيد به خوبى آگاهم، مبادا از فرمان من روى برتابيد. (51)
و اى مردم به يقين اين است نوع شما كه همه يك امت هستيد و يك هدف را دنبال مىكنيد پس بيش از يك پروردگار نداريد و منم پروردگار شما، پس همه از من پروا كنيد. (52)
ولى مردم دين و كتابى را كه به وسيله پيامبران به آنان عرضه شده بود قطعهقطعه كردند و آن را ميان خود تقسيم نمودند و هركدام كتاب و دينى را برگزيدند و هرگروهى به آنچه در اختيار داشت شادمان بود. (53)
پس اى پيامبر، آنان را تا هنگامى كه عذاب الهى در رسد، در ورطه جهلشان رها كن. (54)
آيا اين كفرپيشگان مرفّه مىپندارند اين مال و اولادى كه به آنان مىدهيم و بدينوسيله به آنان مدد مىرسانيم، (55)
از آن روست كه آنان را بزرگ مىشمرديم و مىخواهيم در دادن نعمتها به آنان شتاب كنيم؟! نه، اينگونه نيست، آنان درك نمىكنند كه حقيقت چيست. ما بدينوسيله آنان را سرگرم مىكنيم تا همچنان در طغيان خود باقى بمانند. (56)
آرى، مال و اولاد كافران وسيله خيرى براى آنان نيست. قطعا كسانى كه بيم آن دارند كه از سعادت محروم شوند، چون از خشم پروردگارشان مىهراسند، (57)
و آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان مىآورند، (58)
و كسانى كه به پروردگارشان شرك نمىورزند، (59)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_مومنون 60 - و آنان که دهند آنچه را دهند و دلهاشان لرزان است که بسوی پرورد
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_مومنون
و آنان كه آنچه را انفاق مىكنند، در حالى انفاق مىكنند كه دلهايشان ترسان است از اينكه به سوى پروردگارشان بازمىگردند، (60)
اينانند كه در انجام كارهاى نيك شتاب مىكنند و به سوى آنها بر يكديگر پيشى مىگيرند. (61)
و ما هيچكس را جز به اندازه توانش تكليف نمىكنيم، و نزد ما كتابى است كه اعمال همگان را بى كم و كاست و بدون هيچگونه اشتباه آشكار مىسازد و براساس آن داورى مىشود؛ از اينرو در دادن سزا، ستمى به آنان نخواهد شد. (62)
بلكه دلهاى كافران از اين اوصافى كه براى مؤمنان گفتيم سخت در غفلت است، و آنان كارهايى ناروا جز اينها دارند كه به آنها مىپردازند، و همين كارهاست كه آنان را از آن صفات و اعمال پسنديده بازمىدارد. (63)
آنان روزگارشان را اينگونه سپرى مىكنند، تا وقتى كه مرفهانشان را به عذاب گرفتار سازيم، ناگهان ناله و فرياد سرمىدهند و درخواست كمك مىكنند. (64)
به آنان خطاب مىشود: امروز ناله و فرياد سر ندهيد كه قطعا از سوى ما يارى نخواهيد شد. (65)
زيرا آيات من پيوسته بر شما تلاوت مىشد ولى شما از آن روى مىگردانديد و به عقب بازمىگشتيد. (66)
در حالىكه با اين كارتان كبر و بزرگبينى خويش را نمايان مىساختيد و شبهنگام [در بزمهاى خود] درباره قرآن ياوهسرايى مىكرديد. (67)
آيا در اين قرآن، نينديشيدهاند تا بدانند آن از جانب خداست؟ مگر براى آنان پيامى آمده كه براى پدران نخستينشان نيامدهاست تا بگويند اگر اين پيام حق است و از سوى خداست چرا براى پيشينيان فرستاده نشد؟ (68)
مگر پيامبر خود محمّد را كه عمرى با آنان زيسته است نشناختهاند و از درستكارى و راستگويى او بىخبرند كه رسالتش را انكار مىكنند؟! (69)
آيا مىگويند جنون دامنگير او شدهاست؟ نه اينگونه نيست، بلكه آنچه او آوردهاست حق است و بيشتر آنان حق را چون با هواهاى نفسانى خود سازگار نمىبينند خوش نمىدارند. (70)
اگر حق پيرو خواهشهاى آنان بود، قطعا جهان هستى دگرگون مىشد و آسمانها و زمين و كسانى كه در آنها بودند، تباه مىشدند. ما هرگز حق را پيرو خواستههاى آنان قرار ندادهايم، بلكه به آنان كتابى دادهايم كه يادآور دينى درخور آنان است و باورها و رفتارهاى درست را به آنان گوشزد مىكند، ولى آنان با گريز از اين كتاب، از دين واقعى خود رويگردانند. (71)
مگر از آنان خراجى مىخواهى [كه به تو ايمان نمىآورند]؟ پاداش تو بر عهده خداست و قطعا پاداش پروردگارت بهتر است و او بهترين روزىدهندگان است. (72)
به يقين، تو آنان را به راهى راست و دينى درست فرا مىخوانى. (73)
و آنانكه آخرت را باور ندارند، قطعا از اين راه منحرفند و به اين دين پشت مىكنند. (74)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_مومنون 75 - و اگر رحم کنیم ایشان را و بگشائیم آنچه بدیشان است از رنج همان
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_مومنون
و اگر كافران را مورد رحمت قرار مىداديم و رنجى را كه به عنوان عذاب دامنگيرشان شده است برطرف مىساختيم، باز هم در راه حق گام نمىنهادند، بلكه بر سركشى خود پاى مىفشردند و همچنان در طغيان خويش سرگردان بودند. آرى، نه رحمت الهى آنان را به راه مىآورد و نه عذاب هشيارشان مىكند. (75)
به يقين ما آنان را به رنج قحطى و تنگى معيشت گرفتار ساختيم، ولى نه در برابر پروردگارشان فروتنى كردند، نه هرگز در پيشگاه او خاضع مىشوند. (76)
همواره با حق در ستيزند، تا وقتى كه آنان را بميرانيم و درى از عذابى سخت به رويشان بگشاييم، در آنجا ناگهان از دستيابى به هر خيرى نااميد مىشوند، (77)
خداست كه براى شما گوشها و چشمها پديد آورد تا بشنويد و ببينيد، و دلها پديد آورد تا بفهميد و دريابيد، ولى شما اندك سپاسگزارى مىكنيد. (78)
اوست كه شما را در زمين پديد آورد؛ سپس چون بميريد دوباره زنده مىشويد و به سوى او روانه مىگرديد. (79)
اوست كه زنده مىكند و مىميراند، و رفت و آمد شب و روز و گذشت زمان در اختيار اوست؛ پس چرا درنمىيابيد؟ (80)
كافران نشانههاى ربوبيّت الهى را درك نكردند، بلكه از سر تقليد مثل آن سخنى را كه مردمان نخستين گفتند بر زبان آوردند. (81)
گفتند: آيا چون مرديم و خاك گشتيم و استخوانىچند شديم، به راستى برانگيخته مىشويم؟ (82)
اين رستاخيز را كه به ما وعده دادهاند، پيشتر نيز به پدرانمان وعده دادند، ولى هرگز تحقق نيافت. اينها چيزى جز افسانههايى كه مردمان نخستين ساختهاند نيست. (83)
اى پيامبر، به منكران رستاخيز بگو: اگر اهل دانشيد، بگوييد زمين و كسانى كه در آنند از آنچه كسى است و هستى آنها وابسته به كيست؟ (84)
خواهند گفت: از آن خداست. بگو: پس چرا متوجّه نمىشويد كه چنين خدايى مىتواند هرگونه بخواهد در ملك خود تصرّف كند و انسانها را بميراند و حياتى دوباره بخشد؟ (85)
و نيز به آنان بگو: پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كه مركز فرمانروايى هستى است، كيست؟ (86)
خواهند گفت: همه از آن خداست. بگو: چرا از خشم او كه مالك آسمانها و عرش بزرگ است نمىهراسيد كه رستاخيز را انكار مىكنيد؟ (87)
به آنان بگو: اگر دانا هستيد، بگوييد: آفرينش جهان هستى و فرمانروايى هر چيز به دست كيست، و حال آنكه او هر كه را به وى پناه برد حمايت مىكند و هيچكس قدرت آن را ندارد كه در برابر خدا از كسى حمايت كند و مانع خواسته او گردد؟ (88)
خواهند گفت: همه از آن خداست. بگو: پس تا كى دستخوش خيالات باطل مىشويد و حق (توحيد و رستاخيز) را باور نمىكنيد؟ (89)