فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊به دنیا وابسته نباش تا ببینی چطور تمام برکت و نعمتهاش رو به پات میریزه..
#تلنگر
🖤⃟📿¦⇇اَللّٰھُمَعَجِّللِوَلٻِڪَالفَࢪَج
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
Poyanfar - Azam Allah Ojorana.mp3
10.35M
اَعظَماللّهاُجورَنا
#بِمُصابِنابِاالحُسَینلالَنااِلاحُسَین...
#محمدحسین_پویانفر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
در روایتی از امام باقر(ع) پرسیده شد
که چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟!
حضرت فرمود:
أَعظَمَ اللّٰهُ اجورَنا بِماصبِنا بِالحُسیَن،
و جَعلَنا و ایّامَکُم مِنَ الطّٰالِبینَ بِثارِهِ،
مَعَ وَلیِّهِ الامامَ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّد(ص)
«خداوند اجرِ مآ را به سبب مصیبتی که از حسین به مآ رسیده بزرگ گرداند و ما و شمارا از کسانی قرار دهد که درکنار ولیِ دم او، امام مهدی از خاندانِ محمد(ص)،به خونخواهیِ او برمیخیزد..»
+حقیقتا خیلی قشنگه..
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا
سخنان شهید سلیمانی در وصف شهید صدرزاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
﴿ࢪاحـیݪ﴾
#شھیدانھ🌱
سلام بر تویی که میدانم هم اکنون که مینویسم نگاهم میکنی.
از همان ثانیه، بعد از توسل با تو، سنگینی نگاهت را روی اعمالم حس میکنم. هرجا صدایت کردم، خواستار مددت بودم، با تو درد دل کردم، بودی؛ خیلی ها نبودند ولی تو بودی..
#رفیقشھیدم🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
💠 امام سجاد علیه السلام:
🍃🌸«إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَکَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ»؛
همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو رهاکردن سخنان و حرف هائى است که به حال او و دیگران سودى ندارد. و از ریا و خودنمائى دورى جستن، در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن و داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است.
📚 تحف العقول، ص 202، /بحارالأنوار، ج 2، ص 129، ح 11
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
تا حالا رمان خوندی؟؟ 🤤
علاقه ب خوندن رمان داری؟؟ 😊
ی چنل داخل ایتا پیدا کردم ی عالمه پی دی اف رمان میزاره با ژانر های مختلف مثل👇
#عاشقانه🤤. #طنز😂. #هیجانی😋
#مذهبی😯. #جنایی😤. #غمگین😭.
و..😊
کافیه رمان مورد نظرت رو ک پیدا نمیکنی🤕
رو برای ادمین های این چنل بفرستی تا برات پیدا کنن و داخل چنل قرار بدن🙈
چیه مشتاق شدی بری داخل این چنل؟؟ 😃
بیا اینم لینکش👇
@sarzamiin_roman
😱😱😱😱😱
@sarzamiin_roman
@sarzamiin_roman
خسته ام از دست خودم
خسته ام از دربه دری
بگو چیکار کنم
منو مثله شهیدا بخری...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🏴 خدایا، ثروت چشمانم گوهر اشک بر حسین فاطمه(س) است.
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
﴿ࢪاحـیݪ﴾
🌹🍃سه دقیقه در قیامت 🍃🌹 🍃گذر ایام🍃 "قسمت دوم" روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم. همه سوار اتو
🌹🍃سه دقیقه در قیامت 🍃🌹
🍃مجروح عملیات🍃
"قسمت سوم"
عمليات به خوبي انجام شد و با شهادت چند تن از نيروهاي پاسدار،
ارتفاعات و كل منطقه مرزي، از وجود عناصر گروهك تروريستي
پژاك پاكسازي شد.
من در آن عمليات حضور داشتم. يك نبرد
نظامي واقعي را از نزديك تجربه كردم، حس خيلي خوبي بود.
آرزوي شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم:
ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحيات دوران جواني و عشق به
شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود.
در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگي خاک منطقه و...
چشمان من عفونت کرد.آلودگي محيط، باعث سوزش چشمانم شده
بود.
اين سوزش، حالت عادي نداشت. پزشك واحد امداد، قطره اي را
در چشمان من ريخت و گفت: تا يك ساعت ديگه خوب ميشوي.
ساعتي گذشت اما همينطور درد چشم، مرا اذيت مي كرد.
چند ماه از آن ماجرا گذشت. عمليات موفق رزمندگان مدافع
وطن، باعث شد كه ارتفاعات شمال غربي به كلي پاكسازي شود.
نيروها به واحدهاي خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشم هايم بودم.
بيشتر، چشم چپ من اذيت مي كرد. حدود سه سال با سختي
روزگار گذراندم. در اين مدت صدها بار به دكترهاي مختلف مراجعه
كردم اما جواب درستي نگرفتم. تا اينكه يك روز صبح، احساس
كردم كه انگار چشم چپ من از حدقه بيرون زده! درست بود!
در مقابل آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشم من از مكان خودش
خارج شده! حالت عجيبي بود. از طرفي درد شديدي داشتم.
همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس ميكردم كه مرا
عمل كنيد. ديگر قابل تحمل نيست. كميسيون پزشكي تشكيل شد.
عكس ها و آزمايش هاي متعدد از من گرفتند. در نهايت تيم پزشكي
كه متشكل از يك جراح مغز و يك جراح چشم و چند متخصص
بود، اعلام كردند: يك غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ايجاد شده،
فشار اين غده باعث جلو آمدن چشم گرديده. به علت چسبيدگي اين
غده به مغز، كار جداسازي آن بسيار سخت است. و اگر عمل صورت
بگيرد، يا چشمان بيمار از بين مي رود و يا مغز او آسيب خواهد ديد.
كميسيون پزشكي، خطر عمل جراحي را بالاي 60 درصد مي دانست
و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور يك جراح از تهران،
كميسيون بار ديگر تشكيل و تصميم بر اين شد كه قسمتي از ابروي
من را شكافته و با برداشتن استخوان بالاي چشم، به سراغ غده در
پشت چشم بروند.
عمل جراحي من در اوايل ارديبهشت ماه 1394
در يكي از بيمارستان هاي اصفهان انجام شد. عملي كه شش ساعت
به طول انجاميد. تيم پزشكي قبل از عمل، بار ديگر به من و همراهان
اعلام كرد: به علت نزديكي محل عمل به مغز و چشم، احتمال نابينايي
و يا احتمال آسيب به مغز و مرگ وجود دارد.
براي همين احتمال
موفقيت عمل، كم است و فقط با اصرار بيمار، عمل انجام مي شود.
با همه دوستان و آشنايان خداحافظي كردم. با همسرم كه باردار
بود و در اين سال سختيهاي بسيار كشيده بود وداع كردم.
از همه
حلالیت طلبيدم و با توكل به خدا راهي بيمارستان شدم.
وارد اتاق عمل شدم. حس خاصي داشتم. احساس ميكردم كه از
اين اتاق عمل ديگر بر نميگردم. تيم پزشكي با دقت بسياري كارش
را شروع كرد. من در همان اول كار بيهوش شدم.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
ادامه دارد...
#رمان
#سه_دقیقه_در_قیامت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❁ @RahiL_com ❁
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄