#موسی_و_لخت_دویدن_بین_مردم
🤔#پرسش
❔یکی از ملحدین می گفت در روایات شما آمده است که موسی نبی #لخت به دنبال سنگی می دوید و همگان عورت او را دیدند و قرآن نیز به این #واقعه اشاره می کند ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌روایتی است ک در کتب اهل سنت به نقل از ابوهریره و او از پیامبر اسلام آمده است که می فرماید ؛
«موسی مردی با حیا بود که پیوسته سعی می کرد هر چه بیشتر بدن
خود را از انظار بپوشاند، و به همین جهت چیزی از پوست بدن او دیده نمی شد، و برخی از بنی اسرائیل که می خواستند او رابیازارند گفتند:
❕علت این سعی و مواظبت بسیار، چیزی جز این نمی تواند باشد که عیبی مانند برص و پیسی در پوست بدن او است و یا فتقی در بیضه دارد و یا آفت دیگری در بدن او است و گرنه اینقدر مواظبت در پوشاندن بدن خود نمیکرد.
👌 چون خدا اراده فرمود که #موسی را از این گفتار اینان تبرئه فرماید روزی موسی با خود خلوت کرد و جامه اش را روی سنگ گذارد و غسل کرد، و چون از غسل فارغ شد بسراغ جامه اش آمد تا برگیرد ، در اینوقت سنگ شروع به فرار و دویدن کرد، و موسی که چنان دید عصای خود را در دست گرفت و بدنبال سنگ #روان شد و پیوسته می گفت:
❕جامه ام را ای سنگ! جامه ام را ای سنگ! -یعنی جامه ام را واگذار و برو و هم چنان بیامد تا به گروهی از بنی اسرائیل رسید و آنها موسی را #برهنه مشاهده کرده و دیدند که از نظر خلقت و اندام بهترین خلقت را داشته و هیچ نقصی در خلقت ندارد، و بوسیله خداوند او را از آنچه گفته بودند تبرئه کرد...
👌در اینوقت سنگ ایستاد و موسی جامه اش را برگرفت و پوشیدو شروع کرد با عصای خود به زدن آن سنگ، و بخدا سوگند که اثر شش یا هفت ضربه موسی به روی سنگ باقی ماند »
📚صحیح مسلم ج1 ص267
📚صحیح بخاری ج3 ص1249
👌این #عده می گویند این آیه قرآن که می فرماید ؛
« ای کسانی که ایمان آورده اید همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او می گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند آبرومند (و گرانقدر ) بود » (احزاب 69) مربوط به همین جریان است .
👌این جریان در روایتی ازکتب #شیعه نیز نقل شده است .
❕در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام نقل شده است ؛
« بنی اسرائیل می گفتند که موسی آنچه را که مردان دارند ، ندارد ، چرا که موسی زمانی که می خواست غسل کند به موضعی می رفت که هیچ احدی از مردم او را نمی دید ، روزی داشت در کنار نهری غسل می کند و لباسش را بر سنگی گذاشته بود ، خداوند به سنگ امر کرد که از او دور شود ، ( موسی نیز لخت به دنبال آن دوید ) و بنی اسرائیل فهمیدند آنچه درباره موسی می گفتند اشتباه است »
📚تفسیر قمی ج2 ص197
💠به نظر ما این جریان از اساس #باطل و غیر قابل قبول است .
❕بی شک لخت ظاهر شدن در بین مردم سبب تضعیف جایگاه نبوت و تنفر و دوری مردم از فرد نبی می باشد که قابل قبول نمیباشد . خصوصا آنکه دویدن دنبال سنگی که درک و شعور ندارد و ندا دادن به این که ای سنگ لباسم را بده و حتی زدن یک سنگ بی جان اموری است که هیچ عاقلی چنین کارهایی را نمی کند چه برسد به حضرت موسی علیه السلام.
❔آیا #عقلا نمی گویند که بهتر بود موسی به جای دویدن به دنبال سنگ و لخت ظاهر شدن در بین مردم ، همانجا می ماند و پوششی برای خود تهیه می کرد تا آبرویش به نزد مردم نرود ❕
🔰به هر حال این جریان مورد قبول ما نمی باشد چرا که اهل سنت این جریان را به نقل از #ابوهریره نقل می کنند که او فردی کذاب و دروغگو به رسول خدا بوده است .
📚بحار الانوار ج2 ص217
👌روایتی هم که از شیعه نقل شد ، #مرسل بوده و قابل استناد نمی باشد .
❕آیه شريفه مذکور نیز يك حكم كلى و #جامع را بيان مى كند، زيرا بنى اسرائيل از جنبه هاى مختلف موسى را ايذاء كردند، و خداوند نیز موسی را از آن اذیتها حفظ کرد ، مانند آنچه که طبق روايتى موسى و هارون بر فراز كوه رفتند و هارون بدرود حيات گفت، شايعه پراكنان بنى اسرائيل مرگ او را به موسى نسبت دادند، خداوند #حقيقت امر را روشن ساخت و مشت شايعه سازان را باز كرد و یا چنان كه مشروحا در ذيل آيات سوره" قصص" آمده است ، قارون" حيله گر براى اينكه تسليم قانون زكات نشود، و حقوق مستمندان را نپردازد، توطئه اى چيد كه #زن بدكاره اى در ميان جمعيت برخيزد و موسى را متهم به روابط نامشروع با خود كند كه به لطف الهى نه تنها اين توطئه مؤثر نيفتاد بلكه همان زن به پاكى موسى و توطئه قارون گواهى داد و مانند آنکه گروهى از دشمنان موسى او را متهم به سحر و جنون و دروغ بستن بر خدا كردند، اما خداوند به وسيله معجزات باهرات او را از اين نسبتهاى ناروا مبرا ساخت.
📚تفسیر نمونه ج17 ص444
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#نامه_31_نهج_البلاغه_عصمت_امام_حسن_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔🔆 متن و ترجمه نامه 1⃣3⃣ نهج البلاغه
( ✉️نامه به فرزندش امام حسن در سال 31 هجری ، وقتی از جنگ صفین باز میگشت و به سرزمین [حاضرین] رسیده بود. )
💥مشاهده کنید در نهج البلاغه علی به وضوح شخصیت حسن را شرح داده و پسرش را آدمی دنیا پرست و گرفتار هوس معرفی کرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امام حسن علیه السلام ، طبق تصریح روایات شیعه و اهل سنت ، یک شخصیت ممتاز و ستوده بوده که به عنوان سید و آقای #جوانان بهشت معرفی شده که خداوند بهشتیان را به وجود ایشان زینت داده و بارها با پای پیاده به حج مشرف شدند و چندین بار ، تمام اموال خود را در راه خداوند بخشیدند ، و مصداق آیه تطهیر و مودت می باشد و محبت به ایشان مصداق محبت به خداوند و دشمنی با ایشان #مصداق دشمنی با خداوند است .
📚بحار الانوار ج 43 ص 263 باب 12_ فضائل الخمسه من الصحاح السته ج 3 ص 168 به بعد
👌بی شک چنین شخصیت ممتازی که زینت و سرور بهشتیان است ، هیچگاه اهل دنیا و غرق در #شهوات نمی شود . بلکه از هر گونه ناپاکی و ناخالصی پاک و مطهر است ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« من و علی و #حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین ، مطهر و معصوم هستیم »
📚کمال الدین ج 1 ص 280
❕و فرمود ؛
« هر کس می خواهد رستگار شود ، به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند ، زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و #خطایی معصوم هستند »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 57
👌علی علیه السلام در وصف فرزندش امام حسن علیه السلام و سایر امامان فرمودند ؛
« آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه #گرفتار سهو و نسیان نمی شوند »
📚بحار الانوار ج 25 ص 351
❕ایشان از همان کودکی مورد #عنایت الهی بوده اند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« زمانی که امام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس #هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند »
📚بحار الانوار ج 25 ص 39
❕حال آنچه مورد اشکال #معاند قرار گرفته است ، نامه 31 نهج البلاغه است که امام علیه السلام خطاب به فرزندش ، امام حسن می فرماید ؛
« اين نامه به فرزندى است آرزومند، آرزومند چيزهايى كه هرگز دست يافتنى نيست و در راهى #گام نهاده است كه ديگران در آن گام نهادند و هلاك شدند (و چشم از جهان فرو بستند) كسى كه هدف بيمارىها و گروگان روزگار، در تيررس مصائب، بنده دنيا، بازرگان غرور، بدهكار و اسير مرگ، همپيمان اندوهها، قرين غمها، آماج آفات و بلاها، مغلوب شهوات و جانشين مردگان است.»
🔸معاند می گوید ، این تعبیرات چگونه با شخصیت #معصوم امام حسن علیه السلام همخوانی دارد ؟
👌گویی #معاند توجه ندارد که اين گونه تعبيرات در مقام اندرز و نصيحت پدرانه به فرزند، مطلبى رايج است. مهم اين است كه گر چه مخاطب در اين نامه يك نفر است؛ ولى هدف همه شيعيان و مسلمانان جهان، بلكه فرزندان آدم اند؛ گويى امام عليه السلام به عنوان پدر همه انسانها سخن مى گويد و مخاطبش امام حسن عليه السلام به عنوان همه #فرزندان، مورد نظر است.
📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 460
❕نظیر این تعابیر در گفتگوهای روزانه ما و در ادبیات زبانهای مختلف دیده می شود که انسان روی سخن را به کسی می داند اما هدفش این است که دیگران بشنوند و به اصطلاح ؛ « به در می گوید #دیوار بشنوند» یا عرب به این ضرب المثل می گوید « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره »( مخاطبم تویی ولی همسایه تو بشنو)
👌شاهد این سخن آن است که در آیه 23 اسراء خداوند پیامبر را مخاطب قرار می دهد و می فرماید ؛
« پرودگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید . هرگاه یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند کمترین اهانتی به آنها روا مدار و #گفتار بزرگوارانه به آنها بگو»
👌در این آیه پیامبر را #مخاطب قرار داده است در حالی که می دانیم پیامبر سالیان دراز قبل از نبوت پدر و مادر خود را از دست داده بود . بنابراین این گونه تعابیر به صورت خطاب به پیامبر و تفهیم امت است و از قبیل همان ضرب المثل معروف « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» که یکی از فنون #بلاغی می باشد بیان شده است .
📚پیام قرآن ج7 ص 158
👌در آن نامه نهج البلاغه هم ، اگر چه مخاطب امام حسن علیه السلام است ، اما مخاطبین اصلی تمام امت هستند که علی علیه السلام از موضع پدری پیر و با تجربه اقدام به نصحیت و اندرز آنان می کند و از آنجا كه امام عليه السلام به مقتضاى حديث معروف «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» ( بحار الانوار ج 16 ص 95) پدر #تمام امّت است، مخاطب در اين وصيّتنامه در واقع همه امّتند.
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#نهی_از_استدلال_با_قرآن_آیات_متشابه
🤔#پرسش
❔چرا کتابی که ادعای الهی بودن دارد قابل برداشت های متفاوت است و واضح نیست ⁉️
در نهج البلاغه نامه ۷۷ صفحه آمده است :
#به_قرآن با خوارج #جدل_مپرداز زیرا قرآن دارای دیدگاه کلی بوده و تفسیر های گوناگونی دارد تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر لیکن با سنت پیامبر با آنان به بحث و گفتگو بپرداز که در برابر آن راهی جز پذیرش ندارند
🖋__ طبق اعتراف علی بن ابی طالب قرآن مبهم است و قابل استدلال نیست زیرا تفاسیر مختلفی می توان از قرآن برداشت کرد
دوما آیا مبهم بودن قرآن جز نقص های قرآن نیست ⁉️
آیا کتابی که الهی است و دارای اعجاز لغوی است ( بنا به ادعا ) باید دارای برداشت های متفاوت باشد⁉️
طبق اعتراف امام علی ، استنباط و استناد از قرآن اشتباه است چون قرآن مبهم است ( اگر کسی شیعه علی است نباید در بحث به قرآن استناد کند )
آیا با وجود مبهم بودن قرآن ، عرضه روایات بر قرآن شبیه شوخی نیست⁉️
چگونه می توان روایات را بر قرآن عرضه کرد در حالی که خود قرآن مبهم و قابل تفاسیر گوناگون است ⁉️
در حالی که علی سنت پیامبر ( روایات نقل شده از پیامبر) را قطعی و قرآن را مبهم می داند ❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند در مورد آیات قرآن می فرماید ؛
« هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم » « او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات" محكم" [صريح و روشن] است، كه اساس اين كتاب مى باشد، (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، بر طرف مى گردد.) و قسمتى از آن،" متشابه" است ، اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند)، و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند، در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند » ( آل عمران 7)
👌مراد از « آياتٌ مُحْكَماتٌ » آياتى است كه مفهوم آن به قدرى روشن است كه جاى گفتگو و بحث در آن نيست، آياتى همچون قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ( اخلاص 1) بگو او است خداى يگانه » ، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ( شوری 11)" هيچ چيز همانند او نيست"، اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ ( زمر 26)" خداوند آفريننده و آفريدگار همه چيز است"، لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ( نساء 11) " سهم ارث پسر معادل سهم دو دختر است" و هزاران آيه مانند آنها در باره عقايد و احكام و مواعظ و تواريخ، همه از محكمات مى باشند.
❕اين آيات (محكمات) در قرآن" ام الكتاب" ناميده شده، يعنى اصل و مرجع و مفسر و توضيح دهنده آيات ديگر است.
👌واژه" متشابه" در اصل به معنى چيزى است كه قسمتهاى مختلف آن، شبيه يكديگر باشد، به همين جهت به جمله ها و كلماتى كه معنى آنها پيچيده است و گاهى احتمالات مختلف در باره آن داده مى شود،" متشابه" مى گويند، و منظور از متشابهات قرآن همين است، يعنى آياتى كه معانى آن در بدو نظر پيچيده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى رود، اگر چه با توجه به آيات محكم، تفسير آنها روشن است.
❕براى نمونه آيات متشابه، قسمتى از آيات مربوط به صفات خدا و چگونگى معاد را مى توان ذكر كرد، مانند" يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ" دست خدا بالاى دستهاى آنها است" (فتح 10) كه درباره قدرت خداوند مى باشد" وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » خداوند شنوا و دانا است" ( بقره 224) كه اشاره به علم خدا است و مانند" وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ ترازوهاى عدالت را در روز رستاخيز قرار مى دهيم" ( انبیاء 47)كه در باره وسيله سنجش اعمال سخن مى گويد .
👌بديهى است نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همين معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال، شبيه ترازوهاى ماست، بلكه اينها اشاره به مفاهيم كلى قدرت و علم و وسيله سنجش مى باشد.
📚تفسیر نمونه ج 2 ص 433
💠ادامه 👇
#ادامه👇
❕بر این اساس ، على عليه السلام خطاب به ابن عباس در آن زمان كه او را براى سخن گفتن با خوارج فرستاد روش استدلال در برابر آنان را به او ياد مى دهد و مى فرمايد: به آيات متشابه قرآن كه ممكن است تفاسير مختلفى براى آن داشته باشند احتجاج نكند، بلكه با سنّت كه بسيار شفاف و روشن است .
🔸« با آيات قرآن با آنها بحث و محاجّه نكن، زيرا (بعضى از آيات) قرآن تاب معانى مختلف و امكان تفسيرهاى گوناگون دارد تو چيزى مى گويى و آنها چيز ديگر (و سخن به جايى نمى رسد) ولى با سنّت صريح (پيامبر) با آنها گفت وگو و محاجه كن كه راه فرارى از آن نخواهند يافت (و ناچار به تسليم در برابر آن هستند).»
📚نهج البلاغه خطبه 77
👌چنان که گفتیم ، اين يك واقعيت است كه بعضى آيات قرآن متشابهاند كه آنها را مى توان بر معانى مختلف و گاه متضاد حمل كرد در حالى كه آيات محكمات و غير متشابه را مى توان تفسير كرد؛ ولى افرادى كه دنبال اغراض خاصى هستند بدون مراجعه به آيات محكمات، آيات متشابه را بر اهداف انحرافى خود تطبيق مىكنند؛ مثلًا قرآن مجيد در آيه 22 و 23 سوره قيامت مى فرمايد: «؛ (آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسروراند و به (الطاف) پروردگارشان مى نگرند» گروهى اين آيه را چنين تفسير كرده اند كه روز قيامت خدا را با چشم سر مىتوان ديد در حالى كه قرآن در آيه محكمش مى گويد: «چشمها او را نمىبينند». ( انعام 103)و در داستان موسى پس از آن كه عرضه داشت: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده تا تو را ببنيم» فرمود: «هرگز مرا نخواهى ديد». ( اعراف 143)
👌قرآن محكمات و متشابهات دارد؛ يعنى آياتى كاملًا روشن و آياتى كه ممكن است معانى مختلف براى آن ذكر شود. هرگاه اين آيات در كنار هم چيده شود عربى مبين است و مفاهيمى كاملًا روشن دارد؛ مثلًا آيه « «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»؛ حكم تنها از آنِ خداست» ( یوسف 40) هنگامى كه در كنار آيه شريفه «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً مِّنْ أَهْلِها» ( نساء 35) گذارده شود معلوم مى شود كه معناى حاكميت و داورىِ خدا اين است كه هركس مى خواهد حكميت كند بايد طبق قرآن و فرمان خدا باشد و لازم نيست خداوند درباره هر قضيه شخصيه اى آيه اى نازل كند.
❕ولى بيماردلان و كسانى كه به تعبير قرآن «الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ»
مىباشند متشابهات را مى گيرند و محكمات را رها مى كنند و آيات قرآن را مطابق ميل و خواسته نادرست خود تفسير مى نمايند.
❕به همين دليل امام عليه السلام به ابن عبّاس مى فرمايد: «براى رهايى از بحثهاى منافقان و كوردلان به سراغ قرآن نرود، زيرا بحثهاى دامنه دارِ محكم و متشابه پيش مى آيد و آنها كه فقط به دنبال متشابهات اند به خواسته خود مى رسند».
👌مى دانيم خوارج آيه شريفه «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّه» ( یوسف 40) را بهانه كرده بودند و مى گفتند حكميت كه على عليه السلام در مقابل شاميان آن را پذيرفته بر خلاف اين آيه است، زيرا اين آيه حكميت را فقط براى خدا مى داند. در حالى كه مىدانيم آيه ناظر به اين معنا نيست و حاكميت خداوند را در احكام كلّى بيان مىكند نه موارد جزئى و شخصى و تطبيق آن كليات بر موارد شخصى بايد به وسيله حكمين انجام گيرد؛ ولى آنها بر پندار باطل خود اصرار داشتند اما اگر ابن عباس مثلًا به حديث معروف«عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ» ( بحار الانوار ج 10 ص 450 ) یا حديث «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» ( همان ج 23 ص 103) که از پيغمبر اكرم به طور مسلم نقل شده استدلال كند، ديگر آنها نمى توانند پاسخى به آن بگويند.
📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص 430
👌خلاصه آنکه ، آیات متشابه با رجوع به آیات محکم ، تفسیر روشنی و بدیهی دارد و به هیچ عنوان نمی توان ادعا کرد که قرآن مبهم است ، اما چون خوارج چشمان خود را بر روی حقیقت بسته بودند ، علی علیه السلام به ابن عباس توصیه می کند که با قرآن با خوارج محاجه نکند ، زیرا آنان به دنبال فتنه افکنی بودند و بر آیات متشابه تکیه می کردند و هیچگاه تن به حقیقت نمی دادند .
👌در رابطه با فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن و راسخان در علم که آگاه به تاویل آیات قرآن و آیات متشابه هستند ، دو پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/1543
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6302
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#حدیث_رد_الشمس
🤔#پرسش
❔حضرت علی به خورشید گفت:خورشید؟
خورشید:بله قربان
علی:امام تو کیه پیشوای تو کیه؟
خورشید:شما قربان
پس برگرد به اون طرف که من میخوام نماز عصرو زودتر بخونم
خورشید:چشم قربان
بعد علی گفت حالا برو رد کارت
بنظر شما اگر کسی در قرن 21صورتش را روبه اسمان کند و اینگونه سخنها از زبانش بشنوند مردم کدام مکان را به او پیشنهاد میکنند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌طبق نصوص مسلم تاریخی و اسناد معتبر شیعه و اهل سنت ، خورشید دو مرتبه برای علی علیه السلام بازگشت ، یک مرتبه در زمان پیامبر گرامی اسلام و مرتبه دیگر در زمان خلافت علی علیه السلام .
🔸مرتبه اول طبق نقل شیخ مفید چنین است ؛
« ایشان به نقل از اسماء (دختر عُمَيس)، امّ سَلَمه ، جابر بن عبد اللّه انصارى، ابو سعيد خُدْرى و گروهى از صحابه می آورد ؛
«روزى، پيامبر در منزلش بود و على عليه السلام هم نزد او، كه جبرئيل عليه السلام بر ايشان نازل شد تا از طرف خداى پاك، برايش رازگويى كند.
👌هنگامى كه وحى، پيامبر را فرا گرفت، پيامبر بر ران امير مؤمنانْ تكيه كرد وسرش را برنداشت تا آن كه خورشيد، غروب كرد. از اين رو، امير مؤمنان، ناچارشد نماز عصر را نشسته بخواند و براى ركوع و سجود آن، اشاره كند.
🔸پيامبر خدا، هنگامى كه از آن حالت بيرون آمد، به امير مؤمنان فرمود: «آيا نماز عصرت فوت شده است؟».
👌گفت: اى پيامبر خدا! به خاطر وضعيّت و حالتى كه در وقت گرفتن وحى داشتى، نتوانستم ايستاده نماز بخوانم.
❕پيامبر فرمود: «از خدا بخواه كه خورشيد را برايت برگردانَد تا بتوانى نمازت
را ايستاده و در وقت آن، همان وقتى كه از تو فوت شد، بخوانى. خداوند به خاطر اطاعتت از خدا و پيامبرش، خواسته ات را اجابت مى كند».
👌امير مؤمنان، از خداوند كه نامش بلند باد، بازگشت خورشيد را درخواست كرد. خورشيد براى او برگشت و در آسمان، در همان جايى كه هنگام عصر بود، قرار گرفت و امير مؤمنان، نماز عصرش را در وقت آن خواند. سپس خورشيد، غروب كرد. اسماء گفت: به خدا سوگند، به هنگام غروب خورشيد، صدايى چون صداى حركت ارّه در چوب از آن شنيديم.»
📚الإرشاد ج 1 ص 345، إعلام الورى: ج 2 ص 350، المناقب لابن شهر آشوب ج 2 ص 316
👌این مضمون از نقل علاوه بر آنکه متواترا در روایات شیعه نقل شده است ؛
📚بحار الانوار ج 41 ص 166 باب 109
👌مورد نقل متواتر علمای اهل سنت هم قرار گرفته است؛
📚المعجم الكبير: ج 24 ص 152 ح 391، المناقب لابن المغازلي ص 98 ح 141 _تاريخ دمشق: ج 42 ص 314، البداية والنهاية: ج 6 ص 78._ مشكل الآثار: ج 2 ص 8، تاريخ دمشق: ج 42 ص 314 ح 8865 ، تذكرة الخواصّ: ص 50 و ...
❗️علامه عالى قدر شيخ عبد الحسين امينى مى نويسد ؛
« مجال يادكرد همه آن متون و طرق و اسناد نيست؛ چرا كه خود، نيازمند كتابى سِترگ است؛ ولى نمونه اى از آنچه را كه محدّثان و بزرگان آورده اند، مى آوريم. پاره اى از آنان، پس از يادكرد روايت، بر آن ايراد گرفته اند و گروهى هم درباره آن بحث كرده، آن را صحيح شمرده اند و در مجموع، به مقدار كافى و قانع كننده در مورد آن، روايت موجود است.
👌آن گاه، نام 43 تن از علمای اهل سنت را ياد مى كند.
📚الغدیر ج 3 ص 185
👌بى گمان، آنچه در الغدير آمده (چنانچه خود علّامه امينى اشاره كرده است)، نام تمام كسانى نيست كه حديث را در آثار مكتوب خود آورده اند و علّامه امينى از افراد مشهورى چون فخر الدين رازى در التفسير الكبير ( ج 32 ص 126)و رافعى در التدوين و دياربكرى در تاريخ الخميس و ... ياد نكرده است.
📚براى اطلاع بيشتر از گزارشگران حديث، ر. ك: إحقاق الحق: ج 5 ص 521 539 و ج 16 ص 315 331 و ج 20 ص 617 620 و ج 21 ص 261 271.
👌اكنون، نام برخى از اين گونه كسان را كه علّامه امينى شناسانده است، مى آوريم ؛
❗️حافظ ابو بِشْر دولابى، حافظ ابو جعفر طحاوى، حافظ ابو جعفر عقيلى، حافظ ابو القاسم طبرانى، حاكم ابو عبد اللّه نيشابورى، حافظ ابن مردوُيِه اصفهانى، ابو اسحاق ثعلبى، ابو الحسن فقيه ماوَرْدى، حافظ ابو بكر بيهقى، حافظ خطيب بغدادى، حافظ ابو زكريا ابن مَنْده، حافظ ابن حَجَر عسقلانى، حافظ جلال الدين سيوطى، نور الدين سَمهودى، حافظ ابن حَجَر هيثمى، نور الدين حلبى، حافظ ابو الحسن عثمان بن ابى شَيبه و حافظ قاضى عياض و ...
❗️ابن حجر، از علمای برجسته اهل سنت در كتاب الصواعق المحرقة در ضمن برشمارى كرامات على عليه السلام نوشته است ؛
👌« از كرامات شگفت امام على عليه السلام اين است كه در آن روز كه سر پيامبر صلى الله عليه و آله بر دامنش بود، خورشيد براى وى بازگشت ... و طحاوى و قاضى در كتاب الشفاء آن را صحيح دانسته و شيخ الاسلام ابو زُرْعه و ديگران، آن را نيكو شمرده، كلام آنانى را كه حديث را جعلى دانسته اند، رد كرده اند »
📚الصواعق المحرقه ص 128
👌ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌« جريان بازگشت خورشيد براى على عليه السلام پس از پيامبر گرامی چنين بود كه وقتى علی علیه السلام مى خواست براى ورود به بابل از فرات بگذرد، بسيارى از ياران وى به گذراندن چارپايان و وسايلشان [از فرات] پرداختند و وى با گروهى نماز عصر راخواند.
❕مردم هنوز عبور نكرده بودند كه خورشيد، غروب كرد و نماز بسيارى فوت شدو اكثر مردم، فضيلت نماز جماعت گزاردن به همراه وى را از دست دادند. [بنا براين،] در اين باره با هم گفتگو مى كردند.
🔸هنگامى كه وى بحث آنان را در اين مورد شنيد، از خداوند عز و جل خواست كه خورشيد را براى وى برگرداند تا همه يارانش براى گزاردن نماز عصر در وقت آن، گرد آيند.
👌خداوند عز و جل، دعاى على عليه السلام را در باز گرداندن خورشيد، اجابت كرد و خورشيد درافق، با همان حالتى كه هنگام عصر داشت، پديدار شد.
❕هنگامى كه على عليه السلام سلام نماز را داد، خورشيد، غروب كرد و صداى شديدى از آن شنيده شد كه مردم را ترساند و آنان، تسبيح و تهليل و استغفار و سپاس خداوند را بر نعمتى كه براى آنان آشكار شده بود، فراوان به جاى آوردند.
خبر اين موضوع در همه جا پيچيد و بين مردم، پخش شد.»
📚الإرشاد: ج 1 ص 346، روضة الواعظين: ص 145، إعلام الورى: ج 1 ص 351، المناقب لابن شهر آشوب: ج 2 ص 318
👌در اثبات اين گونه حوادث، مُحال نبودن آنها (به خاطر وجود نقلهاى استوار)، كافى است. بى گمان، وقوع چنين حادثه اى كه نمونه آن در تاريخ قطعا بوده است مانند معجزه شق القمر ، عقلًا مُحال نيست تا از دايره قدرت الهى بيرون باشد. بنا بر اين، پذيرفتن آن به گونه جريانى «خلاف عادت»، امّا بر اساس علل و عوامل موجود در هستى و با قدرت خداوندِ «سبب سازِ سبب سوز»، چه مانعى دارد؟
👌به بیان دیگر ؛
❕کسانی که می گویند چنین معجزاتی از امور #محال است و مورد قبول ما نمی باشد ، توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع #نقيضين و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى معناست، مثل اينكه پيامبر یا امام بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى آنكه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد).
❕بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل #تحقق نمى باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد .
📚پیام قرآن ج 7 ص 270
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات فاطمه معصومه سلام الله علیها را تسلیت می گوییم ؛
✔️ویژه نامه وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ؛
1⃣تاریخ دقیق وفات حضرت #معصومه چه روزی هست؟
هرجایی مطلبی میخونم تاریخ وفات حضرت معصومه معلوم نیست اما #تقویم ما ۱۰ربیع الثانی نوشتن.
❔ و اینکه حضرت معصومه #وفات کردند و یا شهید شدند❕
❔ و چرا ایشان #ازدواج نکردند ❕
❔و چه #ثوابی برای زیارت ایشان است ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2241
2⃣آیا واقعا یک بار زیارت حضرت فاطمه معصومه آدم رو #بهشتی می کند ❗️من برم هر جنایتی که دلم می خواد بکنم بعد برم زیارت حضرت معصومه میرم بهشت ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2242
3⃣نکاتی در مورد فاطمه معصومه سلام الله علیها و فضائل ایشان ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1208
4⃣مگر نه اينكه ازدواج نيمى از دين است؟
مگر نه اينكه پيامبر اسلام به ازدواج توصيه اكيد كرده است؟
مگر نه اينكه #امام_كاظم معصوم بود و بايد به توصيه هاى پيامبر اسلام گوش جان ميسپرد؟
پس چرا دخترانش را از ازدواج محروم كرد؟
با اين استدلال #معصومه , خواهر امام رضا حتى نصف دينش را كامل نكرده است و كافر از دنيا رفته است!
سر تا پاى ادعاهاى اسلامگرايان متناقض و دروغ است كه به خورد ما داده اند ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1438
✔️یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه ، فان لک عند الله شانا من الشان
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#وظائف_فرشتگان_مقرب
🤔#پرسش
❔خدا ، حتی در بین فرشتگانش هم عدالت را رعایت نکرده!
آخه اینهم شد تقسیم کار..؟!
جبرییل از 1400سال پیش بازنشسته شده...!
اما عزراییل باید روزی هزاران جا باشه و جان هزاران نفر را بگیره...!
از اون طرف اسرافیل ازاول تاحالا شیپور به دست معطله که روز قیامت برسه و یه فوت توشیپورش بکنه...!❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌فرشتگان ماموران امر الهی برای اجرای دستورات خداوند در عالم هستند . آنها وظائف مهم و بسيار متنوعى از سوى خداوند بر عهده دارند ؛
🔸گروهى حاملان عرشند (حاقه- 17).
🔸و گروهى مدبرات امرند (نازعات- 5).
🔸گروهى فرشتگان قبض ارواحند (اعراف- 37).
🔸و گروهى مراقبان اعمال بشرند (سوره انفطار- 10 تا 13).
🔸گروهى حافظان انسان از خطرات و حوادثند (انعام- 61).
🔸و گروهى مامور عذاب و مجازات اقوام سركشند (هود- 77).
🔸گروهى امدادگران الهى نسبت به مؤمنان در جنگها هستند (احزاب- 9).
🔸و بالآخره گروهى مبلغان وحى و آورندگان كتب آسمانى براى انبياء مىباشند (نحل- 2)
👌 آنها پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوند هستند، چنان كه در آيه 5 سوره شورى مى خوانيم ؛ «فرشتگان تسبيح و حمد پروردگار خود را بجا مى آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى كنند »
❕ آنها گاه به صورت انسان در مى آيند، و بر انبياء و حتى غير انبياء ظاهر مى شوند، چنان كه در سوره مريم مى خوانيم ؛ «فرشته بزرگ الهى به صورت انسان موزون بر مريم ظاهر شد » (مريم- 17).
❕در جاى ديگر به صورت انسانهايى بر ابراهيم و بر لوط ظاهر شدند (هود- 69 و 77).
👌حتى از ذيل اين آيات استفاده مى شود كه قوم لوط نيز آنها را در همان اشكال موزون انسانى ديدند (هود- 78).
📚تفسیر نمونه ج 18 ص 173
❕چه مانعی دارد که مثلا جبرئیل امین در کنار وظیفه مهم خود ، یعنی ابلاغ وحی به سایر وظائف هم مشغول باشد ؟ یا اسرافیل در کنار وظیفه اصلی خود ، یعنی دمیدن در صور ، وظائف دیگری را که در بالا بر شمردیم ، بر عهده داشته باشد ؟
🔸به بیان دیگر ؛
❕چهار فرشته برگزیده الهی ، عبارتند از جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« به راستى خدا از هر چيزى چهار برگزيده است و از فرشته ها برگزيده است جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و ملك الموت را »
📚خصال ج 1 ص 225
❕ملک الموت وظیفه قبض ارواح را بر عهده دارند ، از سوی دیگر ، اگر چه وظیفه اصلی جبرئیل ، ابلاغ وحی و اسرافیل ، دمین در صور است ، اما وظائف آنها تنها در همین مورد خاص خلاصه نمی شود .
🔸در نقلی آمده است که جبرئیل خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛
« دربان خدا و نزديكترین خلق به او اسرافیل است و لوح از يك ياقوت سرخ برابر ديده او است، چون خدا تبارك و تعالى سخنى وحى كند بر لوح زند و او بنگرد و سپس به ما برساند و ما آن را در آسمانها و زمين به اجراء گزاريم. راستش او نزديكترين آفريده رحمان است به او »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 595
👌در نقل دیگر آمده است که جبرئیل می گوید ؛
« خدا از روز اوّل كه اسرافیل را پيش خود آفريده ، ميان او و پروردگار 70 نور است كسى بدانها نزديك نشود جز اينكه بسوزد، لوح محفوظ نزد او است، و چون خدا فرمانى در آسمانها يا زمين صادر كند آن لوح برآيد و به پيشانى اسرافيل زند تا بدان بنگرد، اگر كار من باشد بمن فرمايد، و اگر كار ميكائيل باشد به او فرمايد، و اگر كار ملك الموت باشد به او گويد.
❕پیامبر گرامی سوال کرد ؟ اى جبرئيل تو بر سر چه كارى؟ گفت بر باد و لشكرهايم . سوال کرد : ميكائيل چه كاره است؟ گفت گياه و باران بدست او است ، فرموذ ملك الموت؟ گفت: جان گرفتن دست اوست »
📚بحار الانوار ج 56 ص 258
👌در نقل دیگری از جبرئیل آمده است که خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛
« گرامى تر خلق نزد خدا جبرئيل است و ميكائيل و اسرافيل و ملك الموت، اما جبرئيل سركار جنگ و يار پيغمبرانست و ميكائيل سركار هر قطره كه ببارد، و هر برگ كه برويد، و هر برگ كه بيفتد، و ملك الموت گماشته بگرفتن جان هر بنده است در خشكى و يا دريا، و اسرافيل امين خدا است ميان او و آنان »
📚بحار الانوار ج 56 ص 260
👌بنابراین ، اسرافیل واسطه میان خداوند و سایر فرشتگان است و فرامین را از خداوند دریافت کرده و به سایر فرشتگان ، از جمله جبرئیل و میکائیل و عزرائیل می رساند تا آنان اوامر الهی در عالم را اجرایی کنند .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌چنان که گفتیم ، فرشتگان مقرب الهی هر یک وظائف متنوعی در تدبیر عالم و اجرای فرمان الهی دارند ، به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« خدا چهار فرشته فرستاد براى هلاك قوم لوط که آنان جبرئيل، ميكائيل، اسرافيل و كروبيل بودند »
📚الکافی ج 5 ص 546
❕یا در نقل دیگر آمده است ؛
« جبرئيل گماشته بر حاجت بنده ها است، چون، مؤمنى دعا كند خدا فرمايد اى جبرئيل دعايش را نگهدار كه من او را و آوازش را دوست دارم، و چون كافر دعا كند، فرمايد ، زود حاجتش برآر كه دشمن او و آواز اويم »
📚در المنثور ج 1 ص 91
👌جبرئیل وظیفه تسدید و تایید امامان و واسطه ارتباط امامان با عالم غیب را هم بر عهده دارد ؛
📚 بحار الانوار ج 25 ص 48 باب 3 _ ج 26 ص 351 باب 9
👌روشن می شود که جبرئیل امین در کنار وظیفه ابلاغ وحی بر پیامبر گرامی ، وظائف متعدد دیگری را نیز بر عهده دارند و همینطور ، اسرافیل در کنار وظیفه دمیدن در صور ، وظائف دیگری را نیز در عالم اجرا می کند ، و چنین نیست که بگوییم جبرئیل پس از پایان رسالت پیامبر بیکار شده یا اسرافیل تنها منتظر دمیدن در صور است ❗️
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
👌پاسخ به استنادات کانال ملحد به سخنان سید کمال حیدری ؛
1⃣سید کمال حیدری نزد تشیع جایگاهی ندارد و مراجع و علمای بزرگ حوزه علمیه قم ، بیانیه در گمراهی و ضلالت او صادر کردند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2245
2⃣احکام اسلام به دو قسم ، احکام ثابت و متغیر تقسیم می شود و پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا روز قیامت است ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2246
3⃣نسخ احکام اختصاص به زمان پیامبر گرامی داشته که آن هم فلسفه روشنی دارد ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2247
4⃣دستورات اسلام در باب حدود مانند ، حد سرقت ، حد سنگسار و ... امروز هم قابلیت اجرا را دارد ، اما چون فرد مشمول آن باید دارای شرایطی باشد ، عملا افراد مشمول آن کم یا هیچ هستند ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2248
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2249
#نقد_مستند_شهر_مقدس
🤔#پرسش
❔مستند كامل #شهر_مقدس
حاصل تحقيقات ٢٠ ساله دكتر دن گيبسن در مورد حقيقت دنياى اسلام
حاصل اين تحقيق:
١- محمد اهل مكه و كشور عربستان نبوده است!
٢- پيامبر اسلام اهل مكه و كشور عربستان نبوده است.
٣- هيچ نامى از مكه در نقشه هاى قديمى وجود ندارد.
٤- قدس قبله اول مسلمانان نبوده است و تغيير قبله ٧٠ سال بعد صورت گرفته است و نه در زمان محمد.
٥- تمام توصيفات قرآن در مورد مسجد الحرام و كعبه ارتباطى به شهر مكه و عربستان ندارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌«شهر مقدس؛ کشف سرمنشأ واقعی اسلام» فیلمی است ساختة آقای دانیل (دن) گیبسون، نویسندة کانادایی ـ بریتانیایی تبار در یک ساعت و بیست و پنج دقیقه که تلاش شده رنگ و بوی مستند داشته باشد.
❕ سخن اصلی دن گیبسون این است که شهر مقدس اصلی اسلام این شهر مکه کنونی که کعبه در آن قرار دارد و مسلمانان به سوی آن نماز میخوانند نیست؛ بلکه شهری است باستانی به نام پترا که در جنوب اردن کنونی قرار دارد. یعنی محل سکونت قریش و قبایل و چهرههای سرشناس تاریخی آن دوره مثل بنیهاشم و بنیامیه، عبدالمطلب و ابوطالب و حمزه و ابولهب و ابوجهل و محل بعثت پیامبر اکرم(ص) و نزول وحی و خانة کعبه و قبله مسلمانان و مراسم حج، شهر پترا بوده است نه شهر مکه.
👌ایشان برای اثبات مدعای خویش چهار مرحله را طی میکند. نخست میکوشد تا بنابر شواهدی، اصالت شهر مکه را زیر سؤال ببرد. در مرحلة دوم به دنبال جایگزینی برای شهر مکه میگردد و شهر پترا را معرفی میکند. در مرحلة سوم تلاش دارد تا نشان دهد اوصاف مذکور در کتب تاریخی دربارة شهر مقدس اسلام بر شهر پترا صدق میکند و در نهایت هم سعی میکند توضیح دهد که چرا و چگونه کعبه از شهر پترا به محلی به نام مکه منتقل شد و شهر پترا از یادها فراموش شد .
❕سستی این نظریه و عدم وجاهت علمی آن سبب شده است که بسیاری از متخصصان آن را قابل بحث علمی ندانند به گونهای که دکتر دیوید اِی. کینگ نقد خویش بر آخرین اثر دن گیبسون، یعنی کتاب قبلههای اولیه اسلام، را این چنین جمعبندی میکند ؛ «اثری آماتوری و غیرعلمی که هم توهین به مسلمانان است و هم توهین به پژوهشهای علمی غربی و اسلامی».
💠https://b2n.ir/741448
❕اين مسأله مورد اتفاق تمام مورخان بزرگ است كه عرب قبل از قيام پيامبر در وضع بسيار بدى از نظر عقايد خرافى، انحطاط اخلاقى، اختلافات و جنگهاى داخلى خانمان سوز و شرايط بد اقتصادى به سر مى برد. نسيم علم و دانش در آن محيط نمى وزيد و حتى اثرى از تمدن صورى بشر نيز در آنجا وجود نداشت و به همين دليل آنها را قومى نيمه وحشى معرفى كرده و نام عصر جاهلى را براى آن زمان برگزيده اند.
❕يكى از مورخان غربى درباره محيط حجاز در عصر جاهليت از بعضى از مورخان معروف چنين نقل مى كند: «در آن زمان كه ديمتريوس سردار بزرگ يونانى قصد تصرف عربستان را داشت ، اعراب ساكن به او گفتند:" اى ديمتريوس پادشاه! چرا با ما جنگ مى كنى ما در ريگستانى به سر مى بريم كه فاقد كليه وسايل زندگى و محروم از تمام نعمتهايى است كه اهالى شهرها و قصبات از آن متمتع و بهره مندند، ما سكونت در چنين صحراى خشك را بدين جهت اختيار نموديم كه نمى خواهيم بنده كسى باشيم بنابراين تحف و هدايايى را كه تقديم مى نماييم از ما قبول كن و لشگريان خود را از اينجا كوچ داده و مراجعت كن" ...
ديمتريوس اين پيام صلح را مغتنم شمرد و هدايا را پذيرفت و از چنين جنگى كه مشكلات زيادى در برداشت صرف نظر كرد.»
📚تاریخ تمدن اسلام و عرب ص 88
❕اصولًا درطول تاريخ، حجاز تحت سيطره كشور گشايان قديم قرار نگرفت و استقلال خود را حفظ كرد، و به گفته تحليل گران علتش اين بود كه تسلط بر چنين سرزمين بى آب و علفى كه فاقد همه چيز بود، به زحمت و مشكلات آن نمى ارزيد و نيز به همين دليل است كه آثار تمدن كشورهاى قديم، مانند ايران و روم، كه در بسيارى از نقاط شبه جزيره يافت مى شد در محيط حجاز وجود نداشت.
👌در حالی که « پترا » آثار تمدنی را در خود دیده بود و محل نزاع ایران و روم برای تصرف در آنجا بود .
📚جنگ های ایران و روم ، پرو کو پیوس ، ترجمه سعیدی ، ص 172
👌قرآن محل بعثت پیامبر گرامی را مکه دانسته و می فرماید ؛
« او كسى است كه دست آنها را از شما و دست شما را از آنها در دل مكه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنها پيروز ساخت، و خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست. » ( فتح 25)
❕و در مورد خانه کعبه می فرماید ؛
« نخستين خانه اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد در سرزمين مكه است كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است. » ( آل عمران 96)
🔸#ادامه 👇
🔸#ادامه 👇
❕و منطقه مکه را از زبان ابراهیم چنین توصیف می کند ؛
« پروردگارا من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى آب و علفى در كنار خانه اى كه حرم تو است ساكن ساختم تا نماز را بر پاى دارند، تو قلبهاى گروهى از مردم را متوجه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد آنان شكر تو را بجاى آورند. » ( ابراهیم 37)
❕مكه تدريجا شكل شهرى را بخود مى گرفت، و آن زمانی بود قبيله" جرهم" در آنجا ساكن شده بودند، و پيدايش چشمه زمزم آنجا را قابل سكونت ساخت.
📚فروغ ابدیت ص 106
❕سرزمين پهناور عربستان از شبه جزيره بزرگى تشكيل شده كه مجموع مساحت آن بالغ بر «3 ميليون» كيلومتر مربع است- يعنى تقريباً دو برابر ايران، 6 برابر مساحت فرانسه، 10 برابر مساحت ايتاليا و 80 برابر مساحت سويس است!
از طرف شمال به شام و عراق عرب، و از سمت مشرق به خليج فارس، و از طرف جنوب به درياى عمان، و از جانب مغرب به درياى احمر منتهى مىشود- اين شبه جزيره از دو قسمت تشكيل شده، اوّل صحراى وسيع و ريگستان سوزان بى آب و علفى كه قسمت عمده آن را فرا گرفته، و ديگرى قسمتهاى آباد و سواحل حاصل خيز شبه جزيره كه در اقليت قرار دارد که همان منطقه یمن می باشد .
❕دانشمندان قديم اين سرزمين را به سه بخش تقسيم مى كرده اند ؛
1) بخش شمالى و غربى كه «حجاز» نام دارد.
2) بخش مركزى و شرقى كه آن را صحراى عرب مىناميدند.
3) بخش جنوب غربى كه به «يمن» موسوم است.
❕حجاز كه از سرزمين فلسطين تا بحر احمر امتداد دارد سرزمينى است كوهستانى كه داراى بيابانها و ريگزارهاى لم يزرعى است، و به طور كلى بيشتر اراضى آن از سنگلاخ تشكيل شده است- زراعت در اين نقطه كم و قسمت عمده آن خشك و بى آبست. اين قسمت از عربستان اگرچه در تاريخ، شهرت بسزايى دارد، ولى اين شهرت نه از لحاظ تمدن و خوبى وضع اقتصاد آن است، بلكه از جهت اهميّت مذهبى و معنوى است كه از قديم الايام براى آن قائل بوده اند- از شهرهاى مشهور آن «مكّه» و «مدينه» و دو بندر «جده» و «ينبوع» است.
❕مكّه شهرى است كه در وسط كوهستان خشك و بيابان لم يزرعى بنا شده، اطراف آن به اندازهاى شوره زار است كه به هيچ وجه قابل زراعت نيست و به قول بعضى از خاورشناسان در هيچ جاى دنيا نمى توان نظيرى براى سرزمين مكّه از حيث بدى اوضاع جغرافيايى پيدا كرد.
👌اهالى مكّه بيشتر ضروريات خود را از جده كه بندرگاه آنجا محسوب مى شود، تهيه مى كنند- اطراف مدينه را هم مانند مكه كم و بيش بيابانهاى غير مزروعى فرا گرفته است، اهالى آنجا قسمت مهمى از مايحتاج خود را از بندر «ينبوع» كه مانند جده در كنار درياى احمر واقع شده است، بدست مى آورند، نكته قابل توجه اينجاست كه آنچه در تاريخ عربستان نسبت به اين قسمت از شبه جزيره ديده مىشود اين است كه سابقه تمدن درخشانى در تمام مدت تاريخ، نداشته است تنها همان اهميّت معنوى و قداست مذهبى است كه از ديرزمانى براى آنجا مسلّم بوده و حتى در تورات نيز به آن تصريح شده است.
📚معجم البلدان ج 5 ص 181
👌نصوص و تصریحات تاریخ اسلام و ایران باستان ، که محل بعثت پیامبر گرامی را مکه دانسته و این که قبله اول مسلمین بیت المقدس بوده که پس از آن به امر خداوند و پیامبر به سمت مسجد الحرام و کعبه در مکه تغییر یافت ، فراتر از آن است که ذکر شود که ما اگر بخواهیم آن ها را بشماریم ، هزاران هزار مستند و نص می شود .
❕به راستی تعجب است که چگونه عده ای که گویی، عقلشان پوشانده شده ، مطالب موهنی و مضحک و بدون مستندی نقل می کنند که شهر مکه ای نبوده و پیامبر از مکه مبعوث نشده است و اساسا خانه کعبه در مکه نبوده است و ... این مطالب موهون به راستی سستی پژوهشهای اسلام شناسان غربی را نشان می دهد .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕مطالب و استنادات طرح شده در این فیلم، از جنبهها و محورهای مختلف قابل نقد است که برخی از ایرادهای وارد بر آن را میتوان از قرار زیر برشمرد ؛
🔸ارائة گزارشهای غیرواقعی و نسبت دادن آن به منابع تاریخی؛ مانند ادعای سرسبز بودن شهر مکه بر خلاف گزارش متفق القول آثار قدیم و جدید دربارة تاریخ شبه جزیره عرب و حجاز که همگی این منطقه را به قول قرآن کریم: «غیر ذی زرع» میدانند.
🔸نقل ناقص گزارشهای تاریخی؛ مانند نقل ناقصی از گزارش قتل یک نفر در «کنار دیوار مکه» که ایشان آن را دال بر وجود یک حصار بر گرد این شهر میداند در حالی که گزارش تاریخی کامل توضیح میدهد که این شخص «وارد شهر مکه شد و در کنار یک دیوار» کشته شد که دلالتی بر آن چه که گیبسون ادعا میکند ندارد.
🔸شتابزدگی در استنتاج از گزارشهای تاریخی و برداشت نادرست از آن؛ مانند بیان یک بیت شعر دربارة خوردن انگور در مکه در غیر فصل انگور و استدلال با آن بر کشاورزی و محیط آبادان شهر مکه.
🔸ترجمة نادرست و دلبخواهی متون تاریخی؛ مانند ترجمة واژة «بناء» به باغ یا ترجمة واژة »طین» به خاکی که فقط در مزرعه وجود دارد و یا ترجمة واژة »مسجد» به محل اجتماع.
🔸برخورد گزینشی با شواهد و گزارشهای موجود؛ مانند گزینش چند مسجد خاص از صدر اسلام برای بررسی جهت قبله و نادیده گرفتن بسیاری از مساجد و ابنیه دیگر که مربوط به همین دورة زمانی است.
🔸سنجش و ارزشگذاری دقت بناهای کهن با امکانات امروزی؛ مانند نمونة شگفتآور مسجد صنعا که در بررسی ایشان هم قبلة کلی این مسجد به سمت مکه و مسجد الحرام است ولی چون بر اساس ابزارهای نوین امروزی به صورت دقیق و صددرصد خط قبلة این مسجد به شهر مکه نمیخورد و با آن زاویه دارد، هر چند این زاویه بسیار اندک و قابل اغماض است، باز ایشان آن مسجد را به عنوان یکی از مساجد که قبلهای متفاوت داشته است، مطرح میکند؛ در حالی که به طور طبیعی دانش و امکانات تعیین قبله در صدر اسلام با دانش و امکانات کنونی فاصله فراوان دارد و این یک توقع غیرمنطقی است که در بناهای کهن به دنبال دقتی امروزین باشیم. بسیاری از مساجدی که ایشان به عنوان نمونه بررسی میکند از این قبیل است.
🔸تعمیم نابهجا و غیرروشمند مورد جزئی و نتیجهگیری کلی؛ مانند بررسی قبلة چند مسجد محدود و ادعای رو به مکه نبودن قبلة تمامی مساجد صد سال نخست اسلام.
🔸ادعاهای خلاف واقع و کذب صریح؛ مانند ادعای عدم امکان رؤیت مسجد الحرام از غار حرای موجود در مکه.
🔸گمانهزنی بیپشتوانه و غیرروشمند در ترسیم گذشته؛ مانند مباحثی که ایشان در تبیین اوصاف شهر پترا به عنوان شهر مقدس اسلام دارد که میکوشد مکانهایی را به عنوان صفا و مروه و ... معرفی کند که معنایی جز تاریخسازی خیالپردازانه ندارد.
🔸سهلانگاری در خوانش و گزارش منابع؛ مانند نقل بیدقت و آشفته و در هم و بر هم داستان اسلام آوردن رئیس قبیله دوس که نه از اهالی مکه است و نه معبد ذوالشری (که در فیلم به نام دوشارا از آن یاد میشود) در مکه قرار دارد.
🔸عوامفریبی؛ مانند نشان دادن چندین گوی سنگی در یک خرابه شهر پترا به عنوان گویهای منجنیقی که سپاه شام برای کوبیدن سپاه ابن زبیر و کعبه در پترا از آن استفاده کردهاند.
🔸زمانپریشی در مباحث تاریخی؛ مانند نسبت دادن نابودی اسناد انتقال کعبه از پترا (که به گفتة ایشان در سال ۷۰ هجری قمری رخ داده است) به جریان موهوم کتابسوزی در زمان فتوحات سه خلیفة نخست (که از سال ۱۵ تا ۳۵ هجری قمری رخ داده است)! و یا استناد به متنی از سفرنامة مارکوپولو (که مربوط به قرن هفتم قمری است) برای اثبات وجود جمعیت فراوان مسلمانان در منطقة چین و نیاز آنان به مسجد که منجر به ساختن مسجد سعد بن ابیوقاص در سال ششم ظهور اسلام (یعنی حتی پیش از هجرت پیامبر اکرم به مدینه) در این منطقه شد و ...
💠https://b2n.ir/741448
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht