#شهادت_قاسم_بن_حسن_نابالغ
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در روز عاشوراء افراد نابالغی را چون حضرت قاسم به میدان نبرد فرستاد در حالی که آنها تکلیفی نداشتند و نیاز به مراقبت داشتند .اصولا افراد نابالغ ، بدلیل عدم رشد جسمانی و عقلانی ، قادر به اداره کردن امورات شخصی و حقوقی خود نیستند و شارع سعی نموده است برای محافظت از این اشخاص ، برای آنها با تعیین ولی ، وصی و قیم نقش محافظتی ایجاد نماید تا زمان بلوغ آنها. نکته ای که مےبایست لحاظ شود این است که بررسی نمایم اقدام حسین بن علی در جهت به میدان فرستادن « قاسم بن حسن» تا چه اندازه مورد نهی قرآن ، سنت پیامبر اسلام و عقل و اخلاق قرار گرفته است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 درست است که تمام تکالیف شرعی متوجه کسانی است که به حد بلوغ رسیده باشند و افرادی نابالغ اعم از خردسالان و یا دیوانگان، مکلف به هیچ تکلیفی از جانب شرع مقدس اسلام نیستند و این #منتی است که قانون گذار مقدس اسلام بر آن ها نهاده و سختگیری و الزام را از آنان برداشته است.
❕و این مطلب علاوه بر آن که مورد اتفاق جمیع علماء اسلام است، طبق حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود ؛
« رُفع القلم عن الصَّبی حتی #یحتلم و عن المجنون حتی یَفیقَ»
« قلم تکلیف از نابالغ برداشته شده تا وقتی که بالغ شود و همچنین از دیوانه تا وقتی که بیماری جنون وی برطرف و عاقل شود.»
📚الخصال ج 1 ص 175
👌اما در عین حال که الزام و تکلیفی بر افراد نابالغ نیست، اعم از آن که تکلیف، دستور جهاد باشد یا دستور دفاع ولی نوجوانانی که به حد تمیز رسیده اند و خوب و بد و مفاهیم اسلامی را #تشخیص می دهند حق دارند که در صحنه جهاد و دفاع شرکت کنند و از این فیض عظیم الهی بهره برند.
🔸مخصوصا وقتی که صحنه، صحنه دفاع باشد، و هر #موجودی فطرتا برای خود حق دفاع قائل است و شارع مقدس اسلام نیز از این حکم عقل فطری جلوگیری نکرده است.
👌علاوه بر این که روش عمل اباعبدالله الحسین علیه السلام در نبرد کربلا روشنگر #جواز این مطلب است .
❕بنابراین، اطفال را نمی توان اجبار کرد که در میدان جهاد شرکت کنند، اما اگر خود آنان داوطلب باشند و نبرد نیز دفاعی باشد ، دلیلی برای ممانعت از آنان وجود ندارد.
👌البته در صورتی که پدر در قید #حیات باشد باید از او اجازه گرفت .
📚وسائل الشیعه ج 15 ص 20
❕بر این اساس امام حسین علیه السلام نیز ابتدا اجازه حضور قاسم بن حسن در میدان نبرد را نداد ، اما پس از اصرار های #فراوان او و این که دفاع کردن از ارزش ها اختصاص به افراد بالغ ندارد و کسانی هم که به سن رشد و تمییز خوب و بد رسیده اند می توانند در این #معرکه حاضر شوند ، امام علیه السلام به او اجازه حضور در میدان نبرد را داد .
❕خوارزمی می نویسد ؛
« قاسم بن حسن كه نوجوان و نابالغ بود، به ميدان آمد. هنگامى كه حسين عليه السلام به او نگريست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گريستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پيكار خواست و عمويش حسين عليه السلام، از اجازه دادن، خوددارى كرد. جوان، پيوسته دست و پاى #حسين عليه السلام را مىبوسيد و از او اجازه مى خواست تا به او اجازه داد. او به ميدان آمد و در حالى كه اشكهايش بر گونه هايش روان بود، چنين مى خواند؛ اگر مرا نمىشناسيد، من شاخه حسنم ، نواده پيامبرِ برگزيده و امين. اين، حسين است، به سان اسيرى در بند ،ميان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند!
❕سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه مى مانْد. #جنگيد و با وجود كمىِ سنّش، 35 مرد را كُشت.
🔸عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله مى برم! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشير، بر سرش زد و آن #جوان، به صورت [بر زمين] افتاد و فرياد برآورد: اى عمو جان! حسين عليه السلام ....»
📚مقتل الحسین ج 2 ص 27_ المناقب ج 4 ص 106
❕البته مولف لباب الانساب حضرت قاسم بن حسن را در میدان کربلا شانزده ساله و #بالغ می داند .
📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 7 ص 121
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#شهادت_قاسم_بن_حسن_نابالغ
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در روز عاشوراء افراد نابالغی را چون حضرت قاسم به میدان نبرد فرستاد در حالی که آنها تکلیفی نداشتند و نیاز به مراقبت داشتند .اصولا افراد نابالغ ، بدلیل عدم رشد جسمانی و عقلانی ، قادر به اداره کردن امورات شخصی و حقوقی خود نیستند و شارع سعی نموده است برای محافظت از این اشخاص ، برای آنها با تعیین ولی ، وصی و قیم نقش محافظتی ایجاد نماید تا زمان بلوغ آنها. نکته ای که مےبایست لحاظ شود این است که بررسی نمایم اقدام حسین بن علی در جهت به میدان فرستادن « قاسم بن حسن» تا چه اندازه مورد نهی قرآن ، سنت پیامبر اسلام و عقل و اخلاق قرار گرفته است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 درست است که تمام تکالیف شرعی متوجه کسانی است که به حد بلوغ رسیده باشند و افرادی نابالغ اعم از خردسالان و یا دیوانگان، مکلف به هیچ تکلیفی از جانب شرع مقدس اسلام نیستند و این #منتی است که قانون گذار مقدس اسلام بر آن ها نهاده و سختگیری و الزام را از آنان برداشته است.
❕و این مطلب علاوه بر آن که مورد اتفاق جمیع علماء اسلام است، طبق حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود ؛
« رُفع القلم عن الصَّبی حتی #یحتلم و عن المجنون حتی یَفیقَ»
« قلم تکلیف از نابالغ برداشته شده تا وقتی که بالغ شود و همچنین از دیوانه تا وقتی که بیماری جنون وی برطرف و عاقل شود.»
📚الخصال ج 1 ص 175
👌اما در عین حال که الزام و تکلیفی بر افراد نابالغ نیست، اعم از آن که تکلیف، دستور جهاد باشد یا دستور دفاع ولی نوجوانانی که به حد تمیز رسیده اند و خوب و بد و مفاهیم اسلامی را #تشخیص می دهند حق دارند که در صحنه جهاد و دفاع شرکت کنند و از این فیض عظیم الهی بهره برند.
🔸مخصوصا وقتی که صحنه، صحنه دفاع باشد، و هر #موجودی فطرتا برای خود حق دفاع قائل است و شارع مقدس اسلام نیز از این حکم عقل فطری جلوگیری نکرده است.
👌علاوه بر این که روش عمل اباعبدالله الحسین علیه السلام در نبرد کربلا روشنگر #جواز این مطلب است .
❕بنابراین، اطفال را نمی توان اجبار کرد که در میدان جهاد شرکت کنند، اما اگر خود آنان داوطلب باشند و نبرد نیز دفاعی باشد ، دلیلی برای ممانعت از آنان وجود ندارد.
👌البته در صورتی که پدر در قید #حیات باشد باید از او اجازه گرفت .
📚وسائل الشیعه ج 15 ص 20
❕بر این اساس امام حسین علیه السلام نیز ابتدا اجازه حضور قاسم بن حسن در میدان نبرد را نداد ، اما پس از اصرار های #فراوان او و این که دفاع کردن از ارزش ها اختصاص به افراد بالغ ندارد و کسانی هم که به سن رشد و تمییز خوب و بد رسیده اند می توانند در این #معرکه حاضر شوند ، امام علیه السلام به او اجازه حضور در میدان نبرد را داد .
❕خوارزمی می نویسد ؛
« قاسم بن حسن كه نوجوان و نابالغ بود، به ميدان آمد. هنگامى كه حسين عليه السلام به او نگريست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گريستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پيكار خواست و عمويش حسين عليه السلام، از اجازه دادن، خوددارى كرد. جوان، پيوسته دست و پاى #حسين عليه السلام را مىبوسيد و از او اجازه مى خواست تا به او اجازه داد. او به ميدان آمد و در حالى كه اشكهايش بر گونه هايش روان بود، چنين مى خواند؛ اگر مرا نمىشناسيد، من شاخه حسنم ، نواده پيامبرِ برگزيده و امين. اين، حسين است، به سان اسيرى در بند ،ميان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند!
❕سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه مى مانْد. #جنگيد و با وجود كمىِ سنّش، 35 مرد را كُشت.
🔸عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله مى برم! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشير، بر سرش زد و آن #جوان، به صورت [بر زمين] افتاد و فرياد برآورد: اى عمو جان! حسين عليه السلام ....»
📚مقتل الحسین ج 2 ص 27_ المناقب ج 4 ص 106
❕البته مولف لباب الانساب حضرت قاسم بن حسن را در میدان کربلا شانزده ساله و #بالغ می داند .
📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 7 ص 121
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#اجرای_حدود_در_عصر_غیبت
🤔#پرسش
شیخ الطائفــة الطوسی در التبیان، قاضی عبدالعزیز ابن البرّاج، امینالاسلام طبرسی، قطبالدین راوندی، یحییبنسعید الحلّی و ابنفهد حلی #اجرای_حد را وظیفۀ #امام و آنکه او را به اقامۀ حد بگمارد (یعنی منصوب #خاص) منحصر دانستهاند. ابن ادریس باصراحت و جزئیات بیشتری، #عدم_جواز #اقامۀ_حد در زمان غیبت را تشریح کرده است. او به سود این ادعای اجماع #جمیع مسلمانان از یکسو و اجماع #شیعیان ازسویدیگر استناد میکند. ابن ادریس معتقد است این #اجماع_عام و #خاص تنها با اجماعی در مقابل آن یا با آیات قرآن یا با سنت متواتر شکسته میشود و #اخبار_واحد چنین توانی ندارند. به نظر وی، قول به #جواز اقامۀ حدود توسط فقها در عصر غیبت، مستندی جز #خبر_واحد ندارد.
❔ یکی از کانال های معاند نظام در جواب شما که درباره ی مجازات محاربین اغتشاشات آبان ماه پاسخ نوشته بودید ، ردیه ای نوشته و تحدی کرده است که هیچ کدام از علمای طرفدار نظام نمیتوانند جواب این متن را بدهند
حال میخواهم بدانم آیا جوابی بر ردیه ای آقا دارید ؟ در کل نظرات شما در مورد ردیه این آقا میخواستم مثل همیشه مستند و مستدل بدانم ❗️❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت ، به نیابت از امام علیه السلام ، می توانند به اجرای حدود و تعزیرات بپردازند و این حقی است که از جانب امامان به آنان واگذار شده است .
🔸«حفص بن غياث» می گوید ؛
❕« سألت ابا عبد اللّه عليه السّلام من يقيم الحدود؟ السّلطان؟ او القاضى؟ فقال: اقامة الحدود الى من اليه الحكم». «من از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم كه چه كسى مى تواند اقامه حدود كند، سلطان يا قاضى؟ امام عليه السّلام فرمود: هر كس كه حکم در دست اوست».
📚الفقیه ج 4 ص 71
👌در این روایت ، کسی که حکم به دست اوست ، مامور اجرای حدود معرفی شده است ، در روایت دیگری ، چنین فردی ، فقیه جامع الشرایط معرفی شده است .
❕امام صادق علیه السلام پس از آنكه در پاسخ به عمربن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعه در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرمود ؛
« در اختلافات و شكايات، به فردى از شما كه حديث ما را روايت مى كند و در حلال وحرام ما مى نگرد و احكام ما را مى شناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داورى بپذيريد؛ چراكه من چنين فردى را بر شما #حاكم قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهى را كوچك شمرده و ما را رد كرده اند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهى را مردود دانسته و چنين كسى در حد شرك به خداست »
📚الکافی ج 1 ص 67
👌در این روایت از فقیه به عنوان حاکم و آنکه حکم به دست اوست یاد شده است .
❕لذا شیخ مفید می نویسد ؛
« اقامه حدود بر عهده حاكم اسلامى است كه خداوند او را منصوب كرده و ايشان ائمه هدى از اهل بيت حضرت محمد مى باشند و يا اميران و حاكمانى كه امامان براى اين كار نصب كرده اند و آنان اعمال نظر در اين مسئله را به فقهاى شيعه واگذار كرده اند. درصورتى كه شرايط اين كار براى آنها ممكن باشد، ... تا اينكه فرمود: پس بر آنان لازم است حدود را اقامه نمايند و دست سارقان را قطع كند و زناكار را شلاق بزنند و قاتل را بكشند. و اين كارها همچنين براى كسى [فقيه ى] كه حاكم غاصب او را براى اين كار نصب نموده و يا او را براى حكومت از طرف خود بر عده اى از مردم معين كرده نيز واجب و متعين است. پس بر او لازم است كه اقامه حدود كند و احكام را جارى نمايد و امر به معروف و نهى از منكر نمايد و با كفار جهاد كند و با كسانى كه فاجر و مستحق جهاد هستند، جهاد كند و بر مردان مؤمن واجب است او را بر انجام اين امور يارى كنند.»
📚مقنعه 810
👌فقیه بزرگوار حمزة بن عبد العزيز ديلمى ملقب به سلّار مى گويد ؛
« [امامان معصوم] اقامه حدود و برپايى احكام الإهى را [كه از شؤون ولايت سياسى است] به فقيهان شيعه واگذار كرده اند و از مردم خواسته اند كه براى انجام اين مهم به يارى فقيهان [جامع الشرايط] بشتابند »
📚 المراسم العلوية و الاحكام النبوية ص 261.
❕علامه حلی نیز می آورد ؛
« حق اقامه حدود از آن امام معصوم عليه السّلام و يا كسى است كه از سوى آن حضرت مأذون باشد. در زمان غيبت اين حق از آن فقهاى شيعه است و حكومت ميان مردم در صورت ايمنى از ظالمان و نيز تقسيم زكات و خمس و افتا، از آن فقهاست».
📚قواعد الاحكام، ج 1، ص 525 و 526
🔸ادامه 👇