▫️ادامه 👇
📣نکته پایانی :
👌ما اگر بخواهیم تمام آنچه تا کنون در رابطه با روایت مورد بحث ایراد کردیم را نادیده بگیریم , می توانیم یک پاسخ مجزای دیگر دهیم و آن اینکه :
❗️این که خشم و غضب فاطمه صدیقه سلام الله علیها به صورت مطلق خشم و غضب خداوند معرفی شده است , گواه بر عصمت حضرت فاطمه س است , این تعبیر در مورد خانواده شهید هم به کار رفته است و ما ادعای وهابی را می پذیریم که تعبیر مذکور در مورد خانواده شهید هم ( مطابق استدلالی که ما برای حضرت زهرا س داشته ایم , ) دلالت بر عصمت خانواده شهید هم می کند .
❗️اما می گوییم که ما مطابق آیات و روایات تنها معتقد به عصمت چهارده معصوم علیهم السلام هستیم و روایت مذکور که ( طبق ادعای وهابی ) از آن عصمت خانواده شهید استفاده می شود , با روایات ما که عصمت چهارده معصوم ع را اثبات می کند در تضاد است , خصوصا آنکه روایت خانواده شهید در منابع اهلسنت هم نقل شده است :
"انا خليفته في أهله ، من أرضاهم فقد أرضاني ومن أسخطهم فقد أسخطني "
📚نزهه المجالس ج ١ ص ٢١٣ _تفسیر ثعلبی ج ٣ ص ٢٠٦
👌بنابراین دو دسته روایت تعارض پیدا می کنند , دسته ای که تنها عصمت اهلبیت ع را اثبات میکند و روایتی که عصمت خانواده شهید را مطرح می کند .
❗️ما در هنگام تعارض روایات ماموریم روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد »
📚 الکافی : ج 1 ص 68
👌روایت خانواده شهید که در منبع شیعی نقل شده است , چون موافق با روایت اهلسنت است , لذا قابل قبول نیست و تقیه ای و موافق با اهلسنت صادر شده است و اهلسنت این روایات را ساخته است تا از دلالت روایاتی که بر عصمت حضرت زهرا س می کند , بکاهد . بنابراین روایت خانواده شهید در منابع شیعی چون موافق با روایت اهلسنت است , مطرود و غیر قابل احتجاج است .
#پرسمان_اعتقای
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به جوابیه سوم وهابی در مورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!!
👌وهابی در موارد متعددی اظهارات ناصواب و اشتباهی داشت که ما این موارد را در پاسخهای گذشته روشن ساختیم , اما متاسفانه وهابی از این موارد درس نگرفته است و همچنان اصرار بر تکرار مطالب بی مبنا و تکراری و جاهلانه خود دارد , که ما در این پاسخ به این موارد اشاره می کنیم :
🔸١ _ می گوید حدیثی که ما برای عصمت ائمه علیهم السلام اقامه کردیم ضعیف است , زیرا در سند آن یونس بن ظبیان وجود دارد که غالی بوده و امام علیه السلام او را لعنت کرده است !!!!!
👌این سخن وهابی نیز به مانند سخنان قبلی او پوچ و بی ربط است , زیرا برای عصمت ائمه ع آیات متعددی از قرآن و دهها روایت از منابع معتبر وجود دارد و این قضیه از قضایای مسلم و متواتر در نزد شیعه است و ضعف سندی یک روایت خللی به اصل ماجرا وارد نمی کند , در گذشته به برخی از این آیات و روایات اشاره کرده ایم :
💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4514
❗️اساسا مبنای علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ , اعتماد به صحت روایت موثوق الصدوری بوده است , یعنی معتقد به صحت روایتی بوده اند که موافق قرآن و سنت بوده و در کتابهای معتبر نقل شده است , حتی اگر یک راوی ضعیف هم در سند روایت بوده باشد , چنان که در ذیل مفصلا این مبنا را شرح داده ایم :
💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4753
❗️بنابراین طبق مبنای شیعه روایت مورد استناد ما صحیح است زیرا موافق قرآن و سنت بوده و در کتابهای معتبر نیز نقل شده است , گذشته از آنکه ضعف یونس بن ظبیان در نزد تمام علمای شیعه ثابت نیست , محدث نوری در خاتمه مستدرک بحث مفصلی در وثاقت او ایراد می کند و روایاتی را در مدح او نقل می کند و تصریح می کند که شیخ صدوق او را ثقه میدانسته است , جهت آگاهی رجوع کنید :
📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج9، ص: 223
🔸٢ _ ما گفتیم ائمه علیهم السلام از آنجایی که دلائل زیادی از قرآن و سنت بر عصمت آنان حاکم است , اصلا داخل در حکم تنبیه یتیم یا تنبیه مجرمان در قرآن نمی شوند و آن بزرگواران تخصصا از موضوع موارد فوق خارج اند !!!!
❗️حال وهابی می گوید چون ائمه علیهم السلام خارج اند , بحث خانواده شهید هم از حکم مجازات خارج اند !!!!
👌چقدر وهابی سخیف و بی منطق حرف می زند , خروج ائمه ع بر پایه دلائل متقن عصمت آنان است اما خانواده شهید بالاجماع و بالوجدان معصوم نیستند تا تخصصا از موضوع مجازات خارج باشند , روایت مورد بحث هم با تقییدات صورت گرفته یا وجه تقیه ای بودن آن که بیان کردیم هیچ ارتباطی با عصمت خانواده شهید ندارد تا بتواند دلیلی باشد بر خروج خانواده شهید از موضوع مجازات .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
🔸٣ _ وهابی گفت که حکم تنبیه یتیم جوازی است و امر جوازی نمی تواند دلیلی بر تقیید روایات خانواده شهید باشد , ما در پاسخ دیشب مفصل این ادعا را رد کردیم و ثابت کردیم که حکم جوازی هم می تواند دلیل بر تقیید باشد , در ذیل بخوانید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5121
👌او پس از این فضاحت و بیسوادی که به بار آورد از ادعای قبلی خود عقب نشینی کرده است و می گوید بله حکم جوازی دلیلی بر تقیید است , بنابراین در روایت بخاری آمده است که پیامبر گفته است که حتی اگر فاطمه س هم سرقت کند , دستش را قطع می کند , پس این حکم جوازی هم دلیلی بر تقیید حدیث غضب فاطمه س در روایات اهسنت است !!!!!
👌وهابی متاسفانه در این سخن هم تامل کافی نکرده است , زیرا روایتی که بخاری از پیامبر نقل می کند که حتی اگر فاطمه س هم سرقت کند , دو دستش را قطع می کنم : "لَوْ أَنَّ فَاطِمَةَ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ سَرَقَتْ لَقَطَعْتُ يَدَهَا». (صحیح بخای ح ٣١٠٩ )
👌برای بیان این نکته نیست که جایز و ممکن است که حتی فاطمه س را سرقت کند , بلکه بیان پیامبر گرامی ص برای تعلیم به امت است که سرقت گناه بزرگی است و پیامبر در برخورد با سارق با هیچکس هیچ تعارفی ندارد .
👌شبیه روایتی که بخاری نقل می کند , قرآن در مورد پیامبر اسلام بیان می دارد , پیامبری که فریقین عصمت او را از شرک و کفر قبول دارند , با این وجود خداوند به پیامبر ص می گوید : " به تو و به همه انبياى پيشين وحى فرستاده شده است كه اگر مشرك شوى مسلما اعمالت حبط و نابود مىگردد و از زيانكاران خواهى بود" (وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ " ( زمر ٦٥ )
👌روشن است که آیه فوق نمی خواهد بگوید که برای پیامبر هم جایز بود که مشرک شود , بلکه تعبیر فوق برای بیان قبح شرک و تعلیم به امت است , ( ( به در می گوید دیوار بشنوند ) چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم :
"در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه مگر امكان دارد كه انبياى بزرگ الهى راه شرك پيش گيرند كه آيه فوق با اين لحن با آنها برخورد مىكند؟
👌پاسخ اين سؤال روشن است: انبيا هرگز مشرك نخواهند شد .... آنها حتى در يك لحظه فكر شرك به خود راه دهند، آيا طبيب هوشمند و حاذقى كه از تاثير يك ماده سمى بسيار خطرناك و كشنده به خوبى آگاه است هرگز ممكن است در حال اعتدال فكر خود را به آن آلوده سازد؟
👈هدف اين است كه از اهميت خطر شرك به همگان گوشزد شود تا مردم بدانند وقتى خداوند با پيامبران بزرگش اينچنين سخن مىگويد تكليف ديگران روشن است، و به تعبير ديگر: اين از قبيل ضرب المثل معروف عرب است" اياك اعنى و اسمعى يا جارة":" منظورم تويى ولى اى همسايه تو بشنو!". 👉
❕همين معنى در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع به هنگامى كه مامون سؤال از آياتى كرد نقل شده است كه امام فرمود:" منظور از اينگونه آيات امت است، هر چند مخاطب رسول خدا مىباشد" "
📚تفسير نمونه، ج19، ص: 528
❗️ابن کثیر عالم بزرگ اهلسنت هم این سخن را پذیرفته است و تصریح می کند که تعبیر مذکور تنها برای بیان قبح و زشتی شرک است نه آنکه جایز باشد که پیامبر مشرک شود "
" وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ تشديد لأمر الشرك و تغليظ لشأنه و تعظيم لملابسته، كقوله تعالى: وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ [الزمر: 65] الآية، و هذا شرط، و الشرط لا يقتضي جواز الوقوع، كقوله قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ [الزخرف: 81] و كقوله لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ [الأنبياء: 17] و كقوله لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفى مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ [الزمر: 4] "
📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج3، ص: 268
🔸٤ _ وهابی می گوید که ما حدیث خانواده شهداء را رد کردیم , در حالی که در روایات ما آمده است که اجازه رد روایات را نداریم !!!!
👌وهابی به اندازه ای در این بحث از ناحیه خود وهابیون تحت فشار است که حتی نمی داند که چه می گوید !!!!!
❗️جناب وهابی ما روایت را رد نکردیم و نگفتیم که این روایت از ائمه ع صادر نشده است , بلکه گفتیم روایت تقیه ای است , یعنی روایت از ائمه علیهم السلام صادر شده است اما از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت .
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
🔸٥ _ وهابی به ما آموزش می دهد که به جای رد روایت باید بین دو روایت متعارض طبق قاعده " الجمع مهما امکن اولی من الطرح " جمع کرد , آنگاه خودش سعی می کند که این جمع را صورت دهد , آن هم جمعی که هیچ شاهد و قرینه ای ندارد !!!!
👌جناب وهابی ما هم در پاسخ اول بین دو روایت مورد بحث جمع کردیم , آنگاه گفتیم که اگر این جمع کردن را هم نادیده بگیریم و مثلا معتقد بشویم که امکان جمع نیست و یک دسته روایات می گوید فقط چهارده معصوم عصمت دارند و ما هم فرض بگیریم که حدیث خانواده شهداء هم عصمت خانواده شهید را مطرح می کند , در این صورت امکان جمع دیگر نیست , لذا وجه تقیه ای بودن را بیان کردیم , بنابراین ما هم جمع کردیم و فرض دیگر را هم مطرح کردیم در صورتی که معنایی جز عصمت برای حدیث خانواده شهید قائل نشویم , چرا شما این قدر کند فهم هستید !!!!!
👌وهابی در این سخن هم جهالت و بیسوادی خودش را نشان داده است , زیرا در همان کتاب اصول فقه آمده است که مقصود از قاعده جمع کردن , جمع کردن عرفی و همراه با شاهد و قرینه است , نه جمع تبرعی و بدون شاهد و قرینه , چنان که شارح کتاب مذکور می نویسد :
"جمع تبرعى عبارت است از توجيهات بسيار بعيدى كه هيچ دليلى بر آنها نيست نه از حكم عقلى و نه از بناى عقلا و نه از منابع ديگر، بلكه صرفا براى اينكه روايات از درجه اعتبار ساقط نشود توجيهات غير وجهى براى آنها ذكر مىكنيم كه شايد و لعل مراد فلان امر باشد .... مشهور علماى برآناند كه قاعده فوق مخصوص جمعهاى عرفى است و شامل جمع تبرعى نمىگردد و مصنف از همين دسته است "
📚شرح اصول فقه، ج3، ص: 375
👌وهابی جمع تبرعی و بدون شاهد و قرینه کرده است که مثلا اصلا عصمتی برای ائمه ع و حضرت زهرا س در کار نیست و حدیث خانواده شهید هم دلالت بر عصمت نمی کند , بلکه بیان کننده شدت رسیدگی به خانواده شهید است !!!!
❗️این جمع وهابی بر خلاف دلائل و شواهد فراوانی است که عصمت ائمه ع و حضرت زهرا س را ثابت می کند , لذا چنین جمع کردن تبرعی و بدون شاهد و قرینه و بلکه بر خلاف شواهد و قرینه , همخوانی با قاعده " الجمع مهما امکن اولی من الطرح " ندارد و اینجا نیز همان جمع کردن اول ما موجه و عرفی است که گفتیم با توجه به انحصار عصمت ائمه ع و تقییداتی که برای حدیث خانواده شهید در آیات و روایات بیان شده است ( یعنی بر اساس شواهد و قرائن عصمت ائمه و شواهد تقییدی حدیث خانواده شهید ) , جمع عرفی چنین می شود که انحصار عصمت ائمه ع خدشه به آن وارد نمی شود و مقصود از حدیث خانواده شهید هم آن است که نباید خانواده شهید را به ناحق عصبانی کرد , بنابراین عصمتی برای خانواده شهید در کار نیست .
▫️ادامه 👇
🔸٦ _ و سخن پایانی این که وهابی مدعی بود تنبیه یتیم مصداق اذیت و آزار یتیم نیست , ما از قرآن و سخنان علمای اهلسنت ثابت کردیم که تنبیهات ماذون از جانب خداوند مصداق اذیت و آزار مجرم است , اما این اذیت و آزار چون برای اصلاح و تربیت و به اذن شارع است , لذا قبحی ندارد !!!!
👌حال وهابی نمی خواهد بیسوادش اش را بپذیرد و معتقد است که تنبیه یتیم مصداق اذیت و آزارش نیست و اگر مصداق اذیت و آزار باشد , قرآن می گوید که یتیم را تحقیر مکن " الیتیم فلا تقهر " , در حالی که امیر مومنان ع بر خلاف حکم قرآن دستور تنبیه یتیم را داده است !!!!!
❗️آخر وهابی چرا اینقدر سخیف و بچه گانه حرف می زنی !!!! دستور تنبیه یتیم و آیه " فلا تقهر " مربوط به دو موضوع مختلف است و ضدیتی با هم ندارند !!!!! تنبیه برای یتیمان مجرم است و دستور " فلا تقهر " در مورد یتیمان غیر مجرم است .
👌مثلا خداوند دستور به احسان کردن نسبت به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان، و همسايه نزديك، و همسايه دور، و" دوست و همنشين" و واماندگان در سفر و بردگانى می دهد : " بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُم " ( نساء ٣٦ )
👌اما باز دستور می دهد که مصادیق فوق اگر مصداق "محارب " قرار بگیرند , باید اعدام شوند یا دست و پایشان قطع شده و تبعید شوند : "إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْض " ( مائده ٣٣ )
👌میان دو دستور فوق تضادی نیست , دستور به احسان در جایی است که افراد مذکور مصداق محارب نباشند و دستور به مجازات در جایی است که آنان محارب باشند , یعنی دو موضوع مختلف و با دو حکم مختلف .
🔸وهابی جان تو که اینقدر نگران آیه " فلا تقهر " ( ضحی ٩ ) و ممنوعیت زدن یتیم هستی , به ما بگو که چرا عایشه یتیمان را به حد مرگ می زد و بر خلاف قرآن عمل می کرد !!!! ( طبق روایتی که البانی محدث بزرگ معاصر در دو کتابش آن را تصحیح کرده است ) !!!!!
❗️شمیسه می گوید عائشة گفت : " من یتیم را می زنم تا این که روی زمین پهن شود. (دراز شود) " " فَقَالَتْ: إِنِّی لِأَضْرِبُ الْیَتِیمَ حَتَّى یَنْبَسِطَ. "
📚صحیح الأدب المفرد،ص76ط مکتبة الدلیل (تعلیق الألبانی : صحیح الإسناد) _ سلسلة الأحادیث الصحیحة،ج 7،ص623و624 ط مکتبة المعارف .
#پرسمان_اعتقای
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane
انتساب کتاب بصائر الدرجات به مرحوم صفار !!!!!
🤔#پرسش :
❓ نامعتبر بودن كتاب بصائر الدرجات طبق تصریح علامه کمال حیدری !!!!!
[ السند الثاني: ما ورد في بصائر الدرجات للصفار ووقفنا تفصيلاً هناك قلنا ليس ابن عبيد عن يونس بعد ما فيه هذا الانحصار ولكن هذا المشكلة في بصائر الدرجات هذا الكتاب لم يثبت عندنا أن هو الذي كتبه الصفار ] ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌كتاب بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد , نوشته محمد بن حسن صفار( م 290 ق) از علماى شيعه اماميه و صحابى امام حسن عسكرى( ع) است كه درباره شناخت ائمه و خصوصيات امام نوشته شده است.
👌 كتاب بصائر الدرجات مشتمل بر 1881 حديث مىباشد كه در ده بخش تنظيم شده و هر بخش حدوداً شامل بيست باب است. عناوين برخى بخشها( اجزاء) عبارتند از: ارزش علم و اينكه علماى حقيقى، آل محمد( عليهمالسلام) هستند، مقام و منزلت ائمه، ائمه وارث علم انبيايند، ودايع پيامبر نزد ايشان است، اسم اعظم و علم الكتاب نزد آنهاست، از مرگ شيعيان خبر دارند، علومى كه پيامبر به على( ع) آموخت، فرق پيامبران با ائمه....
❗️بصائرالدرجات از كتب معتبر و كهن شيعه به شمار مىرود كه از زمان نگارش تا كنون پيوسته مورد توجه علما و بزرگان قرار داشته و بسيار به آن استناد نمودهاند؛ چنانكه مرحوم كلينى در كتاب كافى، شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه و علامه مجلسى در بحار الانوار از آن نقل كردهاند.
📚نرم افزار جامع الاحادیث , کتابشناسی کتاب بصائر الدرجات
👌چنان که گفته شد , محمد بن حسن الصفار از ياران امام حسن عسكرى عليه السلام مىباشد و از چهرههاى سرشناس ياران ائمه عليهم السلام و راويان حديث به شمار مىآيد.
👌 نجاشى رجالی معروف درباره او مىفرمايد:
« محمد بن حسن بن فروخ صفار يكى از چهرههاى درخشان شيعه در شهر قم بوده، وى شخصيتى مورد اطمينان و داراى ارزشى والا است. روايات او بر بسيارى از روايات ترجيح داده مىشود.» " كان وجها في أصحابنا القميين، ثقة عظيم القدر راجحا قليل السقط في الرواية. "
📚رجال النجاشي، ص: 354
❗️ علامه حلى در كتاب خلاصه مىفرمايد:
« محمد بن حسن بن فروخ از چهرههاى سرشناس شيعه در شهر قم و مورد اطمينان است و شخصيتى عظيم الشأن است كه روايات او برتر مىباشند.» " كان وجها في أصحابنا القميّين، ثقة، عظيم القدر، راجحا، قليل السّقط في الرّواية "
📚ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص: 374
👌متاسفانه وهابی مفلوک به سخنان یک ورشکسته علمی به نام کمال حیدری استناد کرده است که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار نیست , در حالی که نجاشی و شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و .... که همه از بزرگان رجالی و تراجمی شیعه هستند , تصریح کرده اند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است :
🔸"له كتب منها .... كتاب بصائر الدرجات "
📚رجال النجاشي، ص: 354
🔸" محمّد بن الحسن الصفّار، قمّي. له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد، و زيادة كتاب بصائر الدرجات، و غيره "
📚فهرست شیخ طوسی ص ٤٠٨
🔸" محمد بن الحسن الصفار القمي: له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد و زيادة كتاب بصائر الدرجات في علوم آل محمد ع و مسائل كتبها إلى الحسن بن علي ع مسائل یلقب مملوة "
📚معالم العلماء، ابن شهر آشوب ص: 102
❗️علامه مجلسی و شیخ حر عاملی , دو کتابشناس و محدث بزرگ شیعه هم تصریح می کنند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است :
🔸" كتاب بصائر الدرجات للشيخ الثقة العظيم الشأن محمد بن الحسن الصفار "
📚بحار الأنوار ، ج1، ص: 7
🔸" كتاب بصائر الدرجات: للشيخ، الثقة، الصدوق، محمد بن الحسن؛ الصفار. "
📚وسائل الشيعة، ج30، ص: 155
👌مرحوم آقا بزرگ تهرانی , کتاب شناس معروف شیعه نیز تصریح می کند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است :
" بصائر الدرجات لأبي جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار القمي المتوفى بها سنة 290، ذكر النجاشي و الشيخ في الفهرس أنه یرويه عنه محمد بن يحيى العطار "
📚الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج3، ص: 124
❗️محدث قمی نیز به این نکته تصریح می کند :
"(الصفار) الشيخ ابو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ القمي (جش) كان وجها في اصحابنا القميين ثقة عظيم القدر راجحا قليل السقط فى الرواية له كتب منها كتاب الصلاة كتاب الوضوء. (اقول) ثم عد كتبه و ذكر فيها (بصائر الدرجات) و هو الذى بأيدينا "
📚الكنى و الألقاب (مكتبة الصدر)، ج2، ص: 418
❗️و دیگران از علمای تراجمی و کتاب شناس شیعه و سنی تصریح کرده اند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است که ذیلا به برخی اشاره می شود :
📚مرآة الكتب، ج4، ص: 212 _ إيضاح المكنون في الذيل على كشف الظنون عن اسامى الكتب و الفنون، ج1، ص: 185 _ معجم المؤلفين، ج9، ص: 208 _ مستدركات أعيان الشيعة، ج2، ص: 246
#پرسمان_اعتقای
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane