هدایت شده از KHAMENEI.IR
13980630_31264_192k.mp3
3.03M
🎙 کلیپ صوتی | کنگره جهانی اربعین
🔺 حضرت آیتالله خامنهای: « اربعین یعنى میعاد شیعیان در یک کنگرهى بینالمللى، جهانى، در یک سرزمینى که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ سرزمین خاطرهها است؛ خاطرههاى باشکوه، خاطرههاى عظیم؛ سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگان راه خدا. اینجا جمع بشوند پیروان تشیّع، و دست برادرى و پیمان وفادارىِ هرچه بیشتر ببندند. این اربعین است.» ۱۳۵۲/۱۲/۲۴
🍃کاش می شد بچه ها را جمع کرد
🍃سنگر آن روزها را گرم کرد
🍃کاش می شد بار دیگر جبهه رفت
🍃جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت…
🍃ضمن عرض تسلیت ماه محرم و نزدیک شدن به اربعین حسینی
🌷31 شهریور #هفته_دفاع_مقدس گرامي باد
گفتند شهید گمنامه
پلاک و نشونه ای نداشت
امیدوار بودم روی زیرپیراهنش
اسمش رو نوشته باشه!
نوشته بود
اگر برای خداست بگذارگمنام بمانم
سلام برآنهایی که رفتند
تا جاودان بمانند
امروز 31 شهریور، سالروز حمله رژیم بعثی صدام به ایران، تحمیل یک جنگ هشتساله بر ایرانیان و آغاز هفته دفاع مقدس است.
یادهمه شهدا
و سربازان وطن گرامی باد🌹😔😔😔😔😔😔
#شهید_امیر_علی_محمدیان
مــا رفتیم تا از حـرم حـضرت زینـب سلام الله علیها دفاع کنیم
تا تو اون دنیا شـرمنده حـضرت عباس علیه السلام نباشیم....
#برشی_از_کتاب_سربلند📚
توی ماشین مدام این مداحی را گوش میداد:🚗
" جوونیم و با احساسیم بهروی حرم حساسیم بیبی دوعالم ماها همه واسه تو عباسیم. "✌️
این را آقای یزدخواستی خوانده بود.
یک شب که داشتیم می رفتیم هیئتش توی مسیر آن را دم گرفت.🍁
دم در هیئت گفت: " کاش امشب این رو بخونه! "😔
اتفاقا وسط شور مداح گفت: " نمیدونم چرا به دلم افتاد این رو بخونم "
و شروع کرد به خواندن.🎤
هرموقع هم که مداحی " آبروی دوعالم " را میگذاشت بهم میفهماند که میخواهد
توی خودش باشد و سکوت کند و ببارد.😢
از وقتی مداحی " هوای این روزای من هوای سنگره " را شنید دیوانه ام کرد؛.
از بس پای آن سوخت و گریه کرد.😭 میدانست درکش میکنم.💔
شهید حججی
eitaa.com/Abraar
زنده زنده سوخت....
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم
↶【کانال سیاسی مذهبی اجتماعی ابرار】↷
eitaa.com/Abraar
حکم تجافی(نیم خیز نشستن در نماز)👇
https://eitaa.com/Porseman_channel/1360