10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸فرار سفیر اوکراین در ایران از پاسخگویی به سوال مجری درباره اینکه «چرا #اوکراین حمله آمریکا به عراق و حمله عربستان به یمن را محکوم نکرد!؟»
اگر از عرش اُفتَد کس
اميد زيستن دارد
کسی کز طاق دل افتاد
از جا برنمیخيزد
#صائب_تبریزی
| دو بیت شعر
⭕️ آقا امام کاظم فرمودن حتی یک آیهی قرآن هم میتونه تو رو از تمام مشکلات و بیماریها و خطرات و هر دغدغهای که داشته باشی محافظت کنه، اگر بهش یقین داشته باشی!
الکافی، ۲، ۶۲۳
👤 محمد پدرام
9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ در آخرالزمان یکی از هدفهای اصلی شیطان، خانوادههاست.
👌 صمیمیت را در خانواده بیشتر کنید. پیوندها را قویتر کنید. خانه و خانواده یکی از مقدسترین سنگرهایی است خداوند متعال آن را دوست دارد.
👤 #استاد_عالی
4_6048612896907200223.mp3
12.85M
🔰شعبان؛ فصل مناجات با خدا
🌸وارد ماه شعبان شدیم؛ ماه عبادت، ماه توسل، ماه مناجات؛ و اسمع دعائی اِذا دَعوتُک، وَ اسمع نِدائی اِذا نادیتُک؛ فصل مناجات با خدای متعال، فصل مرتبط کردن این دلهای پاک با معدن عظمت، با معدن نور؛ این را قدر باید دانست.🌸
🔹بیانات رهبر انقلاب اسلامی ۱۳۹۲/۳/۲۲
◀️ فرازی از مناجات شعبانیه
#پویانفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اندر حکایت برخی از مدیران
🔹اصلا بعضی از این مدیران مردم رو گوسفند هم نمیبینن! به هیچ سوالی جواب نمیده؛ طلبکاره! بعد چوبش رو امام باید بخوره؛ دین و حکومت دینی باید بخوره.
🔹ما باید مدیران این کشور رو پاسخگو کنیم. باید بیاد جواب بده بگه «آقا من غلط کردم، من معذرت میخوام»
✍️استاد رحیم پورازغدی
♦️ســـر مـــا و فـــرمــان شـــــما
🌷شهید سید مرتضی آوینی خطاب به مقام معظم رهبری:
بسیارند کسانی که می دانند شمشیرزدن در رکاب شما برای پیروزی حق ،از همان ثواب در پیشگاه خدا برخورداراست که شمشیرزدن در رکاب حضرت حجت (عج) ونه تنها آماده ، که مشتاق بذل جان هستند ، سرما و فرمان شـــــما.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🔰برخورد شهید علی محمود وند با سرباز معتاد در تیم تفحص
از سربازهای تبعیدی بود. همه نوع خلافی توی پرونده اش داشت. معتاد بود. چند سال هم اضافه خدمت خورده بود. همه با بودنش مخالف بودیم.علی گفت” ایشان رفیق من است” ولی ما راضی نشدیم. هرکدامان یک جوری اذیتش می کردیم . علی دعوای مان می کرد.پسرک مرتب بهانه جور می کرد. می رفت دو کوهه خودش را بسازد. علی به روی خودش نمی آورد. به او مسئولیت می داد.
همه جا با خودش می بردش. شده بود عزیزدردانه.خودش می گفت ” اگر این پسر عوض شود، همین یک کار برای این چند سالی که لباس سپاه تنم بوده بس است“.کم کم رفتارهای علی رویش اثر گذاشت. بالاخره ترک کرد. صحیح و سالم برگشت سر زندگیش. علی کلی زحمت کشید تا کارت پایان خدمتش را برایش بگیرد . چند وقت بعد دوباره برگشت منطقه. ایستاد پای کار، به عنوان بسیجی دواطلب.
📚کتاب یادگاران، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۳۸٫