فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن آدم کسی رو دوست داشته باشه شبیهش میشه؛ من دوستت دارم کاش شبیهت هم بشم..... 🌕❤️
۶ تیر ماه سالروز زمینی شدن
رفیق خوشبخت من؛ شهید حسین ولایتی فر 🌷
⚜ ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 5⃣
💎 تلاش مسؤول برای رفع محرومیت زدایی
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند و عبارتند از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندان. ...بخشی از بیت المال را به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسؤول رعایت آن می باشی.
📚 #نهج_البلاغه ، نامه ۵۳، بند ۸
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_اجتماعی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔴 عکس نخست :
دکتر غنی با همسرش و دکتر عبدالله در راس هیآتی مفصل به امریکا رفتند ولی هنگام ورود هیچکس(واقعا هیچکس) به استقبال آنها نیامد. آمریکایها حتی خودرو برای بردنشان به هتل نفرستادند. خودروهایی که برای انتقالشان آمد، توسط سفارت درآنجا اجاره شده و به گفته خودشان هنوز پولش را هم ندادهاند. یکی از دوستان افغانستانی ذیل این عکس نوشت:
این آقایی که به استقبال اشرف غنی و عبدالله آمده راننده تاکسی اوبر [چیزی شبیه اسنپ] است. اما اشرف غنی فکر کرده یک ژنرال امریکایی است و لذا خیلی مودب دست به سینه مقابلش تعظیم کرده است.
بر پدر روزگار بد لعنت! هر آمریکایی را که دیدند دست به سینه میشوند که مبادا در دولت امریکا کارهایی باشد.
.
پینوشت:
عکس سوم؛ سفرناگهانی ترامپ به پایگاه بگرام در هشتاد کیلومتری کابل. دولت افغانستان از رسانهها خبردارشد. دکتر غنی بدون دعوت سریع خودش را به بگرام رساند. ترامپ اینطوری یکساعت پیرمرد هفتاد ساله را بین سربازان ۱۹-۲۰ساله نگهداشت. حتی یک صندلی برایش نیاوردند.
🇮🇷 @Rahpooyan_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
⭕️ سخنرانی فوق العاده دکتر دانیل گنسر در انستیتو «صلح و انرژی» سوئیس با موضوع جنایات امپریالیسم جهانی به رهبریت آمریکا در انتهای قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یک
⭕️ این کلیپ فوق العاده هستش از دید یک خارجی به وقایع تاریخ معاصر و جنایات آمریکایی ها نگاه کنید
.
تعدادی از رهبران و مسئولان بلندپایه کشورهای مختلف جهان که تاکنون علیه ویروس کرونا واکسینه و نوع واکسنهایی که به آنها تزریق شده است.
#واکسن_ایرانی
#ویروس_کرونا
⭕️ کلانتری: نشستن من همین است؛ چرا عذرخواهی کنم!
پ.ن:آقای کلانتری اگه کسی جلوی ناموستون اینطوری مینشست چی کار میکردین باهاش؟
#پررویی_نجومی
سامورایی🇮🇷
⭕️تفاوت نوع نگاه سیاستمداران اسلام و سیاست بازان آمریکایی
❌بیل گیتس در ۲۶ آوریل با ارائه فرمول واکسن به کشورهای فقیر مخالفت کرد.
✅اما امام خامنه ای دستور دادند اطلاعات واکسن کرونا برای نجات جهان منتشر شود.
✍️ تفاوت نوع نگاه سیاستمداران اسلام و سیاست بازان آمریکایی به بشر در این دو دستور مشهود است.
#واکسن_ایرانی
#باافتخار_ایرانی
🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
✅بیانیه پروفسور علی کرمی
موسس بنیاد ملی سبک زندگی سالم
در حمایت از تدبیر حکیمانه رهبری در تزریق واکسن ایرانی کرونا.
العلم سلطان ؛ علم عامل اقتدار است.
عصر رقابت و جنگ فناوری های نوین است.
و هر کشوری که از غافله علوم و فناوری های نوین زیستی عقب بماند قطعا جایگاهی در جهان در حال تحول آینده نخواهد داشت.
رهبر خردمند جمهوری اسلامی همیشه توجه خاصی به علوم و فناوری های نوین زیستی و و حمایت از جوانان دانشمند و تاکید بر خود باوری و تولیدات داخلی داشته اند.
تولید چندین نوع واکسن مختلف کرونا توسط دانشمندان ایرانی با ایمنی و کارایی بالا از افتخارات مهم کشور است و ایران را وارد باشگاه فناوران و تولید کنندگان واکسن های نوین جهان و در بین ۶ کشور پیشرفته جهان قرار گرفت.
در این مسیر از لحظه ای که مجوز اضطراری اولین واکسن ایرانی کرونا صادر شد حملات هدفمند رسانه های خارجی برای ایجاد ابهام در سلامت و ایمنی این واکسن و نشر آن توسط برخی افراد نا آگاه داخلی و همچنین ترس دلالان و وارد کنندگان واکسن های خارجی که تولید داخل را به نفع خود نمی دانستند شروع شد و در فضای مجازی نیز گسترش یافت.
رهبر خردمند انقلاب که تهدید شناس واقعی و متخصص خنثی کننده تهدیدات علیه کشور هستند؛ احساس فرمودند دفاع لازم از این واکسن در عمل توسط مدیران اجرایی کشور صورت نمی گیرد در حالی که آنها باید اول این واکسن را تزریق می کردند بنا براین خود وارد میدان شدند و با تزریق واکسن ایرانی کرونا برکت این تهدیدات را بطور کامل خنثی و امید را در دل دانشمندان جوان روشن کردند.
اینجانب بعنوان استاد تمام بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک و متخصص واکسن های نوین که از بهمن ۹۸ در جریان توسعه این واکسن بودم و از آن همواره حمایت کرده ام ضمن تبریک به ملت ایران بخاطر داشتن چنین رهبری روشن ضمیر و آگاه با حمایت قاطع از این اقدام شجاعانه ایشان آماده هستم در تبعیت از رهبری این واکسن را تزریق کنم و
در همینجا از رییس جمهور محترم و تمام اعضا کابینه و مدیران ارشد که واجد شرایط تزریق واکسن هستند می خواهیم با پیروی از رهبری این واکسن را تزریق کنند.
و از همه اساتید دانشگاه ها و سازمان ها دعوت می کنم در حمایت از اقدام رهبری بیانیه صادر نمایند.
با آرزوی توفیق و سلامت برای همه ملت ایران.
دکتر علی کرمی ۴ تیر ماه ۱۴۰۰
🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
⭕️بیش از چهل سال است... سایه ات از سر ما کم نشود حضرت عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
🔺رونمایی از واکسن «نورا» سپاه 🔹واکسن نوترکیب دانشگاه بقیةالله و آغاز فرآیند کارآزمایی بالینی واکسن
🌺سپاه باز هم خوش درخشید و اینبار در عرصه بیماری کرونا
🔸امروز واکس #نورا که توسط سپاه ساخته شده است به دکتر صمدی نیا رئیس بیمارستان بقیه الله تزریق شد
🌺
⭕️ کی چی زده؟!
📌مسئولان بلندپایه منطقه غرب آسیا چه نوع واکسنی زدهاند؟
#اینفوگرافی
🔴گزارشی از ماجرای ترور 6 تیر 1360
✏️مصطفی غفاری
چهار پنج روز از عزل بنیصدر میگذشت. جنگ با عراق و شورش منافقین بعد از اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیتالله خامنهای که از جبههها برگشته و خدمت امام رسیده بودند، بعد از دیدار، طبق برنامهی شنبهها، عازم یکی از مساجد جنوبشهر برای سخنرانی بودند.
خودرو حامل آیتالله خامنهای که از جماران حرکت میکرد، آن روز مهمان ویژهای داشت؛ خلبان عباس بابایی که میخواست درد دلهایش را با نمایندهی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آنها نیم ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفتوگوشان را در همان مسجد ادامه دادند.
نماز ظهر تمام شد. آقا رفتند پشت تریبون. نمازگزاران همانطور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسشهای نوشتهی مردم را به سخنران میدادند، اگرچه بعضی از پرسشها تند و حتی گاهی بیربط بود.
آقا در سخنرانی مقدمهای چیدند تا به اینجا رسیدند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من میخواهم به بخشی از آنها پاسخ بدهم.»
بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فری و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با تهریش مختصر که آن روزها کلیشهی چهره و تیپ خیلی از جوانها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمهی Play. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت.
یك دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همینطور که صحبت میکردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همهی جوامع بشری -نه فقط در میان عربها- مظلوم بود. نه میگذاشتند درس بخواند، نه میگذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدانهای... انفجار!
آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش 45 درجهای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالایسر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یك محافظ، به تنهایی تلاش كرد كه آقا را بیاورد بیرون.
امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یك ضبط صوت افتاد كه مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جدارهی داخلی ضبط شكسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی».
بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد. محافظها بلیزر سفید را انگار كه ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور میراندند.
در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش میآمدند، زیر لب زمزمهای میکردند؛ شهادتین میگفتند. لبها و چشمها تکان میخوردند؛ خیلی کم البته.
در خیابان قزوین، خودرو به یک درمانگاه کوچک رسید. پنج نفر آدم با قیافهی خونآلود و اسلحه به دست، وارد درمانگاه شدند و آقا را روی دست این طرف و آن طرف بردند.
با آن صورت خونآلود، کسی امام جمعهی شهر را نشناخت. دکتری با گوشی، دکتری ضربان قلب را گرفت: «نمیشود کاری کرد.» محافظها با سرعت به سمت در خروجی رفتند. پرستاری که تازه از راه رسیده بود، پرسید: «ایشان کی هستند؟ دارند تمام میکنند» اسم آقای خامنهای را که شنید، گفت: «ببریدشان بیمارستان؛ اما یک کپسول اکسیژن هم با خودتان ببرید.»
انگار کسی صدای آن پرستار را نشنید. کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. «آقا این کپسول لازمتان است.» کپسول اكسیژن و پایهی آهنی چرخدار را نمیشد برد توی ماشین. پایههای کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسك اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت و به همه دلداری داد.
یکی از محافظها پرسید: «حالا کجا برویم!؟» پرستار گفت: «بیمارستان بهارلو، پل جوادیه». ماشین انگار ترمز نداشت.
محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آمادهباش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه.
محافظ یکدفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دكتر فیاضبخش و چند نفر دیگر از پزشکهای مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.»
ماشین را از در عقب بیمارستان بردند توی محوطه. برانکارد آورند و آقا را رساندند پشت در اتاق عمل. دکتر محجوبی از همدان آمده بود بیمارستان بهارلو. تازه جراحیش را تمام كرده بود. داشت دستش را میشست که از اتاق عمل خارج شود. آقا را که با آن وضع دید، گفت خیلی سریع دوباره اتاق عمل را آماده کنند.
سمت راست بدن پر از ترکش بود و قطعات ضبط صوت. قسمتی از سینه کاملاً سوخته بود. دست راست از کار افتاده بود و ورم کرده بود. استخوانهای کتف و سینه به راحتی دیده میشد. 37 واحد خون و⬇️
⬆️فراوردههای خونی به آقا زدند. این همه خون، واکنشهای انعقادی را مختل کرد. دو سه بار نبض افتاد. چند بار مجبور شدند پانسمان را باز کنند و دوباره رگها را مسدود کنند. کیسههای خون را از هر دو دست و هر دو پا به بدن تزریق میكردند، اما باز هم خونریزی ادامه داشت.
یکدفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.» بیراه نمیگفت؛ فشار تقریباً صفر بود. یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که چرا کشیدی کنار؟
فشار کمکم بالا آمد و دوباره شروع کردند.
دکتر منافی، همان طور که میآمد بیمارستان بهارلو، تلفن زده بود كه دکتر سهراب شیبانی، جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند. آقای بهشتی هم دکتر زرگر را خبر کرده بود.
دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: «نگران نباش، من خونریزی را بند آوردهام.»
عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمیشد درمان را آنجا ادامه داد. کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود. تنها بیمارستانی هم که میشد بعد از عمل مراقبتهای لازم را به عمل آورد، بیمارستان قلب بود. آن موقع رئیس بیمارستان قلب دکتر میلانینیا بود. چند ماه بعد، نام همین بیمارستان را گذاشتند «بیمارستان قلب شهید رجایی».
هلیکوپتر خبر کردند. نمیتوانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. محافظ پشت بیسیم گفته بود كه قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود. مردم نگران بودند که نكند قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و میگفتند «قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید.»
با هزار ترفند، هلیکوپتر را وسط میدان بیمارستان نشاندند. تا برسند به بیمارستان قلب، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد.
دکترها میگفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یکبار همان انفجار بمب بود، یكبار خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یكبار هم جمع شدن پروتئینها در ریه و حالت خفگی. همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو میانداختند روی آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان میکردند تا لرز را کمتر كنند. معلوم نبود منشأ این تبها کجاست؟ ضایعهی کوچکی هم در ریه دیده بودند.
آقا لولهی تنفس داشتند و نمیتوانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمیکند. اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دوتا سؤال بود؛ «همراهان من چطورند؟» «مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟»
دکتر باقی روی سطحی از پوست بدن کار میکرد كه برای ترمیم و پیوند به قسمتهای آسیبدیده برداشته بودند. زخمها زیاد بودند. درد زخمها خیلی زیاد بود، اما دکترها میگفتند تحمل آقا زیادتر است. میگفتند «اصلاً مسکّنها به حساب نمیآیند.»
بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه میشود؟ شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث میکردند که دست قطع شود یا بماند. امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند كه: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان ساعت دو بعد از ظهر پخش شد. دکتر میلانینیا رادیورا گذاشت بیخ گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.
حالشان بهتر بود، اما هنوز قضیهی هفتاد و دو تن را نمیدانستند. از تلویزیون آمدند كه گزارش تهیه کنند. یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش آمد. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفتند: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به امام خواندند:«بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی»
آقای هاشمی میگفت «اگر یک روز از حال آقا باخبر نباشم، احساس میکنم چیزی کم دارم.» برای همین مرتب از ایشان احوالپرسی میکرد. حاج احمدآقا هم همینطور؛ مرتب احوال میپرسیدند و روزانه به حضرت امام خبر میدادند.
کمکم به اطرافیان فشار میآوردند که: «آقاجان من باید از وضع کشور اطلاع پیدا کنم. شما هم رادیو را از من گرفتهاید، هم تلویزیون را.» دکترها بهانه میآوردند که امواج رادیویی، دستگاههای درمانی ما را بههم میریزد و عملکردشان را مختل میکند!
خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کمکم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی دو نفر شهید شدهاند.
آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که⬇️
⬆️رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دکتر را سؤالپیچ کردند. دكتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که بچههای همراه را جمع کردهاند و ازشان بازجویی میکنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت.
🔺نیروی هوا فضای سپاه به دانش ساخت پهپادهای قاره پیما دست پیدا کرد
🔹سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران : ما تصمیم گرفتهایم در جهان در هر پدیدهای جزو کشورهای برتر جهان باشیم و امروز در بسیاری از حوزه ها جزو کشورهای برتر هستیم، ما پرندههای پهن پیکر بدون سرنشین داریم که هفت هزار کیلومتر پرواز میکنند و در هر نقطهای فرود می آیند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺کارشناس مسائل افغانستان: نسلکشی شیعیان در افغانستان وجود ندارد
👈 حسام رضوی کارشناس مسائل افغانستان در گفتوگوی برنامه شنبه شب «جهان آرا»: حقیقت امروز در افغانستان آن چیزی نیست که در رسانههای بینالمللی نشان داده شده
او تصریح کرده که با اطمینان میگویم، در نبردهای چند روز اخیر در افغانستان، چیزی به نام شیعهکشی به نام نسلکشی وجود ندارد و طالبان اصلا اعتقادی به این مسئله ندارد. جنگی بین شیعه و طالبان وجود نداشته و ندارد.
📸 عیسی کلانتری معاون روحانی:
من همیشه همینجوری مینشینم. چرا باید عذرخواهی کنم؟
🤔این هم چند نمونه از همیشه!
🔺سفیر #آمریکا در بیروت گفته ایران به #لبنان بعنوان یکی از اقمار (وابسته به خود) خود مینگرد!
جالب اینجاست که بخش فارسی صدای آمریکا هم نگران خرج شدن پول ایران در لبنان است...
➕برای مخاطب غیرایرانی از خطر قدرت گرفتن ایران می گویند و برای مخاطب ایرانی از خطر خرج شدن پول ایران!
🇮🇷 @Rahpooyan_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببينيد| رهبرانقلاب: وقتی خوب شدم با خودم گفتم حتما خدای متعال از من توقعی دارد
⚠️ آخرين سخنان ايشان قبل از ترور در تیرماه سال۶۰
🌹 شعری که یکی از دانشجویان در این باره خواند
🇮🇷 @Rahpooyan_basirat