✅ #باید_شهیدانه_زیست
#شهادت یک واژه و راهِ تمام نشدنی است ...
و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند،
آرزویش را داشته باشد
و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ...
و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ...
بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند
و ما با #جان ...
و جان دادن، #لایق_شدن میخواهد
خالص و مخلص شدن میخواهد ...
سختی و درد کشیدن می خواهد!
و همه ی اینها ...
خلاصه می شود در شهیدانه زندگی کردن...
شهیدانه زندگی کنیم شهید می شویم...
🌸 شهدا این گونه زیستند...
🌸 و اینگونه #شهید شدند...
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
من
به همه روزهای #هفته
نیاز دارم....
به همه ساعت ها...
باتمام جزییاتش...
تابگویم چقدر در نبودنت دلتنگم...
هیچ
جمعه ایی
#دلگیر نیست مگر #منتظر باشی و خبری از #عشق نباشد
#سلام #مهدی(عج) #جان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#مناسبت
#شب_ششم_محرم
#متعلق به #حضرت_قاسم_بن_حسن #پسر سیزده ساله #امام_حسن_مجتبی علیه السلام که ایشان در #ظهر روز #عاشورا به #شهادت رسیدند.
شب ششم ماه محرم بنام قاسم بن حسن مجتبی علیه السلام است که در آنتوان #جوانی و در سن 13 سالگی در کنار عموی خود،
#حضرت_ابا_عبدالله_الحسین ع به مقام شهادت رسید.
او که با #عشق و #علاقه در راه #پیروزی #دین_اسلام #قصد #مبارزه با #عمر_بن_سعد
و #ابن_مرجانه را داشت،
در هنگامی که عمویش از او پرسید که مرگ را چگونه می بینی، قاسم بن حسن پاسخ داد که مرگ در راه خدا برای من از #عسل #شیرین تر است عمو جان!
شب ششم محرم برای قاسم بن حسن علیه السلام که در واقعه عاشورا توسط عمر بن سعد به شهادت رسید و با اینکه سن کمی نسبت به سایر یاران باوفای امام حسین علیه السلام داشت برای رسیدن به شهادت در راه اسلام از #جان خود گذشت.
شما عزیزان می توانید #روضه قاسم بن الحسن را در شب ششم محرم بخوانید و در #مراسم #سینه_زنی شرکت کنید.
قاسم بن حسن شهید شب ششم محرم در شهر #مدینه منوره چشم به جهان گشود و در زمانی که فقط 2 سال سن داشت پدرش حسن بن علی علیه السلام را از دست داد. از آن سن تا روز شهادت قاسم بن حسن در واقعه #عاشورا و در کربلا، او در #دامان پر #محبت عموی خویش امام حسین ع بود و در ظهر روز عاشورا به دستور ابن زیاد و بدست عمر بن سعد به مقام شهادت نائل آمد.
قاسم بن حسن که شب ششم محرم به نام او نیز هست پسر نوجوان برومندی بود که سوار بر اسب تازه نفس خود شد، و به دلیل سن کم و با #جثه ریزی که داشت پایش به سختی به رکاب می رسید.
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا
امامم
{•♡سید علی}لب تر کند
#جان را فدایش می کنم
#جانم_فدای_رهبر
#اقاجان_سرت_سلامت
•--------••••*•🌿🌺🌿•*•••-------•
@Refighe_shahidam313
•-------••••*•🌿🌺🌿•*•••--------•
#شهدا بعد از شهادت #بامردم_حرف_میزنند
🍃🌸شهدا مایهی رونق حیات معنویاند در کشور.
حیات معنوی یعنی روحیه،یعنی احساس هویّت، یعنی هدفداری، یعنی به سمت آرمانها حرکت کردن، عدم توقّف؛
#این_کارشهداست؛
این را هم قرآن به ما یاد میدهد.
شهدا تا هستند، با #تن خودشان دفاع میکنند، وقتی میروند، با #جان خودشان: وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛بینید این استبشار، مال بعد از رفتن است.
تا هستند، جانشان و تنشان و حرکت مادّیشان در خدمت اسلام و در خدمت جامعهی اسلامی است، وقتی میروند، معنویّتشان،صدایشان تازه بعد از رفتن بلند میشود.
#نطق_شهدابعدازشهیدشدن_ بازمیشود،
با مردم حرف میزنند !!!
-بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم- با ماها دارندمیگویند؛ [باید] ما گوشمان سنگین نباشد تا بشنویم این صدا را. کاری که شماها میکنید، خانوادهی معظّم شهدا میکنند یا بزرگداشتداران در شهرهای مختلف -مثل قزوین،بیرجند و جاهای دیگر- انجام میدهند، این است که این صدا را به گوش سنگین ماها برسانید؛مهم این است که ما بشنویم این صدا را.و خدای متعال در این صدا هم اثر گذاشته؛واقعاً اثر گذاشته؛ جوری شده است که وقتی از شهیدی یک چیزی نقل میشود، یک حرف دقیق و متینی نقل میشود، اثر میگذارد بر روی دلها، دلها را منقلب میکند.
🍃🌸همین شهدای جوانی که میروند این روزها برای دفاع از حرم یا رفتهاند شهید شدهاند، حرف اینها،اقدامشان،حرکتشان، خاطرهشان، سخنانی که راجع به اینها گفته میشود،همهی اینها بیدارکننده است،همهی اینها هشیارکننده است.ما #گوشمان_سنگین_است ..
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست و هشتم : شهرک المهدی ✔️ راوی : علی مقدم ، حسین جهانبخش 🔸از شروع #ج
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت بیست ونه: حلال مشکلات
✔️ راوی : یکی از دوستان شهید
🔸از پيامبر سؤال شد: «کداميک از مؤمنين ايماني کاملتر دارند؟
فرمودند: آنکه در راه خدا با #جان و #مال خود جهاد کند »
سردار محمد کوثري( فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول ) ضمن بيان خاطراتي از ابراهيم تعريف ميكرد:
🔸در روزهاي اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادي، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح ميداني بيا و بگير.
در جواب خيلي آهسته گفت: شما کي ميري تهران!؟
گفتم: آخر هفته. بعدگفت: سه تا آدرس رو مينويسم، تهران رفتي حقوقم رو در اين خونه ها
بده!
من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده هاي #مستحق و آبرودار بودند.
٭٭٭
🔸از #جبهه برم يگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند. تازه اجاره خانه را چه كنم!؟ سراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت.
سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند.
من اصلاً نميدانم چه كنم!
🔸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم #ابراهيم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم.
تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد.
چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟!
گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست.
دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري.
گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت.
🔸آن پول خيلي #برکت داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم.
خيلي دعايش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه #حلال مشكلات شده بود.
📚 منبع : #کتاب #سلام_بر_ابراهیم
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄