eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
8.4هزار ویدیو
301 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
#زندگی_‌نامه #سید_علی اقبالی زادهٔ ۷ مهر ماه ۱۳۲۸ #محله #دوگاهه_پایین_بازار #رودبار_گیلان بود. سید علی اقبالی #مدرک #دیپلم خود را از #دبیرستان #امیرکبیر_تهران گرفت و در ۱۳ آذرماه ۱۳۴۶ به #استخدام #نیروی_هوایی_شاهنشاهی_ایران درآمد. وی پس از گذراندن آموزش‌های #تخصصی و مهارت‌های #فنی و انجام #پرواز_مقدماتی با #هواپیمای #پاپ و #اف-۳۳ در #دانشکده پرواز، در ۲۵ مرداد ۱۳۴۷ برای #تکمیل #دوره_خلبانی به #پایگاه_هوایی #ویلیامز #شهر_فنیکس #ایالت_آریزونای #آمریکا فرستاده شد. کسب #رتبه_نخست در بین بیش از 400 دانشجوی خلبانی از کشورهای مختلف به عنوان #خلبان_نمونه این #پایگاه را از آن خود نمود. #امتیازات خلبانی که او در پایگاه ویلیامز آمریکا بدست آورد شامل #رکورد هایی بود که تا آن زمان هرگز در آن پایگاه هوایی ثبت نشده بود. بطوری که تمامی #اساتید پرواز هواپیماهای #جنگی آمریکا را شگفت زده نمود. و به او #لقب #سلطان_پرواز را داده بودند. پس از بازگشت از این دوره، دوگاهه در ۴ بهمن ۱۳۴۸ به عنوان #افسر_خلبان_شکاری_تاکتیکی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران فعالیت خود را آغاز نمود. در سال ۱۳۵۳ سروان اقبالی جهت گذراندن دوره کارشناسی تفسیر عکس‌های هوایی و مدیریت اطلاعات و عملیات هوایی دوباره به آمریکا فرستاده شد. 👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
او و پر جنب و جوش بود. و از همان كودكى در بازيها، به و خيلى حسّاس بود و دروغ گفتن باعث ناراحتى ‏اش مى ‏شد. در اواخر سال 1356 زمزمه‏ هاى در بلند شد و چون برادر بزرگ مسعود از زمان دبيرستان عليه رژيم مبارزه مى ‏كرد، آمادگى بيشترى براى پذيرفتن حكومت اسلامى در خود داشت و با اوّلين پيام امام(ره) و ، فعّاليّت خود را در مدرسه آغاز كرد كه‏ آشنايى مسعود با انقلاب قبل از پيروزى و قبل از اينكه نهضت علنى شود، از طريق برادرشان شروع شد. در و كه قبل از پيروزى به صورت مخفيانه انجام مى ‏شد، شركت داشت و از انجام‏ دادن هيچ كوششى براى استقرار و سركوبى عُمّال رژيم شاه دريغ نداشت. در درگيريهاى ميان و _اللّه از جمله: مراسم سخنرانى، تحصّن در دانشگاه، كمك به در امام رضا(ع) و و درگيرى چهار راه شركت داشت. با علنى شدن انقلاب، همگام با ساير آحاد ملّت در شركت مى‏ كرد. مسعود به خاطر خوش خط بودن، پيامها و اعلاميه ‏هاى امام(ره) را مى ‏نوشت و می ‏كرد و نيز بر روى ديوارها نويسى مى ‏كرد. او نيمه ‏هاى شب به پشت بام مى‏ رفت و نداى‏ اللّه اكبر سر مى ‏داد. تحوّل روحى او از سال 1357 شروع شد. در چندين و در بخش فرهنگى و واحد پرسنلى فعّاليّت داشت؛ از جمله عضو و (ع) و (ع) بود. در كشيكهاى شبانه شركت مى‏ جست و در فعاليتهاى فرهنگى - تبليغى به خاطر مهارت در و فعّاليّت گسترده ‏اى داشت. در انجمن اسلامى دبيرستان شهيد حكمت‏ فعّاليّت داشت و از پايه ‏گذاران انجمن و عضو فعّال بسيج بود. تا اينكه سال آخر دبيرستان را تمام كرد و در سال 1358 ديپلمش را گرفت. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
✨ 🌹 میخواستم برم پایگاه، اما آدرسش یادم نبود. دوباره شماره زینب گرفتم و آدرس گرفتم رفتم. 😔تموم طول مسیر تا پایگاه دعا میکردم این پسره کتابی اونجا نباشه؛ حقیقتا ازش خجالت میکشیدم. 👌بالاخره بعد از دوساعت رسیدم پایگاه. هیچ ذکری بلد نبودم زیر لب گفتم خدایا خودت کمکم کن ⚠️وارد پایگاه شدم از بدشانسی من آقای کتابی اونجا بود، با بالاترین درجه استرس سلام کردم. 👤بنده خدا همینجوری مشغول بود جواب داد : سلام علیکم خواهرم بفرمایید در خدمتم -ببخشید با آقای حسینی کار داشتم 😶سرش آورد بالا حرف بزنه ک حرفش نصفه موند. زنگ زد آقای حسینی اومد وقتی ماجرا را براش گفتم گفت باید بریم پیش آقای میرزایی، راوی اتوبوسمون بود. 😞آقای حسینی و .... بقیه اصلا به روم نمیاوردن من چه برخوردهای بدی باهاشون کردم... 🍃🌸باید میرفتیم مزار شهدا. من و زینب و برادرش و آقای حسینی رفتیم مزار. یه آقای حدود ۵۱-۵۲ از دور دیدم یعنی خود آقای میرزایی بود اصلا قیافشو یادم نبود. 👌تا مارو دید بهم گفت :خانم معروفی زودتر از اینا منتظرت بودم بقیه دوستات زودتر اومدن - خودمو گول میزدم نمیخواستم وجود را باور کنم. آقای میرزایی: اما شهدا... ادامه دارد... ✅تمام اسامی مستعارهست جز و و روایات تمام می باشد +وعجل_فرجهم @Refighe_Shahidam313