eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
8.3هزار ویدیو
301 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
#زندگینامه شهید عبدالرسول زرین یکی از شهدای کهگیلویه و بویراحمد است که سال ۱۳۲۰ در یکی از روستاهای توابع استان #کهگیلویه_و_بویراحمد #متولد شد. در چهار سالگی پدر و در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و پس از مرگ آن دو سرپرستی‌اش را دایی‌ او بر عهده گرفت. نوجوانی بیش نبود که تصمیم به #هجرت از دیارش گرفت. او در سن ۱۵ سالگی بعد از #طی_طریق #کوه و #دشت تنها به #اصفهان رسید و بعد از مدتی #کار و #تلاش تشکیل خانواده داد و در سن ۲۷ سالگی اقوامش را که در کودکی از آنها جدا شده بود، پیدا کرد. در شهر اصفهان منزل و مغازه‌ای با شغل لباس فروشی در حوالی #مسجد باباعلی عسگر تهیه کرد. در #تظاهرات #ضد_طاغوت شرکت می‌کرد و مزاحمت‌ و تهدیدهای #ساواک بر اراده محکم و مومنانه‌اش برای تحقق فرامین #امام_خمینی (ره) کوچکترین خللی ایجاد نکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی #ایران و #تهاجم #نظامی #استکبار، او لباس رزم پوشید. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
او و پر جنب و جوش بود. و از همان كودكى در بازيها، به و خيلى حسّاس بود و دروغ گفتن باعث ناراحتى ‏اش مى ‏شد. در اواخر سال 1356 زمزمه‏ هاى در بلند شد و چون برادر بزرگ مسعود از زمان دبيرستان عليه رژيم مبارزه مى ‏كرد، آمادگى بيشترى براى پذيرفتن حكومت اسلامى در خود داشت و با اوّلين پيام امام(ره) و ، فعّاليّت خود را در مدرسه آغاز كرد كه‏ آشنايى مسعود با انقلاب قبل از پيروزى و قبل از اينكه نهضت علنى شود، از طريق برادرشان شروع شد. در و كه قبل از پيروزى به صورت مخفيانه انجام مى ‏شد، شركت داشت و از انجام‏ دادن هيچ كوششى براى استقرار و سركوبى عُمّال رژيم شاه دريغ نداشت. در درگيريهاى ميان و _اللّه از جمله: مراسم سخنرانى، تحصّن در دانشگاه، كمك به در امام رضا(ع) و و درگيرى چهار راه شركت داشت. با علنى شدن انقلاب، همگام با ساير آحاد ملّت در شركت مى‏ كرد. مسعود به خاطر خوش خط بودن، پيامها و اعلاميه ‏هاى امام(ره) را مى ‏نوشت و می ‏كرد و نيز بر روى ديوارها نويسى مى ‏كرد. او نيمه ‏هاى شب به پشت بام مى‏ رفت و نداى‏ اللّه اكبر سر مى ‏داد. تحوّل روحى او از سال 1357 شروع شد. در چندين و در بخش فرهنگى و واحد پرسنلى فعّاليّت داشت؛ از جمله عضو و (ع) و (ع) بود. در كشيكهاى شبانه شركت مى‏ جست و در فعاليتهاى فرهنگى - تبليغى به خاطر مهارت در و فعّاليّت گسترده ‏اى داشت. در انجمن اسلامى دبيرستان شهيد حكمت‏ فعّاليّت داشت و از پايه ‏گذاران انجمن و عضو فعّال بسيج بود. تا اينكه سال آخر دبيرستان را تمام كرد و در سال 1358 ديپلمش را گرفت. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#زندگی #زندگینامه شهید عبدالرحمان رحمانیان در سال ۱۳۴۲ش در سال‌‏های #خون و #حماسه سال‌‏های #افتخار و #شهادت و در روزهایی که موج اعتراضات مردم، سرآغاز تحولات انقلابی به‌‏شمار می‌‏رفت، در #شهرستان_جهرم در #استان_فارس چشم به جهان هستی گشود. عبدالرحمان، دوران کودکی را تحت حمایت پدر و مادری مهربان و زحمت‌‏کش، به کسب #معارف_دینی و #مذهبی پرداخت و از‌‌ همان سنین کودکی، روح بی‌تاب خود را در #چشمه‌‏سار #نماز و #نیایش تطهیر داد. پس از پشت سر نهادن دوران کودکی و آغاز بهار علم و دانش، راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را در #هنرستان_فنی و #حرفه‌ای تا سال سوم در رشته #راه_و_ساختمان ادامه داد. با اوج‌‏گیری #مبارزات_انقلابی مردم علیه #رژیم #سفاک_پهلوی او نیز در صفوف انقلابی سربازان روح‌‏الله (ره) قرار گرفت و با حضور فعالش در اکثر #راهپیمائی‌ها و #تظاهرات و #پیروزی نهائی انقلاب #دین خود را ادا نمود و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی نیز با حضور سبزش در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل چون سرپل ذهاب و گیلانغرب، حماسه‌ها و رشادت‌‏های فراوانی از خود نشان داد. 〰➰➿🥀🌷🥀➿➰〰 @Refighe_Shahidam313 〰➰➿🥀🌷🥀➿➰〰
شهيده مریم در خانواده 15نفری در آبادان‌ متولد شدن شهیده دختر پنجم خانواده بودن در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود « » خود را مجهز به سلاح و الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت مبارزات خود را علیه ظلم های آغاز کرد . این شهیده بزرگوار با اوج‌گیری مبارزات مردم در جریان در و مردمی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت کرد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل پاسداران به جمع این خیل عاشق پیوست و دوره‌های آموزشی را با موفقیت به پایان رساند. و با آغاز جنگ تحمیلی درشهر آبادان را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده به دفاع ازخاک کشورش پرداخت . شهیده مریم فرهانیان درسن ۱۷ سالگی در بیمارستان امام خمینی (ره) آبادان مشغول شد و به مدت سه سال به کار امدادگری و از مجروحین جنگ در بیمارستان های مختلف آبادان ادامه داد که در این مدت یک بار به شدت زخمی شد و به اجبار در بیمارستان بستری شد. وی کسی بود که از برادران رزمنده مجروح پرستاری می کرد.مریم فرهانیان یکی از ۱۸ نفر خواهران، امدادگران داوطلب بود که در زمان جنگ در آبادان در قسمتهای مختلف، خالصانه خدمت کرد وی در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی، دینی زندگی کرد رفتار و منش این شهیده الگوی زن مسلمان ایرانیست .
✨ 🌹 🎙سخنرانیهای پرشور و آتشین محمدابراهیم، علیه رژیم كه بدون مصلحت اندیشی انجام میشد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به گونه ای كه او شهر به شهر میگشت تا از دستگیری در امان باشد. 🍃نخست به شهر رفت و مدتی در آنجا دست به و مردم زد، پس از چندی به رفت. موقعی كه درصدد دستگیری وی برآمدند به عزیمت كرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سكنی گزید. در این دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیم ستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عكس العمل نشان میدادند و ابراهیم احساس كرد كه برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد. 🚶بعد از بازگشت به شهر خود در كشاندن مردم به خیابانها و انجام علیه ، فعالیت و كوشش خود را افزایش داد تا اینكه در یكی از راهپیماییهای پرشورمردمی، قطعنامه مهمی كه یكی از بندهای آن انحلال بود، توسط شهید همت قرائت شد. 👌به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشكر معدوم «ناجی»، صادر گردید. مأموران رژیم در هر فرصتی در پی آن بودند كه این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس و قیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال میكرد تا اینكه انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید... ادامه دارد... +وعجل_فرجهم http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#شهید_احدالله_محسنی در سال 1341 و در یک خانواده مذهبی در #شهرهرسین (از توابع استان #کرمانشاه ) بدنی
شهیداحدالله همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی او فعالانه و مشتاقانه همانند دیگر مردم حق طلب و در راه قرآن در شرکت می کرد و در اطلاعیه و اعلامیه های امام در مدارس و محلات شهر نهایت تلاش و کوشش خود را می نمود. از همان فردای انقلاب اسلامی او را می بینیم که در شب های سرد زمستان در کوچه و بازار شب پاسداری می دهد و روزش را نیز در خدمت جهاد سازندگی برای محرومین و عرق می ریزد. با شروع تجاوز حرامیان اوست که آماده ی دفاعی مقدس می شود و عزمش را جزم می کند تا در این راه با مال و جان خود ایثارگرانه و مشتاقانه با خداوند به معامله بپردازد و از نظام صالح جمهوری اسلامی که دستاورد تاریخی خون بار از و شکنجه و نسل در نسل سرداران اسلام و تشیع است، حراست نماید و لذا برای بقای که طی 13قرن تا امروز بدست ما رسیده است و فرزند یزید می خواست آن را در 3 روز از ما بگیرد چون دیگر بسیجیان عارف و آگاه در دو و شب و روز به فعالیت پرداخت. در خرداد ماه سال 1360موفق به اخذ در رشته ی گردید و ضمن شرکت در کنکور تربیت معلم کرمانشاه و پذیرفته شدن در رشته علوم تجربی جهت خدمت به به عضویت کرمانشاه در آمده و تا دی ماه همان سال در آن نهاد مقدس شب روز را در خدمت به انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی سپری می کند . در دی ماه با گشایش اولین مراکز اولین مراکز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مرکز تربیت معلم رفت و پس از مدتی تحصیل در آنجا به اتفاق گروهی از دانشجویان جهت یاری رزمندگان اسلام عازم کربلای خونین و لاله خیز غرب گردید. پس از انجام ماموریت خویش به تربیت معلم مراجعه نمود و تا نیمه ی دوم تیر ماه سال اول خود را با موفقیت گذراند و در تابستان سال 1361 مدت دوماهی که تا مهر باقی مانده بود او را می بینیم که در هوای داغ تابستان بر قامت سربریده و سوخته نخل های آن دیار تکیه زده و به مظلومیت قوم هابیل و قساوت قاسطین و خیانت مارقین و ناکنین میاندیشید و به جنایت صدامیان میاندیشد که چه بلایی سر این مرزو بوم اورده اند.شهر را بکلی ویران ، و آن را به تل خاکی مبدل نموده اند. در مهر ماه 60 پس از گذراندن یکسال از دوره دو سال تربیت معلم بنا به نیاز شدیدی که آموزش پرورش داشت و بر اساس یک طرح سراسری که از سوی وزارت آموزش و پرورش ارائه شد به استخدام اداره آموزش و پرورش هرسین در آمد و رسالت پیامبری خود را از همان موقع شروع کرد. سال اول و دوم خود را در سپری کرد و سال های سوم و چهارم دبیری خود را نیز در خدمت به محرومین روستا های و گذراند و در طول این مدت بنا به تاکید مبنی بر حضور بیشتر در جبهه های حق علیه باطل به طور مکرر و مستمر چندین بار در جبهه های نبرد حضور پیدا کرد. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
❤️ رهبرانقلاب‌اسلامی: امام نقش را فهمید؛ والّا بودند بزرگانی از علما که ما با این‌ها بگومگو داشتیم، که اصلاً زن‌ها در شرکت بکنند یا نکنند! آن‌ها می‌گفتند زن‌ها در تظاهرات شرکت نکنند. 🦋 آن حصار محکمی که انسان به او تکیه می‌داد، خاطرجمع می‌شد، تا بتواند در مقابل این‌جور نظراتی که از مراکز مهمی هم ارائه می‌شد، بایستد، حصار رأی امام و فکر امام و عزم امام بود. رحمت خدای متعال تا ابدالآبدین بر این مرد بزرگ باد. تصویر: سومین‌نشست‌اندیشه‌های‌راهبردی 🇮🇷 ۱۳۹۰/۱۰/۱۴