#تلنگر ✨
#سخن_بزرگان✋🏻🌱
یڪباردرجوانے
درخانوادهبداخلاقےڪردم،
درعالممعنابہمنگفتند:
بیستسالنالہهایِتـوبےاثرشد…!💔
-آیتاللهسعادتپرور(ره)
@Revayate_ravi
🔴 عزیزان ماه شعبان رو به اتمام هست به این 3 نکته توجه کنید :
1⃣ اول اینکه هر یکبار که این ذکر را تو ماه شعبان بگید معادل یک سال عبادت هست :
🔸 لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
2⃣ دوم اینکه استغفار یادتون نره :
🔸 روزی ۷۰ مرتبه استغفار در ماه شعبان معادل ۷۰ هزار مرتبه در روزهای دیگر است .
3⃣ سوم اینکه اونهایی که هنوز موفق به خوندن مناجات شعبانیه نشدند بدونند که این مناجات بی نظیره و شاید شعبان سال دیگه نباشیم....
اجرکم عندالله 🌸🌾
@Revayate_ravi
🌿صداقتـــــ و شهادتـــــ
اتفاقے هـــــمقافیـــــه نشدهاند!
اگر صـــــادق باشیم،
حـــــتماً شــــــهید میشویم
لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ
#حـــــاج_حسینیڪتا
@Revayate_ravi
#دانشمندشهیدمجیدشهریاری
#قسمتسوم
📚 #مجیدشهریاری ۲۶ ساله با سَرووضعی بسیار ساده ، لهجهی ترکی ، یه بچه درسخون تمام عیار بود.😎
ازدواج کرده بود.یه بار یه خانم ،با یه بچهی شیرخواره بغلش تو دانشگاه دیدیم که بچهها میگفتن: خانم آقای #شهریاری هست.
📚 #آقایشهریاری هر وقت که با خانمها صحبت میکرد تو صورتشون نگاه نمیکرد.
📚 وقتی یکی از دانشجویان که از او بزرگتر بودن وارد کلاس میشد و #آقایشهریاری استاد درس بود جلوی پایش بلند میشد.
📚 اعیاد مذهبی خیلی برایش اهمیت داشت ، حتما سَر کلاس تبریک💚 میگفت
ایام شهادت لباس مشکی🖤 میپوشید و حرمت نگه میداشت.
📚 #شهریاری کنکور فوقلیسانس سال ۶۹ رتبهی اول رو آورد.✌️
پایاننامه فوقلیسانسشو با آقای دکتر علیاکبر صالحی(رئیس سازمان انرژی اتمی) گذرونده بود.
📚 علیاکبر صالحی ، رئیس دانشگاه شریف و استاد ما بود.
یکبار رفتم از او سوال بپرسم ، گفت: هر سوالی داری از #شهریاری بپرس!!!!
@Revayate_ravi
📚 قرار شد زمان کلاسها رو به #استادشهریاری اعلام کنیم ولی هرچی بچهها تماس گرفتن، پاسخی ندادن
این رفتار از #آقایشهریاری بعید بود.🧐
📚 ظاهرا #آقایشهریاری وقتی به منزل میرسند ناگهان متوجه میشوند همسرشان از دنیا رفته😔
از شدت و سختی واقعه همه متعجب بودیم.
دانشگاه مراسم ختمی برای همسر دکتر برگزار کرد.🙏
📚 گاهی #آقایشهریاری رو تو دانشکده میدیدم.بسیار آشفته و پریشان بودن ، معلوم بود اوضاش خیلی بهم ریخته!!!🖤
وقتی دوباره تو دانشگاه اامیرکبیر دیدمشون بیشتر موهاش سفید شدهبود و از چهرهاش حزنواندوه میبارید.🖤
📚 یک روز به #مهندسشهریاری گفتم: بالاخره زندگیه و این اتفاقات میفته ، نمیشه کاروزندگی رو تعطیل کرد.
📚 #آقایشهریاری گفت: نمیدونم میتونم دکترا رو ادامه بدم یا نه!!!پسرم پیش مادرم بیتابی میکنه و بهونه میگیره😭
مادرم مجبور شد بیاد تهران تا محسن من رو ببینه🤗
از یک طرف پدرم حالش خوب نیست و دیالیز میشه و مادرم باید همیشه کنارش باشه!!!
📚 #آقایشهریاری اصلا اهل درد دل کردن و بازگو کردن مشکلاتش نبود.
فهمیدم خیلی تحت فشار هست!!!!
گفتم: من دوستان زیادی دارم ، یکی رو بهتون معرفی میکنم.....
@Revayate_ravi