#شهیدعبدالمهدیکاظمی
#شهیدیکهواسطهیازدواجششهیدسیدمجتبیعلمداربود
#قسمتسوم
🦋 وقتی به سر کوچهی شهید رسیدیم متوجه شدیم خانوادهی #شهیدعلمدار کوچه رو آب و جارو کردهاند و اسپند دود دادهاند و منتظر مهمان هستند.
🦋 تعدادی از بچهها گفتم بیاید برگردیم انگار منتظر آمدن مسافر از کربلا هستند
اما #عبدالمهدی مخالفت کرد و گفت: ما که تا اینجا آمدهایم ، خُب برویم برای ۱۰ دقیقه هم که شده مادر شهید را زیارت کنیم.
🦋 بالاخره رفتند و مادر شهید #علمدار با دیدن بچهها و #عبدالمهدی گریه😭 کردند و گفتند: من سه روز پیش با بچهها و عروسم بایت گرفتیم تا به مشهد برویم.
🦋 #سیدمجتبی به خوابم آمد و گفت: من از راه دور مهمان دارم به مسافرت نروید.
مادر شهید استقبال گرمی از #عبدالمهدی و دوستانش کرد و گفت: شماها برای من خیلی عزیزید😍 چون مهمان #سیدمجتبی هستید.
🦋 عبدالمهدی از معجزهی شهید برایم تعریف کرد. گفت: مادر شهید خاطرهای از #سیدمجتبی روایت کرد.
یکبار روز مادر بود به #سیدمجتبی گلایه کردم😒 که نمیخوای یه تبریک بهم بگی یه نشونهای ، چیزی.....
🦋#سیدمجتبی به خوابم اومد و گفت: مامان!!همیشه کنارت هستم و بعد دست مادرش رو بوسید و یک انگشتری 💍به دست مادرش گذاشت.
وقتی مادر از خواب بیدار میشه ، انگشتر💍 اهدایی #سیدمجتبی توی دستش بود.
🦋مادر شهید انگشتری رو به #عبدالمهدی نشون داد و همونجا ایشون از #شهیدعلمدار همسری خوب میخوان و بعد هم اومدن برای خواستگاری...
@Revayate_ravi
🦋 #عبدالمهدی اون موقع طلبه بود و بهم گفت: من هیچی از مال دنیا ندارم ، همهی دارایی من همون کاپشنی هست که پوشیدم.😔
🦋 ۹ سال زندگی مشترک با #عبدالمهدی ، دو دختر بود به نامهای #ریحانه👧 هفت ساله و #فاطمه👧 دو ساله که برای من به یادگار موند.
🦋 بعد از ازدواج یه بار #عبدالمهدی خوابی میبینه و میره پیش یکی از علمای اصفهان تا اون رو تعبیر کنه و اون عالم گفت: برای تعبیرش باید بری قم ، پیش #آیتاللهبهجت
🦋 #عبدالمهدی برای تعبیر خوابش رفت قم ، خدمت #آیتاللهبهجت و وقتی خوابش رو برای ایشون تعریف کرد
#آیتاللهبهجت پرسیدند : جوون شغلت چیه؟؟
#عبدالمهدی گفت: طلبه هستم و ایشون فرمودند: باید به سپاه ملحق شوی و لباس سبز💚 مقدس سپاه رو بپوشی
🦋 #آیتاللهبهجت در ادامه پرسیدند: اسم شما چیه؟؟؟
گفت: #فرهاد《ابتدا اسم شهید فرهاد بود》ایشان فرمودند: حتما اسمت رو عوض کن و بگذار.......
@Revayate_ravi
میشود هر از گاهی، کنار خندهی مادر شهیدی، میان دعای خیر دخترهای جدا مانده از پدر، در آغوش پدرهای پسر از دستداده، میان غرور پسرهای مانده از پناه پدر، یک گوشهی زورخانهای که پهلوانش دیگر نه تابِ چرخ دارد و نه نای نفس، جایی توی خیابانهای این شهرِ خسته از جدایی، بیایی و بخندی و دست بکشی روی سرمان؟
@Revayate_ravi
🔴از موصل تا کابل، ماجرا یکی است
🔹حواس مان باشد! همین حالا که در وین با تیم ما مذاکره می کنند و وعده های دل فریب تحویل می دهند، سرگرم تجهیز و ترمیم داعش در عراق و افغانستان هستند.
🔹پس مانده های گروهک داعش، به عنوان دست پرورده دولت دموکرات ها، همین پریروز در کابل، ۸۵ نفر را به شهادت رساند. ۱۴۷ دانش آموز و شهروند عادی هم در این جنایت تروریستی مجروح شدند.
🔹دی ماه ۱۳۹۳ هم که آقای ظریف پس از مذاکرات رسمی، مشغول قدم زدن با جان کری در ژنو بود، سازمان سیا و پنتاگون در حال تجهیز داعش پشت مرزهای غربی ایران بودند. در غفلت و هیجان بی دلیل آن روز ها، این "مرد تیز بین میدان" و همرزمانش بودند که زد و بند جنایتکارانه آمریکا و داعش را تحت نظر گرفته بودند.
🔹سردار سلیمانی، آن روز به آقای امیر عبداللهیان، معاون آقای ظریف زنگ زد:
🔻"سردار سلیمانی به من زنگ زدند. با کنایه و خنده ای به من گفت دارید با آمریکاییها قدم میزنید؟! سپس گفتند این پیامی را که میخواهم بگویم، به آقای ظریف برسانید.
🔻گفتند ما اسناد دقیقی بدست آوردیم مبنی بر اینکه در جریان سقوط موصل، چند هواپیمای غول پیکر آمریکایی در فرودگاه موصل به زمین نشسته و ژنرالهای آمریکایی پیاده میشوند و فرماندهان داعش، روی فرش قرمز به استقبال آنها میروند.
🔻آنها به مدت ۵ ساعت در سالن vip فرودگاه موصل مذاکره می کنند. در تمام این ۵ ساعت هم، سلاحها و تجهیزات پیشرفته آمریکایی از هواپیماها پیاده می شد و در اختیار نیروهای داعش قرار میگرفت.
🔻 جزئیات این مذاکره و فایل آن در اختیار سردار بود. می خواستند با این اسناد به ما بگویند دشمنی که در حال مذاکره با شماست، قابل اعتماد نیست و بدانید در آن روی سکه، این کارها را میکند".
🔹انسان خردمند، یک عبرت را دو بار تجربه نمی کند. آمریکا همان آمریکاست، و دموکرات های خدعه گر و خبیث، همان هستند که بودند. آنها همین حالا که ظاهرا میل به مذاکره و تعامل و توافق نشان می دهند، جای دیگر مشغول خدعه و خیانت هستند.
🔹۸۵ شهروند شیعه و مظلوم افغانستانی با زبان روزه در خون خود غلتیدند و فدیه شدند؛ شاید که خوابزدگان بیدار شوند. آنها که با تذکر و نصیحت بیدار نشوند، با جنایت دشمن بیدار می شوند. آیا فهرست جنایت های پسا برجامی دولت های اوباما و ترامپ و بایدن برای بیداری کفایت نمی کند؟
✍️ محمد ایمانی
@Revayate_ravi
#شهیدعبدالمهدیکاظمی
#شهیدیکهواسطهیازدواجششهیدسیدمجتبیعلمداربود
#قسمتچهارم
🦋 #آیتاللهبهجت گفت: اسمت رو عوض کن!! یا بگذار #عبدالصالح یا #عبدالمهدی
ایشان فرمودند: شما در روز تاجگذاری #امامزمان(عج)💚 به شهادت میرسید
شما از سربازان #امامزمان(عج) هستید و هنگام ظهور امام با ایشان رجوع میکنید.
🦋 وقتی #عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و با هم رفتیم گلستان شهدا🌹
گفت: میخواهم مسئلهای را با شما در میان بگذارم که تا زنده هستم نباید برای کسی تعریف کنید.🤫
🦋 #عبدالمهدی گفت: شما در جوانی من را از دست میدهید ، من شهید❤️ میشوم و خوابش را برایم تعریف کرد.
من خودم را دلداری میدادم که الان که جنگی نیست تا شهادتی باشد...
تا اینکه #عبدالمهدی وارد سپاه شد و لباس سبز 💚سپاه را پوشید.
🦋 یکبار من را بُرد قم ، میخواست قضیه رفتن به سوریه را برایم بگوید.
رفتیم قبرستان شیخها بر سر قبر آیتالله ملکی تبریزی ، خیلی گریه کرد و بعد گفت: خدا دست یتیمها را میگیردو به آنها مقام میدهد.
🦋 #حضرتمحمد(ص) یتیم بود
امامخمینی هم یتیم بود.
اینهایی که به جایی رسیدند یتیم بودند
میخواست من را آماده کند که اگر بچهها یتیم شدند فکر بدی نکنم.
@Revayate_ravi
🦋 صحبتها را ادامه داد و کلامش را وصل کرد به سوریه و گفت: من غیرتم👊 قبول نمیکند بمانم و جسارت به حرم بیبی بکنند.
🦋 گفتم: فکر بچهها را کردی؟؟؟میخواهی بروی؟؟؟ من اجازه نمیدهم.
گفت: قیامت میتوانی در چشمان #امامحسین(ع) 🌹نگاه کنی و بگویی من اجازه ندادم!!!
🦋 #عبدالمهدی گفت: میخواهم مثل همسر زُهیر باشی که همسرش را راهی میدان نبرد کرد.
آنقدر در گوش زُهیر خواند تا او هم در ردیف شهدای کربلا قرار گرفت.✌️
🦋 آنجا دیگر زبانم بسته شد و گفتم: باشه ، خود #حضرتزینب(س) نگهدارت باشد.🙏
@Revayate_ravi