انجمن راویان شهرستان بهشهر
#برگزارشد
🔆دیدار خواهران کمیته خادمینالشهـــدا با خانواده شهید #محمدعلیرضایی ، امروز چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۲۲ انجام شد.
🔆 شهید #محمدعلیرضایی ، اهل کیاسر
متولد: ۱۳۱۶
شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۳
محل شهادت: عملیات کربلاے۵ ، شلمچه
🔆 در چهارماهگی پدر خود را از دست میدهد و در ۶ سالگی به دلیل مخارج زندگی به چوپانی میرود و تا چند سال قبل از شهادتشان به این کار مشغول بودند.در سال ۱۳۶۴ اولینبار به جبهه میروند و بعد از بازگشت چون ۶ فرزند داشتند همسرش میخواهد که دیگر جبهه نرود ولی این شهید عزیز میگوید: من از این جوانها خجالت میکشم که با سن کم به جبهه میآیند و خیلیها هنوز داماد نشدهاند.
🔆یکبار در جوانی همراه ناپدری و برادرشان خدمت آقاجان(آیتاللهکوهستانی) رفتند و از شرایط آن زمان گلایه کردند.آقاجان کوهستانی گفتند: نگران نباشید یک سیدی از نجف میآید بهنام آقا #روحاللهخمینی که قیام میکند و همهی این ظلمها پایان میپذیرد.شهید رضایی آنقدر خوشحال شدند که عکس امام را قاب کردند و در اتاق خود زدند و میگفتند: این سید میآید و ما را نجات میدهد ولی #مننوکریشرامیکنم
🔆 این شهید عزیز از آقاجان کوهستانی سوال کردند که عاقبت ما چگونه خواهد شد؟؟
به برادر شهید گفتند: شما دو سفر حج میروید و به #شهیدرضایی گفتند: شما سفری خواهید رفت که خیلی بالاتر از حج است.
🔆یکی از دختران این شهید بزرگوار خاطرهای را بیان نمودند که: همسرم هر سال دانشجویان را به سفر راهیاننور میبردند و از من میخواستند در این سفر همراه ایشان بروم ولی من قبول نمیکردم تا اینکه یکبار پدر شهیدم به خوابم آمد و گفت: بیا به جایی برویم ، همراه او جایی رفتم مثل :مناطق عملیاتی ، دیدم دو صف طولانی از مردم قرار دارد که انتهای صف دری هست که چراغ سبز بالای آن روشن است. پدرم گفت: اینجا باش من بروم زیارت امامحسین(ع)برگردم.پدرم بدون صف رفت زیارت و سریع برگشت و آنجا از امامحسین(ع)پرسید:من الان جواب فرزندم را چه بدهم؟؟؟ امامحسین(ع) فرمودند: برو به فرزندت بگو: #زیارتشهدادراینمکانکمترازشهادتنیست
✍روحششـادویـادشگـرامےبـاد
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🦋شهید سر جدا🦋
🦋شهید نوید صفری🦋
قسمت6⃣👇👇
#بهروایتهمسرشهید
درباره جزئیات مراسم آقا نوید گفت لازم است باهم صحبت کنیم.
من از آقا نوید خواسته بودم که برای اینکه معنویت و برکت جلسه بیشتر شود هردو با زبان روزه حرف بزنیم.
هر دو دلمان می خواست طبق صحبت آقا مهریه مان چهارده سکه باشد.
تصمیم گرفتیم جهیزیه ساده و دور از تجمل باشد، و مراسم عقد و عروسی دور از رسومات رایج و پرهزینه باشد. حرف آقا که گفته بود جوان ها برای عملی کردن تصمیم های بزرگ باید همان اول جلوی تشریفات و سخن های گزاف بایستد و از آنچه سبک زندگی شهدا شنیده بودیم را پیاده کنیم . به قول آقا نوید:《بعضی وقت ها
برای رسیدن به خدا، باید برخلاف جریان آب شنا کنیم.》
🌷🌷🌷
آقا نوید من را ک ناهار مهمان می کرد در جواب تشکر من می گفت:《 خواهش می کنم، هم من و هم شما مهمان امام زمان بودیم.》
یا وسیله ای بر می داشت می گفت: "بر می دارم به نیابت از امام زمان"
🌷🌷🌷
خطبه عقد مان را رهبر پشت تلفن خواند.
بهم گفت: چه حس قشنگیه که مطمئن شده باشی عاقبت به خیر شدی و تموم! خدایا خیال مارو هم راحت کن. میشه دعای لحظه ی جاری شدن خطبه این باشه که من زود شهید بشم؟ خواهش می کنم.
اشتیاقش برای شهادت زیاد بود.
🌷🌷🌷
لحظه ی عقدمان وقتی قرآن را باز کرد آیه ی بیست و سه سوره ی مبارکه احزاب آمد:
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
به شدت نور بالا می زد، من می فهمیدم از چشمان ملتمسش . خوشحالم که توفیق هم نفسی و همراهی اش را برای مدتی به من داده اند.
🌷🌷🌷
اولین سفری که باهم رفتیم قم بود. با انگشتش روی سنگ مرمر حرم یک قلب کشید و گفت:《 ببین خانمم، امام صادق گفته؛ القلب حرم الله فلا اسکن حرم الله غیر الله یعنی دل حرم خداست پس در حرم خدا غیر خدا را ساکن نکن. ما ولی همه جور محبتی رو می ذاریم توی این قلب و یه گوشه هم محبت خدارو می ذاریم. زن و شوهر باید خیلی همدیگر رو دوست داشته باشن؛ ولی باید حواسمون باشه هر محبتی که توی قلبمون هست برای خدا باشه، اصل محبت خداست، همه چی تحت الشعاع اون محبت اصلیه.》
در جودش آرامش خدایی می دیدم، اثر صحبت هایش را احساس می کردم وقتی اشک هایش را موقع شنیدن روضه می دیدم می فهمیدم که یک شهید زنده است.
به شهادتش که نزدیک بود حالات و روحیات معنوی بیشتری پیدا کرده بود. روی خودش حسابی کار کرده بود. شب زنده داری و استغفار کرده بود. خطا و اشتباهی اگر داشت جبرانش می کرد.
🌷🌷🌷
وقتی میرفتیم کنار شهدای گمنام، دست می کشید روی قبرشان و اینطوری صدایشان می کرد:《خوشگلای مادراتون، عزیزای دل مادراتون...》
دعا می کرد می گفت:《خدایا، ما رو برای خودت خرج کن، مارو برای خودت تربیت کن، ما رو برای حسینت فدا کن، مارو بخر》
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅ مقام والای شهید نظری و شفای یک مادر شهید
🌺 پدر شهید علیاکبر نظری ثابت نقل میکند به گلزار شهدا که رسیدم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را میشوید. بالای سرش رسیدم گفتم: خانم شما این شهید را میشناسید؟ گفت: تا یک هفته پیش او را نمیشناختم. گفتم: پس چی شد که شناختید؟
🔸در پاسخ گفت: من خودم سیدهام و مادر شهید هستم. فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زینالدین مدفون است. بیماری لاعلاجی گرفتم و مدتها دنبال مداوا بودم. هرکاری کردم خوب نمیشدم؛ خیلی ناراحت بودم. از خدا خواستم تا حداقل خواب فرزند شهیدم را ببینم. وقتی به خوابم آمد، به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟ من مادرت هستم و سیدهام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم.😔
پسرم گفت: برو سر قبر علیاکبر. گفتم: کجاست تا پیدا کنم؟ گفت: عصر پنجشنبه پدرش میآید سر قبرش، بگرد پیدا میکنی. چند بار آمدم تا پیدا کردم. به شهید شما متوسل شدم و #شفا گرفتم. 💕
🔹بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم. به خوابم آمد. از او پرسیدم: چرا مرا به آن شهید حواله دادی؟ گفت: در این عالم شهداء درجه و جایگاههای متفاوتی دارند. هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد. به همین خاطر شما را به شهید علیاکبر نظری ارجاع دادم.
*نقل از خبرگزاری مشرق نیوز
🍃ولادت: ۱۳۴۲ قم
🥀شهادت: ۱۳۶۴ عملیات والفجر۸
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#روایتی_از_شهدا
روح الله، برادر شهید که اومد، رفتیم بهشت زهرا و منتظر شدیم حکاک بیاد و سنگ مزار رسول رو آماده کنیم. به محض اینکه حکاک اومد یه نگاه به ما انداخت و گفت: ببخشید این سنگ مزار کیه؟ گفتیم چه طور؟ گفت: من اصلا نمیدونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم. دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی.
ما که خشکمون زده بود! وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد. سنگ مزاری که میتوان گفت هدیهای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله...
#شهید_رسول_خلیلی
#مدافعان_حرم
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi