*🥀شهیدی که ۳۰ ترکش در بدن داشت🕊*
🗓 ۸اسفند؛
🌹سالروز شهادت علمدارلشکر۱۴ امام حسین(علیه السلام)، سرلشکر شهید، حاج حسین خرازی🕊
🥀#سردار_شهید_حسین_خرازی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌷 بسم رب الشهدا و ااصدیقین
✨ #شهید_محمد_ابراهیم_همت
به روایت همسر
قسمت 6⃣1⃣
یک بار که ابراهیم غروب آمد، اصرار کردم "امشب را خانه بمان ".
گفت : " خیلی کار دارم. باید بر گردم منطقه. "
از نگهبانی مجتمع آمدند گفتند :
" تلفن فوری شده با او کار دارند. بلند شد لباسش را پوشید رفت. "
دفترچه یادداشتش را یادش رفت بردارد،که همیشه زیر بغلش می گرفت همه جا می بردش.
بیکار بودم. و کنجکاو.
برش داشتم، بازش کردم. چندتا نامه توش بود از بسیجی هایی که توی لشکر ومنطقه به دستش رسانده بودند.
یکی شان نوشته بود :
" حاجی! من سر پل صراط جلوت را می گیرم.
داری به من ظلم می کنی. الان سه ماه ست که توی سنگر نشسته ام، به عشق دیدن تو، آن وقت تو....."
ابراهیم برگشت.
گفتم :" مگر کارت نداشتن، خب برو! برو ببین چی کارت دارند.!"
گفت : " رفتم، دیدی که. "
گفتم :" برو حالا. شاید باز هم کارت داشته باشند. "
گفت :" بچههای خودمان بودند اتفاقا، بهشان گفتم امشب نمی آیم. "
گفتم :" اصلاً نه، برو، شوخی کردم، کی گفته من امشب تنهام؟ بروی بهتر است. بچهها منتظر تند. "
خندید و گفت :
"چی داری می گی؟ هیچ معلوم هست."
گفتم :" می گویم برو. همین الان."
گفت :" بالاخره برم یا بمانم؟"
چشمش به دفترچه اش افتاد، فهمید.
گفت :" نامه ها را خواندی؟ "
گفتم :" اهوم "
ناراحت شد، گفت :اینها اسرار من و بچه ها ست. دوست نداشتم بخوانی شان.
سکوتش خیلی طول کشید.
گفت :" فکر نکن من آدم با لیاقتی ام که بچهها این طور نوشته اند. این ها همه اش عذاب خداست. این ها همه بزرگی خود بچه ها ست. من حتماً یک گناهی کرده ام که باید با محبت های تک تک شان پس بدهم. "
گریه اش گرفت و گفت :
"وگرنه من کی ام که این ها برام نامه بنویسند؟ "
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
.
+ هر وقت بیکار شدی،
یه تسبیح بگیر دستت و هی بگو
#اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَرَج🤍
هم دلِ خودت آروم میگیره
هم دل آقا که یکی داره برایِ
ظهورش دعا میکنه...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
یکی از بچه ها تازه ازدواج کرده بود و دنبال خونه میگشت. علی بهش پیشنهاد داد تا وقتی که منزل مناسبی پیدا کنه، در گوشهای از منزل پدرش ساکن بشه. گفت: « میتونی بیایی دستی به سر و روش بکشی و تا هر وقت که وضعیتت بهتر شد اونجا بمونی»
فقط میخواست باری از دوش همکارانش برداره. دوست نداشت کسی را تو مضیقه ببینه.
#شهید_علی_آقایی🌷
#شهادت: ۷ اسفند ۱۳۹۴
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب:سکوت آرامم نمی کند
🔻نیمنگاهی به زندگی و اوجبندگی پاسدار شهید؛ محسن فرجاللهی.
✍ نویسنده:نسرین یحیی بیگی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
عیبی ندارد که ورزش سیاسی شود! البته وقتی پای منافع رژیم صهیونیستی در میان است
🔹شب و روز خبر انصراف تیمهای ورزشی و تعلیق مسابقات مختلف با روسیه منتشر و از طرف غرب تشویق میشه.
🔸اما همین ۶ ماه پیش جودوکار الجزایری بهخاطر مسابقه ندادن با ورزشکار اسرائیلی ۱۰ سال محروم شد!
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi