#روایت_عشق^'💜'^
🌿شھیدۍ ڪھ از بـےڪسے براۍ آب #نامھ مےنوشـټ..😳
⚘#شهید_یوسف_قربانی؛ در خانوادهای مستضعف در زنجان متولد شد😔 یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد😞. در سن شش سالگی مادر یوسف در اثر#حادثهای از دنیا رفت😨و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنجهایشان تنها گذاشت🤯 بعد همراه برادرش به#تهران رفت. با پیروزی#انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان#مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت👌 در همین سالها برادر یوسف در حادثهای درگذشت😢
⚘همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف#گوشهای نشسته و نامه مینویسد✍. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد، برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...😳
⚘یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد.☺️ نامه را از جیبش در آورد، داخل آب ریخت😳. چشمانش پر از اشک شد و گفت من برای#آب نامه مینویسم. کسی را ندارم که!!!😭
⚘او سرانجام در عملیات #کربلای۵، در #شلمچه به شهادت رسید.😢
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف!#غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان(؏ـج)💚.
#شهید_یوسف_قربانی♥️🕊
@Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
#خاطرات_ساحل
قسمت دوم.
برا بعضی از کارها باید دلی داشته باشی به وسعت #دریا
باید آرامشی داشته باشی به زلالی #آب
نباید بترسی
نباید خسته بشی💪
باید ریسک کرد و رفت جلو
حضور ما تو ساحل یه کاری بود که واقعا نیاز داشت محکم قدم برداریم
اما اینبار قدمی از جنس قدمهای روی ماسه های #شنی_دریا...💧
با دوستان طلبه آرام آرام قدم میزدیم که با اولین مشتری های دریایی رو در رو شدیم
نگاه اونا به ما یه نگاه تعجب برانگیز!
و نگاه ما به اونا یه نگاه جذب انگیز!
لبخند زدیم و مستقیم رفتیم سمتشون😊
جواد گفت بچه ها به همه سلام کنیم و دست بدیم
گفتیم باشه حله👌
که ناگهان صدایی بلند شد گفت:
به به حاج آقا تقبل الله.😉
شما کجا اینجا کجا حاجی.
رفیقش هم تو ادامه گفت:
حاجی شما هم آره؟😎
و رفیق سوم گفت:
حاجی بفرما بریم #شنا..😁
تو گوش یکی از دوستاشون هم هنزفری بود و تو حال و هوای خودش داشت آهنگ گوش میکرد و خلاصه مثل رفقاش اظهار لطفی به ما نداشت
یهو دیدیم حامد امامی نژاد رفت سمت همین پسره بدون اینکه چیزی بگه گوشی هدفون و از گوشش در آورد و گذاشت گوشش..🎧
رفقاش گفتند حاجی مجااازه
حامد بعد چند ثانیه گوش کردن گوشی رو از گوشش در آورد و گفت به به
عجب صدای خوبی داره..
قشنگ میخونه..
خواننده اش کیه؟
گفت حاجی گوشت قشنگ میشنوه
خواننده مورد نظر بهنام جونه..
کاش که #برگرده...اونی که #عاشقم کرده..
حاجی دعا کن برگرده...
حامد:
کی برگرده
حاجی #عشقم نفسم ...گذاشت رفت..😕
گفت برمیگرده
خلاصه یه پنج دقیقه ای کنارشون ایستادیم و یه گپ و گفت ساده و سلام و احوال پرسی باهاشون داشتیم..
اینکه از کدوم استان هستند و چند روزه اومدن مازندران و.
جواد رو کرد بهشون گفت اسم سگتون چیه..🐶
گفت حاجی قابل شما رو نداره
اون پاکوتاهه اسمش هست #پاکتیو اون پا بلنده اسمش هست #گاوتیو
ولی حاجی خیالت تخت .اینا رو هر روز میبریم حموم میشوریم
پاک پاک ان...
تازه کارت شناسایی هم دارند🙃
رو کردم بهش گفت عههه چه جالب
گفت اره سید اینا اوکی ان
خلاصه بعد چند دقیقه گپ و گفت
گفتیم مزاحم نمیشیم
بفرمائید خوش بگذره
اونا رفتند اون ور ما هم رفتیم این ور...
پ ن :
ممکنه سوال کنید بهشون حکم شرعی داشتن سگ و بهشون نگفتید؟همین طوری گذاشتید رفتید هیچی هم نگفتید؟
پاسخ:
منتظر قسمت های بعد باشید تا جواب سوالتون رو ببینید
❤️🕊 ❤️🕊
❤️🕊 ❤️🕊
❤️🕊
⁉️ #هر کاری مى كردن دکترا، سید به #هوش نمی اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می گفت؛ دوباره از هوش می رفت. کمی آب #زمزم با #تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبای سید.
🕊❤️ #چشماشو باز کرد و گفت: #این چی بود؟
گفتم: #آب...
🕊❤️ گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کارو نکن..! من با مادرم تو کوچه های #مدینه بودیم، تازه #راز یازهرا (س) گفتناشو فهمیدم.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
🌺 #سلام و #صلوات برروح پاک #شهدا 🌺
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi