🌺 گُردان به تو مینازد 🌺
#شهیدمدافعحرمقدیرسرلک
#قسمتدوازدهم
🌀 بچههای همدان میگفتن: تو سوریه یه فرمانده گردان دیدیم که مثل شیر💪 میجنگه ، بچهها #قدیر صداش میکردن
🌀 قدرتبدنی فوقالعادهای داشت. دست چپش مجروح شدهبود ، کِلاش رو انداختهبود روی شونهی راستش و جلوی گردان راه میرفت ، نیروها هم پشتسرش و هر بار که اسلحه رو بالا میاورد ، چند نفر از داعشیها رو از پا میانداخت.
🌀 #قدیر اوضاع جسمی مناسبی نداشت اما چند روزی بود که روزه میگرفتدوستش پرسید: #قدیر تا کی میخوای روزه بگیری؟؟؟ با لبخند🙂 ملایمی جواب داد: (ده روز ادل ذیالحجه)
🌀 بچهها با دست باند پیچی شدش عکس یادگاری میگرفتن و شوخی میکردن ، دستش باد کرده بود و کاملا مشخص بود که درد داره😕 اما به روی خودش نیاورد.
🌀 بعد از دوماه که #قدیر منطقه بود ، قرار بود با #روحاللهقربانی چند روزی برگردن مرخصی
یکی از بچهها به #روحاللهقربانی گفت: #روحالله داری میری؟ حواست هست شهید ❤️نشدی؟؟
🌀 #قدیر لبخندی زد😊 و رفت ماشین رو روشن کنه ، #روحالله جواب داد ، نگران نباش!!!! اونی که بخواد شهید❤️ کنه ، جلوی مقر هم باشه شهید میکنه!!!!!
🌀 استارت ماشین رو که زد یه خمپاره زیر پای #روحالله منفجر ش.💥
#روحالله رو از روی دندوناش شناسایی میکنن و #قدیر رو از روی تیکه لباسش که روی زمین افتادهبود.
دستای#قدیر به سمت فرمون ماشین خم شدهبود اما هر دو دستش از مچ قطع بودن.
@Revayate_ravi