《ای بازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتسیزدهم
💔 رابطهی صمیمانهی رضا با #زهراوزینبورقیه باعث شده بود تا روحیهی همهی آنها تغییر کند.🙂
💔 این پسر کوهی از انرژی هست ، هروقت دلمون میگیره ما رو به گلزار شهدا یا دیدار با خونوادهی شهدا میبره.
💔 سختیها زیاد هستن ولی خدا💚 حواسش به ما هست
مثلا اگه بچهها چیزی دلشون بخواد ، رضا هر طور شده براشون تهیه میکنه.
💔 ۲۴ بهمن ۹۶ تماس میگیرن که پیکر #احسان تو تفحص پیدا شده و داره برمیگرده!!!😔
💔 رضا حالم رو که میبینه متوجه میشه خبری شده ، فقط میتونم بهش بگم: 《بالاخره اومد》
رضا گفت: #زهرا با من!
با هم رفتن سر قبر #میثم
💔 رضا بهش گفت: اگه خدا 💚بخواد فقط یه آرزوتو برآورده کنه ، اون آرزو چیه؟؟؟
گفت: میخوام #بابااحسانم برگرده......
رضا گفت: پس خودت رو آماده کن که #پدرتدارهبرمیگرده😔
💔 وقتی #زینب شنید ، خودش دستاش رو حلقه زد دور گردنم و گفت: دیدی بابا داره برمیگرده
گفتم: #زینب بابا شهید شده!!!!!
گفت: میدونم ولی داره برمیگرده!!!!!
@Revayate_ravi
《ای بازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتسیزدهم
💔 رابطهی صمیمانهی رضا با #زهراوزینبورقیه باعث شده بود تا روحیهی همهی آنها تغییر کند.🙂
💔 این پسر کوهی از انرژی هست ، هروقت دلمون میگیره ما رو به گلزار شهدا یا دیدار با خونوادهی شهدا میبره.
💔 سختیها زیاد هستن ولی خدا💚 حواسش به ما هست
مثلا اگه بچهها چیزی دلشون بخواد ، رضا هر طور شده براشون تهیه میکنه.
💔 ۲۴ بهمن ۹۶ تماس میگیرن که پیکر #احسان تو تفحص پیدا شده و داره برمیگرده!!!😔
💔 رضا حالم رو که میبینه متوجه میشه خبری شده ، فقط میتونم بهش بگم: 《بالاخره اومد》
رضا گفت: #زهرا با من!
با هم رفتن سر قبر #میثم
💔 رضا بهش گفت: اگه خدا 💚بخواد فقط یه آرزوتو برآورده کنه ، اون آرزو چیه؟؟؟
گفت: میخوام #بابااحسانم برگرده......
رضا گفت: پس خودت رو آماده کن که #پدرتدارهبرمیگرده😔
💔 وقتی #زینب شنید ، خودش دستاش رو حلقه زد دور گردنم و گفت: دیدی بابا داره برمیگرده
گفتم: #زینب بابا شهید شده!!!!!
گفت: میدونم ولی داره برمیگرده!!!!!