《ای باز گردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتاول
💔من #سیدهفاطمهمیرکریمپور هستم
اهل استان گیلان ، شهرستان لنگرود
محل تولد من و #احسان سادات محلهی لنگرود هست.
💔 چون ساکنان این محله همه ذریهی #حضرتزهرا(س)💚 هستن به اینجا میگن #ساداتمحله
💔 البته #احسان به دلیل شغل پدرش تو وزارت دفاع برای زندگی به تهران رفتن.
💔 ۲۲ بهمن سال ۸۰ بود.جشن پیروزی انقلاب بود و من مجری برنامه بودم.
مادرم گفت: زودتر بیا!!!میخواد برات خواستگار بیاد.
💔مادر و عمهی #احسان اومدن
مادرش گفت: من خودم اهل لنگرود هستم و دلم میخواست عروس بزرگم لنگرودی باشه.
💔 ادامه داد: #احسان ۲۲ سالشه ولی اونقدر مثل عموی شهیدش اکبر خدا بیامرز عاشق خدمت به کشور هست که سوم دبیرستان رو تموم نکرده رفت عضویت تو وزارت دفاع رو داد
ولی من اجازه ندادم.
ولی
بالاخره کار خودش رو کرد و رفت سپاه
@Revayate_ravi
《ای بازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتدوم
💔وقتی #احسان ۱۳ یا ۱۴ سالش بود ، مادرش خواب میبینه که مراسم تشیع عموی شهید #احسان ، #سیداکبرمیرسیار هست که از شهدای دفاع مقدس بود.
💔وقتی مادرش بالای قبر میرود در کمال ناباوری می بیند که #احسان در قبر آرمیده است.
مادرش فریاد میزنه این ، اکبر نیست این #احسانه
سالها بعد یعنی سال ۹۴ این خواب تحقق پیدا میکنه و #سیداحسانمیرسیار به شهادت میرسه.
💔با این حرف مادر #احسان یاد خواب خودم میاُفتم.
چند ماه پیش خواب دیدم #مقاممعظمرهبری به مدرسهی ما اومدن و گفتن: سیدهفاطمهها 💚رو جمع کنین.
💔ما جمع شدیم و آقا به من اشاره کردن که بیا جلو!!!!
نمیدانم آقا چه چیزی به من گفت ولی هرچه بود باید تعهدی به ایشون میدادم!!!
من هم تو خواب به ایشون تعهد دادم که پای عهدم میایستم ولی یادم نمیاومد اون عهد چی بود؟؟؟؟
💔با خودم میگم شاید اون تعهد ، تحمل #شهادت مرد زندگیم باشه که باید به اون عمل کنم.
@Revayate_ravi