eitaa logo
ٖؒ﷽‌ریحانة الحسین(ع)‌﷽ؒ
2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
31 فایل
حجاب تو نشانه ریحانه بودن توست🧕🌱 جزئی ازبخشِ قشنگ زندگیِ اکیپ چهارتا دهه هشتادی❤️👭 کپی از پست ها؟حلالت رفیق‌ فقط یک ذکر استغفار‌ به نیت ما‌ کپی‌از روزمرگی‌؟ راضی نیستم شروع نوکری ۱۴۰۲/۸/۱۸ ارتباط با خادم کانال: @reyhane_al_hosseyn «2k... 🛩 ...3k
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍بھـٰاࢪ عـٰاشقۍ‌🤍 مهدی با عصبانیت دستی به صورتش میکشد +معشوقه ی قدیمی چیه بابا نرگس یه چیزی گفت. _نخیر اگر شوخی بود اونطوری رفتار نمی کردید +برو تو ماشین من جواب آزمایش رو گرفتم باهم صحبت میکنیم با اصرار مهدی داخل ماشین مینشینم بدون بلند کردن سر به نرگس میگویم _قضیه این سوگند چی بود؟ +ه..هیچی _معلوم میشه صورت نرگس کمی سرخ میشود پشت سرهم سرفه میکند محکم با دستم به کمرش میکوبم که حالش بهتر میشود +ریحانه ببخش _برای چی؟ مردمک چشمانش دو دو میزند +من میخواستم فقط شوخی کنم نمی دونستم ناراحت میشی روسری ام را جلو میکشم _یعنی الکی گفتی؟ +نه خب اما.. قبل از اتمام صحبت نرگس در ماشین باز میشود و مهدی روی صندلی در کنار من مینشیند جعبه شیرینی در دستانش گرفته و لبخند کش داری روی لبانش جا خوش کرده نرگس با ذوق دو دستانش را به هم میکوبد +مباارکهه نمی دانم چه خبر است اما چه دلیلی داشت نرگس حال امروز مرا خراب کند؟ مهدی جعبه شیرینی را جلوی من میگیرد نمی خواستم حال خوبش را خراب کنم پس با لبخند خشکی یک شیرینی برمی دارم نرگس با خوشحالی چند شیرینی برمی دارد و داخل دهانش میگذارد مهدی:نرگس جان خواهرم فکر کنم شما یه کاری داشتی نرگس ابروانش را بالا میدهد +نه کدوم کار مهدی لبخند معناداری میزند که نرگس فوری خودش را جمع و جور میکند +اها آره قرار بود برم از اون نخود سیاه ها بخرم تموم شده ریز میخندم که نرگس روی شانه ام میزند +نوبت ماهم میرسه از ماشین پیاده میشود نویسنده:سرکار‌خانم‌مرادی