#طنز_جبهه
اسیر شده بود!
مأمور عراقی پرسید: اسمت چیه؟!
- عباس
اهل کجایی؟!
- بندر عباس
اسم پدرت چیه؟!
- بهش میگن حاج عباس!
کجا اسیر شدی؟!
- دشت عباس!
افسر عراقی که کم کم فهمیده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد
حرف بزند محکم به ساق پای او زد و گفت: دروغ می گویی!
او که خود را به مظلومیت زده بود گفت:
- نه به حضرت عباس (ع) !!😂
#خنده.حلال🌹
#طنز_جبهه
عازم جبهه بودم . یڪی از دوستانم برای اولین بار بود ڪه بہ جبهه می اومد .😍😃
مادرش برای بدرقه ی او آومده بود . خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم بہ دشمن نالہ و نفرین می ڪرد .😅
بهش گفتم : « مادر شما دیگہ برگردید فقط دعا ڪنید ما شهید بشیم . دعای مادر زود مستجاب میشہ .»😌
در جواب گفت:« خدا نڪنه مادر ، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی !🙄
الهی ڪه صدام شهید بشه ڪه اینجور بچه های مردم رو بہ ڪشتن می ده !😂😂😂
#خنده.حلال😅
😂😂 #طنز_جبهه 😂😂
تعداد مجروحین بالا ⬆️رفته بود
فرمانده از میان گرد و غبار انفجارها💣 دوید طرفم و گفت :
سریع بیسیم بزن عقب و بگو یک آمبولانس بفرستند مجروحین را ببرد!
شاستی گوشی بیسیم را فشار دادم و بخاطر اینکه پیام لو نرود و عراقیها از خواستهمان سر در نیاورند، پشت بیسیم باید با رمز حرف میزدم
گفتم: ” حیدر حیدر رشید ”
چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید. بعد صدای کسی آمد:
– رشید بگوشم.
– رشید جان! حاجی گفت یک دلبر قرمز بفرستید!
-هه هه دلبر قرمز دیگه چیه ؟😏😏
-شما کی هستی؟ پس رشید کجاست؟
– رشید چهار چرخش رفته هوا. من در خدمتم.
-اخوی مگه برگه کد نداری؟
– برگه کد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی میخوای؟
دیدم عجب گرفتاری شدهام، از یکطرف باید با رمز حرف میزدم، از طرف دیگر با یک آدم ناوارد طرف شده بودم
– رشید جان! از همانها که چرخ دارند!
– چه میگویی؟ درست حرف تو
بزن ببینم چی میخواهی ؟
– بابا از همانها که سفیده.
– هه هه! نکنه ترب میخوای.
– بیمزه!😳😏
_ بابا از همانها که رو سقفش یک چراغ قرمز داره
– ای بابا! خب زودتر بگو که آمبولانس میخوای!😂
😡😡کارد میزدند خونم در نمیآمد. هر چه بد و بیراه بود به آدم پشت بیسیم گفتم. 😠
😂😅
#ڪپےباذڪرصلوات
#خنده.حلال😅
💚#خـنـده.حـلال😁
💚#طـنـز.جـبـهـہ📿
💚#چـفـیــه🧣
چـفیــه یـه بـسیـجـے رو از دسـتـش قـاپـیـدن ؛
داد مـیـزد🗣: آهــای....😀سـفـره ؛
حـولـه👘 لحـاف🛏 مـاسـک😷 کـلاه ؛ کـمربـنـد😟
جـانـمـاز📿سـایـه بـون⛱کـفـن😵بـانـدزخـم🧵
تـور مـاهیـگیریم🐠🐬.......!!!🥵
هـمـه رو بـردن!!!!😰😂
شـادی روحـشـون کـه دار و نـدارشـون هـمـون یـه
چـفیـه بـود #صـلـوات❤
#سلامتیامامزمانوتعجیلفرجصلوات 🌿
#ریحانه_زهرا
کانال جذاب ریحانه زهرا✨♥️
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
『@Reyhaneh_Zahra_80』
#خاطرات_طنز_میدان_جنگ😆
#پتو😍
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿
↓°
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع كرد و با صدای بلند گفت: كی خسته است؟☺
گفتیم: دشمن.😊
صدا زد: كی ناراضیه؟😉
بلند گفتیم: دشمن☺
دوباره با صدای بلند صدا زد: كی سردشه؟😜
ما هم با صدای بلندتر گفتیم: دشمن😝
بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا كه سردتون نیست می خواستم بگم كه پتو به گردان ما نرسیده !!!😂😂
یه همچین رزمنده هایی داشتیم ما !😅
#خنده حلال😊
#خنده 😅
چند نفر مشغول به نماز خواندن بودن؛
يكي از آنها در بين نماز حرف زد.
دومي گفت: حرف نزن نمازت باطل مي شود .
سومي گفت: تو كه خودت حرف زدي.
چهارمي گفت : خوش به حال خودم كه اصلا حرف نزدم...