eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.6هزار دنبال‌کننده
53.2هزار عکس
36.3هزار ویدیو
613 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra2
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیدونم ساعت چند خوابم برد یا چقدر خوابیدم ولی ساعت ۱۲ با جیغ و داد فاطمه بیدار شدم! کش و قوصی به بدنم دادم و بلند گفتم : سلاااااام!! فاطی: کوفت و سلام! زهر مار و سلام! دیروز که عین خرس تا صبح خواب بودی دوبارم خوابیدی تا الان؟! _اوووه(خمیازه) حالا مگه (بازم خمیازه) چیشده(با اجازه تون!! خمیازه) فاطی: ای بمیری الهی که من راحت شم از دستت! این قدر خوابیدی هنوز داری خمیازه میکشی؟! _برو بابا! بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم. _سلام مامانی. مامان: سلام به روی ماه نشستت! خوب خوابیدی؟ _اوهوم. من برم دستشویی الان میام. دست و رومو شستم صورتمو با آستین پیراهم پاک کردم. _مامان معدم فکر کنم سوراخ شده؛ غذا مذا تو بساطتت نیس؟ مامان: عروس گلم وقتی شما خواب تشریف داشتی زحمت کشیده رفته ناهار درست کرده حالا برو بشین بخور! فاطی: این چه حرفیه مامان زحمت چیه _اییییش! خودشیرین!! فاطمه کیک مرغ درست کرده بود و منم که عاشق کیک مرغ (به به دهنم آب افتاد) تا میتونستم از خجالت شکمم در اومدم. فاطی: میمیری آخرش این قدر نخور! _آدم از خوردن بمیره بهتر از اونه از نخوردن بمیره(سخنی از عمه نویسنده) فاطی: اصلا بخور این قدر تا بترکی راحت شیم! _ میای بریم رو حیاط کنار باغچه بشینیم؟ فاطی: باشه بریم. تونیک مشکیم که از کمر به پایین کلوش میشد و توش گلای سفید کوچیک بود تنم بود یه شال سفید حریرم پوشیدم. فاطی: چرا شال میپوشی آخه؟ _وقتی باد شالمو تکون میده لذت میبرم فاطی: اییییش!!! لب باغچه نشستم و آهنگ نفس تازه کنیم رو گذاشتم همین چند روز پیش برای ولادت، آقا حامد خونده بودش و من این آهنگو خیلی دوس دارم. فاطمه اون ور حیاط رو زمین نشسته بود و نگام میکرد. اهنگ شروع شد و منم سعی کردم صدامو کلف کنم تا به حامد برسه و همراهش شروع کردم به خوندن!. _با خبر باش که هنگامه استقبال است... ۳۱۳ آیینه و یک تمثال است... با خبر باش که هنگامه استقبال است به صدام اوج دادم تا با حامد همراه شم _خسته ای گفت که زاریم ز ما.... یهویی صدای آهنگ قطع شد و گوشیم زنگ خورد! _عه فاطی مندله!(مهدیه دوست گرامی) _سلااااااام عرض شد مندل بانو! مندل: سلام فلفل جون(منو میگه ها) _ای نامرد خوب مارو جا گذاشتی رفتی! مندل: فائزه بخدا گمتون کردیم _هی آدم رفیقشو گم میکنه؟! مندل: حالا تو این دفه رو ببخش من جبران میکنم!! _چجوری جبران میکنی؟! مندل: با فاطی آماده شید با ماشین میام دنبالتون بریم کافی شاپ مهمون من! _به به از هرچه بگذریم سخن خوردنی خوش تر است! ما آماده ایم بدو بیا مندل: ۳۰ مین دیگه اونجام ...