ریحانه زهرا:))🇮🇷🇵🇸
نام تو زندگی من #پارت_115 ای خدا نکنه این دیوونه باشه؟ وای نکنه یک نفر دیگه گوشی رو برداشته باشه؟
نام تو زندگی من
#پارت_116
خنده ای کردم و باز موها شو به هم ریختم که از در بیرون رفت و وسط کوچه
ایستاد.
- تو که از مهری بدتری!
زبونی برایش در آوردم.
- من که خوبم! اگه مهری بود کچلت می کرد.
خنده ای کرد.
- اینو راست گفتی.
با صدای یکی از دوستاش سرشو تکون داد که با تعجب نگاهش کردم.
- داری جایی میری؟
لبخندی زد.
- آره. با دوستام میریم سینمایی، دختر بازی، جایی دیگه.
اخمی کردم که چشمکی زد.
- شوخی کردم بابا. همون طور که میگی "نباید به ناموس مردم نگاه کرد. واِلا
به ناموست نگاه می کنن."
لبخندی زدم و نگاهی به دوستش کردم که کنار تیر برق ایستاده بود.
- پول داری؟
سرشو زیر انداخت.
- من میرم دیگه. تو هم برو داخل زشته دم در ایستادی.
لبخندی زدم. عاشق غیرت مردونه ی داداش کوچیکم بودم. می دونستم پول تو
جیبش نیست و هر طور شده با بهونه ای از زیر بار سینما رفتن فرار می کنه.
- صبر کن برم واست پول بیارم. زشته با دوستات میری بیرون.
#ادامه_دارد