eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇮🇷🇵🇸
4.8هزار دنبال‌کننده
56.7هزار عکس
46.4هزار ویدیو
648 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://daigo.ir/secret/5953017511 مدیر ارتباطات @Reyhaneh_Zahra1
مشاهده در ایتا
دانلود
نام تو زندگی من این جا؟ - آره، همین جا. تو این کوچه خونمه. ماشینو نگه داشت و به طرفم برگشت. - خوب چه کاریه بذار می رسونمت در خونه! ازماشین پیاده شدم که اون هم پیاده شد و در عقب رو باز کرد. - دوست دارم تا خونه پیاده برم. سرشو با لبخندی تکون داد و کیسه های میوه رو به دستم داد که کیسه ی هلو رو به طرفش گرفتم. - این واسه ی شما. آراسب خنده ای کرد و کیسه رو از دستم گرفت و گفت: من کال بی تعارفم. لبخندی زدم. - مشخصه. خداحافظ. قدمی به عقب برگشتم و پشتمو به آراسب کردم. هنوز چند قدمی دور نشده بودم که صداش رو شنیدم. - آیه خانوم؟ به طرفش برگشتم که هلویی در دستش بود و نگاهش به من. - فردا که میاید؟ سرمو تکون دادم که خنده ای کرد و گازی به هلو زد. - فردا که کلاس نداری؟ - فردا، نه کلاس ندارم.