eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇮🇷🇵🇸
4.8هزار دنبال‌کننده
56.7هزار عکس
46.4هزار ویدیو
648 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://daigo.ir/secret/5953017511 مدیر ارتباطات @Reyhaneh_Zahra1
مشاهده در ایتا
دانلود
نام تو زندگی من واقعا! ولی تو همه این کارا رو کردی؟ - ولی گل ها رو تو انتخاب کردی. با خوشحالی نگاهم کرد که صدای داد مهری ما رو متوجه خودش کرد. - یک ساعته دارم نگاه به این حوض می کنم ماهی که نداره؟ مگه من دیروز به تو نگفتم ماهی بگیر؟ با اخم نگاهم کرد که خنده ای کردم. - چرا میزنی حالا! میرم می گیرم برای خونه هم مقداری وسیله می خوام. - پس عجله کن. راستی با ماهی قرمز بر می گردی خونه. - ببینم مگه نارنجی نباید باشه؟ - آیه! با داد مهری من و علی به خنده افتادیم. وارد خونه شدم بعد از این که لباسمو عوض کردم چادرمو سر کردم. وارد حیاط شدم که علی و مهری داشتن سر باغچه بحث می کردن. - باز چی شده؟ - مهری خانم میگن جای گل ها باید عوض بشه. مهری دستشو به کمرش زد و با اخمی نگاهشو به علی دوخت. - چطور به من میگی مهری خانم ولی به این آیه نمیگی؟ خنده ای کردم. - تو ً اولا توی باغچه ی من و علی دست کاری نکن دوما به تو چه آخه. - حیف از من که اومدم کمک تو ورپریده. خنده ای کردم و چادرمو درست کردم که علی نگاهشو به من دوخت. ...