ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_53 و اوسطِ کار در کمالِ تعجب، زم
بسم الله الرحمن الرحیم✨
رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست...
#قسمت_54
_پرتره ی کی؟
شونمو باال انداخنم و رومو سمت شیشه برگردوندم.
_فرضی و ذهنی کشیدم!
برگشت و نگاهی به روپوشونیِ سفت و سختش انداخت!
_حاال چرا انقدر بقچه پیشش کردی؟ طرحت بی حجابه؟
خندم و کنترل کردم.
_نه.. معموال طرح هایی که برای مسابقات میبرن رو یه جورایی سِکرت نگه میدارن!
به نظر میرسید قانع شده.. دروغ نگفته بودم ولی...
_حاال راه نداره ببینمش؟
با ترس بهش خیره شدم!
_نه!
ابرویی باال داد و متفکر به رو به رو خیره شد.. سرم رو چرخوندم و مشغول تماشای منظره ی برفیِ
اطراف بودم که با ترمزِ وحشتناکِ ماشین به جلو پرتاب شدم.. دستم رو به داشبورت جلو گرفتم تا
سرم با شیشه برخورد نکنه! .. کمربند فشار شدیدی به قفسه سینم آورده بود.. نگران چشم
چرخوندم تا موقعیت رو بررسی کنم که متوجه پارسا شدم.. درو با خشم باز کرد و از ماشین پیاده
شد.. گیج و مبهوت مسیر رفتنش رو با چشم تعقیب کردم.. یقه ی پسرِ کم سن و سالی رو توی
دستش گرفته بود و به کاپوت ماشین فشارش میداد.. جمعیت یواش یواش دورو برمون رو پر
میکردن.. احساس کردم باید دست بجنبونم.. با عجله از ماشین پیاده شدم و به سمتشون رفتم.
_نه بگو دیگه... زر بزن ببینم بهونت چیه؟
_ میخواستی چشماتو وا کنی راهنما به اون گندگی رو نمیبینی؟؟؟
_ صلوات بفرستین بابا.. خدار و شکر کسی چیزیش نشده!
_ مرتیکه من چشمم نمیبینه یا تو ؟ یهو مثل اسب وسط خیابون دو طرفه میزنن رو ترمز ؟
_باباجان ولش کن بچست.. خدا رو شکر که به خیر گذشت.. جوونه !....خانومتونم ترسیدن!!
پارسا چشمی چرخوند و با دیدن من که گیج و مات رو به روشون ایستاده بودم یقه ی پسر رو ول
کرد و به سمتم اومد.
_چیزی شدی؟
سرمو چپ و راست کردم.
_نه خوبم!
دست به کمر شد و با اخم به پسر زل زد.
_برو دوباره گواهی نامه بگیر میفهمی؟
پسر دستش رو تو هوا تکون داد و سوار ماشینش شد. جمعیت پراکنده شد.
_ باید بریم یه معاینه بشی.. جاییت درد داری؟؟ االن گرمی نمیفهمی..!
_چیزی نشد! جاییم با چیزی برخورد نکرد.. خوبم باور کنین!!
کالفی پوفی کرد.
_سوار شو بریم..!
پوشه مدارکم پایین افتاده بود و مدارکم از داخلش بیرون ریخته بود! با دست اشاره کرد سوار شم
و خودش مشغول جمع کردن عکس های بیرون ریخته و مدارکم شد.
پوشه رو دوباره روی پام گذاشت و سوار ماشین شد..
_ مطمئنی نریم دکتر؟
سرم و باال و پایین کردم!
_فقط یکم ترسیدم همین!
دستشو با خشم به فرمون کوبید.
_نمیدونم کی به اینا گواهینمامه میده.. مردکِ....
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
نویسنده: ناشناس
ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹
@Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️
#در_آسمانم_برایت_جایی_نیست...
😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍
پرش بھ قسمت اول رمان👇👇
https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950
🌺 @Reyhaneh_show
🍃🌺
✨﷽✨
#تلنگر
🌹چند نوع حیا داریم؟
❶ حیا از خداوند، که آگاه و بصیر است.
حیا از پیامبر (ص) که اعمال ما بر او عرضه می شود.
❷ حیا از فرشتگان، که کارهای نیک و بد ما را
می نویسند.
❸ حیا از خودمان
❹ حیا از مردم و همسایگان و افراد دیگر.
✍وقتی خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خویش بشناسیم و هیچ جایی را خلوت ندانیم و باور کنیم که در محضر او پیدا و پنهان، روز و شب و ...فرقی ندارد و علم او بر همه چیز و همه کس، محیط است.
این شناخت، عامل مهمّی در بازداشتن بندگان
از خلافها و معصیت هاست. وقتی ما به خاطر
حفظ آبروی خویش، در نزد دیگران کار بد نمی کنیم، چگونه راضی می شویم که آبرویمان نزد خدا برود؟ مگر او نمی بیند؟
📖قرآن می فرماید:
«اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری؟»
آیا نمی دانست که خداوند، می بیند؟
هر چه حیا و شرم انسان بیشتر باشد،
گناهش کمتر خواهد شد....
📚حکمت های کاظمی،جواد محدثی
#عرفان_و_آرامش 🌺🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از مخزن پست 💚 💚مذهبی💚💚
سهم ما انسان ها از همدیگر
آرامشی است که
به هم هدیه میدهیم.
خوشبختی
یعنی دلی را نرنجانی،
قلبی را نشکنی،
آبرویی را نریزی و دیگران از تو آسیب نبینند!
❖
#داستانهای_آموزنده
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از افلاطون پرسيدند :شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟
پاسخ داد : از كودكى خسته مى شود ،براى بزرگ شدن عجله مى كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى شود .
ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند .
طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد ، و بعد طورى مى ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است .
انقدر به آينده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست ، در حالى كه زندگى گذشته يا آينده نيست، زندگى همين حالاست.
#داستانهای_آموزنده
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ
وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
(برنامهشان اين بود كه) اندكى از شب را مىخوابيدند. و در سحرگاهان، استغفار مىكردند.
📝نکته های تفسیری:
«يَهْجَعُونَ» از «هجوع» به معناى خواب شبانه است.
آيه 17 دو گونه معنا مىشود:
يكى آنكه متّقين، بيشتر شب را بيدارند و اندكى از آن را مىخوابند، ديگر آنكه متّقين، بيشتر شبها به عبادت برمىخيزند و كم است شبهايى كه آنها تماماً در خواب باشند و براى عبادت برنخيزند. چنانكه در روايتى از امام صادق عليه السلام درباره «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ» پرسيدند، فرمود: شبهاى كمى اتّفاق مىافتد كه آنان بخوابند و در آن قيامى (براى عبادت) نداشته باشند.
امام صادق عليه السلام فرمود:
برترين زمان براى دعا، وقت سحر است. چون خداوند فرموده است: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
امام صادق عليه السلام درباره «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» فرمود: مراد، هفتاد مرتبه استغفار كردن در #نماز_وِتر نماز شب است.
🔹ذاریات ۱۷،۱۸. تفسیر نور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از ♻💚 تبلیغات عمومی آیه گرافی♻💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍ریزش مو و موی سفید هم درمان دارد...
عید نزدیکه ،مشکلات موی خودتو حل کن...
🌿با کمک گیاهان دارویی قدرت رنگ سازی و رشد مجدد را به موهات برگردون
📱((برای رفع سفیدی مو عدد 5 رو به 10004322)) پیامک كن
📱((برای رفع ریزش مو عدد 3 رو به 10004322)) پیامک كن
همکارانمون باهات تماس میگیرن👨🏻💻👩🏻💻
😱محصول رو بگیر راضی
نبودی برگشت بزن پولتو پس بگیر!!!🤗💵
ارسال رایگان و پرداخت درب منزل😍
📜وصیت شهید محمدابراهیم همت
#استکبارستیزی_شهدا
✊از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید.
نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمیشود نه شرقی - نه غربی؛.. ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود میآمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک میمالیدند.
مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول میکشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی #روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند
زیرا نه آن را میشناختند و نه بارش زحمت و رنجی متحمل شدهاند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد...»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚪️سرّ غمگینی وشادی بی جهت انسان
✅ابی عبدالرحمن می گوید:
به امام صادق علیه السلام گفتم :
گاهی اندوهگین یا شاد میگردم در حالی که هیچ یک از اهل و مال و فرزند منشاء آن نیستند،علت چیست؟
☀️حضرت فرمودند:
باهرانسان ،فرشته و شیطانی هست.سرور انسان از نزدیک شدن فرشته واندوه او از نزدیک شدن شیطان به وی است و
دلیل آن فرموده ی حق تبارک و تعالی است که می فرماید:
💥(شیطان به شما وعده ی فقر و حق تعالی به شما وعده ی آمرزش و احسان می دهد،او رحمت بی منتها و داناست).
☀️(بقره268)
🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃
📚ترجمه ی علل الشرایع،ص229
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨ #امانت_داری ✨
روزی مردی قصد سفر کرد ،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد.
به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت: به مسافرت می روم، می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم.
قاضی گفت: اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار... پس مرد همین کار را کرد.
وقتی از سفر برگشت، نزد قاضی رفت و امانت را از خواست.
قاضی به او گفت: من تو را نمی شناسم.
مرد غمگین شد و به سوی حاکم شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد...
حاکم گفت: فردا قاضی نزد من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر.
در روز بعد وقتی که قاضی نزد حاکم آمد، حاکم به او گفت: من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جزء امانتداری ندیده ام.
در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من نزد تو امانتی دارم. پولم را نزد تو گذاشته ام. قاضی گفت: این کلید صندوق است، پولت را بردار و برو.
بعد دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند.
حاکم گفت:
ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتیم مگر با دادن کشوری به تو!
حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیریم؟
و بدین ترتیب دستور به برکناری وی داد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•