دیروز در مورد مثبت اندیشی و رابطش با سلامت روان صحبت کردیم.
...
حتما شما هم تو اطرافیانتون دیدید کسانی که اکثر اوقات به خوبیها توجه میکنن تا بدیها،مثلا اگه ی اتفاق بدی براشون افتاده بجای آه و ناله میگن خدا رو شکر که بدتر از این نشد...
...
این مثبت اندیشی و نگرش مثبت داشتن و کلا ظن خوب داشتتن هم در روانشناسی، هم در دین و حتی در ادبیات فارسی واشعار شعرای قدیم وجدید خیلی مورد تأکید و توجه قرار گرفته و این نشون میده که یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار،برای رسیدن به موفقیت و شادکامی همین داشتن نگرش مثبت هست.
...
امروز ی داستان کوتاه و جالب در مورد نگرش مثبت داشتن،میارم و بعد در این باره و اینکه نگاه روانشناسی و دین درباره نگرش و تفکر مثبت چیه؟
و اینکه با این همه سختی و مشکلات زندگی چطور میشه مثبت اندیش بود؟!
و...
باهم صحبت میکنیم...
...
خوشحال میشم همراهم باشید و نظرتون رو در این مورد، اینجا @R_Nurzade برام بفرستید.
#مثبت_اندیشی
#شاکر_باشیم
#سلامت_روان
🦋ما را به دوستانتان معرفی کنید🦋
@Roghaye_nurzade
#مثبت_اندیشی
✳️داستانک
بخش اول:
نویسندهای ، در اتاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه...
قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
«سال گذشته، تحت عمل جراحی قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
...
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقهم از دستم رفت.
سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
...
در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت.
...
در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد،
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود.
...
از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که بر من وارد شد.
و در پایان نوشت، خدایا، چه سال بدی بود پارسال!»
ادامه دارد...
#داستانک
#سلامت_روان
#شاکر_باشیم
#مثبت_اندیشی
🦋ما را به دوستانتان معرفی کنید🦋
@Roghaye_nurzade
#مثبت_اندیشی
✳️داستانک
بخش دوم:
در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اتاق شد و همسرش را غرق در افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت.
از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند.
...
بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اتاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.
...
نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود:
ادامه دارد...
#داستانک
#سلامت_روان
#شاکر_باشیم
#مثبت_اندیشی
🦋ما را به دوستانتان معرفی کنید🦋
@Roghaye_nurzade
#مثبت_اندیشی
✳️داستانک
بخش پایانی:
"سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.
...
سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.
...
حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر صرف نوشتن کنم.
...
در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
...
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.
...
اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند.
...
و در پایان نوشته بود:
"سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و به لطف خدا با خوبی و خوشی به پایان رسید!"
🌱🌱
نویسنده از خوندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد...
✅ باید بدونیم تو زندگی روزمره این شادمانی نیست که ما رو شاکر و سپاسگزار میکنه،
بلکه #شاکر بودن هست که از ما آدمی شاد و راضی میسازه👌
#داستانک
#مثبت_اندیشی
#شاکر_باشیم
#سلامت_روان
🦋ما را به دوستانتان معرفی کنید🦋
@Roghaye_nurzade