👤 یا از اون طرف، هستن معلما و استادایی که هم از نظر علمی خیلی باسوادن، هم از نظر اخلاقی عالین. و اینجا تو خیلی براشون ارزش و احترام قائلی و پیششون خیلی خوب و محترمانه ظاهر میشی و یه سری رفتارا رو پیششون نداری، چون میگی بابا این خیلی آدم حسابیه، زشته این حرکتا و رفتارارو پیشش داشته باشم، درسته؟🌱
🔍 حالا چرا اینو گفتم؟
چون میخوام بگم «یکی از» چیزایی که باعث میشه نمازتو نفهمی رکعت چندمی، حواست پرت میشه و یادت میره، حال نداری بخونی، جان به جان آفرین تسلیم میکنی تا بخونی حتی سریع و آخر وقت، دلیلش اینه که جایگاه خدایی که قبولش داری، شبیه جایگاه پایین آدمای دستهی دوم تو زندگیتن.🥲
یعنی یا واقعاً* دوسش نداری یا نمیدونی جایگاه حقیقی* اون خدا چیه و مدام یادت* میره❤️🩹
🖇چون اگر دوسش داشتی، مثل آدمای دستهی اول زندگیت که رفقاتن، صحبت کردنت باهاش کلی زمان میبرد (تایم نماز) و متوجه گذر زمان نبودی (خسته نشدن از پنج دقه نماز خوندن)، نه اینکه سریع و بیحال فقط میخوای مثل دستهدوم صحبتتو تموم کنی و از اون شرایط خلاص شی، بلکه خیلی دقیق حواستو جمع میکردی و باهاش صحبت میکردی.
🔻اینجا هم همونه، اگه خدارو دوسش داشتی، انقدر حین صحبت و خلوت باهاش، حواست پرت نمیشد و یادت نمیرفت که اصن رکعت چندمی...🥀
🔻چون واست مهم نیست، حواست پرت چیزای دیگه و بیاهمیت میشه، چرا مهم نیست؟ چون عمیقاً دوسش نداری...
یه دلیلشم اینه:
👈چون خدات ذهنیه،
قبولش داری،
ولی باورش نداری...
قبول داشتن تو ذهنه،
باور تو قلبه.
عمل آدم هم از قلب و باور میاد.👉
⚠️حتی ممکنه دعا کردنا و ادعیه خوندنات هم از روی یاد گرفتن یه سبک زندگی باشه.
نه باورت، نه علاقهت، نه چیزی که واقعا باهاش کیف میکنی...
فقط طوطیوار انجام میدی، چون اینجوری یاد گرفتی!
💢 یا اگه دلیلش ندونستن جایگاه حقیقی اون خدا باشه، دوباره همین روند اتفاق میوفته.
یعنی چی جایگاه حقیقی؟
چون ما دوتا جایگاه تو باور آدما از خدا داریم:
۱- صرفاً حفظی و ذهنیه.❌
۲- واقعاً باور اون شخصه و درکش کرده و چشیده و فهمیده.✅
💠 اولی، میگه آره دیگه خدا خالقه، ما رو آفریده، بزرگه، مهربونه و...
💠 دومی میگه: اینایی که اولی میگه، من فهمیدم، دیدم، چشیدم، لمس کردم، درک کردم و جوری جایگاه اون خدا واسش روشن شده تو این عالم، که چار ستون بدنش از خشیت و خوف و رجای خدا تو نماز میلرزه و اشک تو چشاش جمع میشه. 🍃
مثل اینه که ما یه دستور پخت کیک شکلاتی داریم.🍩
اولی فقط دستورشو حفظه و میدونه
و فقط لق لقه زبونشه👀
ولی دومی درستش کرده، خورده، چشیده، و فهمیده چقدر خوشمزهست و مزه مزه کرده🍬
حالا راهکار چیه؟ 🤔
(این راهکارا شاید بشه گفت عمومی و کلیه، اما چون ریشه این مشکل، فرد به فرد ممکنه فرق داشته باشه، پس باید بررسیش توسط یه آدم خبره صورت بگیره و درمان شه. اما از اونجایی که تو ریشهیابی بعضی مشکلات قبلاً خودم و بقیه (که یکیش نماز و شک زیاد تو رکعتاش در یه برههای بود و قطعاً هنوزم کلی ضعف دیگه تو قسمتای دیگهی نمازام هست) خوب پیش رفتیم، اینجا هم تجربهها رو میگمشون، بلکه شاید به درد یه نفر بخوره🌸))
🔵 اما یکی از اون راهکارا که اینجا هم بارها گفتیمش و تو قرآن مکرر گفته شده اینه که خدارو با خلقتش هم میشه شناخت و تو کتابای اعتقادی و منطقی که پلهی اولن نباید متوقف شد(چرا؟)، با خود خلقت و فکر کردن میشه به خدا رسید و درکش کرد.✨
🏞مثلا نماز خوندن تو دل طبیعت یا کلاً زیر آسمون، دیوانه کنندهست، مخصوصاً اگر هوا ابری با کمی رعد و برق خفیف باشه.🌩
اینجاها قشنگ خشیت خدارو با اون حال و هوا و صدای رعد و برق درک میکنی، توجه میکنی، میفهمی عظمت خدا یعنی چی دقیقاً، و از بیرون به عالم خلقت و آسمون و زمین و درخت و خودت نگاه میکنی و از این چیزایی که همیشه واست عادی بود متحیر میشی! و الان دهنت خشک میشه از این میزان عظمت و ظرافت و عجایب🔥
نماز تو خونه و چاردیواری کجا
نماز زیر آسمون و محیط خلوت کجا!