🌼برخی از آداب خوردن و آشامیدن در کلام #امام_رضا علیه السلام
✍امام رضا علیه السلام: هر کس غذای بیشتر از اندازه بخورد، این غذا او را #سودی نمی رساند. و هر کس به اندازه بردارد، این غذا او را #تغذیه می کند و سود می رساند. آب نیز چنین است.
روش پسندیده برای تو، آن است که از هر یک از انواع غذا، در فصل ویژه آن بهره بگیری. در حالی که هنوز مقداری میل داری، از #غذا دست بکش؛ چرا که این کار، به خواست خداوند، برای بدن #سلامت آورتر، برای عقل ذکاوت بخش تر و برای خودِ انسان مایه سبکی است؛ ان شاءالله.
📚 رساله ذهبیه، ص ۱۴
💠 @RoozieHalal 💠
🌸 #امیرالمؤمنین(علیهالسلام):
🍀 سودی که شما از #بخشش خود میبرید بیشتر از
#سودی است که #درخواستکننده از بخشش میبرد.
📚 غُررالحِکم،حدیث۱۸۷۴
💠 @RoozieHalal 💠
🍂🍃#معاملات_وعدى، پايهاش به روى اعتبار قرار دارد. اگر كسى در بازار، #اعتبار داشته باشد، فروشندگان و خريداران با او به وعدى معامله مىكنند، در نتيجه پى در پى سود مىبرد و #ثروتش در افزايش خواهد بود.
آن كه در بازار اعتبارى ندارد، كسى معامله وعدى با او نمىكند و معاملههاى او منحصرا، بايستى نقدى باشد، در نتيجه از سود پى در پى بردن محروم مىشود و سرمايهاش راكد مىگردد، بلكه در خطر نابودى قرار خواهد گرفت، زيرا بايستى ازمايه بخورد.
شخصيت تجارى در بازار بر پايه اعتبار قرار دارد، نه ثروت. اول شخص، كسىاست كه از لحاظ اعتبار اول باشد، هر چند ثروتى نداشته باشد. سرمايه دار درجه يك،اگر اعتبار نداشته باشد، در بازار موقعيتى نخواهد داشت. اعتبار پايه داد و ستد دربازار است. قول تاجر در بازار از هر سند دولتى معتبرتر و محكمتر خواهد بود.
🔴پايه اعتبار
💫اعتبارى كه اين قدر در بازار مؤثر است از چه پيدا مىشود؟ اعتبارى كه بازار بهكاكل آن مىگردد، به چه وسيله فراهم مىشود؟ ثروتمند بودن كه منشا اعتبار نباشد،پس چه چيز منشا آن خواهد بود؟
🔆پيدايش اعتبار بر اثر راستى و درستى خواهد بود. كسى كه در بازار راست گفتار ودرست رفتار باشد اعتبار دارد. #بازاريان با چنين كسى همه گونه سودا مىكنند، حتىاگر هم پول بخواهد به او مىدهند و كالاهاى خود را تحت اختيارش مىگذارند كه فروخته و حق العمل بر دارد.
💫حق العمل كارى از پر استفادهترين كارهاست و اين كار را كسى انجام مىدهد كه #سرمايهاى ندارد، ولى راست گو و درست كار باشد.
🌟دلال اگر راست گو و درست كار باشد، تمام كالاهاى بازار، بلكه تمام #ثروت_تجار تحت اختيار او خواهد بود، در نتيجه توانگر و سرمايه دار خواهد شد، ولى اگر نادرست باشد، بايستى هميشه پرسه بزند و در بدبختى و بيچارگى به سر برد.
نتيجه سخن
⏪👌نتيجه سخن، اينشد كه #راستى و درستى ثروت را مىافزايد، چون براى دارنده آنايجاد #اعتبار مىكند، دروغ گويى سرمايه را راكد نگاه مىدارد، زيرا نهتنها جلوگيرى ازپيدايش اعتبار مىكند، بلكه اعتبار موجود را نيز مىبرد و كسى بهوعده با او #معاملهنمىكند، چون اعتبار ندارد. از كجا بهوعده دروغ گو مىتوان اعتماد كرد؟ بازرگانمعتبرى از او #ضمانت نخواهد كرد، چون بهاو اعتماد كردن برخلاف عقل است.
👈پس #درو_گو، #سودى نخواهد برد و بايستى براى تامين زندگى از مايه بخورد، كمكم مايه تمام مىشود به جاى آن، فقر مىنشيند. زنده باد پيغمبر بزرگ اسلام كه وصىبزرگوارى، مانند برادرش علىعليه السلام از خويش به جاى گذارد، آرى عادت به دروغگويى فقر مىآورد.
📚دروغ، آية الله سيد رضا صدر
💠 @RoozieHalal 💠
#داستان_آموزنده
🌼هیچ عملی را کوچک نشماریم
✍️یکی از علمای اهل بصره میگوید: روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم. خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانهام را بفروشم و به جای دیگری بروم. در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم. پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت:
🌼 برو و به خانوادهات بده. به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت: این پسر یتیم و گرسنه است و نمیتواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند. آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمیکنم. گفتم: این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد. به خدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانهام کسانی هستند که به این غذا محتاجترند. اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمیگشتم. روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر میکردم.
🌼که ناگهان ابو نصر را دیدم که از خوشحالی پرواز میکرد و به من گفت: ای ابا محمد چرا اینجا نشستهای؟! در خانهات خیر و ثروت است! گفتم: سبحان الله! از کجا ای ابانصر؟ گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت میپرسد و همراهش ثروت فراوانی است. گفتم: او کیست؟ گفت: تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد.
🌼سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه #سودی که به دست آورده. خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر #یتیمش گشتم و آنان را بینیاز ساختم. در ثروتم سرمایهگذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و #مستمندان تقسیم میکردم.
🌼 ثروتم کم که نمیشد زیاد هم میشد. کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائکه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم. شبی از شبها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شدهاند. و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان حمل میکنند تا جایی که شخص فاسق، شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل میکند.
🌼به میزان رسیدم که اعمال مرا #وزن کنند. گناهانم را در کفهای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد. سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هر حسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت. از شهوتهای نفس مثل: #ریا، #غرور، دوست داشتن تعریف و #تمجید_مردم. چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم. آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
🌼گفتند: این برایش باقی مانده! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم. سپس آن را در کفه #حسناتم گذاشتند و گریههای آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم، در کفه حسناتم قرار دادند، کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت: نجات یافت.
🌼 بله دوستان من، خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری را خالصانه برای خدای تعالی انجام دهیم.
💠 @RoozieHalal 💠