eitaa logo
روزی حلال
33.9هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
64 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vB1e.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼برخی از آداب خوردن و آشامیدن در کلام علیه السلام ✍امام رضا علیه السلام: هر کس غذای بیشتر از اندازه بخورد، این غذا او را نمی رساند. و هر کس به اندازه بردارد، این غذا او را می کند و سود می رساند. آب نیز چنین است. روش پسندیده برای تو، آن است که از هر یک از انواع غذا، در فصل ویژه آن بهره بگیری. در حالی که هنوز مقداری میل داری، از دست بکش؛ چرا که این کار، به خواست خداوند، برای بدن آورتر، برای عقل ذکاوت بخش تر و برای خودِ انسان مایه سبکی است؛ ان شاءالله. 📚 رساله ذهبیه، ص ۱۴ 💠 @RoozieHalal 💠
🌸 (علیه‌السلام): 🍀 سودی که شما از خود میبرید بیشتر از است که از بخشش میبرد‌. 📚 غُررالحِکم،حدیث۱۸۷۴ 💠 @RoozieHalal 💠
🍂🍃، پايه‏اش به روى اعتبار قرار دارد. اگر كسى در بازار، داشته‏ باشد، فروشندگان و خريداران با او به وعدى معامله مى‏كنند، در نتيجه پى در پى سود مى‏برد و در افزايش خواهد بود. آن كه در بازار اعتبارى ندارد، كسى معامله وعدى با او نمى‏كند و معامله‏هاى او منحصرا، بايستى نقدى باشد، در نتيجه از سود پى در پى بردن محروم مى‏شود و سرمايه‏اش راكد مى‏گردد، بلكه در خطر نابودى قرار خواهد گرفت، زيرا بايستى ازمايه بخورد. شخصيت تجارى در بازار بر پايه اعتبار قرار دارد، نه ثروت. اول شخص، كسى‏است كه از لحاظ اعتبار اول باشد، هر چند ثروتى نداشته باشد. سرمايه دار درجه يك،اگر اعتبار نداشته باشد، در بازار موقعيتى نخواهد داشت. اعتبار پايه داد و ستد دربازار است. قول تاجر در بازار از هر سند دولتى معتبرتر و محكم‏تر خواهد بود. 🔴پايه اعتبار 💫اعتبارى كه اين قدر در بازار مؤثر است از چه پيدا مى‏شود؟ اعتبارى كه بازار به‏كاكل آن مى‏گردد، به چه وسيله فراهم مى‏شود؟ ثروتمند بودن كه منشا اعتبار نباشد،پس چه چيز منشا آن خواهد بود؟ 🔆پيدايش اعتبار بر اثر راستى و درستى خواهد بود. كسى كه در بازار راست گفتار ودرست رفتار باشد اعتبار دارد. با چنين كسى همه گونه سودا مى‏كنند، حتى‏اگر هم پول بخواهد به او مى‏دهند و كالاهاى خود را تحت اختيارش مى‏گذارند كه‏ فروخته و حق العمل بر دارد. 💫حق العمل كارى از پر استفاده‏ترين كارهاست و اين كار را كسى انجام مى‏دهد كه‏ ‏اى ندارد، ولى راست گو و درست كار باشد. 🌟دلال اگر راست گو و درست كار باشد، تمام كالاهاى بازار، بلكه تمام تحت اختيار او خواهد بود، در نتيجه توانگر و سرمايه دار خواهد شد، ولى اگر نادرست‏ باشد، بايستى هميشه پرسه بزند و در بدبختى و بيچارگى به سر برد. نتيجه سخن ⏪👌نتيجه سخن، اين‏شد كه و درستى ثروت را مى‏افزايد، چون براى دارنده آن‏ايجاد مى‏كند، دروغ گويى سرمايه را راكد نگاه مى‏دارد، زيرا نه‏تنها جلوگيرى ازپيدايش اعتبار مى‏كند، بلكه اعتبار موجود را نيز مى‏برد و كسى به‏وعده با او ‏نمى‏كند، چون اعتبار ندارد. از كجا به‏وعده دروغ گو مى‏توان اعتماد كرد؟ بازرگان‏معتبرى از او نخواهد كرد، چون به‏او اعتماد كردن برخلاف عقل است. 👈پس ، نخواهد برد و بايستى براى تامين زندگى از مايه بخورد، كم‏كم مايه تمام مى‏شود به جاى آن، فقر مى‏نشيند. زنده باد پيغمبر بزرگ اسلام كه وصى‏بزرگوارى، مانند برادرش على‏عليه السلام از خويش به جاى گذارد، آرى عادت به دروغ‏گويى فقر مى‏آورد. 📚دروغ، آية الله سيد رضا صدر 💠 @RoozieHalal 💠
🌼هیچ عملی را کوچک نشماریم ✍️یکی از علمای اهل بصره می‌گوید: روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم. خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه‌ام را بفروشم و به جای دیگری بروم. در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم. پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت: 🌼 برو و به خانواده‌ات بده. به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت: این پسر یتیم و گرسنه است و نمی‌تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند. آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی‌کنم. گفتم: این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد. به خدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانه‌ام کسانی هستند که به این غذا محتاج‌ترند. اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی‌گشتم. روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می‌کردم. 🌼که ناگهان ابو نصر را دیدم که از خوشحالی پرواز می‌کرد و به من گفت: ‌ای ابا محمد چرا اینجا نشسته‌ای؟! در خانه‌ات خیر و ثروت است! گفتم: سبحان الله! از کجا‌ ای ابانصر؟ گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت می‌پرسد و همراهش ثروت فراوانی است. گفتم: او کیست؟ گفت: تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد. 🌼سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه که به دست آورده. خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر گشتم و آنان را بی‌نیاز ساختم. در ثروتم سرمایه‌گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و تقسیم می‌کردم. 🌼 ثروتم کم که نمی‌شد زیاد هم می‌شد. کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائکه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم. شبی از شب‌ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند. و مردم را دیدم که گناهان‌شان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق، شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کند. 🌼به میزان رسیدم که اعمال مرا کنند. گناهانم را در کفه‌ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد. سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هر حسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت. از شهوت‌های نفس مثل: ، ، دوست داشتن تعریف و . چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم. آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ 🌼گفتند: این برایش باقی مانده! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم. سپس آن را در کفه گذاشتند و گریه‌های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم، در کفه حسناتم قرار دادند، کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت: نجات یافت. 🌼 بله دوستان من، خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری را خالصانه برای خدای تعالی انجام دهیم. 💠 @RoozieHalal 💠