🍂🍃#معاملات_وعدى، پايهاش به روى اعتبار قرار دارد. اگر كسى در بازار، #اعتبار داشته باشد، فروشندگان و خريداران با او به وعدى معامله مىكنند، در نتيجه پى در پى سود مىبرد و #ثروتش در افزايش خواهد بود.
آن كه در بازار اعتبارى ندارد، كسى معامله وعدى با او نمىكند و معاملههاى او منحصرا، بايستى نقدى باشد، در نتيجه از سود پى در پى بردن محروم مىشود و سرمايهاش راكد مىگردد، بلكه در خطر نابودى قرار خواهد گرفت، زيرا بايستى ازمايه بخورد.
شخصيت تجارى در بازار بر پايه اعتبار قرار دارد، نه ثروت. اول شخص، كسىاست كه از لحاظ اعتبار اول باشد، هر چند ثروتى نداشته باشد. سرمايه دار درجه يك،اگر اعتبار نداشته باشد، در بازار موقعيتى نخواهد داشت. اعتبار پايه داد و ستد دربازار است. قول تاجر در بازار از هر سند دولتى معتبرتر و محكمتر خواهد بود.
🔴پايه اعتبار
💫اعتبارى كه اين قدر در بازار مؤثر است از چه پيدا مىشود؟ اعتبارى كه بازار بهكاكل آن مىگردد، به چه وسيله فراهم مىشود؟ ثروتمند بودن كه منشا اعتبار نباشد،پس چه چيز منشا آن خواهد بود؟
🔆پيدايش اعتبار بر اثر راستى و درستى خواهد بود. كسى كه در بازار راست گفتار ودرست رفتار باشد اعتبار دارد. #بازاريان با چنين كسى همه گونه سودا مىكنند، حتىاگر هم پول بخواهد به او مىدهند و كالاهاى خود را تحت اختيارش مىگذارند كه فروخته و حق العمل بر دارد.
💫حق العمل كارى از پر استفادهترين كارهاست و اين كار را كسى انجام مىدهد كه #سرمايهاى ندارد، ولى راست گو و درست كار باشد.
🌟دلال اگر راست گو و درست كار باشد، تمام كالاهاى بازار، بلكه تمام #ثروت_تجار تحت اختيار او خواهد بود، در نتيجه توانگر و سرمايه دار خواهد شد، ولى اگر نادرست باشد، بايستى هميشه پرسه بزند و در بدبختى و بيچارگى به سر برد.
نتيجه سخن
⏪👌نتيجه سخن، اينشد كه #راستى و درستى ثروت را مىافزايد، چون براى دارنده آنايجاد #اعتبار مىكند، دروغ گويى سرمايه را راكد نگاه مىدارد، زيرا نهتنها جلوگيرى ازپيدايش اعتبار مىكند، بلكه اعتبار موجود را نيز مىبرد و كسى بهوعده با او #معاملهنمىكند، چون اعتبار ندارد. از كجا بهوعده دروغ گو مىتوان اعتماد كرد؟ بازرگانمعتبرى از او #ضمانت نخواهد كرد، چون بهاو اعتماد كردن برخلاف عقل است.
👈پس #درو_گو، #سودى نخواهد برد و بايستى براى تامين زندگى از مايه بخورد، كمكم مايه تمام مىشود به جاى آن، فقر مىنشيند. زنده باد پيغمبر بزرگ اسلام كه وصىبزرگوارى، مانند برادرش علىعليه السلام از خويش به جاى گذارد، آرى عادت به دروغگويى فقر مىآورد.
📚دروغ، آية الله سيد رضا صدر
💠 @RoozieHalal 💠
🔴دروغ فقر مىآورد
🍂اكنون كه مقدار خطر فقر در حيات انسان معلوم شد، شايسته استبه سراغ دروغرفته تا تاثير آن را در حيات اقتصادى، تحت مطالعه قرار دهيم.
امير المؤمنينعليه السلام مىفرمايد:
«اعتياد الكذب يورث الفقر;.
عادت به دروغ فقر مىآورد.»
👈در باره سخن مولا، اين پرسش پيش مىآيد: دروغ چگونه فقر مىآورد؟ دروغ رابا فقر چه ارتباطى است؟
مگر دروغ از #امور_اقتصادى است تا زيان #مالى داشته باشد؟
🦋براى روشن شدن سخن علىعليه السلام و پاسخ اين پرسشها بايستى نظرى به بازاربيفكنيم، زيرا آن جاست كه بينوا توانگر مىشود و توانگر بينوا مىگردد.
معاملات در بازار به طور معمول، به دو گونه انجام مىشود: معاملات نقدى ومعاملات وعدى. معاملات نقدى آن است كه موقعى كه فروشنده، كالا را تحويلمىدهد، در همان دم، خريدار بها را بپردازد. معاملات وعدى آن است كه خريداروقت تحويل گرفتن كالا، تمام بها را بى كم و كاست نپردازد، بلكه پس از فاصلهاىپرداختشود: يك باره يا به اقساط. جور ديگر آن كه فروشنده بها را قبلا دريافت كند،سپس در وقت معينى كالا را به خريدار تحويل بدهد.
✨در بازارهاى جهان به ويژه در معاملات بزرگ، نسبت معاملات نقدى به معاملاتوعدى، شايد از يك هزارم كمتر باشد، يعنى در برابر هر هزار معاملهاى كه به طوروعدى انجام مىشود، شايد يك معامله نقدى واقع نگردد، بلكه وقوع معاملاتنقدى، نشانه ركود #بازار و ور شكستگى آن خواهد بود.
👌شايد علت آن كه معاملات وعدى اين قدر بسيار است و معاملات نقدى اين قدركم، اين باشد كه معاملات وعدى از نظر خود معامله، صد در صد به سود فروشنده وخريدار مىباشد; به سود #فروشنده است، چون كالا را گرانتر مىفروشد، زيرا اگر#نقدى باشد، قطعا به قيمت ارزانترى خواهد فروخت; اضافه بر اين، چون مشترىنقدى كم است، در نتيجه، جنس مىماند و خطر فاسد شدن دارد، اضافه بر اين از رواجسرمايه و رفت و برگشت آن، جلوگيرى مىشود. رفت و برگشتسرمايه براى دارندهآن، سود مىآورد و #ركود_سرمايه او را از اين سود محروم مىسازد.
👈از طرفى #فروش وعدى مشترى فراوان دارد، از اين رو تقاضاى زياد، موجبترقى بهاى #كالا مىشود و سرمايه هم از ركود خارج مىشود و به حركت مىآيد وحركت سرمايه سودمند است.
🍃🦋#معاملات_وعدى به سود خريدار است، چون احتياج فورى او را تامين مىكند و ازلحاظ پرداخت قيمت در فشار و تنگى نمىافتد. هر وقت كه پولى به دستش بيايد، وامخود را مىپردازد. او مىتواند كالا را به تدريجبفروشد و از فروش آن، بهاى اصلى رابپردازد. با وعده خريدن، در صورت ترقى كالا، سود مىبرد و در صورت تنزل آن، عجلهاى براى فروش ندارد، چون مضطر نمىباشد و مىتواند آن را براى مدتى نگاهدارد تا به قيمتخوبى بفروشد. كالا را يك باره به دست آوردن و بها را خرد خردپرداختن، بهترين راه توانگر شدن است. در مثل آمده كه اگر كسى را بخواهى توانگرسازى، كم كم از او بگير و يك باره به او بده.
✨قسم ديگر معاملات وعدى كه سلف ناميده مىشود، آنهم بهسود دو طرفمىباشد.خريدار جنس را ارزان خريده، پس سود برده، فروشنده سود برده، چون پولىبهدستش رسيده و مىتواند بههر كارى بزند و فعلا هم اجبارى براى تحويل كالا ندارد.
📚دروغ، آية الله سيد رضا صدر
💠 @RoozieHalal 💠