🔴 شهادت آرزوی منتظران
🔵 امام صادق عليه السلام در حديثى درباره ياران قائم عليه السلام فرمودند :
🌕 هُم مِن خَشيَةِ اللّه ِ مُشفِقُونَ، يَدْعُونَ بِالشَّهادَةِ، و يَتَمَنَّونَ أن يُقتَلُوا في سبيلِ اللّه
🔹 آنان افرادى خدا ترس و شهادت طلبند و آرزو دارند كه در راه خدا كشته شوند.
📚 مستدرک الوسائل ج ۱۱ ص ۱۱۴ ح ۱۲۵۶۵
🔹از جمله ویژگی های انسان منتظر این است که همیشه منتظر شهادت است و یکی از دعاهای همیشگی اش طلب شهادت از خداست. منتظران واقعی امام مهدی علیه السلام برای رسیدن به شهادت سر از پا نمی شناسند.
🔸جهاد در راه خدا در همه مقاطع و به طور مستمر از برنامههای یاران حضرت است: «یُجاهِدونَ فی سَبیل ِاللَّهِ»
🌷شهید سید رضی موسوی یار دیرین حاج قاسم شهادتت مبارک.
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مردی که اعمال نیک و بد خود را روی ترازوی اعمال در برزخ دید
▪️این قسمت: اسیر آزاد
▫️تجربهگر : آقای مهدی معماریان
🔸 #زندگی_پس_از_زندگانی
#گروه_امر_به_معروف_حضرت_زهرا
#و_طرح_حضرت_مهدی
انتشارپستثوابجاریهدرپیدارد🌹
❤️حجابم را دوست دارم
من حــجابم را دوست دارم
چرا ڪه سنگینے نجابتش،
خم ڪرده است ڪمر دشمنان حاج قاسم را......
و حصار امن و ایمنش،
نقش برآب ڪرده است نقشههاے
بدخواهان و هرزهدلان را......
دختران #حاج_قاسم
#دختران_انقلاب #حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷خاطرهای از شهادت حمید باکری به نقل از شهید سلیمانی
#شهید_حمید_باکری
🇮🇷 کانال شهید 🇮🇷
سیدروح الله عجیمیان
@Ruhollah1373
#هر_روز_با_شهدا_🌷
#مثل_بسیاری_از_روزهای_دیگر
🌷روز هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ مثل بسیاری از روزهای دیگر جنگ، مردم شهر اسلام آباد غرب با صدای آژیر خطر و حمله هواپیماهای دشمن از خواب بیدار شدند. تا ظهر چندین بار آژیر زرد و قرمز در کوچه پس کوچههای شهر به گوش رسید. همسرم که از رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی است برای چند روز به مرخصی آمده بود. ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه بود نهار را با دلهره، نگرانی و با آژیر زرد و قرمز خورده بودیم و من مشغول جمع کرده سفره بودم. مجدداً صدای آژیر قرمز از رادیو و بلندگوهای شهر به گوش رسید. لحظهای بعد صدای غرش وحشتناک هواپیماها در شهر پیچید و به دنبال آن صدای چندین انفجار مهیب از گوشه گوشه شهر بلند شد. ما هم برای پناه بردن به مکانی امن حرکت کردیم اما....
🌷اما صدای انفجار و به دنبال آن دود، خاک، سنگ، آجر و شیشه زمین گیرمان کرد. دیگر هیچ کس و هیچ چیز را نمیدیدم. از ناحیه صورت مورد اصابت ترکش قرار گرفته بودم و با فریاد همسرم را صدا میزدم. پس از چند دقیقه متوجه شدم که همسرم کنار من ایستاده و مرا به سوی وانتی که در میان تلی از خاک و آوار ایستاده بود هدایت میکند. به وسیله همان وانت به بیمارستان منتقل شده و از آنجا به کرمانشاه اعزام شدیم. پس از ۱۲ روز پزشکان یک چشمم را تخلیه نموده و برای معالجه چشم دیگر مرا به بیمارستان تهران اعزام نمودند و در تمام این مدت همسرم در کنارم بود و پس از بازگشت از بیمارستان او بدون هیچ استراحتی، بلافاصله به جبهه بازگشت.
#راوی: خانم صورت ملکی، بانوی جانباز کرمانشاهی
منبع: سایت نوید شاهد
🇮🇷 کانال شهید 🇮🇷
سیدروح الله عجیمیان
@Ruhollah1373
🌷 یادم است من همیشه با کسانی از فامیل و آشنا و حتی غریبه ها که فکرهای مخالف داشتند، جر و بحث می کردم. چه قبل از ازدواج چه بعدش. اما ابراهیم می گفت باید بنشینیم با همهشان منطقی حرف بزنیم. می گفتم: ولی این ها همهاش آدم را مسخره می کنند. می گفت: ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم. حق هم نداریم با آن ها برخورد تند بکنیم. از کجا معلوم که توی انحراف این ها تک تک ماها نقش نداشته باشیم؟ گفتم: تو کجایی اصلا که بخواهی نقش داشته باشی؟ تو را که من هم نمی بینم. گفت: چه فرقی می کند؟ من نوعی. با برخورد نادرستم، سهل انگاری ام، کوتاهی هام.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
به نقل از همسر شهید
🇮🇷 کانال شهید 🇮🇷
سیدروح الله عجیمیان
@Ruhollah1373
🕯
از شب و روز کربلای حسین
با خجالت به زینبش میگفت:
پسرانم همه فدای حسین
سالروز وفات حضرت #ام_البنین علیها السلام تسلیت باد.
#وفات
#حضرت_ام_البنین
#روز_تکریم_مادران_و_همسران_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑امید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به شما جوانهاست...
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
19.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کل عالم به فرمان امالبنینه ❤️
👤 #کلیپ زیبای «فرمان امالبنین» با نوای کربلاییحسن #عطایی تقدیم نگاهتان
🏴 وفات حضرت #ام_البنین
🇮🇷 کانال شهید 🇮🇷
سیدروح الله عجیمیان
@Ruhollah1373
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_هفتم
#تسبیح_سبز
🎁امین وقتی از اولین سفر سوریه برگشت، گفت «زهرا جان، سوغاتیها را بیاور.
برای شما یک هدیه مخصوص آوردهام!» گفتم «من که سوغات نخواسته بودم! مگر قرار نبود از حرم بیرون نروی که خطر تهدیدت نکند!» گفت :
«حالا برو آن جعبه را بیار!»
✅یک تسبیح سبز به من داد....
با خودم گفتم من که تسبیح نخواسته بودم!
گفت: «زهرا این یک تسبیح مخصوص است...»
گفتم «یعنی چی؟ یعنی گرونه؟»
گفت :«خب گرون که هست اما مخصوصه
این تسبیح به همه جا تبرک شده و البته با حس خاصی برایت آوردهام.
این تسبیح را به هیچکس نده...»
❣تسبیح را بوسیدم و گفتم خدا میداند این مخصوص بودنش چه حکمتی دارد ...
بعد شهادتش، خوابم برایم مرور شد.... تسبیحام سبز بود که یک شهید به من داده بود...
💔طور خاصی امین را دوست داشتم.... خیلی خاص ....
همیشه به مادرم میگفتم :
«من خیلی خوشبختم! خدا کند همسر آینده ی خواهرم هم مثل همسر من باشد... هرچند محال است چنین همسری نصیبش بشه!»
✳️عقدمان 29 اسفند سال 91 ولادت حضرت زینب بود و شروع و پایان زندگی ما با خانم حضرت زینب (سلام الله) گره )خورده بود...
عروسیمان 28 دی سال 92 بود.
❣تمام ولادتها، اعیاد و هر مناسبتی از امین هدیه داشتم.
🌹در ایام عقد تقریباً هفتهای 2 بار برایم گل میخرید.
📚اولین هدیهاش دیوان حافظ بود.
هر شب خودش یک شعر برایم میخواند و در موردش توضیح میداد.
خیلی خوش ذوق بود.
👌با اینکه من اهل شعر نبودم از اینکه او حرف بزند لذت میبردم و هیچوقت خسته نمیشدم. فقط دلم میخواست حرف بزند....
#داستان_واقعی_شهید_امین_کریمی
ادامه دارد.....
🇮🇷 کانال شهید 🇮🇷
سیدروح الله عجیمیان
@Ruhollah1373
من کوچکترین فرد تیم والیبال مدرسه بودم، و ابراهیم بسیار هوایم را داشت. یک روز بعد از مدرسه که برای تمرین می رفتیم ابراهیم با من خیلی صحبت کرد و مرا نصیحت کرد و گفت:
آقا مهدی، محیط ورزش، محیط معنوی هست. سعی کن کارهایت و ورزش کردنت برای خدا باشد. اگر نمازت رو نخواندی، یا اگر غسل واجب به گردن داری،اول برو پاک شو و بعد.. )
گفتم نه آقا ابراهیم من صبح نماز خواندم، خودم به این مسائل دقت دارم. بعد از تمرین هم نمازم را می خوانم.
بعد ابراهیم گفت: نماز ظهرت رو سعی کن اول وقت بخوانی. اصلا بیا از فردا وقتی خواستیم برویم برای تمرین، نمازمان را با جماعت در مسجد بخوانیم.
خیلی خوشحال بودم که محبوب ترین فرد مدرسه و قوی ترین آن ها با من دوست است و مرا راهنمایی می کند.. من کلاس اول دبیرستان بودم و او کلاس چهارم دبیرستان.
#شهید_ابراهیم_هادی
🇮🇷 کانال شهید 🇮🇷
سیدروح الله عجیمیان
@Ruhollah1373