فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟩 آخرین مرحله قبل ظهور
✍🏻 هرگاه جنگ محور مقاومت شیعی (ایران، حزب الله) با اسرائیل، شروع شود، مرحله بعد، ظهور امام عصر عج خواهد بود ان شاءالله، شک نکنید.
☑️ مستند حدیثی:
▪️آخرین مرحله قبل سفیانی در فتنه شام[۱]، حضور «مارقه الروم[۲]» در فلسطین برای دفاع از یهود اسرائیل است[۳] که وارد جنگ با محور شیعی شده است.
▪️بنابراین باید حوادثی همچون: خسف دمشق[۴]، هرج الروم[۵]، حمله ترکها به سوریه، مارقه الروم رخ بدهد آنگاه حکومت سفیانی بر شام و سپس «ظهور امام زمان ارواحنافدا».
➕ برای آگاهی بیشتر:
کتاب «خاورمیانه عصر ظهور، اثر مصطفی امیری»، فصل «ایران» و «فلسطین».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠خوش دارم هیچکس من را نشناسد!...
🎙 #شهید_مصطفی_چمران
#متن_خاطره
🌷 یوسف به ذکر صلوات بسیار علاقه داشت و هر چه قدر که می توانست به تکرار آن مداومت می کرد، اگر شرایط را مهیا میدید شروع به نوشتن صلوات میکرد و ذکر صلوات را با تمام زیر و زبرهایش به دفعات مینوشت. مجسم کنید که یک نفر در گوشه ای بنشیند و بارها و بارها ذکر صلوات بنویسد. یوسف مست صلوات شده بود! هر مشکلی که برایمان پیش می آمد و قادر به حل آن نبودیم می گفت: صلوات راه حل این مشکل است، چند صلوات بفرستید تا آرامش داشته باشید. از صلوات هم سیر نمیشد؛ پس از غسل و وضو، از اول شب، عبا به دوش گوشه ای مینشست و تسبیح هزار دانه اش را که بالغ بر سه متر طول داشت به دست میگرفت و شروع به صلوات فرستادن میکرد.
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
🌷 ما سه نفر بودیم، با دکتر چهار نفر. آن ها تقریبا چهارصد نفر. شروع کردند به شعار دادن و بد و بیراه گفتن. چند نفر آمدند که دکتر را بزنند. مثلا آمده بودیم دانشگاه، سخنرانی. از در پشتی سالن آمدیم بیرون. دنبالمان میآمدند. به دکتر گفتیم اجازه بده ادبشان کنیم. گفت: عزیز! خدا این ها را زده. دکتر را که سوار ماشین کردیم، چند تا از پر سر و صدا هاشان را گرفتیم، آوردیم ستاد. معلوم نشد دکتر از کجا فهمیده بود. آمد توی اتاق. حسابی دعوامان کرد. نرسیده برگشتیم و رساندیمشان دانشگاه؛ با سلام و صلوات.
#شهید_مصطفی_چمران
1_6920594240.mp3
8.77M
📞 تماس با خط مقدم
شهید حاج حسین خرازی
#صدایشهید
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۳۷
طعم عشقش را قبلاً چشیده..
و میدیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که #بیرحمانه دلم را میسوزاند..
دیگر برای من هم جز #تنفر و #وحشت هیچ حسی نمانده و #فقط_ازترس، #تسلیم وحشی گری اش شده بودم..
که میدانستم دست از پا خطا کنم🌸 مثل مصطفی🌸 مرا هم خواهد کشت.
شش ماه زندانی این خانه شدم..
و #بدون_خبر از دنیا، تنها سعد را میدیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ میگفت.. و من از غصه در این غربت ذره ذره آب میشدم...
اجازه نمیداد حتی با همراهی اش از خانه خارج شوم،..
تماشای مناظر سبز داریا #فقط با حضور #خودش در کنار پنجره ممکن بود
و بیشتر #شبیه_کنیزش بودم که مرا تنها برای خود میطلبید..
و حتی اگر با #نگاهم شکایت میکردم دیوانه وار با هر چه به دستش میرسید، تنبیهم میکرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم.
داریا هر جمعه ضد حکومت اسدتظاهرات میشد،..
سعد تا نیمه شب به خانه برنمیگشت..
و #غربت و #تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره ها میجنگیدم..
بلکه راه فراری پیدا کنم..
و آخر حریف آهن و میله های مفتولی نمیشدم..
که دوباره در گرداب گریه فرو میرفتم...
دلم دامن مادرم را میخواست،..
صبوری پدر..
و مهربانی بی منت برادرم که همیشه حمایتم میکردند..
و خبر نداشتند #زینبشان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا میزند..
و من هم #خبرنداشتم سعد برایم چه خوابی دیده...
که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت...
اولین باران پاییز خیسش کرده..
و بیش از سرما #ترسی تنش را لرزانده بود..
که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
هر چقدر ساده زندگی کنید
بیشتر می توانید مبارزه کنید.
آنهایی که نتوانستند ساده زندگی کنند
نتوانستند مبارزه هم کنند!
#شهید_سید_محمد_بهشتی
اولیـن وصیتم این است ڪه
برادران و دوستان رهبر انقلاب
و گل سرسبـد ڪشورمان راتنها
نگذارید و پشتوانـہ و حامی ایشان باشید.
#شهید_سید_محمد_مصطفوی
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_مصطفی_عارفی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#_شهدایی📿
💚✨بسم الله الرحمن الرحیم
💚✨
💫💐#شگفتانه ای برای شما در روز ولادت حضرت شاه عبدالعظیم حسنی علیه السلام💫🌹
🌟یه خبر ویژه🌟
قراره ان شاءالله از روز
15تا28مهرتولد حضرت عبدالعظیم
ختم صلوات داشته باشیم🥰
به هر تعدادی که دلتون خواست
به نیت 14معصوم علیهم السلام در این 14 روز علاوه بر 50 صلوات روزانه به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان _عج الله تعالی فرجه الشریف_،
تعدادی صلوات هم برای حضرت عبدالعظیم هدیه کنیم❤️🌹
راستی اینم بگم که جایزه ی ویژه هم داریما حتما شرکت کنید😊
💫🌹با حضورتون در این محفل صلوات؛هم دل امام زمانتون رو شاد می کنید و هم جایزه می گیرید👌😍😍
✨💚
https://eitaa.com/joinchat/3077046817Ccc5db53aaa
🌿🌹🌿🌹🌿
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥فیلم تکاندهنده و کوتاه #سهم
💥برگرفته از خاطره همسر شهید نوروزی نژاد
💥 ایکاش این کلیپ آنقدر دست به دست شود تا همهی مردم و مسئولین ببینند...
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۳۸
صدایم زد
_نازنین!
با قدمهایی کوتاه به سمتش رفتم..
و مثل تمام این شبها تمایلی به همنشینی اش نداشتم..
که سرپا ایستادم و بی هیچ حرفی نگاهش کردم.
موهای مشکی اش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته..
و تنها یک جمله گفت
_باید از این خونه بریم!
برای من که #اسیرش بودم،..
چه فرقی میکرد در کدام زندان باشم که بی تفاوت به سمت اتاق چرخیدم..
و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد
_البته #تنها باید بری، من میرم ترکیه!
باورم نمیشد...
پس از شش ماه که لحظه ای رهایم نکرده، تنهایم بگذارد..
و میدانستم #زندان_بان_دیگری برایم در نظر گرفته..
که رنگ از صورتم پرید...
دوباره به سمتش برگشتم و هرچقدر وحشی شده بود، همسرم بود ومیترسیدم مرا دست غریبه ای بسپارد که به گریه افتادم...
از نگاه بیرحمش پس از ماهها محبت
میچکید، انگار نرفته دلتنگم شده و با بغضی که گلوگیرش شده بود،..
زمزمه کرد
_نیروها تو استان ختای ترکیه جمع شدن، منم باید برم، زود برمیگردم!
و خودش هم از این
رفتن #ترسیده بود که به من دلگرمی میداد..
تا دلش آرام شود
_دیگه تا پیروزی چیزی نمونده، همه دنیا از ارتش آزاد حمایت میکنن! الان ارتش آزاد امکاناتش رو تو ترکیه جمع کرده تا با همه توان به سوریه حمله کنه!
یک ماه پیش..
که خبر جدایی تعدادی از افسران ارتش سوریه و تشکیل ارتش آزاد مستش کرده و #رؤیای_وزارت در دولت جدید خواب از سرش برده بود،...
نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد