eitaa logo
دکتر مرعشی
2هزار دنبال‌کننده
402 عکس
625 ویدیو
69 فایل
این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است. دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز. شماره عضویت نظام روانشناسی 8324. شماره پروانه نظام روانشناسی 3024
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر خدا می داند که من فردا چه می کنم مسئولیت من در قبال کار فردایم چیست؟ ------------------------------------------------ خدا تنها موجود نامتغیر و فرازمانی است، به این معنی که زمان بر خدا نمی گذرد، به این ترتیب همه زمانها با خدا نسبتی یکسان دارند، بر خلاف سایر موجودات از جمله انسان که نسبت آنها با گذشته و حال و آینده متفاوت است، انسان در بستر زمان با اختیار خود (که البته نامحدود نیست) کار می کند و مسئول اعمال خویش است، اما خدا به لحاظ فرازمانی بودن ضرورت ندارد منتظر شود تا بداند آینده انسان که تا حد زیادی به اختیار خود انسان رقم خورده چگونه است، چرا که آینده و گذشته و حال انسان برای خدا یکجا حاضر است نه به ترتیب، برای تقریب به ذهن از یک مثال استفاده می کنیم، اگر ما در اتاقی باشیم که تنها یک روزنه به بیرون دارد و قطاری از جلوی روزنه عبور می کند و می توان از روزنه فقط یک واگن را دید، آنگاه فرد ناظر برای دیدن هر واگن لازم است صبر کند تا واگن پیشین عبور نماید، اما اگر فرد از اتاق خارج شود می تواند با یک نگاه کل قطار را ببیند، و اینچنین است که خدا از گذشته و حال و آینده ما یکسان باخبر است، گرچه نه این مثال و نه هیچ مثال دیگری یک مثال کامل نیست زیرا هیچ موجود دیگری با خدا همسنخ نیست و اصلا خدا مثال ندارد، اما این مثال ناقص برای تقریب به ذهن کمک کننده است، بنابراین خدا گرچه می داند ما در بستر زمان چه خواهیم کرد اما می داند که با اختیار خود در بستر زمان چه خواهیم کرد، لذا آگاهی خدا به معنای اجبار او و سلب اختیار و مسئولیت از ما نیست دکتر مرعشی این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است https://eitaa.com/SAmarashi
آیا موسیقی غذای روح است؟ ____________________________ دکتر سید علی مرعشی پزشک و متخصص روانشناسی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ____________________________ اینکه یک عامل معین، برای سلامت روانی مفید یا مضر باشد، امری صرفا نظری نیست که بتوان با حس عام به آن پی برد، بلکه نیاز به اندازه گیری های تجربی دارد. پژوهش نشان می دهد افرادی که در معرض موسیقی های شاد قرار گرفته اند در مقایسه با گروه شاهد، بلافاصله بعد از گوش کردن موسیقی خلق شادتری پیدا کرده اند، اما در این پژوهش اثر دراز مدت موسیقی بررسی نشده است، در پژوهش های دیگر یافته ها متفاوت هستند، این پژوهش ها نشان می دهند که استفاده دراز مدت تر از موسیقی خلق را افسرده می کند و فرد را برای به دست آوردن خلق شاد موقتی به خود وابسته و معتاد می نماید، جالب است که هر میزان موسیقی برای شنونده لذت بخش تر و خوشایندتر بوده اثر افسردگی آور آن هم بیشتر بوده است، در پژوهش های دیگر نشان داده شد که تمایل به پرخاشگری در کسانی که بیشتر موسیقی مصرف می کنند بالاتر است، رفتارهای تهاجمی جوانان و نوجوانان پس از شنیدن کارهای موسیقیدانان سبب شکایات زیادی از سوی خانواده های جوانان از این هنرمندان به دادگاه های آمریکا شده است، برخی پژوهش ها نیز نشان داده اند که استفاده از موسیقی با رفتارهای پرخطر جنسی ارتباط داشته به گونه ای که بیش از نیمی از موسیقی دانان جهان در اثر سیفلیس مرده اند که یک STD یا بیماری عفونی ناشی از بی بندوباری جنسی است، همچنین نشان داده شده است که استفاده از موسیقی با اعتیاد به مواد مخدر رابطه داشته و استعداد آن را ایجاد می کند، به همین سبب بیش از نیمی از موسیقی دانان جهان معتاد به هروئین بوده اند، همچنین پژوهش ها نشان میدهد که سایکلوتایمیا (ادواری خویی) که از بیماریهای طبقه بندی شده روانی بوده و درمان سختی دارد، در مصرف کنندگان موسیقی به طور معنی داری بیش از سایر افراد است، آسیب های جسمی موسیقی نیز دور از نظر محققین نبوده است، مصرف کنندگان موسیقی اغلب دچار آسیب عصب شنوایی و کاهش قدرت شنیدن در برخی فرکانس ها هستند، تبیین برخی از این پدیده ها نیز جالب است: چرا موسیقی قادر است در لحظه فرد را شاد و در مدت طولانی تر فرد را افسرده کند؟ این همان اثر شناخته شده opium-like یا تریاک مانند است، مخدرها و همه مواد و امور دیگری که لذت شدید ایجاد می کنند این حس را از راه تحریک الکتریکی هسته اکامبنس accumbens در ناحیه قدامی مغز ایجاد میکنند، این هسته مهمترین مرکز پاداش در سیستم عصبی مرکزی است، آزمایش نشان داد که اگر یک شاسی برق زیر دست میمونی قرار گیرد که فشار دادن آن سبب تحریک الکتریکی هسته اکامبنس شود حیوان چنان لذت می برد که تا هزاربار شاسی را فشار می دهد تا آنکه تخلیه انرژی شده و از حال برود، بسیاری از مواد مانند مخدرها (تریاک و هروئین و ...)، توهم زاها (حشیش و آمفتامین و ...)، مشروبات الکلی، و همچنین بسیاری از محرک ها مانند موسیقی و بازیهای کامپیوتری و خیلی از رمان ها و تصاویر پورن، با همین مکانیسم به شدت اعتیادآور هستند، نکته آنست که تکرار تحریکات خوشایند هسته اکامبنس سبب افزایش آستانه تحریک آن می شود و ممکن است لازم شود مثلا اثر موسیقی با اثر هرویین یا شیشه یا الکل تقویت گردد تا میزان آن برای فرد دلخواه باشد، همین مکانیسم است که موجب بروز پدیده شناخته شده اعتیادهای چندگانه می گردد، به عبارت دیگر هر نوع اعتیاد (حتی اعتیاد به یک نوع رفتار خاص) استعداد انواع دیگری از اعتیاد را برانگیخته می کند)، به این ترتیب استفاده زیاد از موسیقی فرد را مستعد اعتیاد به مواد و الکل و پدیده اعتیاد جنسی و طبیعتا رفتارهای پرخطر جنسی می سازد، همچنین در روانشناسی فیزیولوژیک نشان داده شده که تحریک هسته اکامبنس توسط نوروترانسمیتر دوپامین صورت میگیرد و این نوروترانسمیتر نقش زیادی در بروز پدیده هایی چون پرخاشگری، جنون و تحریکات جنسی دارد، به همین دلیل است که موسیقی قادر است رفتار پرخاشگرانه را کلید بزند، رانندگی تهاجمی مصرف کنندگان موسیقی در پشت فرمان نمونه ای از این پدیده است، همچنین موسیقی رمینه ای است تا افراد به علت بیش فعالی دوپامین در مغز مستعد درگیر شدن در ماجراهای عشقی شوند که این خود، آنها را در معرض ضربه های عاطفی رایج در این ماجراها قرار می دهد، نکته مهم دیگر آنست که بالا رفتن آستانه تحریک هسته اکامبنس در اثر مصرف زیاد موسیقی سبب می شود که تحریکات ملایمی که امور خوشایند عادی در زندگی ایجاد می کردند و سبب حفظ شادی فرد می شدند دیگر توسط هسته اکامبنس حس نشوند و این عامل افسردگی مصرف کنندگان موسیقی است، همچنین از آنجا که نشان داده شده تحریک زیاد نیمکره راست مخ عامل سایکلوتایمیا یا ادواری خویی است، و از آنجا که محل ادراک موسیقی نیز نیمکره راست است لذا موسیقی با تحریک بیش از
اندازه نیمکره راست مخ می تواند عامل ایجاد بیماری ادواری خویی باشد، چنین افرادی هر دو سه روزی بین غم قابل ملاحظه و شادی غیرعادی نوسان می کنند و غالبا به درمان دارویی نیاز دارند، اما آیا باید با توجه به این یافته های علمی استفاده از موسیقی را به کلی منع نمود؟ پاسخ منفی است، موسیقی در دوز پایینش این خاصیت را دارد که قادر است نفوذ کلام یا تصویر را افزایش دهد و اگر پیام درست و مطمئنی همچون کلام خدای تعالی بر آن سوار شود می تواند مفید هم باشد، با این قید که حتی در این حالت نیز افراط در گوش دادن به قرائت موسیقایی قرآن نیز می تواند آسیب زا باشد، یا نمی شود در گوش کردن به مداحی های مذهبی هم زیاده روی کرد، چرا که به عنوان یک اصل کلی هر چیز حتی خوبی هم زیادیش بد است مثلا آب معدنی را نمی شود به میزان 20 لیتر نوشید، تا چه رسد به موسیقی هایی که محتوای نفوذپذیر خطرناکی دارند مانند محتوای پرخشگرانه یا جنسی، همانگونه که دیدیم موسیقی مانند مخدرها عمل می کند که بلافاصله بعد از مصرف، فرد را شاد نموده و در دراز مدت افسرده می کند، اما با اینحال ما مخدرها را به کلی دور نمی ریزیم، بلکه از آنها در اندیکاسیون ها یا اقتضائات پزشکی استفاده می کنیم، موسیقی نیز به همین قیاس می تواند حکم دارویی حساس و پرریسک و نیازمند تجویز تخصصی را داشته باشد (هرچند که پژوهش از اثرات مفید کوتاه مدت موسیقی درمانی حمایت کرده است)، اما این دارو قطعا غذا نیست آن هم غذای روح! دکتر مرعشی این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است https://eitaa.com/SAmarashi
با سلام مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
28.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا قصه تکامل داروینی واقعا یک نظریه علمی است؟ این کلیپ جالب را ببینید! مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید. ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
Vozoo.pdf
801.6K
ارتباط بهت انگیز طرح وضو با ساختار قشر حسی مغز دکتر مرعشی: مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
هدایت شده از ‌سجاد شیرالی ‌
بسیج دانشجویی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی برگزار می کند: سمینار اختلالات روان تنی "بیماری های جسمی که منشا روانی دارند" سخنران:دکتر سیدعلی مرعشی زمان:شنبه15اردیبهشت ساعت:12 مکان:دانشگاه شهیدچمران،دانشکده الهیات "ورود برای عموم آزاد است"
📝➿📝➿📝➿📝➿📝➿ 🔵آیا قضاوت کردن در مورد دیگران کار نادرستی است؟ ✒به قلم دکتر سید علی مرعشی 📝〰〰📝🔹📝〰〰📝 📝〰🔹〰📝 💠کارکردهای مغز انسان شامل کارکردهای پایه و کارکردهای عالی است، انواع پایه مانند تنظیم سیری و گرسنگی، تنظیم خواب و بیداری، تنظیم هیجانات و تنظیم رفتار جنسی هستند. اما کارکردهای عالی مغز شامل تفکر، محاسبه، قضاوت، تصمیم گیری و امثال آنها می باشند. 💠بنابراین تا اینجا می بینیم که قضاوت قسمتی از امتیازات و کارکردهای عالی مغز انسان و امری کاملا طبیعی و اجتناب ناپذیر است. 💠بدیهی است که قضاوت عجولانه و بدون ادله کافی درباره دیگران بیش از آنکه جنبه و داشته باشد جنبه هیجانی و احساسی دارد و طبیعتا به نتیجه واقعی نیز ختم نمی شود. بنابراین بحثی نمی ماند که قضاوت عجولانه و بی دلیل نادرست و مخرب است و آثار روانی و اجتماعی نامطلوبی دارد. 💠اما آیا آنچنان که مد شده و عده ای تبلیغ می کنند قضاوت در مورد دیگران به کلی باید کنار گذاشته شود؟ پاسخ البته منفی است. 💠فرض کنید کسی به شما وعده انجام خدمتی بدهد و بابت آن بیست میلیون تومان پیش پرداخت بگیرد و سپس شما را سر بدواند و بالاخره هم کار را برایتان انجام ندهد و حاضر به پس دادن پولتان هم نشود. حال ما چه کنیم؟ قضاوت نکنیم؟ نگوییم این فرد یک انسان اخلاقی نیست؟ آیا این شیوه یک نوع حماقت نیست؟ آیا تبعات اجتماعی آن احساس امنیت روانی کلاه برداران و گسترش کلاه برداری نخواهد بود؟ 💠حال فرض کنید کسی خدای ناکرده دختر 6 ساله شما را با فشار دست بر گلویش خفه کند و بکشد بعد او را با ساطور قطعه قطعه کند و در فریزر بگذارد و کم کم بخورد. حاضرید در مورد او هیچ قضاوتی نداشته باشید؟ 💠سعی کردم با این مثال های خیلی بارز نشان دهم که قضاوت نکردن در مورد دیگران نه ممکن است و نه درست. آنچه نادرست است و نباید به بک عادت تبدیل شود قضاوت عجولانه و بی دلیل است نه اصل قضاوت. اما چرا این موضوع که قضاوت در مورد دیگران درست نیست ترویج می شود؟ ساده است!! دزدان صفات اخلاقی و انسانی به جهت ایجاد حاشیه امنیت برای خودشان، بانی شده اند تا قضاوت نکردن را به عنوان یک ارزش جا بیاندازند. به این ترتیب می توانند به راحتی جلوی چشم شما هر کار غیراخلاقی را انجام دهند و شما هم برای آنکه فردی اخلاق مدار باشید نه به خودتان اجازه قضاوت درباره او را بدهید و نه درباره آن دزد پست فطرت، نه آن حیوان جنایتکاری که فرزندتان را کشت و نه آن کلاه برداری که پولتان را بالا کشید. ببخشید مثل اینکه قضاوت کردم! آیا الان شما دارید درباره من قضاوتی می کنید❓ https://gap.im/DrSAmarashi https://eitaa.com/SAmarashi
اعتیاد مدرن اصطلاحی است که به وابستگی به بازی های کامپیوتری و فضای مجازی اطلاق می شود و دست کمی از اعتیاد سنتی ندارد، اریک فرام دیدگاهی را در روانشناسی مطرح کرده که به حسب آن آسیب روانی و اجتماعی افراد بر اساس سبک زندگی آنها قابل پیش بینی است، او می گوید افراد به دو دسته تقسیم می شوند، آنها که سبک زندگی شان پرحاصل است و آنها که بی حاصل، گروه اول چندان در معرض آسیب های روانی و اجتماعی نیستند و گروه دوم در معرض اند، این دیدگاه را در عرصه عمل همواره درست یافته ام و چنین می بینم که با آموزه های دینی ما نیز منطبق است، و هم عن اللغو معرضون: و مومنان از کارهای بیهوده و بی حاصل رویگردانند و اذا مروا باللغو مروا کراما: آنان هرگاه که بر امور بی حاصل گذر می کنند بزرگوارانه (بی اعتنا) از آنها عبور می نمایند واذا فرغت فانصب: هرگاه از کار مهمی فارغ شدی کار مهم دیگری را شروع کن بسیاری از فعالیت هایی که امروز مردم و به ویژه جوانان اوقات خود را با آنها پر می کنند مصداق لغو و کار بیهوده و سبک زندگی بی حاصل است و لذا آسیب روانی و اجتماعی در پی دارد، مثلا کسی که تا کنون 9 هزار ساعت صرف تلگرام کرده بی آنکه هدف کاری یا آموزشی یا تبلیغی یا هر هدف مهم دیگری را دنبال کند بلکه صرفا سر خود را گرم کرده زندگی او بی حاصل و خودش در معرض آسیب است و معمولا این آسیب ها بروز هم کرده اند، همچنین است کسی که هر فعالیتی را انجام دهد که نتوان برای آن فایده معینی را تصور کرد جز سرگرمی و وقت گذرانی، این آسیب ها شامل افسردگی، افت تحصیلی، افت راندمان شغلی، اختلال در روابط همسران، اختلال در روابط والدین و فرزندان، خانواده گریزی و خانواده ستیزی، اعتیاد به مواد مخدر، رفتارهای پرخطر جنسی، خیانت، قربانی کلاه برداری شدن، آسیب معنوی و ... هستند. اما تنها اعتیاد به فضای مجازی نیست که این آسیب ها را در پی دارد. آیا شما می توانید مثال های دیگری از فعالیت های بی حاصل بیان کنید؟ دکتر مرعشی این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است https://eitaa.com/SAmarashi https://gap.im/DrSAmarashi
آیا پوشش و ظاهر افراد امری شخصی است؟ دوستی داشتم که تحصیل کرده آمریکا بود، برایم تعریف کرد که وقتی در آمریکا مشغول تحصیل بودم پدرم برای دیدنم به آنجا آمد، او که دیده بود بعضی ها نیمه برهنه به خیابان می آیند، یک روز با پیژامه از منزل خارج شد تا از سوپرمارکت آنطرف خیابان چیزی بخرد، که در بین راه پلیس او را دستگیر کرد، پدرم پرسیده بود چرا من را می گیرید، گفتند چون با پیژامه در خیابان ظاهر شده ای، پدرم گفته بود خوب چرا نمی روید اینهایی که هیچ به پا ندارند! بگیرید، من که اقلا پیژامه به پا دارم، پلیس جواب داد: آنها طبق هنجارهای اجتماعی ما بیرون می آیند اما بیرون آمدن با پیژامه با هنجارهای جامعه ما در تضاد است و بنابراین جرم است آیا پوشش امری فردی است یا اجتماعی؟ پوشش در منزل و فضای خصوصی امری فردی است و کسی اجازه مداخله ندارد، کما اینکه حتی ارتکاب گناه در خفا مشروط به عدم تهدید حقوق دیگران امری است بین فرد و خدا و کسی حق دخالت ندارد، اما بی حجابی در عرصه اجتماع قضیه ای متفاوت است، زیرا تظاهر اجتماعی به شکستن حدود الهی و وهن آنست، از طرفی جلوه گری در عرصه اجتماع دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد و لذا به حقوق اجتماعی مربوط است، کسی که بگوید پوشش من امری فردی است ومن هر طور بخواهم از منزل بیرون می آیم و هرکس ناراحت است نگاه نکند، مانند کسی است که بگوید بوق ماشین من شخصی است و هر طور و هر وقت بخواهم آنرا به صدا در می آورم و اصلا دستم را روی آن می گذارم و توی خیابان حرکت می کنم و هرکس هم خوشش نمی آید گوش نکند، تاثیری که یک فرد دارای پوشش جلوه گرانه روی اجتماع می گذارد از قشری تا قشری متفاوت است، اقلیتی اهل ورع و تقوی فقط به زحمت می افتند تا نگاه نکنند و گاه توی جوی آب هم می افتند جوانان مجرد زیادی که توان ازدواج ندارند تحت بمباران تحریک جنسی قرار می گیرند و ضمن تحمل ناراحتی و ناکامی گاه تحت این فشارها مرتکب محرمات دیگر و گاه مزاحمت برای نوامیس مردم می شوند، لذا امنیت اجتماعی تا حدی به خطر می افتد، و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش، مردان متأهل اما نه چندان مسلط بر نفس به علت مقایسه زنان جلوه گر با همسر خود، در بسیاری موارد دچار دلسردی از همسران خود می شوند، همسرانی که گاه طراوت و جوانی خود را به پای این مردان ریخته اند و سختی های زندگی را مثلا 20 سال تحمل کرده اند تا زندگیشان از آب و گل درآمده، اما اکنون شوهرشان را زنان جلوه گر هوایی کرده اند و سردی زندگی یا خیانت همسر یا طلاق را باید تحمل کنند، فرزندان طلاق و ناهنجاریهای شخصیتی بعدی آنها هم که باید جامعه هزینه آن را بپردازد خود موضوع دیگری است، و اینها جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش، دختران و زنان باحیا و اهل پوشیدگی که زنان جلوه گر را در خیابان می بینند، احساس ناامنی در رقابت با آنها می کنند و امنیت روانی آنها به خطر می افتد، و برخی دچار مشکلات و تعارضات روانشناختی می شوند و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش، زنان و دخترانی که تسلیم می شوند وارد رقابت شده تا در این میدان کم نیاورند و بتوانند شوهری دست و پا کنند یا آنها هم شوهران زنان دیگر را بفریبند همانگونه که زنان دیگر شوهران آنها را فریفتند، و این دور باطلی است که روز به روز بر حدت و شدت مشکلات فوق الذکر می افزاید، و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش تحریک جنسی و خشونت در سیستم عصبی انسان مدارهای در هم تنیده ای دارند، و افزایش تحریک جنسی سبب افزایش خشونت های اجتماعی می شود، و این یک جنایت عمومی است نه یک انتخاب شخصی در پوشش بیایید تسلیم احکام خدا باشیم چه حکم حجاب چه غیر آن مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
برشی از کتاب📚 آلپورت (1950) تدین را ابتدا به دو نوع تقسیم کرد: تدین درونی و تدین بیرونی. افرادی که تدین درونی دارند از دین استفاده ابزاری نمی‌کنند. بلکه به اهداف واقعی دین پایبند هستند. آنان ایمان و عقیده‌ای درونی و قلبی دارند. برعکس، کسانی که تدین بیرونی دارند، دین را اساساً برای دستیابی به اهداف غیردینی مانند موقعیت‌های اجتماعی، اقبال عمومی، شهرت، مقام، احترام، ثروت و امثال آن‌ها می‌خواهند. در فرهنگ اسلامی، تدین درونی: «اخلاص» و تدین بیرونی: «ریا» خوانده می شود. آلپرت بعدها دسته سومی را هم تشخیص داد که برخی خصوصیات تدین درونی و بیرونی با هم داشتند. این‌ها که افرادی بسیار متعصب‌تر از متدینان درونی بودند، «دینداران حرفه‌ای» نام گرفتند. واقعیت آن است که فقط تدین درونی می‌تواند سلامتی‌بخش باشد و نه انواع دیگر تدین. بنابراین مشاهده سوء رفتارهای اجتماعی یا بیماری‌های شدید روانی و شخصیتی در افرادی که خود را شدیداً مذهبی می‌دانند، نه مسئله عجیبی است و نه می‌تواند به عنوان نقطه ضعفی برای دین مطرح شود. انتشارات صفحه ۹۵. مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
خطبه 16 نهج البلاغه امام على عليه السلام در خصوص امتحان شدن مردم و رفوزه شدن برخی دینداران و قبول شدن برخی کسانی که سابقا بی دین بوده اند بعد از كشته شدن عثمان برای مردم چنین فرمودند: الا و ان بليتكم قد عادت كهيئتها يوم بعث الله نبيه (صلى الله عليه و آله و سلم ) و الذى بعثنه بالحق لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة حتى يعود اءسفلكم اءعلاكم و اءعلاكم اءسفلكم و ليسبقن سباقون كانوا قد قصروا و ليقصرن سباقون كانوا سبقوا والله ما كتمت و شمة و لا كذبت كذبة (429): آگاه باشيد آنكه بليه و مصيبت شما عود نموده است و برگشته است مثل صورت و هيئت بليه و مصيبت روزى كه خداوند مبعوث فرمود پيغمبر خود را. مراد آن است كه زمان شما مثل زمان جاهليت و اهل اين زمان مثل اهل زمان جاهليت مى باشند در غلبه نمودن جهل و ضلالت بر ايشان و دور شدن از شريعت پيغمبر خود؛ بعد فرمود: قسم به حق آن خدائى كه فرستاد پيغمبر خود را به حق ، كه جنبانيده و حركت داده مى شويد جنبانيدن و حركت داده شدنى و غربال نموده مى شويد غربال شدن شديدى به حدى كه اعلاى شما به اسفل و اسفل شما به اعلا برود. مرا شدت فتنه و امتحان و هم و غم و وساوس است كه آن شخص را مضطرب و زیر و بالا نمايد؛ بعد فرمودند: به سبب اين بَلبال و غربال نمودن سبقت مى گيرند به سوى ايمان سبقت گيرندگانى كه قبل از اين تقصير و كوتاهى نمودند و هر آينه تقصير و كوتاهى مى نمايند سبقت گيرندگانى كه بودند پيش از اين سبقت گرفته بودند. مراد آن است به سبب امتحان و محك خوبانى كه ظاهرا خوب بودند بد مى شوند و بدى ذاتى ايشان كه مخفى بوده بروز مى كند و بدانى كه ظاهرا بد بودند خوب مى شوند و خوبى ايشان بروز مى كند و ظاهر مى شود؛ و بعد فرمودند: به خدا سوگند! پنهان ننمودم از آنچه بايد گفت به قدر سر سوزن و دروغ نگفتم هرگز يك دروغ گفتنى امام صادق علیه السلام تذکر فرموده اند که خطر گمراهی و خروج از دین در اثر شبهات در دوران غیبت امام عصر عج زیاد است: عبد الله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: به زودی شبهه ای برای شما رخ می دهد و بدون نشانۀ هدایت و امامی که دیده شود می مانید. در این زمان کسی نجات پیدا نمی کند مگر این که دعای غریق را بخواند؟ عبد الله بن سنان عرض کرد:  آن دعا چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: بگویید: «یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»؛ «ای خداوند! ای رحمان! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل‏ها! دل مرا بر دینت پایدار کن» مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کردند + فیلم و تصاویر - مشرق نیوز https://www.google.com/amp/s/www.mashreghnews.ir/amp/314273/ مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
این روزها برخی که در کسوت روحانی یا نمایده مجلس و یا ... هستند اظهار نظر جالبی کرده اند. گفته اند در اسلام نماز هم اجباری نیست تا چه رسد به حجاب! این افراد گویا فرق میان احکام فردی و اجتماعی اسلام را ندانسته اند. نماز واجبی است فردی لذا اجباری نیست. اما حجاب واجبی است اجتماعی و به حقوق عمومی مربوط است لذا اجباری است. واقعا فهم این مسئله ساده اینقدر مشکل است؟ یا کسانی فهم مردم را به تمسخر گرفته اند؟ کدامیک؟ مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
خدای رحمان و رحیم کیست؟ اسلام رحمانی چیست؟ رحمان اسم خاص است در معنای عام یعنی این اسم مخصوص خداست و نمی شود نام کسی را رحمن گذاشت بلکه عبدالرحمن می شود، اما در معنای عام است یعنی گسترده مهر، یعنی مهربان نسبت به همه مخلوقات اسم رحیم برعکس اسم عام است در معنای خاص، یعنی می شود اسم غیر خدا هم رحیم باشد، اما در معنای خاص یعنی خداوند نوعی مهربانی دارد که خاص برخی از مخلوقات است و دیگران از آن محرومند، مهربانی رحمانی که عام است همین است که خداوند به همه مخلوقات فرصت بودن داده، روزی داده، و نیازهایشان را برآورده فرموده، حتی دشمنش که شیطان است اما مهربانی رحیمی که خاص است مهربانی دوستی است و این مخصوص دوستان خداست نه دشمنان او اینکه چرا خداوند در قرآن خود را رحمان نامید یک ریشه جامعه شناختی داشته و برای مبارزه با یک فرهنگ غلط اجتماعی بود، حالا چطور؟ بت پرستان برای هر قبیله ای بتی داشتند که از نظر آنها این بت فقط خدای همان قبیله بود و کاری به کار بقیه قبایل نداشت، اعتبار بتها هم یکسان نبود، هر قبیله ای که بتش معتبرتر بود قبیله برتری محسوب میشد، لذا بت ها پایه ی نظام طبقاتی در بین مشرکین بودند، نظامی که در آن عده ای اشراف و عده ای نوکر محسوب میشدند، واژه الرحمن کلک این نظام طبقاتی و غیرعادلانه را می کَند، زیرا خدای رحمن خدایی است که با همه کار دارد به همه وجود داده و به همه روزی میدهد این فلسفه رحمانیت خدا است نه اینکه خدای رحمان با همه دوست باشد و همه را تایید کند و هر کس با هر مرامی و طرز فکری و عملکردی مورد تایید خدا باشد (برخلاف آنچه از اصطلاح اسلام رحمانی اراده میشود) اینکه مشرکین با نام رحمان برای خدا مخالفت می کردند به این دلیل بود که نظام طبقاتی آنها را به هم می ریخت و عدالت اجتماعی را برقرار میکرد اما مشرکین امروز به تعلیم شیطان روشی نوین برای حل این مسئله یافته اند، کلمه رحمان را بجای طرد تحریف کرده اند، بجای خدای رحمانی که به همه روزی می دهد چه دوست و چه دشمن، خدای رحمانی را معرفی می کنند که همه را تایید می کند و با هرکسی و هر دینی و هر انحرافی کنار می آید، چنین معنایی برای کلمه رحمان بسیار هم به نفع مخالفان اسلام است و دهان مسلمانان ساده را هم میبندد تا اعتراضی به انحراف فکری و عملی هیچکس نداشته باشند و منحرفین در یک حاشیه امنیت و با یک خیال راحت و در امان از گزند مسلمانان به کار خود ادامه دهند و مانعی نداشته باشند ابن است اسلام رحمانی که یک انحراف و یک تحریف و یک بدعت خطرناک در دین است مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
رسول خدا (ص): روزگاری بر مردم می آید که سنت های سعادت بخش در جامعه بدعت تلقی میشود و نوآوریهای حرام سنت . در آن زمان مومنان صبور که در مقابل محرمات و گناهان و بدعتهای نوآورده شده می ایستند فریبکار و حیله گر معرفی میشوند و افراد بدعت ساز حیله گر برای مردم سعادتمند معرفی میشوند. "سفینة البحار جلد 1 صفحه 557" مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا https://eitaa.com/SAmarashi گپ https://gap.im/DrSAmarashi
سند محرمانه امنیت ملی آمریکا که اکنون تا حد زیادی به اهداف خود دست یافته دیگر چندسالی است که محرمانه نیست. این سند نشان می دهد که چگونه سیاست های تنظیم خانواده‌ و کنترل موالید در کشورها اجرا شده تا اهداف بنیاد راکفلر (ثروتنمدترین خانواده یهودی آمریکا) در این کشورها پیگیری شود.
islamic paranting style.pptx
2.61M
سبک فرزندپروری اسلامی ایتا @SAmarashi گپ @DrSAmarashi
آموزه توکل در اسلام: بهترین شیوه عبور از سختی های زندگی توکل یا اعتماد و اتکاء به خدا از دیدگاه روانشناسی به دو نوع توکل کودکانه و توکل بالغانه تقسیم می شود. توکل کودکانه خود بر دو قسم است. در قسم اول فرد بدان سبب که به خدا توکل کرده انتظار دارد خداوند همه چیز را طبق میل او رقم بزند. مانند کودکی که می گوید اگر مادرم مرا دوست داشته باشد برایم آن شیرینی را که خواسته ام می خرد و اگر نخرید پس دوستم نداشته. غافل از اینکه گاه مادر چون فرزندش را دوست دارد شیرینی را برایش نمی خرد چرا که به ضرر اوست. در چنین توکل کودکانه ای ساختار روانی فرد در معرض تهدید است. در توکل کودکانه قسم دوم فرد می گوید چون من به خدا توکل کرده ام پس خودم لازم نیست تلاشی کنم چرا که همه چیز در دست خداست و او اگر صلاح بداند خواسته مرا می دهد. درست مانند کودکی که دهانش را باز می کند تا مادر لقمه به دهانش بگذارد اما خودش هیچ تلاشی نمی کند. این نوع توکل نیز محکوم به شکست است. زیرا سنت الهی آنست که ناشکری فرد را لایق محرومیت میسازد. فردی که از امکانات و توانایی های خدادادی استفاده نمی کند و تلاش را رها کرده دچار کفران نعمت و مستحق حرمان است. در توکل بالغانه فرد می داند که باید اولا از خدا انتظار نداشته باشد که هر چه نظر بنده بود انجام دهد زیرا چه بسیار خواسته های نابجا و بدعاقبت از بندگان سر می زند که خود نمی دانند. لذا در توکل بالغانه نتیجه به خدا واگذار شده و تنها از او خواسته می شود که خیر مقدر فرماید بی آنکه منظور از خیر وضعیت مورد دلخواه بنده باشد. از سوی دیگر در توکل بالغانه فرد می داند که باید برای خواسته هایش تلاش کند تا ناشکری نکرده باشد و آنگاه اگر خداوند به مصلحت او ببیند او را به خواسته اش می رساند و اگر در هدف فرد خطر و ضرری باشد خداوند مانع می شود تا او به هدفش برسد اما به پاداش این توکل خداوند مقدرات بهتری برایش رقم می زند. کسی که اینگونه توکل کند اگر به وضعیت دلخواه خود برسد پیروز است و آن را از جانب خدا می داند و اگر نرسد باز هم پیروز است و آن را از جانب خدا می داند. چنین فردی از نظر روانشناختی چنان محکم است که هیچ اتفاقی او را متزلزل یا مایوس نمی کند. او نه از آینده واهمه ای دارد و نه غصه گذشته را می خورد: الا ان اولیاءالله لاخوف علیهم ولا هم یحزنون. بدانید که دوستان خدا نه می ترسند و نه غمگین می شوند. نه اضطراب و نه افسردگی! چه زیبا در دعای افتتاح از توکل های کودکانه خود به درگاه خداوند پوزش می آوریم: فَاِنْ اَبْطَاَ عَنّى عَتَبْتُ بِجَهْلى عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذى اَبْطَاَ عَنّى هُوَ خَیْرٌ لى و اگر حاجتم دیر برآید بواسطه نادانیم بر تو اعتراض کنم در صورتى که شاید دیر کردن آن براى من بهتر باشد زیرا لِعِلْمِکَ بِعاقِبَهِ الاُْمُورِ فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلى عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْکَ تو داناى به سرانجام کارها هستى و از اینرو من ندیدم مولاى بزرگوارى را که بر بنده پست خود شکیباتر از تو باشد  عَلَىَّ یا رَبِّ بر من اى پروردگارم نمازها و روزه هایتان قبول ان شاءالله مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا @SAmarashi گپ @DrSAmarashi
هدایت شده از کانون اندیشه جوان
💭 دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند. پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند. 👤سعدی شیرازی ▪️ @canoon_org
هدایت شده از منبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆 بشیر تاش، تحلیلگر سیاسی شبکه من‌وتو: دلیل ماندن اروپا در برجام، خوراندن آرام آرام جام زهر آمریکا به جمهوری اسلامی ست ! @seyednaseri
چرا اکثر پیامبران در آسیای غربی بوده اند؟ این غیرعادی نیست؟ طبق روایات اسلامی تعداد پیامبران 124000 نفرند در حالیکه تعداد پیامبرانی که در قرآن نامشان برده شده کمتر از 30 نفر است که اغلب مربوط به مناطق غرب آسیا هستند چرا که قرآن در این منطقه نازل شده است. اما بقیه 124000 نفر الزاما مربوط به این منطقه نیستند و ممکن است در سایر مناطقی از زمین که در روزگار سابق مسکونی بوده پراکنده بوده باشند و شاید به همین دلیل چندان نامشان در قرآن نیامده زیرا برای مردم منطقه نزول قرآن نام آشنا نبوده اند: غافر وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ ﻗﻄﻌﺎً ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ; ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﺑﺮﺧﻲ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ . ﻫﻴﭻ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﻱ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ; ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ [ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻟﺠﻮﺝ ]ﺑﺮﺳﺪ ، ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺣﻖّ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﻃﻞ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ .(٨٧) مثلا در تفسیر نورالثقلین از امام علی ع در مورد پیامبری سیاه پوست روایت کرده که نامش در قرآن نیست. از سوی دیگر گفته اند که ذوالکفل پیامبری بوده که در روم سلطنت می کرده زیرا مردم روم به او ایمان آورده و از او تبعیت کردند. نکته سوم اینکه اکثر پیامبران صاحب شریعت نبوده بلکه مبلغ شریعت پیامبر دیگری بوده اند. تعداد پیامبران صاحب شریعت را 13 نفر ذکر کرده اند و بقیه مبلغ شریعت آنها بوده اند و ممکن است پیامبر صاحب شریعتی در جایی مبعوث شده ولی به اطراف و اکناف عالم پیامبران مبلغ را گسیل داشته باشد که این مبلغان به اندازه صاحبان شریعت معروف نشده اند. موضوع بعد اینکه طبق روایات شیعه ایرانیان پیامبری داشته اند که متاسفانه کسانی از مردم ایران او را کشتند. اما او گویا صاحب شریعت بوده لیکن نامی از او در قرآن نیامده و به همین قرینه ممکن است در هر جای عالم مانند مناطق سرخپوست نشین یا اروپا یا آسیای شرقی نیز از اینگونه پیامبران وجود داشته است. اما نکته آخر اینکه نقطه بروز تمدن بشری در غرب آسیا بوده و اساسا پیدایش بشر از این منطقه بوده و تراکم جمعیت در گذشته در اینجا بیش از همه جا قرار داشته بنابراین حتی اگر اکثر پیامبران از این منطقه بوده باشند باز غیرمنطقی نیست چرا که غرب آسیا مهد تمدن بشری است و طبیعی است که بیشتر مورد توجه بوده باشد. هرچند دیدیم در همه جا پیامبرانی وجود داشته اند. مباحث علمی و معرفتی را در آدرس های زیر پیگیری بفرمایید ایتا @SAmarashi گپ @DrSAmarashi