فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجرای رزمایش رهایی گروگان توسط نیروهای برازنده یگان ویژه استان اصفهان .
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲عرض سلام خدمت بانوی والا مقام🌹🖤
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
شیطانازشجاعان
سختدروحشتاست،
ازآنـهاییکهازاو
تـــــرسیدردلنـدارند🖐🏼!
#چریکی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
#صابرین یعنی
مردان مجاهدی که دارای سه بعد
ایمان،
توان علمی وتخصصی و
توان جسمی بالا هستند.
#شهیدمجتبیباباییزاده
#شهدایصابرینسپاه
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️اقتدار سربازان اسلام✌️
🔰گروه آموزشی شهیدان آبشناسان_کاوه
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥🎬کلیپی دیدنی از اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷🚀
#لبیک_یا_صاحبالزمان ✋
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
ای پیامت انتشار کربلا
خطبه ات آیینه دار کربلا
خطبهتوکردهویران شامرا
زندهکرده مکتب اسلام را
تصویری از رزمندگان گردان حضرت زینب (س) لشکر ۱۰ سیدالشهدا در جنگ تحمیلی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلادرکربلامیمانداگرزینبنبود...🖤🥀
#وفات_شهادتگونه_حضرتزینب
#تسلیت_باد
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔲◾️▪️۱۵ رجب سالروز وفات شهادت گونه عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) برهمه شیعیان، مخصوصا#مدافعان غیرتمند #حرم شریفش تسلیت باد
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹دست نوشته شهید سلیمانی در وصف لحظهای که میخواست وارد ضریح مطهر حضرت زینب (سلام الله علیها) شود
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تشکر حاج قاسم که از حرم مطهر حضرت زینب (س) دفاع کردند....
#مدافعحرم_زینبسلاماللهعلیها
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚀 شلیک راکت فلق نیروی زمینی سپاه
🔸حزب الله لبنان روز گذشته با این راکتها مقر جاسوسی صهیونیستها را هدف قرار داد✌️
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
با سلام خدمت عزیزان دوستدار شهدا✋🏻
این هفته، میهمان یکی از شهدای مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها،شهیدمحمد بلباسی از شهدای قهرمان خانطومان، خواهیم بود✨✨✨
انشاءالله، که با آشنایی بیشتر شهدای عزیز، بتوانیم، ادامه دهندگان حقیقی راه آنها باشیم.🌸
التماس دعا🤲
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
#شهید_محمد_بلباسی🌹
تاریخ تولد : سال 1358✨
محل تولد : قائم شهر✨
تاریخ شهادت : 1395/02/17🌹
محل شهادت : خانطومان – سوریه🌹
وضعیت تاهل : متاهل با ۴ فرزند🌸
🍃پیکر مطهر این شهید عزیز پس از سالها چشم انتظاری به میهن عزیزمان بازگشت🍃
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸خصوصیات اخلاقی
آنها که محمد را از نزدیک دیده و چند صباحی با او رفت و آمدی داشتند حتما حرف مرا تایید می کنند.
محمد تجسم عینی ایثار بود و فداکاری، مظهر اخلاق بود و تواضع، دریای آرامش بود و البته طوفانی در درون جانش، و نیز ابر مهربانی بود و رافت.
🎙راوی:دوست شهید
#شهیدمحمدبلباسی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹نظم
خیلی ساکت و مظلوم بود. خیلی هم نظم داشت، هر وقت از مدرسه می آمد خانه، اولین کاری که می کرد پله ها را تمیز می کرد و کفش ها را دستمال می کشید، بعد دست هایش را می شست و جلوی آفتاب خشک میکرد.
بسیار کمک حال من بود طوری که وقتی مهمان میآمد لذت می بردم از اینکه همه چیز یکدست و سفره منظم چیده شده. خودش غذا نمی خورد تا مهمانها غذایشان تمام شود.
🎙راوی: مادر شهید
#شهیدمحمدبلباسی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یکسال که ماه رمضان مقارن شده بود با ایام عیدنوروز، محمد گفت من وضو می گیرم بروم مسجد. شب چهارشنبه سوری هم بود، موقع رفتن، بچه های محل بهش میگویند بیا برویم آتش بازی، محمد میگوید، دارم می روم مسجد، امشب شب قدر هم هست و نباید جشن چهارشنبه سوری بگیرید. 🖐🏼
بچه ها هم برای اینکه اذیتش کنند بطری نوشابه پر از بنزین را خالی میکنند روی محمد و لباسش آتش می گیرد.
بر اثر آن اتفاق پایش به شدت سوخت و با زحمت در بیمارستان مداوا شد.
🎙راوی: مادر شهید
#شهیدمحمدبلباسی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸نماز جمعه
در دوران مدرسه، بچه درس خوانی بود و البته استعداد هم داشت. وقتی دیپلم گرفت گفتم محمد جان برای دانشگاه هم امتحان بده. گفت مادر برای امسال دیر شده چون یک ماه دیگر کنکور است. اما من گفتم توکل کن به خدا پسرم، بنشین و این یک ماه را درس بخوان.
این مدت کمی که فرصت داشت برای دانشگاه خودش را آماده کرد اما با همه مشغلهاش نماز جمعهاش ترک نشد.
یک روز می خواست برود نماز جمعه، وقتی خواست بند کتانی اش را ببندد، رفتم روبروی پله جلویش را گرفتم و پرسیدم: کجا می روی؟
گفت میروم نماز جمعه. گفتم نماز جمعهی تو، درس توست، حالا اگر یک هفته شرکت نکنی اشکالی ندارد. درست را بخوان، دانشگاه که قبول شدی انشاءالله نماز جمعه هم می روی.
الحمدالله درس خواند و دانشگاه سراسری مشهد رشته مهندسی ریخته گری هم قبول شد.
🎙 راوی:مادر شهید
#شهیدمحمدبلباسی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿خاطره ای از شهید بلباسی به روایت خواهر شهید
ما به حجاب خیلی اهمیت می دادیم و هر چهار خواهر، از همان سن کم چادر می گذاشتیم. من هر روز فاصله مدرسه تا خانه را پیاده طی میکردم. یک روز در راه برگشت از مدرسه، صدای ناآشنایی باعث شد سرم را بالا بیاورم. پسری که جلوی مغازه ای در نزدیکی خانه مان ایستاده بود، تا مرا دید، گفت:( مگه خونه نداری که توی چادر زندگی می کنی؟)
چیزی برای گفتن نداشتم. عکس العملی هم نشان ندادم و به راهم ادامه دادم تا به خانه رسیدم.
به محض این که داداش محمد را دیدم، طبق معمول همه چیز را کف دستش گذاشتم. از اتفاقات صبح در مدرسه شروع کردم تا رسیدم به متلک پراندن آن پسر، جلوی مغازه.
من از داداش محمد نه سال کوچک تر بودم. درستش این است که بگویم برایم پدری کرد؛ ولی این طور نبود. او مثل یک مادر، دلسوز من بود.
هیچ چیز پوشیده ای بین ما وجود نداشت. برای هر مسئله کوچکی به او رجوع میکردم. از تمام سَر و سِر های زندگی من خبر داشت و اگر کمکی از دستش بر می آمد، کوتاهی نمیکرد.
بعد از این که خوب به حرف هایم گوش داد،شروع کرد به پرسیدن سوال:(پسره رو دقیقا کجا دیدی؟ کِی دیدی؟ چه شکلی بود؟ و...)
بعد از این که مشخصات دقیق را گرفت، دیگر چیزی نگفت.
صبح روز بعد که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم، داداش هم با من آمد؛ ولی پشت سرم با فاصله. وقتی آن پسر را دید، با ایما و اشاره به من گفت:(تو برو! اینجا نایست!)
✨✨داداش محمد بچه آرامی بود و همیشه مسائل را مسالمت آمیز حل می کرد؛ اما نمی دانستم در این ماجرا چه پیش خواهد آمد. شاید به خاطر ناموسش از کوره در می رفت و دعوا راه می انداخت. دلم طاقت نیاورد.
خیلی دور نشدم. جلوتر رفتم و گوشه ای ایستادم تا اگر درگیری پیش آمد، یکی را خبر کنم. دیدم داداش خیلی مودبانه جلو رفت، با آن پسر دست داد و شروع به صحبت کرد. نه آثار دعوایی بود و نه پرخاشی. حتّی آخرش خندیدند و از هم خداحافظی کردند.
صبر کردم تا داداش به طرفم بیاید و بپرسم ماجرا چه بوده است! خودش هم از نگاه متعجب من من فهمیده بود که منتظر جواب هستم. برای همین گفت:(دوستانه حل شد، دیگه این آقا مزاحمت نمی شه.)
هیچ وقت نفهمیدم آن روز به هم چه گفتند؛ اما آن پسر دیگر مزاحمم نشد.
🌿خاطراتی از شهید محمد بلباسی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرایا القدس منتشر می کند:
عبواتنا.. براكينٌ بأجسادكم تتضرم
מטעני החבלה שלנו.. הרי געש בגופותכם בוערים
#طوفان_الأقصى
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از هدفگیری خودروهای نظامی صهیونیستها توسط مقاومت فلسطین
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR