『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
📷دریای مازندران، نفر راست:
🌷شهید مهدی روح الهی🌷
🍃نذر کرده بود ۹ ماه بدون مرخصی در جبهه بماند
🎙عادل نظری ،دوست و همرزم شهید می گوید:
🌷مهدی از ناحیه چشم بیمار بود و خوب نمیدید. برای همین به دنبال معافیت از سربازی بود. از او سوال کردم:
- «تو که به جبهه می روی، پس چرا دنبال معافیت هستی؟ برو سربازی.»
گفت:
- «اجر و ثواب داوطلبانه به جبهه رفتن با اینکه سرباز باشی و به جبهه بروی خیلی بیشتر است.»
نذر کرده بود اگر از خدمت سربازی معاف شود، ۹ ماه بدون مرخصی در جبهه بماند که معافیتش درست شد و ۹ماه در جبهه ماند و بار دیگری که به جبهه آمده بود، آخرین بارش بود و به شهادت رسید.🌷
من در گردان مهندسی هفت تپه بودم. مهدی با یک تویوتای سفید پیش من آمد و گفت:
- «میخواهم به خط بروم. ما داریم فاو را از دست می دهیم.»
به او گفتم:
- «ما قرار بود با هم به مرخصی برویم. کجا میخواهی بروی؟»
در جواب گفت:
- «چند روزی صبر کن، با هم می رویم.»
مهدی با اینکه چهره ای سبزه داشت ولی آن روز سیمایی نورانی و روحانی پیدا کرده بود. به من الهام شده بود که دیگر نمیتوانیم با هم به مرخصی برویم و بار آخری ست که همدیگر را میبینیم. مهدی رفت و دیگر برنگشت.
🔸اوایل سال ۱۳۶۷ وقتی عراق پاتک فاو را شروع کرد، نیروهای ما در حال عقب نشینی بودند. مهدی و دوستش شهید بزرگ زاده با هم بودند. شهید بزرگ زاده، تیری به پهلویش خورده بود و زخمی شده بود. زمانیکه او و مهدی به اروند رسیدند قایقی نبود، باید شنا میکردند و به عقب بر می گشتند. مهدی شناگر ماهری بود حتی در دریای مازندران 10 کیلومتر شنا میکرد ولی به خاطر اینکه دوستش شهید بزرگ زاده نمی توانست شنا کند او را تنها نگذاشت، همانجا پیشش ماند. مهدی در کمال وفاداری به همراه شهید بزرگ زاده به شهادت رسید.🌷💔
#شهید_مهدی_روحالهی🌷
#شهید_تفحص
#شهدای_گردان_علیبنابیطالب(ع)
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR