☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۳):
قدمت و سبقت چنین دغدغهای به سال ۱۳۵۷ برمیگردد. به زمانی که #رژیم_شاه، سرکوب خونین #ملت_انقلابی را در دستور کار خود قرار داده و پیاپی بدان مبادرت ورزید و متقابلاً #ملت_رشید #ایران هم در قالب مراسم گرامیداشت #چهلم_شهدآء، زنجیرهای گسستناپذیر در انقلاب توفنده خود دنبال کرد.
#سفّاکی رژیم شاهنشاهی بمنظور حفظ و تداوم #حاکمیت_فساد و تباهی #سازمان_یافته اعوان و انصار آن، فرجامی بجز#سقوط_شاه نداشت.
لذا از همان زمان کشتارهای وحشیانه مردم #حق_طلب که طلیعه و نشانههای سقوط #رژیم_شاهنشاهی، پدیدار شد، مطلب #تشکیل_نظام، تبدیل به جدّیّت در تحقق آن و بالتبع کیفیت تشکیل آن گشت.
نشان به آن نشان که، تا آنزمان (نیمه اول ۱۳۵۷) #شعار_ملت؛ #استقلال_آزادی و #حکومت_اسلامی بود و هنوز به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر نیافته بود.
چنانکه خود امام هم در کتاب #ولایت_فقیه خود از همین عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده بودند و حتی یکبار هم از ترکیب «جمهوری اسلامی» یادی نکرده بودند! با مراجعه به کتاب مذکور (انتشارات امیرکبیر/چاپ۱۳۵۷/با همکاری نمایشگاه کتاب قم/چاپ و صحافی چاپخانه سپهر تهران
البته این کتاب مشتمل بر گفتارهای درس خارج امام در نجف در سال ۱۳۴۷ است که در سال ۱۳۴۸ نوشته و برای نخستینبار در سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد) میبینم که؛
حضرت امام، حدود ۲۸۰ بار کلمه #حکومت (اعم از موصوف و صفت و مضاف و مضافالیه و...) را به کار برده است که آنرا در حداقل ۶۰ مورد با کلمه #اسلامی (حکومت اسلامی) توصیف کرده است.
عبارات؛
تشکیلات اسلامی/حکومتی صالح
حکومت صالح/صالح و لایق
نظام/انقلاب سیاسی اسلام
حاکمیت اسلام
تنظیم امور جامعه
نظام/نظم اسلام/اسلامی
نظام/حکومت عادلانه اسلام/اسلامی
حکومت عدل عمومی/عدل و قانون
حکومت عدل/عدل اسلامی
حکومت قانون الهی بر مردم
حکومت شرعی/عمومی و سراسری
عدالت اجتماعی/نظام اجتماعی اسلام
ولایت/خلافت/ریاست/فرماندهی/حکومت
حکومت الهی/انبیاء
حکومت مشروطه
دولت حقه اسلامی»
نیز توصیفات دیگری هستند برای مفهوم «حکومت اسلامی» که متعدداً استفاده شدهاند ولیکن عبارت «جمهوری اسلامی» را حتی یک بار هم به کار نبردهاند!
نه تنها این، بلکه کلمه #جمهوری را که فقط ۲ بار استفاده کردهاند، در هر دو مورد آنرا در ردیف حکومتهای مشروطه و نامشروع و مذمومی مثل سلطنتطلبی و شاهنشاهی و... برشمردهاند(!):
۱) «فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومتهای مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است. در این که نمایندگان مردم یا شاه در اینگونه رژیمها به قانونگزاری میپردازند در صورتیکه قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است. هیچکس «حق قانونگذاری» ندارد و هیچ قانونی جز حکم شرع را نمیتوان بمورد اجرا گذاشت. بهمین سبب در حکومت اسلامی بجای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومتکنندگان را تشکیل میدهد، «مجلس برنامهریزی» وجود دارد.» (ص ۵۳)
۲) «در رژیمهای دنیا (چه سلطنتی و چه جمهوری یا هر شکل دیگر) [هم] اگر رئیس جمهور یا سلطان وقت از دنیا رفت، بر اوضاع دگرگون شد و رژیم تغییر کرد مقامات و منصبهای نظامی بهم نمیخورد.» (ص ۱۲۶)
⁉️ ولیکن چه میشود که معظمله در دیدگاه خود (بعد از حدود ۱۰ سال و از ۲۰مهر۱۳۵۷)، تجدیدنظر نموده و چنان بر ترکیب «جمهوری+اسلامی» تصریح و تأکید میورزند که حاضر نیستند کلمهای از آن، کم یا بر آن، زیاد شود؟!
زیرا که مسئله، صرفاً تأسیس و تشکیل حکومت نیست بلکه پایایی و پویایی آن هم باندازه اصل تشکیل آن، موضوعیّت دارد.
بهترین و کارآمدترین تضمینی که برای تداوم سالم و مطمئن حکومت، پیدا میکند همانا #جمهوریت است. یعنی مردمیسازی حکومت و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ مردمسالاری دینی. زیرا که نظام بدون نهضت، فرجام نیک و مطلوبی ندارد و مانائی و زیبائی نهضت را در #حاکمان_نظام نباید جستجو کرد! زیرا که در #اخلاص_مردم، نهفته است ولیکن لازمست که پیاپی جلوهگری نماید.
البته با قاطعیت نمیتوان ادعا کرد که مردمیسازی حکومت یا برافراشتن نظام انقلابی، ابتکاری از جانب امامین انقلاب بود. زیرا که چنین الگوئی از #صدر_اسلام در قالب #بیعت، مطمح نظر و مهبط عمل بوده است.
نشان به آن نشان که؛ پیامبر اعظم(ص) علیرغم آنکه گزینش و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) بر حکومت را مستند به اراده الهی فرمودند، #بیعت_مسلمین را هم بر تثبیت مطلب افزودند حتی بیعت #زنان را.
زیرا که #آحاد_مسلمین در #موفقیت_پایدار حکومت اسلامی، نقشآفرینی دارند و ضرورت آن در حدی است که باید در عنوان و ساختار تشکیل نظام نیز، بصورت صریح ملاحظه شود تا هرگز راه گم نگردد.
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
صفحات مجازی حم در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
سلام علیکم
سید جان
مقاله شما در خصوص شهادت طلبی ممنوع
اشعار میدارد که شخص حقوقی با شهادت طلبی سر از جهنم در میآورد
این نظر ناصواب است به این منظر
که مگر امام حسین علیه السلام شخصی حقوقی نبود آنهم در طراز ممتاز
ودگر اینکه مگر
ایشان شهادت طلبی نفر مودند؟
وانگهی امیر المومنین علی علیه السلام را چه میگویید در لیلة المبیت
ایشان نیز هم شهادت طلبی کرده وهم شخص حقوقی است
پس ممحز میشود براینکه شهادت طلبی چنانچه مایه جسارت دشمن ونفله شدن شخصی اعم از حقیقی و حقوقی
شود
لا محاله ممنوع ومذموم است
چنانچه امام حسین علیه السلام در کنار کعبه متوجه نظر پلید وشوم شیطان صفت عوامل یزید لعنهم الله شدند وحج را مبدل به افراد کرده و مکه را ترک کرده
وکذالک پیغمبر اکرم حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم در لیلة المبیت
وصلح امام حسن و پذیرش ولایت عهدی امام رضا و...
(حجةالاسلام الماسی)👉
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌مشترک لفظی
یا مفهوم مشترک!
ضمن تشکر از اظهار نقادی جناب الماسی، از 👈یادداشت «شهادتطلبی ممنوعه برای اشخاص حقوقی»👉، بنظر میرسد؛ در دو مسئله، سوءتفاهمی رخ داده است:
۱) مفهوم شهادت طلبی
۲) مفهوم شخص حقوقی
برای توضیح مسئله، از همین نکته ارجاعی ایشان در موضوع #لیلة_المبیت، استفاده میکنم.
به گزارش منابع تاریخی، جمعی از کفار قریش در دارالنَّدْوه جمع شدند تا در باره نوع برخورد با پیامبر(ص) تصمیم بگیرند. در این جلسه تصمیم بر این شد که از هر قبیله یک نفر انتخاب شود و شبانه به پیامبر(ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او میان همه قبایل پراکنده میشد و بنیهاشم که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و مجبور میشدند به گرفتن دیه رضایت دهند.[۶]
بر پایه روایت مجلسی، پیامبر به علی(ع) فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر(ص) فرمود: «آری». امام علی(ع) تبسمی کرد، سجده شکر به جا آورد و وقتی سر از سجده برداشت گفت: «آنچه را که مأمور شدهای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد.»[۹] پیامبر(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هردو گریه کردند و از هم جدا شدند.[۱۰]
⁉️چرا علی(ع)، در بستر پیامبر خوابید؟
🔲تا پیامبر از ترور کفار، سالم بماند
🔲تا عیار ایمان علی شناخته شود
✅هر۲
🔲هیچکدام
👌آنچه که در این واقعه، کاملاً ممحض است؛
۱) پیامبر اکرم(ص)، به دستور الهی از شهادتطلبی، گریخته و به مدینه هجرت میکند. زیرا او اینک یک #شخص_حقوقی است و مکلف به انجام رسالت الهی است و امامت مسلمانان را بر عهده دارد.
۲) حضرت علی(ع) در این مقطع، صرفاً یک شخص حقیقی است که بعنوان یک مسلمان مجاهد، آماده جانفشانی برای پیامبر است.
امام علی(ع) در #یوم_الغدیر و بعد از #بیعت_مسلمین، تبدیل به شخص حقوقی میشود. فلذا در لیلةالمبیت، مجاز است که #شهادت_طلب باشد و وجود نازنین خود را در معرض ضربات شمشیرهای مشرکین قرار بدهد و به استقبال مرگ برود.
۳) تمایز حضرت #محمد_مصطفی(ص) بر #علی_مرتضی(ع) در اینست که پیامبر، یک شخص حقوقی است و حق شهادتطلبی (پذیرای خطر مرگ) را ندارد ولیکن علی(ع)، یک شخص حقیقی است و حق شهادتطلبی دارد و میتواند به استقبال مرگ برود.
۴) شخصیت حقوقی یافتن حضرت محمد(ص) را اساساً (صرفنظر از مقام رسالت الهی و غیبی) باید در این نکته ببینیم که در عالم شهود، از طرف #اهالی_مدینه، دعوت شده است به حکمیت و #حکومت میان آنان فلذا حق شهادتطلبی از آنحضرت، سلب شده است و بلکه مکلف گشته که از جان خود، قویاً محافظت نماید ولو با قربانی کردن شخصیتی مثل علیبنابیطالب که در آینده، #امیر_المؤمنین خواهد شد!
حال با همین قاعده برویم سراغ امام حسین(ع)؛
آنحضرت (صرفنظر از این که از جانب پروردگار متعال، #امام_المسلمین است ولیکن) تا بیعتی از طرف #مسلمانان با او نشود، همچنان #شخص_حقیقی، محسوب شده و حق شهادتطلبی دارد. اما از مقطعی که دعوتنامههای #اهل_کوفه را دریافت میکند، تبدیل به شخص حقوقی شده و لذا مکلف به حفظ جان خود میگردند ولو به قیمت ناتمام نهادن #حج واجب الهی!
ولیکن در روز #عاشورا وقتی مسجل میگردد که #کوفیان_خائن، نه تنها منکر ارسال دعوتنامههای خود شده بلکه علیه آنحضرت، شمشیر کشیدهاند، قاعدتاً شخصیت حقوقی امام(ع)، خاتمه یافته و مجدداً به حالت شخصیت حقیقی برمیگردند و لذا حق شهادتطلبی یافته و حق دارند بانگ برآورند که؛ «.. فیاسیوف خذینی»! یعنی اگر اهل کوفه (ولو در قالب امتی کوچک)، بنحوی #بیعت خود با امام را ابراز میکردند، شهادتطلبی #سید_الشهداء(ع)، به محاق میرفت.
در اینجاست که عبارت #خلط_مبحث مورد اشاره بنده در یادداشت مورد بحث، خود را به رخ میکشد و الخ!
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۴/۱۳