هدایت شده از گنبد فیروزه
☫﷽☫
#تحریر_حم
#تکذیب_کذّابها!
پارسال قبل از وقوع فتنه #نحسا_کومله که مسئله تحقیق و تفحص مجلس در قضیه «فساد ۹۲ همت فولاد مبارکه» رسانهای شد (و موجب تشدید فتنه مذکور گردید)، بنده سعی کردم اذهان مخاطبین خود را در قالب مقاله ذیل، به «فساد عظیمتر اوقاف» هم جلب بکنم و حال بعنوان یک نمونه بسیار کوچک؛ وقتی میبینیم که یکی از موقوفههای یکی از شهرستانها به مبلغی معادل قیمت یک بطری شیر پاستوریزه، اجاره داده شده است، معلوم میشود؛ حق داشتم توصیه کنم که ملت، موقوفات خود را به «سازمان لوطیخور اوقاف» نسپارند.
در «بحران روانی ناشی از فساد فولاد مبارکه» همه گمان کردند که زیر سر دولت روحانی و باند تبهکار اصلاحطلبهای خائن است و لذا بر طبل رسواسازی آن کوبیده شد و رئیس جمهور دستور برکناری کلیه دستاندرکاران آنرا صادر کرد ولیکن وقتی معلوم شد که قریب باتفاق آنها از جناح اصولگراهای خائن است، ورق برگشت و #دروغ_بزرگ شمرده شد و رئیس مجلس، نوای دگری ساز کرد ووو...
این مقاله 👇 را پارسال در واتساپ به اشتراک گذاشتم:
👇
🤔 سازمان اوقاف و
امور خیریه (یا شرّیّه؟!)
(بخش اول):
آهای مردم! #غارتگران در #کمین نشستهاند. لذا هنگام #وقف اموال و املاک خود، هرگز از کلمه #وقف استفاده نکنید! تا مبادا بهانهای به دست #سازمان_اوقاف بدهید که کل یا بخشی از وقفیات و #موقوفات شما را قانوناً بالا بکشند!
اجازه بدهید عمق مسئله و بلکه فاجعه را در قالب یکی از خاطراتم بیان کنم:
در نیمه اول دهه ۱۳۶۰ بعد از شلتاقها و خیانتهای بنیصدر و #میلیشیای_سازمان تروریستی #منافقین_متواری و سرانجام #ترور آیتالله #سیدعلی_خامنهای و #شهادت آیتالله #سیدمحمد_بهشتی و یارانشان و نیز شهادت جمعی دیگر از #روحانیون_انقلابی و بدتر از همه «ترور شخصیتی انقلابیون توسط قلم بمزدها» (بویژه علمای اعلام را)، تعدادی از روحانیون تهرانی گرد هم آمده و با راهاندازی #جامعه_وعاظ و شرکت در جلسات هفتگی آن، به هماندیشی #سیاسی پرداختند که اخیرا به بهانه #کرونا_ویروس تعطیل گردیده است!
ریاست این تشکیلات را حجتالاسلام والمسلمین #ناطق_نوری بر عهده داشت که آنرا بعداً به حجتالاسلام والمسلمین اکرمی سپرد.
#سیدرضا_اکرمی هم که ابتدائا حامی ۱۰۰٪ی #مشانژاد منحرف بود در #فتنه ۱۳۸۸ با چرخشی ۱۸۰ درجهای آشکار حامی ۱۰۰٪ی #میرماسون گشت (که قصه آنرا قبلا گفتهام) و بعنوان اعتراض به #تقلب_انتخاباتی (رمز فتنه ۸۸) #جامعه_وعاظ را خودسرانه تعطیل کرد!
لابد وی گمان میکرد «فتنه سید میرماسون» از «فتنه سید ابوالحسن»، برای #نظام و #روحانیت و #ولایت، کمرنگتر و کمخطرتر است!
(البته بعضی هم معتقدند که وی با اشاره ناطق نوری این کار را انجام داد!)
ایشان در دوره #دکتر_روحانی به مسئولیت نهاد فرهنگی #ریاست_جمهوری منصوب شد و جایگزین #عباس_امیری گردید.
عباس امیریفر در زمان ریاست اکرمی، دبیر اجرایی جامعه وعاظ بود و در زمان ریاست جمهوری مشانژاد منصب ریاست نهاد فرهنگی ریاست جمهوری را بدست آورد و همزمان با تشکیل «جامعه وعاظ ولائی» (اما مشهور به جامعه وعاظ مشائی!) اقدام به انشعاب جامعه وعاظ کرد ولیکن بعد از تولید فیلم #ظهور_نزدیکست بازداشت و مدتی محبوس شد.
در طی فیلم مذکور، #کوتوله_سیاسی #ضد_ولایت فقیهی بنام #محمود_احمدینژاد بعنوان #فرمانده_کل قوای امام زمان(عج) در آخرالزمان معرفی شد!!!
(ناگفته نماند که این شیخ، بعد از فروافتادن طشت #رسوائی مشانژاد #نفوذی، از آنها تبری جست!)
بعد از تعطیلی #جامعه_وعاظ توسط اکرمی، چند نفری از #روحانیون جمع شدیم و جلسات هفتگی آنرا در یکی از مساجد حوالی #بهارستان راهاندازی کردیم و حجتالاسلام والمسلمین شیخ جعفر #شجونی را که از همه ما مسنتر بود بعنوان دبیر جلسات بر تخت ریاست نشاندیم.
ولیکن بعد از مدتی، آن مرحوم، از ریاست جامعه وعاظ #استعفاء داد و در توجیه آن، نکته عجیبی را مطرح نمود که تمام این مقدمات برای اشاره به همین توجیه استعفای ایشان مرقوم شد.
وی گفت:
«برخی از #طلاب و #روحانیون کمبضاعت به من مراجعه میکنند که به آنها کمک مالی بکنم اما من شخصا که قادر به اجابت نبودم رفتم سراغ «سازمان اوقاف و امور خیریه» تا شاید از طریق آنجا بتوانم برای #طلاب_گرسنه به #نان_شب، آب باریکهای راهاندازی کنم اما موفق نشدم!
در حالیکه نیمی از تهران؛ از نوک قله دماوند تا بیابانهای پائین قرچک و ورامین، وقف امور خیریه بویژه مساعدت به طلاب و علمای #محقق و #مدرس و #مؤلف و مدارس علمیه شده است. زیرا سازمان اوقاف عمدتا در اختیار دزدهای قهاری افتاده است که حاضر نیستند حتی نم پس بدهند و به غارت ۱۰۰٪ی اموال و #املاک_وقفی مشغول هستند و دزدترین دزدها در اوقاف جمع شدهاند!
من که ...
...ادامه دارد در:
https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/538
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
تابستان ۱۴۰۱
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
پدافند ناشناخته مقاومت!
و قصه آن یک هلیکوپتر!!
(قسمت دوم):
⁉️چرا در عملیات هوائی اخیر دشمنان #علیه_ایران، از دهها فروند بمبافکنها و شکاریهای اسراعیلی_آمریکایی بر فراز اردن و عراق و باکو و...، فقط #یک_هواپیما توسط #پدافند_ایران، ساقط شد؟! ⏪ #یک_هلیکوپتر
همانطور که در 👈قسمت اول👉 اشاره شد؛
یکی از فرماندهان #حزب_الله لبنان، از معجزات #جنگ_۳۳_روزه (که پیامد عملیات #الوعد_الصادق رخ داد) تعریف میکرد و اینکه چگونه وعده پیروزی #سیدعلی_خامنهای به #سیدحسن_نصرالله، تحقق یافت!
بخش آخر آن خاطرهگوئی آن برادر لبنانی، در باره نحوه انهدام #هلیکوپتر_سرفرماندهی اسکادران هوایی اسراعیل بود که میتواند اشاره به موضوعیت #پدافند_ناشناخته_مقاومت داشته باشد:
سیدحسن نصرالله از طریق تجهیزات ارتباطی اتاق جنگ لبنان، وضعیت صحنه جنگ را به اطلاع حضرت آقا گزارش میکرد که در اتاق جنگ ایران، حضور دائمی داشتند.
تا اینکه نوبت رسید به آخرین عملیات اسراعیل که اعزام ۲۰ فروند هلیکوپتر آپاچی جدید و پیشرفتهای بود که به تازگی از آمریکا تحویل گرفته بود.
در شنود مکالمات ستاد جنگ اسراعیل با اسکادران اعزامی آن، متوجه شدیم که یکی از هدفهای اصلی دشمن، همین اتاق جنگی بود که ما در آن مشغول فرماندهی جبههها بودیم و نفهمیدیم محل ما از کجا لو رفته است!؟
سیدحسن سریعاً صحنه را به امام خامنهای گزارش داد ولیکن دیدیم که سیدحسن، برافروخته شد و از دستگاه فاصله گرفت و ما با تعجب پرسیدیم چه شد؟!
او گفت: خودتان را برای #شهادت آماده کنید! زیرا آقا فرمودند: من چیزی جز #دعا برای مقابله با آن هلیکوپترها ندارم!
پرسیدیم: حالا شما میخواهید چه کنید؟! سیدحسن نصرالله گفت: میروم که در گوشهای به دعا و توسل بنشینم!
در آن لحظات کلیه اعضای اتاق جنگ دست از کار کشیده و مشغول وصیت و راز و نیاز با خدا شدند و اینکه هر لحظه فرصت پرواز فرا میرسد. حتی هیچ مجالی برای گریز و دور شدن از آن نقطه را نداشتیم!
یکی از برداران که به حالت سجده افتاده بود و عاشقانه نجوا میکرد، دیدیم پرید هوا و با خوشحالی فریاد زد: کار تمام شد ... کار تمام شد ...!!!
ما پیش خود فکر کردیم که به علت فشار روانی شدید آن لحظات قاطی کرده و او را دعوت به آرامش کردیم اما او خود را به رادار رسانید و لحظاتی که به صفحه رادار چشم دوخته بود، با همان هیجان گفت: نگفتم تمام شد؟!... دیدید تمام شد؟!...
عملیات دشمن شکست خورد!...
امید و شادی عجیب او ما را هم به سمت رادار کشانید و از شنود مکالمات، متوجه شدیم که دشمن دستور عقبنشینی سریع برای آن اسکادران صادر کرده!
عملیات دشمن لغو شد و ما به بررسی دقیقتر و عمیقتر قضیه پرداختیم و متوجه شدیم که یکی از هلیکوپترها (سرفرماندهی)، در آسمان، خود به خود محو شده است!
شنود مکالمات حاکی از این بود که صهیونیستها به همدیگر میگفتند؛ حزب الله سلاح جدیدی دارد که هلیکوپتر پیشتاز را در هوا کاملاً پودر کرده و هیچ اثری از آن باقی نگذاشته است!
حسابی گیج شدیم! چون از طرف حزبالله هیچ نوع شلیکی علیه آن هلیکوپترها نداشتیم و اینکه چرا فقط یک هلیکوپتر نابود شده است؟!
ریختیم سر آن برادرمان که بالاپایین میپرید و خوشحال بود و ماجرا را از او جویا شدیم. گفت: من شهادتین را که گفتم، چون دوست داشتم در حالت #سجده به شهادت برسم به سجده افتادم و در حالت خلسه بودم که ناگهان احساس کردم با تعدادی از #رزمندگان حزبالله در یک بیابان تحت تعقیب هلیکوپترهای دشمن هستیم و در حال فرار ناگهان به یک #بانوی_چادری مواجهه شدیم و زود فهمیدیم که باید دست به دامن او بشویم و در حال طرح مسئله بودیم که او گفت: من دارم برایتان دعا میکنم!
ما قدری عصبانی شدیم و گفتیم: حضرت آقا در ایران در حال دعاست و سیدحسن هم در لبنان مشغول دعاست و شما هم در این بیابان؟!
اما تا دعاهای شما به اجابت برسد، کار از کار گذشته و ...!
آن بانو گفت: اگر عجله دارید بروید جلوتر! شاید مادرم بتواند کمکتان بکند!
و ما به سرعت از او جدا شدیم و به جهتی که او اشاره کرد دویدیم و همانجا تازه فهمیدیم که او #حضرت_زینب سلامالله علیها بود و ما را به #حضرت_زهرا سلامالله علیها ارجاع داده است!
بالاخره به بانوی اعظم(س) رسیدیم و تا خواستیم شرح ماوقع را بگوییم، اشاره کرد که صحنه را میبینم! و دست در چادر خود فرو برد و دستمال سفیدی را بیرون آورد و آنرا در هوا تکان داد و به ما گفت: مشکل شما حل شد! برگردید به مقر خودتان!
و من چنان مطمئن به نابودی دشمن شدم که از خواب و خلسه پریدم و بقیه حالات مرا هم که خودتان دیدید.
آنجا بود که فهمیدیم، #امداد_غیبی ما را از آن وضعیت خیلی خطرناک، نجات داده است.
در شنودهای بعدی، دریافتیم که دشمن، تیم خاصی را مأمور به شناسایی سلاح جدید حزبالله کرده است!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۸/۱۲
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏