eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
158 دنبال‌کننده
489 عکس
299 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گنبد فیروزه
☫﷽☫ ! پارسال قبل از وقوع فتنه که مسئله تحقیق و تفحص مجلس در قضیه «فساد ۹۲ همت فولاد مبارکه» رسانه‌ای شد (و موجب تشدید فتنه مذکور گردید)، بنده سعی کردم اذهان مخاطبین خود را در قالب مقاله ذیل، به «فساد عظیم‌تر اوقاف» هم جلب بکنم و حال بعنوان یک نمونه بسیار کوچک؛ وقتی می‌بینیم که یکی از موقوفه‌های یکی از شهرستان‌ها به مبلغی معادل قیمت یک بطری شیر پاستوریزه، اجاره داده شده است، معلوم می‌شود؛ حق داشتم توصیه کنم که ملت، موقوفات خود را به «سازمان لوطی‌خور اوقاف» نسپارند. در «بحران روانی ناشی از فساد فولاد مبارکه» همه گمان کردند که زیر سر دولت روحانی و باند تبهکار اصلاح‌طلب‌های خائن است و لذا بر طبل رسواسازی آن کوبیده شد و رئیس جمهور دستور برکناری کلیه دست‌اندرکاران آنرا صادر کرد ولیکن وقتی معلوم شد که قریب باتفاق آن‌ها از جناح اصولگراهای خائن است، ورق برگشت و شمرده شد و رئیس مجلس، نوای دگری ساز کرد ووو... این مقاله 👇 را پارسال در واتساپ به اشتراک گذاشتم: 👇 🤔 سازمان اوقاف و امور خیریه (یا شرّیّه؟!) (بخش اول): آهای مردم! در نشسته‌اند. لذا هنگام اموال و املاک خود، هرگز از کلمه استفاده نکنید! تا مبادا بهانه‌ای به دست بدهید که کل یا بخشی از وقفیات و شما را قانوناً بالا بکشند! اجازه بدهید عمق مسئله و بلکه فاجعه را در قالب یکی از خاطراتم بیان کنم: در نیمه اول دهه ۱۳۶۰ بعد از شلتاق‌ها و خیانت‌های بنی‌صدر و تروریستی و سرانجام آیت‌الله و آیت‌الله و یارانشان و نیز شهادت جمعی دیگر از و بدتر از همه «ترور شخصیتی انقلابیون توسط قلم بمزدها» (بویژه علمای اعلام را)، تعدادی از روحانیون تهرانی گرد هم آمده و با راه‌اندازی و شرکت در جلسات هفتگی آن، به هم‌اندیشی پرداختند که اخیرا به بهانه تعطیل گردیده است! ریاست این تشکیلات را حجت‌الاسلام والمسلمین بر عهده داشت که آنرا بعداً به حجت‌الاسلام والمسلمین اکرمی سپرد. هم که ابتدائا حامی ۱۰۰٪ی منحرف بود در ۱۳۸۸ با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای آشکار حامی ۱۰۰٪ی گشت (که قصه آنرا قبلا گفته‌ام) و بعنوان اعتراض به (رمز فتنه ۸۸) را خودسرانه تعطیل کرد! لابد وی گمان می‌کرد «فتنه سید میرماسون» از «فتنه سید ابوالحسن»، برای و و ، کم‌رنگ‌تر و کم‌خطرتر است! (البته بعضی هم معتقدند که وی با اشاره ناطق نوری این کار را انجام داد!) ایشان در دوره به مسئولیت نهاد فرهنگی منصوب شد و جایگزین گردید. عباس امیری‌فر در زمان ریاست اکرمی، دبیر اجرایی جامعه وعاظ بود و در زمان ریاست جمهوری مشانژاد منصب ریاست نهاد فرهنگی ریاست جمهوری را بدست آورد و همزمان با تشکیل «جامعه وعاظ ولائی» (اما مشهور به جامعه وعاظ مشائی!) اقدام به انشعاب جامعه وعاظ کرد ولیکن بعد از تولید فیلم بازداشت و مدتی محبوس شد. در طی فیلم مذکور، فقیهی بنام بعنوان قوای امام زمان(عج) در آخرالزمان معرفی شد!!! (ناگفته نماند که این شیخ، بعد از فروافتادن طشت مشانژاد ، از آنها تبری جست!) بعد از تعطیلی توسط اکرمی، چند نفری از جمع شدیم و جلسات هفتگی آنرا در یکی از مساجد حوالی راه‌اندازی کردیم و حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ جعفر را که از همه ما مسن‌تر بود بعنوان دبیر جلسات بر تخت ریاست نشاندیم. ولیکن بعد از مدتی، آن مرحوم، از ریاست جامعه وعاظ داد و در توجیه آن، نکته عجیبی را مطرح نمود که تمام این مقدمات برای اشاره به همین توجیه استعفای ایشان مرقوم شد. وی گفت: «برخی از و کم‌بضاعت به من مراجعه می‌کنند که به آنها کمک مالی بکنم اما من شخصا که قادر به اجابت نبودم رفتم سراغ «سازمان اوقاف و امور خیریه» تا شاید از طریق آنجا بتوانم برای به ، آب باریکه‌ای راه‌اندازی کنم اما موفق نشدم! در حالیکه نیمی از تهران؛ از نوک قله دماوند تا بیابان‌های پائین قرچک و ورامین، وقف امور خیریه بویژه مساعدت به طلاب و علمای و و و مدارس علمیه شده است. زیرا سازمان اوقاف عمدتا در اختیار دزدهای قهاری افتاده است که حاضر نیستند حتی نم پس بدهند و به غارت ۱۰۰٪ی اموال و مشغول هستند و دزدترین دزدها در اوقاف جمع شده‌اند! من که ... ...ادامه دارد در: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/538 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) تابستان ۱۴۰۱ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠 🆔 @chelcheraaqHM
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 پدافند ناشناخته مقاومت! و قصه آن یک هلی‌کوپتر!! (قسمت دوم): ⁉️چرا در عملیات هوائی اخیر دشمنان ، از ده‌ها فروند بمب‌افکن‌ها و شکاری‌های اسراعیلی_آمریکایی بر فراز اردن و عراق و باکو و...، فقط توسط ، ساقط شد؟! ⏪ همانطور که در 👈قسمت اول👉 اشاره شد؛ یکی از فرماندهان لبنان، از معجزات (که پیامد عملیات رخ داد) تعریف می‌کرد و اینکه چگونه وعده پیروزی به ، تحقق یافت! بخش آخر آن خاطره‌گوئی آن برادر لبنانی، در باره نحوه انهدام اسکادران هوایی اسراعیل بود که می‌تواند اشاره به موضوعیت داشته باشد: سیدحسن نصرالله از طریق تجهیزات ارتباطی اتاق جنگ لبنان، وضعیت صحنه جنگ را به اطلاع حضرت آقا گزارش می‌کرد که در اتاق جنگ ایران، حضور دائمی داشتند. تا اینکه نوبت رسید به آخرین عملیات اسراعیل که اعزام ۲۰ فروند هلیکوپتر آپاچی جدید و پیشرفته‌ای بود که به تازگی از آمریکا تحویل گرفته بود. در شنود مکالمات ستاد جنگ اسراعیل با اسکادران اعزامی آن، متوجه شدیم که یکی از هدف‌های اصلی دشمن، همین اتاق جنگی بود که ما در آن مشغول فرماندهی جبهه‌ها بودیم و نفهمیدیم محل ما از کجا لو رفته است!؟ سیدحسن سریعاً صحنه را به امام خامنه‌ای گزارش داد ولیکن دیدیم که سیدحسن، برافروخته شد و از دستگاه فاصله گرفت و ما با تعجب پرسیدیم چه شد؟! او گفت: خودتان را برای آماده کنید! زیرا آقا فرمودند: من چیزی جز برای مقابله با آن هلیکوپترها ندارم! پرسیدیم: حالا شما می‌خواهید چه کنید؟! سیدحسن نصرالله گفت: می‌روم که در گوشه‌ای به دعا و توسل بنشینم! در آن لحظات کلیه اعضای اتاق جنگ دست از کار کشیده و مشغول وصیت و‌ راز و نیاز با خدا شدند و اینکه هر لحظه فرصت پرواز فرا می‌رسد. حتی هیچ مجالی برای گریز و دور شدن از آن نقطه را نداشتیم! یکی از برداران که به حالت سجده افتاده بود و عاشقانه نجوا می‌کرد، دیدیم پرید هوا و با خوشحالی فریاد زد: کار تمام شد ... کار تمام شد ...!!! ما پیش خود فکر کردیم که به علت فشار روانی شدید آن لحظات قاطی کرده و او را دعوت به آرامش کردیم اما او خود را به رادار رسانید و لحظاتی که به صفحه رادار چشم دوخته بود، با همان هیجان گفت: نگفتم تمام شد؟!... دیدید تمام شد؟!... عملیات دشمن شکست خورد!... امید و شادی عجیب او ما را هم به سمت رادار کشانید و از شنود مکالمات، متوجه شدیم که دشمن دستور عقب‌نشینی سریع برای آن اسکادران صادر کرده! عملیات دشمن لغو شد و ما به بررسی دقیق‌تر و عمیق‌تر قضیه پرداختیم و متوجه شدیم که یکی از هلیکوپترها (سرفرماندهی)، در آسمان، خود به خود محو شده است! شنود مکالمات حاکی از این بود که صهیونیست‌ها به همدیگر می‌گفتند؛ حزب الله سلاح جدیدی دارد که هلیکوپتر پیشتاز را در هوا کاملاً پودر کرده و هیچ اثری از آن باقی نگذاشته است! حسابی گیج شدیم! چون از طرف حزب‌الله هیچ نوع شلیکی علیه آن هلیکوپترها نداشتیم و اینکه چرا فقط یک هلیکوپتر نابود شده است؟! ریختیم سر آن برادرمان که بالاپایین می‌پرید و خوشحال بود و ماجرا را از او جویا شدیم. گفت: من شهادتین را که گفتم، چون دوست داشتم در حالت به شهادت برسم به سجده افتادم و در حالت خلسه بودم که ناگهان احساس کردم با تعدادی از حزب‌الله در یک بیابان تحت تعقیب هلیکوپترهای دشمن هستیم و در حال فرار ناگهان به یک مواجهه شدیم و زود فهمیدیم که باید دست به دامن او بشویم و در حال طرح مسئله بودیم که او گفت: من دارم برایتان دعا می‌کنم! ما قدری عصبانی شدیم و گفتیم: حضرت آقا در ایران در حال دعاست و سیدحسن هم در لبنان مشغول دعاست و شما هم در این بیابان؟! اما تا دعاهای شما به اجابت برسد، کار از کار گذشته و ...! آن بانو گفت: اگر عجله دارید بروید جلوتر! شاید مادرم بتواند کمکتان بکند! و ما به سرعت از او جدا شدیم و به جهتی که او اشاره کرد دویدیم و همانجا تازه فهمیدیم که او سلام‌الله علیها بود و ما را به سلام‌الله علیها ارجاع داده است! بالاخره به بانوی اعظم(س) رسیدیم و تا خواستیم شرح ماوقع را بگوییم، اشاره کرد که صحنه را می‌بینم! و دست در چادر خود فرو برد و دستمال سفیدی را بیرون آورد و آنرا در هوا تکان داد و به ما گفت: مشکل شما حل شد! برگردید به مقر خودتان! و من چنان مطمئن به نابودی دشمن شدم که از خواب و خلسه پریدم و بقیه حالات مرا هم که خودتان دیدید. آن‌جا بود که فهمیدیم، ما را از آن وضعیت خیلی خطرناک، نجات داده است. در شنودهای بعدی، دریافتیم که دشمن، تیم خاصی را مأمور به شناسایی سلاح جدید حزب‌الله کرده است! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۱۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏