هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
نظامی پر مفسده بمثابه بتکدهای بنام کعبه!
خیلیها #علت_دفاع بنده از #نظام_جمهوری_اسلامی_ایران را جویا میشوند و آنرا (با توجه به روحیه نقادانه و انقلابی بنده از یکطرف و عدم هرگونه وابستگی تشکیلاتی به حکومت و جیرهخواری در آن از طرف دیگر) شگفتانگیز تلقی میکنند!
بعضیا هم جسورانه میپرسند؛ حاجی! مگر چقدر گرفتهای که اینهمه در حمایت از نظام، سنگتمام گذاشتهای؟!
بلی! بنده علیرغم مشارکت جاننثارانه در اضمحلال رژیم پلید پهلوی و برپائی و پیشبرد انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، هیچگاه دارای هیچ سمتی در مناصب حتی کوچک نظام نبودهام بجز همکاریهای مقطعی با برخی نهادهای عمومی و مثلاً ولائی که با پلیدیها و پلشتیهای جاری در آنها هم مبارزه کردم ولیکن حریف نشدم و نهایتا فقط خودم حذف شدم! اما چرا علیرغم آنکه آنهمه جفا دیدم اما وفا ورزیدم و میورزم؟!
بعضیها عتاب تندتری بخرج میدهند؛ تو که عمری برای نظام، خود را فدا کردی و در سن بالای شصت سالگی، برای تأمین هزینه معالجه عزیزانت، ناچاراً آلونک خود را فروختی و حال برای مستأجری در حتی جنوب پایانه جنوب، از پرداخت اجارهبهای آن هم عاجز شدهای و حتی قارقارکی هم زیر پات نیست که لااقل هنگام تردد در شهر به هنگامه اغتشاشات کرگدنهای ویرانگر و کروکودیلهای غارتگر مورد هتاکی و فحاشی اوباش و فواحش قرار نگیری و به زمین و زمان و هر کس و ناکثی بدهکاری و وقتی هم که کارگاه اختراعات فنیمهندسیت به یغما رفت و ورشکسته شدی از طرف نظام هیچگونه حمایتی دریافت نکردی ووو... چرا باز هم به حمایت و دفاع از این نظام ادامه میدهی؟!
نظامی که اصلاً نمیخواهد امثال تو را ببیند تا چه رسد به اینکه لطفی در حقشان بکند! ووو...
و البته عبارات تندتر و بدتری که نثارم کردهاند و تمایلی به بازگوئی آنها در اینجا ندارم. تا آنجا که با آنها نیز بعلت توهین به نظام و ارکان آن، قطع دوستی کردهام! زیرا وقتی نفوذ کلام خود در کاهش تیزی ضدیت آنها با ولایت و نظام را ناکارآمد مییابم، چارهای بجز قطع رابطه باقی نمیماند.
حتی بعضی از دوستان توصیه میکنند؛ تو که آدم خلاقی هستی و دهها اختراع فنی مهندسی داری که به درد بشریت میخورد و در ایران به نتیجه نمیرسی، چرا نمیروی خارج قبل از آنکه همه این ایدههای مختلف را با خود به گور ببری؟!
مخلص کلام آنکه عدهای از دوستان مرا احمق تصور میکنند که همچنان پای نظام و ملت ماندهام! و براستی از مدافع نظام بودن بنده متحیر هستند! و اینکه آب در هاون میکوبم!
واقعیت آن است که اگر جمهوری اسلامی ایران را عاری از مُفسد و مَفسده بنامیم، خود و دیگران را فریب دادهایم که چنین مشئمهای (تطهیر مطلق نظام) از بنده بسی دور است.
همچنانکه اگر آنرا غریق مُفسدین و مفاسد مختلفه بدانیم ایضاً به خبط و خطا رفتهایم که ایضاً چنین تهمتی (تکفیر و تفسیق مطلق نظام) از بنده بسیار بعید است. زیرا که کم نیستند کسانی که در درون نظام، مؤمنانه و مخلصانه در مسیر پیشرفت و تعالی ملت و نظام در تکاپوی خستگیناپذیری هستند و امور فاخری را به منصه ظهور میرسانند و ایبسا همانند بنده گرفتار بیمهریها و کملطفیهای فراوان از طرف مسئولین!
و اما اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران، بصورت نسبی، آلوده به کثافات ریز و درشت و متنوع و خسارتزای روزافزون هست، هیچ شک و تردیدی نیست و اتفاقاً قریب باتفاق عمر بنده عمدتاً صرف شناسائی در سطح ریشهیابی و تکاپو برای ریشهکنی (بعضاً موفق و بعضاً ناکام) آنها شد.
و اما اینکه این نظام هم همانند سایر حکومتهای دنیا آلودگی نسبی دارد و میتوان به دیده اغماض به آنها نگریست و سخت نگرفت! توجیه بلاوجهی است. لااقل از نظر بنده، نهضت+نظام دو رکعت نماز است که بدون طهارت، هیچ معنا و مفهومی ندارد. نماز اسلامی، نیایشی نیست که قرین هر نجاستی باشد ولو در حد باد روده!
بنده، نظام جمهوری اسلامی ایران را همان کعبه مقدسی میبینم که درون و برون آن آکنده از انواع بتهای ریز و درشت است و تبدیل به بتکدهای شهیر گشته ولیکن وقتی سپاه ابرهه مسیحیها بتحریک یهودیها (که بالاخره خداپرستان عصر بودهاند!) برای انهدام آن، لشگرکشی میکند، خدا در مقام #مدافع_حرم، آنها را درهم میشکند!
در سال #عام_الفیل چرا خدا از #بتکده_کعبه دفاع کرد در حالیکه آنجا مملو از بتهای طوایف عرب بود و هیچ نشانهای از توحید در آن دیده نمیشد؟!
نظام ج.ا.ا. حتی اگر عجالتاً بتکدهای بیش نباشد (که انواع خودفروختههای به شیطان و هوای نفس و اجانب از سر و کول آن بالا میروند!) باز هم ارزش دفاع و حمایت را دارد و حتی اگر به هیچ قلهای هم نزدیک نشده باشیم!
#جمهوری_اسلامی همچون #کعبه مسجدالحرام، «وُضِعَ للناس» است و «حفظ آن از أوجب واجبات است» و باید باقی بماند.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
💠کانال اطلاعرسانی حم؛
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت دوم):
ادامه اپیزود اول:
البته بنظرم آن شیخ از لحاظ قانونی حق داشت که مرا توبیخ نماید. زیرا بنده متعهد بودم در آن پنج ساعت، به طرح #مباحث_اعتقادی مندرج در کتاب سهمیهای سربازان بپردازم نه اینکه خوانش #زبان_فارسی را آموزش بدهم.
اما من تغییر مسئله بنیانی سربازان به مطلب بنیادی آنان را بلامانع میدانستم و در هر حال، اگرچه توبیخ شدم اما خوشحال بودم که روشی از #سوادآموزی_خلاقانه را کشف کردهام که میتواند #بیسوادی میلیونها نفر از #ایرانیان را با کمترین #زمان و #هزینه از کشور ریشهکن نماید و بلکه آشنایی مردمان سایر ملل با #زبان_فارسی را به خارج صادر کند!
روش خود را روی چند نفر بیسواد دیگر هم آزمودم و دیدم که بخوبی جواب میدهد و لذا اسم طرح خود را گذاشتم «سوادآموزی جهشی حم در ۲۴ ساعت» و بسوی آقای #محسن_قرائتی (در ساختمان نهضت سوادآموزی خیابان فاطمی) تاختم و آی هوار که؛ ... یافتم ... یافتم!!
چند نکته حائز توجه در ۲۴ ساعته نامیدن مدت سوادآموزی جهشی حم؛
۱) افزایش مدت آموزش از پنج شش ساعت به ۲۴ ساعت (و بعدها به ۴۰ ساعت) محض بالا بردن #ضریب_اطمینان از تحقق ادعا بود.
۲) منظور از ۲۴ ساعت، با تناوب هر روز دو ساعت و جمعاً ۱۲ جلسه دو ساعته است و اگر کلاس کشش داشته باشد میتوان در ۸ جلسه ۳ ساعته و حتی ۶ جلسه ۴ ساعته آنرا کار کرد. فلذا میتوان ادعا کرد؛ «سوادآموزی در یک هفته»!
۳) تأثیرگذاری روانی بر نوآموز که ۲۴ ساعته (فرضاً در یک شبانهروز) میتواند باسواد بشود. و اگر بیسوادی واقعاً کشش داشته باشد میتواند در مدت یک شبانه روز باسواد بشود.
۴) در دورههای آزمایشی بعدی متوجه شدم که ۲۴ ساعت برای سنین ۱۵ سال تا ۴۵ سال مناسب است و سنین کمتر یا بیشتر از این محدوده، نیازمند تکرار بیشتری هستند و لذا اگر از محدوده سنی (۴۵-۱۵) صرفنظر کنیم مدت ۴۰ ساعت برای کلیه سنین، کفایت میکند. و مجموعاً در کمتر از یک ماه هر بیسوادی میتواند باسواد بشود.
⁉️ اما چرا #سازمان_نهضت_سوادآموزی، نوآموز را برای مدت یکسال در رفت و آمد نگه میدارد؟! و از تعداد بیسوادان کشوری، #آمار دقیقی ارائه نمیدهد؟! و بعد از نیم قرن از #پیروزی_انقلاب_اسلامی و تشکیل #نظام_جمهوری_اسلامی_ایران، هنوز هم درصد قابل توجهی از مردم ایران، بیسواد هستند؟! و حتی قادر نیستند اسامی نامزدهای انتخاباتی خود را روی برگه رأی بنویسند!! و #نظام_آموزشی، چرا قادر (و بلکه مایل) به #ریشه_کنی_بیسوادی نیست؟!!
البته این سازمان هر سال دو نوع آمار ارائه میدهد که بنظرم هر دو اغراقآمیز است! یکی در سالگرد تأسیس نهضت سوادآموزی که بگونهای داد سخن در میدهد که گویا بیسوادی ریشهکن شده و فقط چند تا پیرزن و پیرمرد فرتوت باقی ماندهاند که کشش ندارند و عنقریب باید منتظر مرگ آنها باشیم تا بتوانیم ادعا بکنیم که بیسوادی ریشهکن شد! و حال آنکه ۱۰٪ الی ۲۰٪ جمعیت ایران در بیسوادی به سر میبرند!
یکی هم، زمانی که سازمان بدنبال #کسب_بودجه است که آمارهای نسبتاً واقعبینانهتری شاید باشد. در هر حال این دو نوع آمار هیچگاه با هم منطبق نیستند!
اگر ریشهکنی بیسوادی به سختی آپولو هوا کردن هم بود، رزمندگان ما توانستند موشکهای هایپرسونیک خود را روانه قارههای دیگر بکنند. ولیکن بزمندگان ما نمیتوانند بیسوادی را ریشهکن کنند! وگرنه تا حالا باید بیسوادی ریشهکن و سازمان نهضت سوادآموزی منحل میشد. ولیکن بنظر میرسد که ناندانی بعضیها شده است و تعمداً نمیخواهند ریشهکن شود!
علیأیّحالٍ پس از ورود به دفتر جناب قرائتی، تازه متوجه شدم که ملاقات با ایشان هم تابع پروتکلهای دیدار با مقامات رسمی است و از قبل باید تقاضای مکتوبی میدادم و علت تقاضای ملاقات خود را توضیح میدادم و اگر وقتی تعیین میشد آنگاه باید حرکت میکردم.
در این پروتکلها، امتیازی هم برای «کاشف روش جدید سوادآموزی» تعریف نشده بود!
در عینحال نشستم تا سماجت بکنم و در برگه کوچکی اندازه کف دست، عناوین ۱۰ تا طرح و ایدهای که اجرای آنها به گروه خونی استاد قرائتی میخورد، نوشتم که اولین ردیف آن، همین «سوادآموزی در ۲۴ ساعت» بود.
داشتم مأیوس میشدم که ناگهان آقای قرائتی، برای لحظاتی سرش را از اتاقش بیرون آورد تا چیزی به رئیس حوزه ریاست خود بگوید، #ابن_الوقت خودم را کشیدم جلو که؛ حاجی! عرض حاجت دارم.
برگه را گرفتم جلو چشمانش که گرفت و گفتم: برای اجرای این ۱۰ تا طرح فرهنگی-مذهبی، کمک شما لازمست.
آن لیست را سریعاً خواند و گفت: «اولی را ثابت کن، بقیه را دربست قبول میکنم» و #بدون_تعارف به اتاقش برگشت!
گفتم: از کجا شروع کنم؟
با اشاره به گوشهای گفت: برو پیش آقای بهشتی!
و در را بست!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۲
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ
🙏