🌷راه شهـیدان ادامه دارد...🌷 🌹ای شهید ؛
از چشمانـت ،
از امتداد نگاه روشنت ،
میتوان یافت ، مسیر "شهادت " را🕊
@SABKESHOHADA
#شهید_مرتضی_کریمی
#شهید_مجید_قربانخانی
🔻راوی: همسر شهید
🔅من احساس ميكنم در چند سال زندگي با آقا مصطفي به كمال رسيدم. ايشان خصوصيات رفتاري خاصي داشت. يكي از خصوصيات رفتاريشان روحيه تلاش و همت مسئوليتپذيري بود. اهل سستي و تنبلي نبود حتي در وصيتنامهاش نوشته است براي اين انقلاب سستي نكنيد. خيلي پرتلاش و خستگيناپذير بود. براي خدا كار ميكرد و اهل ريا نبود. در نهايت تواضع و فروتني بود. اگر جايي كار انجام ميداد دوست نداشت كسي ببيند. حتي سوريه رفتنش را دوست نداشت كسي بداند حتي اخيراً مسئوليتهايي به او دادند و كسي خبر نداشت. مصطفي در عين دينداري روحيه شادي داشت. بد اخلاق نبود. با بچهها در كنار او احساس خوشبختي ميكردم. آقا مصطفي با روحيه و قوي بود. سال 94 يكبار در سوريه زخمي شد، اما ميگفت چيزي نشده و سعي ميكرد نگرانش نشويم.
مادرشهید: «اوایلی که شهید شد با عکسش صحبت میکردم و می گفتم لحظه شهادت بر بالینت چه کسی بود? یک روز همسرش به من گفت خواب آقا مصطفی را دیدم که گفته است زمانی که زخمی شدم امام حسین (ع) به کنارم آمد.
@SABKESHOHADA
#شهید_مصطفی_زال_نژاد
💠 در 5شهریور سال 1362 بود که حزب منحله دمکرات کردستان ایران که کینه ای عمیق از #شهید_یوسف_داورپناه داشتند با هجوم به منزل این شهید بزرگوار، ایشان را به اسارت گرفتند و در نهایت پس از شکنجه های فراوان روحی و جسمی، او را به طرز فجیع و دلخراشی در مقابل دیدگان مادرش سربریدند و بعد مادر شهید را مجبور کردند به امام امت فحش بدهد . وقتی ایشان امتناع کردند ، در مقابل چشم مادرش او را تکه تکه کردند و جگرش را هم بیرون کشیدند . وقتی استقامت مادرش رادیدند برای شکستن مقاومت این مادر دلسوخته ، یک شبانه روز او را با تکه های بدن فرزندش در اتاقی حبس کردند . نهایتا این مادر با دستان خودش قبری کند و با دستان خودش تکه های بدن این شهید را در چادر سیاهش جمع کرد و با دستان خودش روی بدن او خاک ریخت . (ما مدیون خون شهداییم )
پ.ن: ما جواب خون شهدا که هیچ جواب این همه خون دل مادران شهدا را هم نتوانیم داد . . . !
@SABKESHOHADA
معاملهی پرسودی است، شهــــــادت🌷
فانیـــــ میدهی و باقیـــــ میگیری
جسم میدهیــــ و جانــــــ میگیری
چهـ لذَتی دارد نظر کردن به وجهـ الله
.
.
شهادت لیاقت میخواهد....
کاش لایق بودیم....
@sabkeshohada
یک روز ازهمان روزهای اولی که وارددانشگاه اصفهان شده بودم گذرم افتادبه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی؛قاب عکس شهداءدانشکده روی دیوار،پررنگ ترین چیزی است که ازآن توی ذهنم مانده.همان روزبودکه بین قابهای روی دیوارچشمم افتادبه شهیدنادر.چشمم افتادکه نه! چشم ودلم روشن شد،تعبیر بهتریست.
انگاربین آن همه ناآشنا یک آشنا دیده باشم؛دلم گرم شد.حتما تجربه کرده اید توی غربت، یک همشهری که مثلاازلهجه ش،یا اسم فامیلش شناخته ایدش چهنعمتی ست.شهیدنادرراکه میشناختم وحتی میدانستم دانشجوی روانشناسی دانشگاه اصفهان بوده ولی فکرنمیکردم عکسش را روی دیوار دانشکده علوم تربیتی،ببینم وآنقدردلم را گرم کند.
راستش رابخواهیدآن چندسال توی دانشگاه اصفهان وشهر اصفهان،اصلااحساس غربت نکردم ولی هروقت هم دلم هوای شهرخودمان رامیکردازمسجددانشگاه راهم رابه طرف دانشکده علوم تربیتی کج میکردم وسری میزدم به قاب عکس شهیدنادروسلامی میکردم به همشهری هم دانشگاهی ام.
امروزهم دوباره چرخی زدم توی نت وعکسهایش رامرورکردم.
@SABKESHOHADA
#شهید_نادر_گنجی
فرازی از وصیتنامه شهید براتعلی داوودی
آگاه باشيد كه بازگشت همه به سوى خداست پس باز گرديد به سوى خودتان و خودتان را دريابيد تا خداى خود را بشناسيد. وظيفه سنگينی داريم، بايد از خون بيش از 70 هزار نفر پاسدارى كرد. بايد اسلام عزيز را زنده نگه داشت.
ببينيد كه چه گرگهائى براى نابودى اسلام و ملت مسلمان و شهيد پرور ايران دندان تيز كرده اند، شما را به خدا قسم مى دهم كه به رهنمودهاى امام گوش كرده و آنها را در عمل و زندگى سرمشق قرار دهيد
@SABKESHOHADA
#شهید_حامد_بافنده 🌷 🌵 خرداد سال 1366 به دنیا آمد اصالتا اهل #مشهد اما ساکن شهر #رفسنجان در استان #کرمان بود. 🌵او یکی از #مدافعان_حرم ایرانی است که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت (ع)از طریق سپاه به عنوان مستشار نظامی عازم #سوریه شد. 🌵بافنده با نام جهادی
علی رضا امینی در لشگر #فاطمیون حضور یافت. 🌵او یکی از مداحان اهل بیت(ع) بود که در مراسم یادبود همرزمان شهیدش مداحی میکرد. 🌵وی بعد از مدتی جهاد
در سوم اردیبهشت ماه 1396 توسط تروریستهای تکفیری
در سن 30 سالگی
در منطقه(ریف حماء)
بر اثر انفجار مین به #شهادت رسید😭. #مزارش
در گلزار شهدای رفسنجان قرار دارد.
از او یک دختر به نام فاطمه به یادگار ماند.
یادش تا ابد جاودانه باد.
#سبک_زندگی_شهدا🍃 💐#همسر_شهید:
من، چون کارمند بودم، «حامد» مسئولیت «فاطمه» را شبها به عهده میگرفت و شیر خشک درست میکرد، «فاطمه» را تر و خشک میکرد و هرگز نمیگذاشت من از خواب بیدار شوم و کارهای بچه را انجام دهم.
@SABKESHOHADA
@SABKESHOHADA
نماز رو همیشه شمرده شمرده و با دقت میخوند، بهمون میگفت: اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میگذاریم، جز برای خدا، نمازمون رو سریع میخونیم و فکر میکنیم زرنگی کردیم، اما یادمون میره اونی که به وقت ها برکت میده، فقط خود خداست.
🌷شهید علیرضا کریمی🌷
📚 کتاب "مسافر کربلا"
@SABKESHOHADA
شهید «علیرضا حسینی»: خواهران گرامی! از شما میخواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبههها، جهاد اکبر کنید و با توطئههای شوم کافران ملحد بجنگید. این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشتهاند و این راه را میتوانند مانند حضرت زینب (س) با صلابت ادامه دهند.🍀🍀
@SABKESHOHADA
دوستش می گفت: علی بعضی وقتها خودش رو تنبیه می کرد،نفسش را ادب می کرد. یه شب توی زمستون که هوا خیلی سرد بود داشتم به سمت ترمینال میرفتم،علی حیدری را دیدم داره با یه پیرهن میاد.
مثل چی داشت می لرزید!! گفتم: علی اینجا چه کار می کنی؟
چرا تو این سرما لباس تَنِت نکردی،مریض میشی ها؟!
علی نگاهی کرد و لبخند ملیحی زد و گفت: این نفس من سرکش شده،این نفس راحت طلب شده،بایست یکم حالش جا بیاد! بایستی بفهمه کسانی که پول ندارند لباس گرم بخرند چی میکشند.
@SABKESHOHADA
(قسمتی از کتاب #شهید_علی_بیخیال )
🌹🌱🌹🌱 🚩 شہادت
معطل من و تو نمی ماند
تو اگر سرباز خدا نشوی،
دیگری می شود...
@sabkeshohada
سبک شهدا
دوستان! برای حل شدن مشکل یه عزیزی،هرکی این پیام رو میبینه،۲۰صلوات به نیت حل شدن مشکلشون قرائت بکنه🙏🏻
الان باید ۱۳۲۰ تاصلوات قرائت شده باشه☘
#شهادت
گمنام یعنی همین ،
یعنی یک گوشه ایی برای خودت بیافتی و خاک به رویت بنشیند و دور از تمام هیاهوهای دنیا دیگران باشی
یعنی خودت خاکی باش ، ولی برای دیگران آسمان به ارمغان بیاور ..
@SABKESHOHADA
4_6026263983042856737.mp3
19.47M
💠سید رضا نریمانی ؛
با بغض گریه داری ، میگم با بیقراری
بمیرم ، نشنوم که بگن زائر نداری
سلام آقا ، سلام ، زادهٔ زهرا "س" سلام
خامس آل عبا ، ساکن کربلا سلام..
@SABKESHOHADA
🍃ویژه دلتنگای کربلا
هر وقت ميخواست برایِ
بچـه هـا یادگارى بنویسه
مینوشت :
مَن کان لِله کانَ الله لَه
هرکى باخدا باشہ خدا با اوست..🥀
#شهید_ابراهیم_همت
#بهوقتــشهـــدا
#سَــلامبَرشُهدا
#اینجاوقـفشهـداسـت
#شهــــیدابــــراهیمهمــت
@SABKESHOHADA
@SABKESHOHADA
گفتم:" با #فرمانده تان کار دارم."
گفت:"الان ساعت یازده است،#ملاقاتی قبول نمی کند."
رفتم پشت در اتاقش در زدم،گفت:"کیه؟"
گفتم :"#مصطفی من هستم.""
گفت :"بیا تو."
سرش را از #سجده بلند کرد ،چشمهای سرخ، خیس اشک و رنگش پریده بود.
نگران شدم :"گفتم چه شده مصطفی؟ خبری شده؟کسی طوری اش شده؟"
دو زانو نشست. #سرش را انداخت پایین.زُل زد به مهرش .دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشتهایش رد می کرد.
گفت :"ساعت یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم.بر می گردم کارهایم را نگاه می کنم.
از خودم می پرسم کارهایی که کردم ،برای خدا بود یا برای دل خودم؟"
🌹🍃شهید حجت السلام مصطفی ردانی پور