eitaa logo
صفاییه
162 دنبال‌کننده
8 عکس
5 ویدیو
10 فایل
سلام علیکم. جایی برای انعکاس نظرات اساتید @Safaeiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠منبع پاسخگویی دین به مسائل اجتماعی چیست؟ 🔹منبع مطالعاتی حوزه، قرآن و روایات است ولی در مواجهه با آن بحث روشی نکرده‌ایم... آیا ائمه با همان روشی که در احکام و مطالعات ورود کرده‌اند با همان روش در مسائلی مانند مدیریت و طرح حرکت وارد شده‌اند یا این حوزه اقتضاء اسلوب دیگری دارد؟ این از شاه‌کلیدهای بحث است و ما از اینجا ضربه خورده‌ایم که فکر کرده‌ایم روش ائمه در این مسائل هم همان است و اگر دیدیم با آن روش، بیانی نداشته‌اند به سراغ سیرة عقلا رفته‌ایم. 🔹الان گیر پاسخگویی دین به مسائل مختلف اجتماعی و... گیر روشی است نه اینکه دین ندارد و اگر کسانی می‌گویند دین، این مسائل را ندارد به خاطر این است که فکر می‌کند ائمه با همان روشی که در احکام عبادات و معاملات ورود کرده‌اند با همان روش باید در مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و... وارد شده باشند. @Safaeiyeh
تربیت وحیانی استاد هادی زاده.docx
36.5K
🔰ضرورت تربیت 🔹استاد هادی‌زاده 📃متن سخنرانی ایراد شده در موسسه حیات طیبه @Safaeiyeh
آنها كه با عبوديت، به رسالت رسيدند و همراه پيام حق به راه افتادند و با خشوع و خضوع، پاداش قرب را به دست آوردند. ديگر امر و دستورشان به هوس‏ ها و محبوب ‏هاشان نيست كه به معروف دستور مى‏ دهند. و به آنچه كه با ارشاد و تبليغ، آگاهى داده بودند ومعرفت و بصيرت بخشيده بودند، فرمان مى ‏دهند. حركتى كه اين مراحل را طى نكرده باشد و جهادى كه از اين منازل نگذشته باشد، بر فرض امر به حق باشد، به معروف نيست و بر فرض كه نهى از باطل باشد، نهى از منكر نيست، خوبى ‏ها و زشتى‏ ها، شناسايى نشده و به احساس نگرديده، هنوز دراحساس و عاطفه و درخواسته ‏ها و آرزوها ريشه دارد. و پيداست آنچه كه در دل ريشه دوانيده بر فرض از دست و چشم دور نگاهش دارى، دور نمى ‏شود كه آرزوى نزديك و آتش خواهش، هميشه دل را مى‏ لرزاند و تو را از درون فتح مى ‏كند و از پاى مى ‏اندازد، بر فرض از بيرون قاطعيتى و دستورى اعمال شود، قاطيعتى توجيه نشده و جا نيافتاده است... به دنبال آن جريان ريشه ‏دار و جهاد همراه ايمان و عبوديت و رسالت است، كه اين دو نكته تحقق مى‏ يابد امر به حق است و نهى از باطل و اين حق، معروف است و شناسايى شده و اين باطل، منكر است و توجيه يافته. و در هر حال اين قاطعيتى است كه جا افتاده و در هنگام حضور مقتضى و زمينه ‏ها، به رفع مانع و قطع مزاحمت ‏ها پرداخته ‏ايم و اين چنين پرداختى، سنگين نيست كه معروف و مطلوب است. آنچه امر و نهى را سنگين و نفرت انگيز مى ‏سازد همين هجوم توجيه نشده و قاطعيت بى‏ مورد است كه به كفر و انحراف مى ‏كشاند و از راه دور مى ‏كند و در باطل پابرجا مى ‏سازد. من خود شاهد كفر و الحادهاى ريشه ‏دار، در خانواده‏ هاى مذهبى بوده‏ ام كه به دنبال فشار بر نماز صبح و كوتاه‏ كردن موى سر و دورى از لباس‏هاى زيبا و كناره‏ گيرى از هوس‏ هاى شعله ‏ور، آنچنان نفرتى را برانگيخته كه گذشت سال‏ها هنوز از جوش و خروش آن نكاهيده است. راستى كه به جاى آوردن چند نماز صبح در زير فشار، به اعراض و نفرت از نماز، براى هميشه و از دين تا پايان زندگى، كشيده و اين تجارت زيان بارى است. شايد تحمل قضاى چند نماز صبح و توجيه و زمينه ‏سازى و سرزنش ‏هاى حساب شده، جايى براى آشتى و دريچه‏ اى براى صلح باقى مى‏ گذاشت، در حالى كه اين قاطعيت‏ هاى مزاحم وآمريت ‏هاى بدون زمينه، كار را براى هميشه خراب كرده و ريشه ‏ها را خشكانيده است. اين حقيقت، با تجربه هم به دست مى ‏آيد، كه قدرت، تواضع مى‏ خواهد و قاطعيت، زمينه و امر و نهى، هنگام مناسب، قدرت همراه خشونت، لجاجت و حسادت را و نفرت و درگيرى را شكل مى ‏دهد. و قاطعيت بدون مقتضى، كهولت و سستى و سركشى و اعراض را پايه مى ‏گذارد و امر و نهى بى‏ هنگام، وازدگى و خستگى و طغيان و عصيان را به دنبال مى‏ آورد. و اين تجربه‏ اى است كه در خانواده‏ هاى مذهبى و قاطعيت‏ هاى خشن، هنوز هم به دست مى‏ آيد... بى ‏جهت نيست كه به دنبال صفت‏هاى «التائِبون، الْعابِدون، الْحامِدُون، السائِحُون، الرَّاكِعون، السَّاجِدُون، الامِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ»، به دنبال اين صفت‏هايى كه بدون واو عطف، پشت سر هم مى ‏آمدند، دو صفت «وَالناهُون عَنِ الْمُنْكِرَ وَ الْحافِظُون لِحُدود اللَّه». همراه واو عطف و پيوسته قرار مى‏ گيرد و در واقع امر به معروف و نهى از منكر را به حفظ حدود خدا پيوند مى ‏زند، تا اين امر و نهى و اين قاطعيت، همراه شناخت و بصيرت و در سايه‏ ى حدود و اندازه‏ ها، تحقق بيابد، چون امر و نهى بدون توجه به حدود و اندازه ‏ها، خود باعث نفرت و اعراض در يك مرحله و عصيان و طغيان در مراحل بعد و كفرو الحاد در مراحل نهايى مى ‏شود. به خصوص كه جوان در برابر اين امر و نهى حساس مى‏ شود و به كشف تناقض‏ها و تظاهرها و دروغ‏ها مى ‏پردازد و دم خروس را بيرون مى ‏كشد و با اين مدارك به الحادى مستدل روى مى‏ آورد و به كفرى‏ ريشه ‏دار گره مى ‏خورد... همراه معرفت و آگاهى، در زمينه توجيه و توضيح، نه امر و نهى، كه قاطعيت و خشونت شمشير هم تحمل مى ‏شود و استحقاق تازيانه از عصيان و نفرت، جلوگير مى ‏شود، همانطور كه براحتى از تيغ جراح استقبال مى ‏كنى و سيلى دوست را به جان مى‏ خرى. 📚کتاب درس هایی از انقلاب (قیام) علی صفایی صفحات ۲۰۹ الی ۲۱۲ @khatereazalisafaee @Safaeiyeh
💢 استغنای به فقه! 🔻یک روایتی را رفقا آورده بودند در زمینه فقه و علم. تعبیر این بود که اگر اصحاب ما تفقه در دین نکنند احتیاج به دیگران پیدا می کنند و نتیجتاً در مسیر ضلالت آنها می افتند. روایت این است لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا هیچ خیری نیست در کسی که تفقه نمی کند از اصحاب ما... إِذَا لَمْ يَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ احْتَاجَ إِلَيْهِمْ نکته نکته ظریفی است. اگر ما نیازی داشته باشیم و این نیازمان با فقه‌مان به استغناء نرسد، ناچار می‌افتیم در دامن جریان های دیگر. راز اینکه می‌افتیم در دامن جریان های دیگر چیست؟ [رازش این است که] وقتی یک نیازی در انسان هست و در مسیر درستش نرود، و جواب درستش را نگیرد طبیعتاً جواب نادرستش را می گیرد. [لذا] اگر به فقه خودمان استغناء پیدا نکنیم گرفتاریم. 🔻حالا راز رسیدن به این استغناء چیست؟ رازش این است که شما به اضطرار برسید، یعنی ببینید نیاز دارید و جای دیگه جواب نمی دهند. هر جایی غیر این راه برویم ضلال است، و این یک ادعا نیست. 🔻هر جایی غیر از هدایت الهی، به دلیل اینکه پایه اش تجربه است و تجربه محدود است. تجربه نارسا است، به دلیل اینکه تاریخ نشان داده که تجربه دائم بن بست دیده، دائم خطاهایش را یافته و دوباره تکرار کرده، [لذا] آنها همه راه ضلال اند و راهی که می تواند چراغ روشن من باشد فقط راه وحی است. این را باید بفهمیم. 🔻البته همه اینها که می‌گوییم به این معنا نیست که تجربه را کنار بگذاریم، [نه!] ما با استغناء به تجربه مشکل داریم وگرنه تجربه وقتی ذیل چراغ وحی قرار گرفت کارکرد [صحیح ]خودش را خواهد داشت. همین روایت هم دارد که وقتی به فقهش استغناء نداشته باشد فَإِذَا احْتَاجَ إِلَيْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلَالَتِهِمْ انسان نتواند نیازهایش را با فقه خودش پر کند، اگر این کار را نکند احتیاج به دیگران پیدا می کند. وقتی احتیاج به دیگران پیدا کردی تو حوزه ی فقهت -فقه نه به معنی فقه احکام، در حوزه فهم حیاتت، فهم زندگیت، فهم دینت- می افتی در طریق ضلالت آنها. این روایت یعنی اینکه شما اگر مسائلت را با اندیشه وحیانی حل نکنی، استغناء به دریافت روایات و آیات نداشته باشی، ناچار باید پای سفره فلاسفه دیگر -شرق و غرب- بنشینی و دیگر می افتی در آن طریقه. و این باز یک نکته ظریفی دارد که آن بحث توجه به طرح فکری و سازمان فکری است. أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلَالَتِهِمْ یعنی وقتی از یک جایی شروع می کنی یک گرهی را، یک مسئله ای را، دیگر در آن مسیر می افتی، دیگر باید بری تا تهش؛ باید بری... 🔻وقتی شما نتوانی نیازت را با فقه خودت تامین بکنی دیگران منتظرند که این نیاز را جواب بدهند و آنها از دریچه ی نیاز شما، شما را داخل می کنند در باب ضلال خودشان. همین کاری که فرهنگ غرب دارد با ما می کند، نیازهای موجودمان را محملی می گیرد و بر اساس همین نیازها آنچه که می خواهد را تحمیل می کند. وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فکر می کنی هنوز شیعه ای، فکر می کنی هنوز مسلمانی، ولی نه! دیگر افتاده ای در یک مسیر دیگر. 🔻حالا ببینید این روایت هایی که خیلی راحت ما از [کنار]شان می گذریم، در حالی که راهبردند برای زندگی ما. یک علت پایه ای و اساسی این که راحت از کنار امثال این روایات می‌گذریم این است که ما مسئله های مان را قبل از اینکه بیایم به سفره وحی ارجاع بدهیم با جاهای دیگه حل کرده ایم. من این مثال را زیاد تکرار کرده ام که بچه گرسنه ای، رفته است سر کوچه، یک فلافلی بوده، یکی دوتا فلافل خورده. حالا که آمده سر سفره مادر می نشیند، دیگر رودل کرده، دیگه هیچی نمی‌تواند بخورد. اصلا نیاز ندارد «این چی چیه درست کردی؟» ما اینطوری هستیم، ما گرسنگی مان را می رویم جاهای دیگر. مثلاً همین تعبیر لا خیر مهم است. اگر ما بخواهیم بهش توجه بکنیم خیلی از ما می‌شویم لا خیر. یعنی فقه به آن معنایی که گفته شد اگر نباشد، هیچ خیری نیست. 🔆 متن روایت: أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ الْكِنْدِيِّ عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ -علیه السلام- لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا يَا بَشِيرُ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ إِذَا لَمْ يَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ احْتَاجَ إِلَيْهِمْ فَإِذَا احْتَاجَ إِلَيْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلَالَتِهِمْ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ. الكافي، ج‏1، ص 33 @Safaeiyeh
جلسه استاد هادی زاده- 24 اسفند.mp3
30.1M
💢 ماه رمضان فرصت بازبینی و بازیابی خودمان است 🔹 محور ارزیابی ساعت های رفته نیست! ؛این است که الان در کجا هستم؟! 🔶با دعا چطور میتوانیم خود را بازیابی کنیم؟ 🎙 استاد محمدتقی ⏰ اسفند ۱۴۰۲ @mojtahedeqomi @Safaeiyeh
تربیت عقلانی استاد هادی زاده پاییز 02.pdf
437.1K
مباحثی پیرامون تقویت عقلانیت در کودک و نوجوان 🎙ارائه شده توسط استاد محمدتقی 🗓پاییز و زمستان ۱۴۰۲ 📝تقریر آقای محمدهادی قره‌باغی @hadianeha @Safaeiyeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد 🔺موضوع: تأملی پیرامون نماز(۱) 📆 سه‌شنبه ۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ 🌙 پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 📍 مشهد - مدرسه حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف - @Meftah_2 @Safaeiyeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد 🔺موضوع: تأملی پیرامون نماز (۲) 📆 چهارشنبه ۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ 🌙 شانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 📍 مشهد - مدرسه حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف - @Meftah_2 @Safaeiyeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 استاد 🔺موضوع: تأملی پیرامون نماز (۳) 📆 پنجشنبه ۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ 🌙 هفدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 📍 مشهد - مدرسه حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف - @Meftah_2 @Safaeiyeh
مذهب اصیل استاد غنوی ۱۴۰۳۰۱۱۰- ۱۹رمضان.mp3
15.64M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۱۹ ماه مبارک رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۰) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh
مذهب اصیل(۲).mp3
30.9M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل(۲) گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۲۱ ماه مبارک رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۲) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh
مذهب اصیل (۳).mp3
32.95M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل(۳) گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۲۳ رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۴) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh