🔸کتاب درسنامه نقد و بررسی جریان احمدالحسن البصری | #Pdf 👆 🔻اثر #استاد_هوشیار ⭕️ تهیه نسخه چاپی از انتشارات آوای قرآن ☎️ ۰۹۱۲۵۵۳۰۴۰۱ 🌐 borouj.ir/1397/04/21/ویراست-جدید-کتاب-درسنامه-نقد-بررسی-جر/ ⭕ @almoddaie 🔸 @Salehy @Salehi786

🔺بحوث فی رد دعوه احمدالحسن البصری 🔹ترجمه عربی درسنامه نقد و بررسی جریان احمدالحسن علی محمدی هوشیار مترجم: احمد عذاری دانلود رایگان @almoddaie

💢نقل #حدیث صحیحه حجت الاسلام عالی👆 از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد قیام مردمی در مشرق [ #انقلاب_اسلامی_ایران ] و اتصالش به #ظهور_امام_زمان ارواحنافداه (ان شاء الله) 🇮🇷 وَ نَراهُ قَریباً (دعای عهد) 🔸 [الغیبة للنعمانی] عن ابی جعفر (علیه السلام) أنه قال: ⭕️ کَأَنِّی بِقَومٍ قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ یَطلُبُونَ الحَقَّ فَلَا یُعطَونَهُ ثُمَّ یَطلُبُونَهُ فَلَا یُعطَونَهُ فَإِذَا رَأَوا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُم عَلَی عَوَاتِقِهِم فَیُعطَونَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقبَلُونَهُ حَتَّی یَقُومُوا وَ لَا یَدفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم قَتلَاهُم شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَو أَدرَکتُ ذَلِکَ لَأَبقَیتُ نَفسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمرِ. 🔸امام باقر(علیه السلام) فرمودند: ⭕️گويا مردمانى را مى بينم كه در مشرق برای طلب کردن حق (خلافتِ مقام ولایت) قیام کرده اند؛ امّا این حق را (در آن قیام اول) به آنان نمى دهند [گویا قیام نیمه خرداد سال۱۳۴۲] باز آنها قیام میکنند و مى طلبند، باز به آنان داده نمى شود [گویا قیام‌های سال۵۶و۵۷] چون چنين ديدند، شمشيرها (سلاحهاى) خود را بر شانه هايشان مى نهند. در اين هنگام، خواسته شان داده مى شود؛ امّا آنها [با حضور حاکمیت طاغوت] نمى پذيرند تا آنكه قیام کرده بر مى خيزند [حكومت اسلامی تشكيل مى دهند] و [پرچم] آن [انقلاب] را جز به مولاى شما تسليم نمى كنند. كشته شدگان آنان [در انقلاب و جنگ و حفظ این قیام] شهيدند. بدانيد كه اگر من آن [انقلاب و قیام] را دريابم، خود را براى [يارى] صاحب اين امر آماده نگاه خواهم داشت.  [بحار ج۵۲ ص۲۴۳ ح۱۱۶] ⭕️ @Salehy

🔸 کتاب «صحیفه فاطمیه» 👆 ⭕ ادعیه و نمازها و احراز حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) 🔻شامل ادعیه روزهای هفته، تعقیبات نمازهای یومیه، ادعیه در حوائج، حرز حضرت فاطمه سلام‌الله علیها، دعای نور، دعای کامل، تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، نمازهای حضرت فاطمه (علیها السلام)، حدیث کساء و خطبه فدکیه. 🔻چاپ انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت (ع)، مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران 🔻گرد آورندگان: شهربانو کندی و احمد رضا اخوت 📌 خرید نسخه های چاپی و PDF کتاب👇 🌐 bookroom.ir/book/25477/صحیفه-فاطمیه-ادعیه-حضرت-صدیقه-طاهره-سلام-الله-علیها 🌐 taaghche.com/book/52696/صحیفه-ی-فاطمیه 📌دانلود نرم‌افزار اندرویدی رایگان کتاب👇 🌐 https://eitaa.com/salehy/561 ⭕ صفحه رسمی سایت صحیفه فاطمیه مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(علیهم السلام) Www.sahifefatemieh.ir http://Instagram.com/sahifefatemieh @quranetratschool 🔸 @Salehy @Salehi786

🔸 نرم افزار صحیفه فاطمیه 👆 #اندروید ⭕ ادعیه و نمازها و احراز حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) 🔻شامل ادعیه روزهای هفته، تعقیبات نمازهای یومیه، ادعیه در حوائج، حرز حضرت فاطمه سلام‌الله علیها، دعای نور، دعای کامل، تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، نمازهای حضرت فاطمه (علیها السلام)، حدیث شریف کساء، خطبه فدکیه و ضمائم. https://t.me/salehi786/3932 📌 خرید نسخه چاپی 👇 🌐 bookroom.ir/book/25477 📌نرم‌افزار از تولید کننده کتاب👇 www.SahifeFatemieh.ir @QuranEtratSchool 🔸 @Salehy @Salehi786

📿 تصویر ما از معنویت چیست؟ ❌ معنویت جامع و معنویت شیطانی ❌ 🔴 آدم معنوی! کاواره ها و کثافت خونه های اروپا را هم باید عوض کنی... 📌 ما معنویت حضرت امام(ره) را که نمی فهمیم... ⛔️ مراقب #معنویت_سکولار باش ⛔️ #استاد_مهدیان(معاون علمی خانه طلاب جوان) #سلوک_انقلابی ✳️✴️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f

📽 معرفی کتب تالیفی حجت‌الاسلام والمسلمین وکیلی در اخبار ساعت 14 شبکه اول سیما 🔹مجموعه کتب معارف کاربردی «برترین آرزو» در هفت جلد توسط ایشان به رشته تحریر در آمده است که مبنای محتوایی اردوهای آموزشی، معرفتی و تفریحی«هفت روز در بهشت» می‌باشد. 🔹رهبر معظم انقلاب درباره این کتب فرموده‌اند: بنده این کتاب‌ها را همان دو سال پیش که به دستم رسید، مجلداتی از آن‌ها را خواندم. خیلی خوب بود؛ نکته‌ی عمده این بود که همان مباحثِ درست و صحیح و طرح شده در متون عمیق دینی را با زبان قابل فهم برای جوان و اثرگذار بر روی جوانان بیان کردید. (t.me/Ostad_vakili/311) 📚 برای خرید این مجموعه می‌توانید از طریق shop.javanan.org اقدام نمایید. ☑️ @ostad_vakili

🌷بهار آمد بهار آمد، چمن شد پر گل و ریحان 🌷نگار آمد نگار آمد، دو عالم شد درو حیران 🌷بهار آمد بهار آمد، بهار طلعت جانان 🌷نگار آمد نگار آمد، نگار شاهد پنهان 🌷بهار آمد بهار آمد، بهار دل بهار دل 🌷نگار آمد نگار آمد، نگار جان نگار جان 🌷بشب خورشید جان آمد، ضیای جاودان آمد 🌷بجان بگشای چشم دل که پیدا گشت هر پنهان 🌷بجان آمد سپاه حج، همه لبیک ها گویان 🌷بهار جان و دل آمد، به او شد زنده هر انسان 🙏العجل یا مولا ✊لبیک یا حجة الله، لبیک یا بقية الله

بسم الله #حدیث معرفتی در فهم #مقام_امام #ظهور حقیقت نور ولایت در هر زمانه به‌نام و ظهوری مخصوص همان #وقت و زمان 👌أَنَا فِی وَقْتِی هَذَا مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ (علیهما السلام) 👇 🔸 🔸 [المناقب] لابن شهرآشوب، عن خَالِدٌ السَّمَّانُ فِی خَبَرٍ: أَنَّهُ دَعَا الرَّشِیدُ رَجُلًا یُقَالُ لَهُ عَلِیُّ بْنُ صَالِحٍ الطَّالَقَانِیُّ وَ قَالَ لَهُ أَنْتَ الَّذِی تَقُولُ إِنَّ السَّحَابَ حَمَلَتْکَ مِنْ بَلَدِ الصِّینِ إِلَی طَالَقَانَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَحَدِّثْنَا کَیْفَ کَانَ 🔻 ابن شهر آشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از خالد سمان نقل كرده است كه گفت:  هارون الرشید (لعنة الله عليه) روزي مردي [از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام] را كه بنام "علي بن صالح طالقاني" بود طلبيد و گفت: تو گفته اي كه ابر تو را برداشته و از چين به طالقان آورده است ؟  گفت: بلي، هارون گفت: قصه ات را بگو و از چگونگي آن ما را باخبر كن.  🔸قَالَ: کَسَرَ مَرْکَبِی فِی لُجَجِ الْبَحْرِ فَبَقِیتُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ عَلَی لَوْحٍ تَضْرِبُنِی الْأَمْوَاجُ فَأَلْقَتْنِی الْأَمْوَاجُ إِلَی الْبَرِّ فَإِذَا أَنَا بِأَنْهَارٍ وَ أَشْجَارٍ فَنِمْتُ تَحْتَ ظِلِّ شَجَرَةٍ فَبَیْنَا أَنَا نَائِمٌ إِذْ سَمِعْتُ صَوْتاً هَائِلًا فَانْتَبَهْتُ فَزِعاً مَذْعُوراً فَإِذَا أَنَا بِدَابَّتَیْنِ یَقْتَتِلَانِ عَلَی هَیْئَةِ الْفَرَسِ لَا أُحْسِنُ أَنْ أَصِفَهُمَا فَلَمَّا بَصُرَا بِی دَخَلَتَا فِی الْبَحْرِ فَبَیْنَمَا أَنَا کَذَلِکَ إِذْ رَأَیْتُ طَائِراً عَظِیمَ الْخَلْقِ فَوَقَعَ قَرِیباً مِنِّی بِقُرْبِ کَهْفٍ فِی جَبَلٍ 🔻علي بن صالح گفت: مركب من يعني آن وسیله ای كه بر آن سوار بودم در عمق دريا شكسته شد، بر تخته پاره اي سه روز ماندم و امواج دريا مرا به اين طرف و آن طرف مي كشانيد تا به خشكي [جزیره ای] انداخت، در آنجا رودهاي جاري و درختان سرسبزي را مشاهده كردم، در سايه ي درختي خوابيدم، ناگاه صداي ترسناكي شنيدم و هراسناك از خواب بيدار شدم. دو حيواني را كه به شكل اسب بودند و نمي توانم آنها را به خوبي توصيف كنم ديدم كه با يكديگر مي جنگند، آنها چون مرا ديدند خود را در ميان دريا انداختند، در اين بين پرنده ی بسیار بزرگ قوي جثه اي را ديدم كه نزديكي هاي من در كنار غاري در ميان كوه بر زمين نشست، 🔸فَقُمْتُ مُسْتَتِراً فِی الشَّجَرِ حَتَّی دَنَوْتُ مِنْهُ لِأَتَأَمَّلَهُ فَلَمَّا رَآنِی طَارَ وَ جَعَلْتُ أَقْفُو أَثَرَهُ فَلَمَّا قُمْتُ بِقُرْبِ الْکَهْفِ سَمِعْتُ تَسْبِیحاً وَ تَهْلِیلًا وَ تَکْبِیراً وَ تِلَاوَةَ قُرْآنٍ وَ دَنَوْتُ مِنَ الْکَهْفِ فَنَادَانِی مُنَادٍ مِنَ الْکَهْفِ : " ادْخُلْ یَا عَلِیَّ بْنَ صَالِحٍ الطَّالَقَانِیَّ رَحِمَکَ الله ". فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ فَإِذَا رَجُلٌ فَخْمٌ ضَخْمٌ غَلِیظُ الْکَرَادِیسِ عَظِیمُ الْجُثَّةِ أَنْزَعُ أَعْیَنُ 🔻[بدنبال آن پرنده‌ی بزرگ] برخاستم و به طوري كه خود را لابلاي درختان مخفي مي كردم نزديك او رفتم او را تماشا كنم، آن پرنده همين كه مرا ديد پرواز كرد، او را تعقيب كردم و به غار نزديكتر شدم [و پرنده در آسمان بالا رفت] ناگهان صداي تسبيح و تهليل و تكبير و خواندن قرآن بگوشم رسيد. به در غار كه رسيدم كسي مرا از ميان غار صدا زد كه: " اي علي بن صالح طالقاني وارد شو خداي تو را رحمت كند ". من وارد شدم و سلام كردم، مرد بزرگوار و با ابهت و درشت اندام و قوی جثه و تنومند بود که جلوی سرش مو نداشت و چشمان سیاهِ فراخ و زیبایی داشت. 🔸فَرَدَّ عَلَیَّ السَّلَامَ وَ قَالَ یَا عَلِیَّ بْنَ صَالِحٍ الطَّالَقَانِیَّ أَنْتَ مِنْ مَعْدِنِ الْکُنُوزِ لَقَدْ أَقَمْتَ مُمْتَحَناً بِالْجُوعِ وَ الْعَطَشِ وَ الْخَوْفِ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ رَحِمَکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَأَنْجَاکَ وَ سَقَاکَ شَرَاباً طَیِّباً وَ لَقَدْ عَلِمْتُ السَّاعَةَ الَّتِی رَکِبْتَ فِیهَا وَ کَمْ أَقَمْتَ فِی الْبَحْرِ وَ حِینَ کُسِرَ بِکَ الْمَرْکَبُ وَ کَمْ لَبِثْتَ تَضْرِبُکَ الْأَمْوَاجُ وَ مَا هَمَمْتَ بِهِ مِنْ طَرْحِ نَفْسِکَ فِی الْبَحْرِ لِتَمُوتَ اخْتِیَاراً لِلْمَوْتِ لِعَظِیمِ مَا نَزَلَ بِکَ وَ السَّاعَةَ الَّتِی نَجَوْتَ فِیهَا وَ رُؤْیَتَکَ لِمَا رَأَیْتَ مِنَ الصُّورَتَیْنِ الْحَسَنَتَیْنِ وَ اتِّبَاعَکَ لِلطَّائِرِ الَّذِی رَأَیْتَهُ وَاقِعاً فَلَمَّا رَآکَ صَعِدَ طَائِراً إِلَی السَّمَاءِ فَهَلُمَّ، فَاقْعُدْ رَحِمَکَ الله، - فَلَمَّا سَمِعْتُ کَلَامَهُ قُلْتُ: سَأَلْتُکَ بِاللَّهِ مَا أَعْلَمَکَ بِحَالِی؟ - فَقَالَ (ع) : عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ وَ الَّذِی یَراکَ حِینَ تَقُومُ وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ 💎 ادامه 👇👇👇

🔻 [آن مرد زیباروی فراخ چشم] سلام مرا پاسخ گفت و فرمود:  اي علي بن صالح طالقانی! تو از معدن گنج ها [یعنی از گنج‌های طالقان] هستي [1]، به گرسنگي و تشنگي و ترس امتحان شدي و امروز خداوند به تو رحم كرد و از همه‌ى آنها تو را نجات داد، و هر آينه من مي دانم چه ساعتي سوار بر مركب شدي و چه مدت بعد از آنكه وسيله ي سواري تو شكست در ميان دريا ماندي و تو را امواج به اين طرف و آن طرف كشيد، و آن وقتي را كه تصميم گرفتي خود را در ميان دريا بيندازي و مرگ را به خاطر ترس زيادي كه به تو دست داده بود اختيار كني، و وقتي كه نجات يافتي و هنگامي كه آن دو صورت نيكو را مشاهده كردي و زماني كه به دنبال آن پرنده اي كه فرود آمده بود رفتي و چون تو را ديد به آسمان پرواز كرد، اكنون بيا و اينجا بنشين خدا تو را رحمت كند.  - چون اين گفتار را از او شنيدم عرض كردم: ترا به خدا چه كسي تو را از احوال من باخبر نمود؟ - فرمود: آن كس كه از پنهان و آشكار باخبر است و كسي كه تو را مي بيند وقتي كه بپا مي خيزي، و از جابجائي تو در ميان سجده كنندگان آگاه است.  🔸ثُمَّ قَالَ: أَنْتَ جَائِعٌ فَتَکَلَّمَ بِکَلَامٍ تَمَلْمَلَتْ بِهِ شَفَتَاهُ فَإِذَا بِمَائِدَةٍ عَلَیْهَا مِنْدِیلٌ فَکَشَفَهُ، وَ قَالَ: هَلُمَّ إِلَی مَا رَزَقَکَ اللَّهُ فَکُلْ - فَأَکَلْتُ طَعَاماً مَا رَأَیْتُ أَطْیَبَ مِنْهُ ثُمَّ سَقَانِی مَاءً مَا رَأَیْتُ أَلَذَّ مِنْهُ وَ لَا أَعْذَبَ 🔻سپس فرمودند: تو گرسنه هستي، و كلماتي گفت كه من فقط حركت لبهاي او را مشاهده كردم ناگهان سفره ي غذائي كه بر آن پارچه اي كشيده شده بود حاضر شد ، روپوش آن را كنار زد و فرمود: بيا از آنچه خداوند روزي تو نموده است بخور.  - غذايي خوردم كه پاكيزه تر و خوشمزه تر از آن نديده بودم، سپس آبي به من نوشانيد كه لذيذتر و گواراتر از آن نياشاميده بودم، 🔸ثُمَّ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ قَالَ: یَا عَلِیُّ أَ تُحِبُّ الرُّجُوعَ إِلَی بَلَدِکَ - فَقُلْتُ: وَ مَنْ لِی بِذَلِکَ؟ - فَقَالَ: وَ کَرَامَةً لِأَوْلِیَائِنَا أَنْ نَفْعَلَ بِهِمْ ذَلِکَ، ثُمَّ دَعَا بِدَعَوَاتٍ وَ رَفَعَ یَدَهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ : " السَّاعَةَ السَّاعَةَ"، فَإِذَا سَحَابٌ قَدْ أَظَلَّتْ بَابَ الْکَهْفِ قِطَعاً قِطَعاً وَ کُلَّمَا وَافَتْ سَحَابَةٌ قَالَتْ: "سَلَامٌ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ"، - فَیَقُولُ: "وَ عَلَیْکِ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَیَّتُهَا السَّحَابَةُ السَّامِعَةُ الْمُطِیعَةُ"، ثُمَّ یَقُولُ لَهَا: " أَیْنَ تُرِیدِینَ؟" - فَتَقُولُ: أَرْضَ کَذَا، فَیَقُولُ: أَ لِرَحْمَةٍ أَوْ سَخَطٍ؟، فَتَقُولُ: لِرَحْمَةٍ أَوْ سَخَطٍ، وَ تَمْضِی حَتَّی جَاءَتْ سَحَابَةٌ حَسَنَةٌ مُضِیئَةٌ، فَقَالَتْ: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ"، قَالَ: وَ عَلَیْکِ السَّلَامُ أَیَّتُهَا السَّحَابَةُ السَّامِعَةُ الْمُطِیعَةُ أَیْنَ تُرِیدِینَ؟، فَقَالَتْ: أَرْضَ طَالَقَانَ، فَقَالَ: لِرَحْمَةٍ أَوْ سَخَطٍ؟ فَقَالَتْ: لِرَحْمَةٍ. - فَقَالَ لَهَا:" احْمِلِی مَا حُمِّلْتِ مُودَعاً فِی اللَّهِ "، فَقَالَتْ: سَمْعاً وَ طَاعَةً، قَالَ لَهَا: فَاسْتَقِرِّی بِإِذْنِ اللَّهِ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ، فَاسْتَقَرَّتْ فَأَخَذَ بَعْضَ عَضُدِی فَأَجْلَسَنِی عَلَیْهَا 🔻 سپس آن حضرت دو ركعت نماز خواند و به من فرمود: اي علي! آيا دوست داري به شهر خودت برگردي؟  - عرض كردم: چه كسي مرا برمي گرداند؟  - فرمود: به احترام دوستان خود اين كار را براي آنها انجام مي دهيم. بعد از آن دعاهايي خواند و دست خود را بالا برد و فرمود: "السَّاعَةَ السَّاعَةَ"، "فورا، فورا". ناگهان ابرهايي پراكنده بر در غار سايه افكندند، هر ابري كه نزديك مي شد عرض مي كرد: "السلام عليك يا ولي الله و حجته". سلام بر تو ای ولي خدا و اي حجت پروردگار !  - آن حضرت جواب مي داد: و بر تو سلام و رحمت و بركات او باد، اي ابري كه شنونده و فرمانبردار هستي. سپس سئوال مي فرمود كه كجا مي خواهي بروي؟ - ابر مي گفت: به فلان سرزمين. از او سئوال مي فرمود: ابر رحمت هستي يا خشم و غضب ؟ جواب را پاسخ مي داد به رحمت یا غضب و مي رفت. تا ابر زيبا و روشني آمد و مثل ديگران به حجت خداوند سلام عرض كرد، به آن فرمود: و سلام بر تو اي ابر شنونده و فرمانبردار ! كدام سرزمين را اراده كرده اي ؟ عرض كرد: طالقان. فرمود: براي نزول رحمت هستي يا غضب ؟ عرض كرد: براي رحمت. - آن حضرت فرمود: اين شخص را امانت نزد تو مي سپارم، او را بردار و با خود ببر. ابر گفت: شنيدم و اطاعت مي كنم. آن حضرت فرمود: بر روي زمين قرار بگير، فورا بر زمين فرود آمد، آنگاه بازوي مرا گرفت و مرا بر آن نشانيد.  💎 ادامه 👇 👇 👇

🔸فَعِنْدَ ذَلِکَ قُلْتُ لَهُ: سَأَلْتُکَ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلِیٍّ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ مَنْ أَنْتَ؟ فَقَدْ أُعْطِیتَ وَ اللَّهِ أَمْراً عَظِیماً. 🔻در اين هنگام عرض كردم: تو را به خداوند بزرگ و به خاتم پيامبران حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم و سرور اوصياء حضرت علي عليه السلام و به امامان معصوم عليهم السلام سوگند مي دهم كه خودت را معرفي كن و به من بگو چه كسي هستي ؟ به خدا قسم مقام والا و شأن عظيمي به تو بخشيده شده است. 🔸فَقَالَ(علیه السلام): ⭕️ وَیْحَکَ یَا عَلِیَّ بْنَ صَالِحٍ، إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِی أَرْضَهُ مِنْ حُجَّةٍ طَرْفَةَ عَیْنٍ، إِمَّا بَاطِنٍ وَ إِمَّا ظَاهِرٍ، أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ الظَّاهِرَةُ وَ حُجَّتُهُ الْبَاطِنَةُ، أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ یَوْمَ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ، وَ أَنَا الْمُؤَدِّی النَّاطِقُ عَنِ الرَّسُولِ، 👌أَنَا « فِی وَقْتِی هَذَا "مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ" ». 🔻 آن حضرت (ع) فرمود: ⭕ از تو تعجب است(ویحک) اي علي بن صالح! [که مرا هنوز نشناختی]، خداوند هيچگاه ولو لحظه اي زمين خود را خالى از حجت نميگذارد، حجت او يا پنهان است و يا آشكار. من حجت آشكار خداوندم و حجت پنهانی او هستم، من حجت خداوند هستم بر آن روز معلوم و معين شده (یوم الوقت المعلوم)، و من ادا کننده پیام (مؤدی) و گوینده‌ی ناطق و سخنگوى رسول خدا (صلي الله عليه و آله) هستم، 👌 من « در اين زمان [به نام] "موسي بن جعفرم" ».  🔸فَذَکَرْتُ إِمَامَتَهُ وَ إِمَامَةَ آبَائِهِ، وَ أَمَرَ السَّحَابَ بِالطَّیَرَانِ فَطَارَتْ، فَوَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ أَلَماً وَ لَا فَزِعْتُ فَمَا کَانَ بِأَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَیْنِ حَتَّی أَلْقَتْنِی بِالطَّالَقَانِ فِی شَارِعِیَ الَّذِی فِیهِ أَهْلِی وَ عَقَارِی سَالِماً فِی عَافِیَةٍ. 🔻پس امامت او و امامت پدران بزرگوارش را يادآور شدم، و او ابر را دستور بالا رفتن داد، ابر شروع به پرواز كرد، به خدا قسم هيچگونه ناراحتي و دردي احساس نكردم و هرگز دچار وحشت نشدم، و مرا به چشم بهم زدني به طالقان رسانيد در همان خياباني كه اهل و عيال من آنجا بودند و محل سكونت من بود و به سلامت و عافیت بر زمين گذاشت.  (پایان بیان علی بن صالح طالقانی). 🔸فَقَتَلَهُ [هارون] الرَّشِیدُ وَ قَالَ لَا یَسْمَعْ بِهَذَا أَحَدٌ. 🔻سپس هارون الرشيد (لعنة الله علیه) [كه گفتار علی بن صالح را شنيد، دستور كشتن او را صادر كرد و] او را به شهادت رساند، و گفت: اين فضيلت [امام کاظم موسي بن جعفر عليهما السلام] را هیچ احدی نشنود. [2] .  🔸 [1] كنوز و گنج هاي طالقان در روايات فراواني ياد شده و اوصاف آنها بيان گرديده است.  [2] منبع : مناقب ابن شهراشوب: ۳۰۱/۴، بحار الأنوار: ۳۹/۴۸ ح ۱۶، مدينة المعاجز: ۴۲۷/۶ ح ۱۵۰. 🔸 🌐  متن ترجمه حدیث از ترجمه کتاب "القطره" : «قطره ای از دریای فضایل اهل بیت علیهم السلام» - جلد ۱، صفحه ۵۸۷ الی ۵۹۰. القطره تاليف آیت الله علامه سید احمد مستنبط، با ترجمه محمد ظريف؛ نشر الماس، قم. https://bookroom.ir/book/49107 http://www.bookeslam.ir/قیمت-خریدکتاب-نفیس-القطره-قطره-ای-از-دریای-فضائل-اهل-بیت-ع-آیت-الله-علامه-سیداحمدمستنبط-ترجمه-محمدشریف-انتشارات-الماس babolhavaej.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIBLIST&CODE=070000003601&RADIF=1 🔸 @Salehy @Salehi786