eitaa logo
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
259 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
121 فایل
💫بِسـم ربِّ عِشـق گام برداشتن درمسیرِعشـق🌟 هزینه میخواهد🌱 هزینه هایی که انسان راعاشق وبعد.. #شهیدمیکند🌷 کپی #حلالتون.. التماس دعا💕 مدیر: @fatehe_ghods118 ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/296443623 تبادل: @b_plak @ablase
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الرب الشهدا و الصدیقین 🍃🌹| اوایل شیطنت های دبیرستانش من رو از رفاقت باهاش میترسوند.. من اونموقع نسبت بهش خیلی آروم تر بودم... و فکر میکردم اینکه بخوام صمیمیتم رو باهاش علنی کنم من رو از چشم مدیر و معاون و مشاور مدرسه میندازه.. واسه همین بیشتر ارتباطمون بیرون مدرسه بود چه دورانی بود!! وقتایی که بیرون مدرسه با هم گشت و گذار داشتیم شبها تا اخر وقت به هم پیامک میدادیم ولی تو مدرسه انگار نه انگار که رفیقیم.. ولی بعد از مدتی وقتی مرام و معرفت و پاک بودنش رو درک کردم خیلی قضیه فرق کرد.. دیگه اواخر دوران دبیرستان بود و با خودم میگفتم آیا ارتباطمون بعد از فارق التحصیلی هم ادامه داره؟؟ تا اینکه وقتی فهمیدیم با هم دانشگاهی و هم رشته ای هستیم جور دیگه واسه رفاقتمون برنامه ریختیم.. عید غدیر 92 بود که عهد بستیم هرجا هستیم با هم باشیم... (بماند که یکبار عهد شکنی کرد و رفت و ... دیگه برنگشت..) روز ثبت نام دانشگاه محمد خیلی ذوق داشت.. یادم نمیره اون روزی رو که 8 صبح قرار داشتیم و من تا 10 خواب بودم.. محمد کارهای ثبت نام اولیه ش رو انجام داده بود و تا ساعت 11نشسته بود سر قرار دم مترو بهارستان منتظر من.. بدون اینکه حتی بهم زنگ بزنه😐 وقتی دیدمش اول فکر کردم تازه اومده نگو به خاطر من فقط منتظر مونده.. من رو برد کافی نت برای ثبت نام اینترنتی.. شناسنامه و مدارکم رو گرفت خودش شروع کرد به تکمیل مراحل ثبت نام... شاید نشنیده باشید که محمد حافظه خیلی خوبی داشت و بعد از اون جریان واسه همیشه شماره شناسنامه و کد پستی تلفن منزل و حتی کد سریال شناسنامه من رو حفظ بود... حتی از اون سال تمام انتخاب واحد های من رو محمد اول وقت برام انجام میداد که با هم تو یک کلاس باشیم😄 ترمای بعد از رفتنت خیلی دیر انتخاب واحد کردم... و خیلی کلاس ها رو غیبت خوردم... و خیلی روز ها رو بدون تو.... ♦️نقل شده از @Sangare_Eshghe
🍃امروز هر که نَفَسَش تنگ شده بستری اش کردند... ما را چه چاره کنیم... .💔 •❥❥@Sangare_Eshghe ❥●•
🥀 کی‌فکرشو‌می‌کرد؟ زجه‌زدن‌تو‌هیئت‌برا‌ارباب‌بدون هیچ‌دغدغه‌ای‌آرزو‌بشه‌برامون ...😭💔 چای‌خوردن‌و‌خندیدن‌با‌‌رفقا‌بعد از‌مجلس‌آرزو‌بشه‌برامون ...🚶‍♀ دم‌ گرفتن‌وعرق ریختن‌براش‌آرزو‌بشه‌برامون ...🙃✨ :)💔 کی‌فکرشو‌می‌کرد‌‌عادت‌رفتن به‌هیئت‌بشه‌آرزو‌ورویای‌هر‌شب؟!! @Sangare_Eshghe
4_5981009901214763139.mp3
25.93M
💔 این‌تقاص‌کدوم‌گناهه؟ حاج‌امیر‌کرمانشاهی @Sangare_eshghe
دلم برای نماز خواندن در مسجدت تنگ شده دلم برای نوشتن نامه برای تو تنگ شده دلم برای دعا برای ظهروت در مسجدت تنگ شده دلم برای صدای اذان از مسجدت تنگ شده اقا جان نمیخواهی کمکی به این درد کنی ؟؟؟ 💔❤️ اللّہــُــــــم‌؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج 🌱-@sangare_eshghe
|...مَتےٰ تُرانٰا وَ نَراكَ‌‌‍‍‌ ...|🍃 دَردَم نَدیدنـ نیسٺ! به خود مے پیچَمـ از اینڪہ تو را میبینَم ولے نمے شناسمَت...درسٺ مِثل یوسف!💔 :: 🌱 🌱 💟 @Sangare_eshghe
🍂 ڪھ‌آتشےڪھ‌نمیࢪد،همیشھ‌دࢪدݪ‌ماسٺ! +آٺیش‌ࢪفٺنٺ‌همیشہ‌تو‌دلمونہ... انٺقآم‌خونٺومےگیࢪیم:) .
|🌱✨| ‌ [ لب باز میکنم ، سخنم گریه می کند با مآ چه کرده دوری ات ؛ای بهتر از بهشت...💔] 💔 @Sangare_eshghe ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
#دلتنگی دلم کمی خلوت میخواهد🥺 خلوتی با خدایم❤️ خدایی که صدایم را میشنود🌸 خدایی که می‌دانم و می‌داند عاشقانه میپرستمش😍 خدایی که دلم پر می‌زند برای نیم نگاهی از او😊 خدایی که می‌داند در دلم چه میگذرد💔 اوست که می‌داند چه به روز بنده هایش می آید🙂 خدایا تو امید دل همه هستی 😇 میدانم که هستی و میبینی و میسازی به بهترین شکل🥰 #من‌امام‌زمان‌رادوست‌دارم @sangar_eshghe
•|🍃🎼🕊|• هربار چیزی گم میکنیمـ ‌مےگویند چندصلواټ بفرسٺ ان شاءالله پیدا مےشود! 🍃]° مولای عزیزتر از جانمـان ‌چند صلوات بفرستیم تا پیدایت کنیمـ؟ ⁉️]° ᷝᷡᷝᷝᷝ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡•° @Sangar_eshghe
🦋😔 + خدایا مے‌شود؟⇩ دࢪ‌تیٺࢪ‌نیازمندی‌ها؎‌ࢪوزگاࢪت‌بنویسے:↯ ـ بہ‌یڪ‌نوڪࢪ‌سادھ جهت‌شھید‌شدن‌نیازمندیم💔🙂 🍂🌱
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
🖤(:
هیچوقت‌یادم‌نمیره... پارساݪ‌‌جمعہ... صبح‌پاشدم‌ازخواب(: دیدم‌‌صدای‌گریہ‌کلِ‌فضای‌خونروگرفتہ.. نگران‌شدم؛ازاتاق‌اومدم‌بیرون.. چشای‌باباقرمز.. مامان‌یہ‌گوشہ‌کزکرده.. چی‌شده؟! (:💔 واین‌دردناک‌ترین‌خبری‌بود‌که‌میتونستم بشنوم...!بھ‌معنایِ‌واقعے‌دردِازدست‌دادنِ یه‌تیکه‌ازوجودِ‌ایرانوفهمیدیم‌هممون... == روزِبعدش‌امتحانای‌ترم... مگہ‌دست‌ودلمون‌بہ‌درس‌خوندن‌میرفت؟! صبحِ‌شنبہ‌رفتم‌مدرسہ؛دمِ‌دریه‌پوستر بزر‌گ‌بود...عکسِ‌سردار...ازدرودیوارِ‌مدرسہ غم‌وغصہ‌میبارید(:💔 ! رفتم‌تومدرسہ؛یادمہ... دوستام‌روزمین‌بقلِ‌شوفاژنشستہ‌بودن فقط‌صدای‌ میومد🙃 ماهایی‌که‌هیشکی‌نمیتونس‌‌خنده‌هامونو تومدرسہ‌ازمون‌بگیره‌؛ حتی‌توبدترین‌شرایط ... بعدشم‌که‌یه‌روضہ‌ی‌کوچیک‌‌تونمازخونہ ی‌مدرسہ‌واشک‌واشک‌واشک ... پابه‌پای‌کلیپای‌سردارتوی‌تلویزیون‌و مدرسہ‌وخیابون‌و...گریہ‌میکردیم(: ... ... زبون‌قاصره‌که‌بخوام‌حالِ‌اون‌روزارو توصیف‌کنم.. بعدشم‌که‌هیئتِ‌محشرحاج‌‌کریمے💔! !
•° قسمت بشود زیر عمود صد و هجده...، من نعره زنم شیعه‌ے دست حسن هستم...(: ♥️ @Sangare_eshghe
● • . 💔🙃' بہ‌باورِ‌دلِ‌نابآورم‌نمیگنجدهنوزهم‌‌ کہ‌مراباتواین‌فراق‌افتاد ... (:🖐🏼' . • ● 💛🌻 @Sangare_eshghe
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
چقدر امسال جاتون خالیه ..💔
🌸🌿 ای فراق مقدس، عید ما دیدن لبخند شماست... @Sangare_eshghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀... آرزوشـده‌مشھدهم‌ لڪ‌زده‌دلامون((: امایڪی‌نیست‌کہ‌مارویہ‌حـࢪم‌ببرھ💔 💛 💚 @Sangare_eshghe
💔 -ولےارباب... همیشہ‌ماتومرحلہ "التماس‌‌دعا"بودیم وبقیہ "دعاگوییم"... ꧇)🥀 🖇¦@Sangare_eshghe