eitaa logo
گام _ دوم
483 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
14 فایل
@Scnd_s_rvltion کانال سخنرانی های استادعلی اکبر رائفی پور و دکتر حسن عباسی و... کلیپ های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی بانشرمطالب در اشاعه فرهنگ مهدوی سهیم باشید 💠 ارتباط با ادمین وارسال نظرات وانتقادات: @ansaralhossein این کانال رسمی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰مهدي حسن قمي از كوچك ترين #دوستان ابراهيم مي گفت: 🌷يادم هست ابراهيم به #ساندويچ_الويه علاقه داشت. اما هر جايي براي ساندويچ نمي رفت. 🌷يك ساندويچ فروشي در١٧ شهريور بود كه به فروشنده اش آقاشيخ مي گفتند. يعني آدم #موجه و مسجدي بود. ابراهيم هميشه پيش او مي رفت. حساب دفتري پيش او داشت. 🌷مي دانست توي الويه؛ كالباس نمي ريزد وفقط از #مرغ استفاده مي كند. ابراهيم سوسيس و همبرگر و ...هرگز استفاده نمي كرد. اينگونه به ما درس #تربيتي مي داد كه هرچيزي نخوريم و هرجايي براي غذا نرويم. 🌷مي دانست كه اين فروشنده به حلال و حرام خيلي دقت دارد، براي همين آنجا مي رفت. چرا كه #قرآن دستور مي دهد: انسان به غذايي كه ميخورد توجه داشته باشد. كتاب سلام بر ابراهيم ٢ #شهید_ابراهیم_هادی🌷 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
#شهید_ابراهیم_هادی چادر برای زن یک حریمه یک قلعه ویک پشتیبان است... از این حریم خوب نگهبانی کنید... همیشه میگفت: به حجاب احترام بگذارید که حفظ آرامش و بهترین امر به معروف برای شماست. •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
اُردیبهشتی✨ گویا خدا هم میدانست که تو از همان اول بهشتی هستی...🌸🍃 پروردگارم از همان اول تورا فرشته ی بهشتی آفرید ، فرشته ای که زمین برای وسعتِ قلبِ بزرگ و پاکش کوچک بود...❤️ ‌ فرشته ای که در اوج جوانی سبک بالانه پر کشید...🕊 ‌ از ماه تولدت پیداست که تو از همان اول هم زمینی نبودی و از اهل بهشت بودی...🌾 ‌ از نامَت که ابراهیم است پیداست که آتَشه افتاده بر زندگیِ گمراهان را گلستان خواهی کرد...🌳 ‌ از نامِ خانوادگی ات پیداست که هادیِ هدایت کننده بودیو همواره هستی...🎊 ‌ از چشمانت پیداست که آنها کارِ یک خلقتِ معمولی نیستند، چشمانِ گیرا و هدایت گر نصیبِ هرکَس نمی‌شود، همان چشم ها که معادله ی هر گناهی را بر هم میزنند... ‌ الحُب أنْ أحبكِ ألف مرّة وفى كُلّ مرّة أشعرُ أنى أُحبكِ للمرّة الأولى ‌ عشق آن است كه هزار بار دوستت داشته باشم و هربار حس كنم اولين بارى است كه دوستت دارم! هرروز بیش تر از دیروز و کمتر از فردا دوستت دارم...🧡  ‌ تولدت مبارک اُردیـــــ‌بـــــهـــــشـــــتـــــی جان :)) ❤️🍃 ‌ ❤️ 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
. در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نماز نیستند! تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند... آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه... از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند. من هم بعد از یاد دادن وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم و  گفتم:این آقا پیش نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید. من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم تا یاد بگیرید. ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد.چند دقیقه بعد ادامه داد: در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!! خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم. اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد. پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد. یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند. اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده! 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🔴داستانی درباره ی شهید ابراهیم هادی باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود.چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند! همان موقع ابراهیم از راه رسید پاچه ی شلوار را بالا زد با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد! ابراهیم از این کارها زیاد انجام میداد... هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت! مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود... 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• http://Eitaa.ir/scnd_s_rvltion
بچہ‌ها❗️ 🍃سعۍڪنیدیہ وهمراه پیداڪنید،دوست‌خوب‌ڪسیہ‌ڪهـ‌ جلوش‌گنـاه‌ڪنی‌پـاتو‌بہ‌بهشتـــ بـاز‌ڪنہ؛پـاتو‌بہ‌بهشت‌زهـرا‌،ڪنارشهــدا بـاز‌کنہ؛پـاتو‌بہ‌یہ‌جاهایے‌واڪنہ‌ڪہ‌تــا حالا‌نـرفتۍ❗️مثلا‌بڪشوندتــــ بہ،محله فقــیرنشین‌هـا‌تا‌ڪمڪ‌ڪنے‌بہ‌مردم‌غم مردم‌خوردن‌روبهت‌نشون‌بده ..💚 😍 😍 😍   🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🔻 خاطره ای از برخورد ابراهیم هادی با یک معلول 🔅بخوانید: 🍂حوالی میدان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. یکباره ابراهیم را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی⁉️ ☘همینطور که آرام می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده یواش تر بریم تا از این آقا جلو نزنیم.! من به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی می کشید و آرام را میرفت. 🍃ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی برویم تا او ناراحت نشود. 🍁گفتم: ابرام جون، ما کار داریم، این حرفا چیه؟ بیا سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این رد نشیم. 🌱آنچنان قلب و مهربانی💗 داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند! 📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱ 🌷
🌷 ♨️پهلوان بی شهید ابراهیم هادی از زبان شهید🌸🌱 🔱بعد از حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود بارها با من در مورد صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار زهرا (س) 🥀است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو... ♨️وقتی می از خانه 🏘بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود در مورد هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح🌤 صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و » 🔱همیشه به در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار 🛵هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که مجروح💔 بود و به خانه🏡 آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال! ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می او را ببینیم. ♨️خوب به یاد دارم که به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش🔥 و خون خو بگیرم سرخ ❤️رهبر بر نگردم 🔱باره ها شنیده بودم که ، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم ♨️می گفت باید با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید 🌼شویم. اما ممکن هم هست که لیاقت شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود. 🔱سال ها از ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه ۱۳۹۰ 📆شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از گمنام دربهشت🌸🥀 زهرا(س) ساخته شود. ♨️ابراهیم گمنامی بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین# نقطه اتفاق افتاده بود! 🔱درست بعد از آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر ایشان به بهشت زهرا 🌷(س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت: ♨️ خوش به حالت ، چه جای خوبی هستی! ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه 🏠و تو رو یاد میکنه . بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعا 🤲کن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از رانشان داد! چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!!💥 🌷
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد به یاد به یاد به یادغربت بچه هایی که موندنداونجا وهیچوقت برنگشتندتاماسربلندباشیم به یادمادرانی که چشم به راه موندولی خبری ازدلبندشون نشدوازچشم انتظاری جان دادند به یادهمسران وخواهرانی که حتی راضی به برگشتن یه نشان یه پلاک بودنداما ...😔 💐شادی روح شهداصلوات 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
: 🌸 میدونی الله اکبر یعنی چه؟! یعنی خدا از هرچه که در ذهن داری بزرگ‌تر است..🌸 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•