فرازی ازوصیت نامه
ای ذوالجلال و الاکرام! از تو میخواهم که با شهادتم و ریختن اولین قطره خونم تمام گناهان و خطاهایم را در نامه اعمالم محو کنی و آنها را در روز موعود به من نمایان نکنی.
ای امت شهیدپرور ایران توصیه این بنده حقیر به شما این است که قدر رهبرمان را بدانید و فرامین این بزرگوار را به عمل درآورید که این یک نعمت الهی است و به ندای او لبیک گویید و تا لحظه آخر در رکاب او باشید و اگر از دستورات او عصیان کنید در اثر این کفران نعمت خداوند شما را دچار عذاب دنیوی و اخروی خواهد کرد؛ و من به منافقین هشدار میدهم که هرگز نپندارید که من کشته شدهام بلکه با کشته گردیدن من دهها لاله دیگر از این امت حزب الله جای مرا پر خواهند کرد و تا دیر نشده است از خواب غفلت بیدار شوند و به درگاه الهی باز گردند که خداوند بسیار بخشنده و توبه پذیر است.
وصیتم به برادران و خواهرانم این است که اولاً نمازشان را به موقع بخوانند و در این فریضه الهی سهلانگاری به خود راه ندهید و فراق مرا به خاطر رضای خداوند متعال تحمل کنید و شما برادران با پر کردن سنگر من و شما خواهرانم با حفظ حجابتان مرا زنده کنید و در آخر از همه شما برادران و خواهرانم و دیگر اقوام و رفقا حلالیت و طلب رضایت میکنم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
" شهید عبدالرضا بیرانوند"
#سالروزشهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
✨﷽✨
امروز سالروز جنایت رضاخان در کشتار وحشیانه بیش از ۲۰۰۰نفر فقط به جرم شرکت در مراسم پاسداشت حجاب در صحن مسجد گوهرشاد مشهد است.
رضاخان به دنبال بزک کردن ایرانیان به بهانه تجدد بود و این تنها یکی از جنایاتش برای تخریب ارزش های ایرانی، اسلامی و باورهای مردم بود.
#حجاب
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
امام علی علیه السلام میفرمایند:
اِرحَم مِن أهلِكَ الصَّغيرَ ، ووَقِّر مِنهُمُ الكَبيرَ.
با كوچک ترهاى خانواده ات مهربان باش، و به بزرگ ترهايشان احترام بگذار .
الأمالی للمفيد: ص ۲۲۲ ح ۱
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
سرگرم کار بودم که بلند گفت: مادر!
متوجه نشدم،شروع کرد دورم چرخیدن و تکرار این جمله "مادر حلالم کن"
گفتم: برای چی؟
گفت: اول حلالم کن
گفتم: حلالت کردم پسرم
گفت: مادر چند بار صدایت کردم متوجه نشدید، مجبور شدم با صدای بلند صدایتان کنم
ببخشید اگر صدایم را روی شما بلند کردم!
"شهیدمحمدرضاعقیقی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
من اگه نماز شبم قضا بشه
بچه هایی که تو بسیج کار میکنن
نماز صبحشون قضا میشه
همینقدر بی ادعا
همینقدر ساده
همینقدر قشنگ
"شهیدمحمدحسینمحمدخانی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
صدایش می زدند"نیم وجبی" ژ ۳ اش را که می گذاشت کنارش روی زمین،کمی از آن بزرگ تر بود.
"شهید مرحمت بالازاده"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#برشی_از_کتاب #برای_خدا_مخلص_بود عملیات والفجر ۳ بود. حاجی میخواست از خط بازدید کند, میگفت: ب
#برشی_از_کتاب
#برای_خدا_مخلص_بود
در بهمن ماه سال ۱۳۶۰, حاج همت به همراه حاج احمد متوسلیان و تعدادی دیگر از بچههای سپاه پاوه و مریوان به جنوب رفتند.
یک هفته بعد هم, برای من پیغام فرستاد که وسایلم را جمع کنم و برای رفتن به جنوب آماده شوم.
به دزفول رفتم و بعد از این که چند روز در خانه یکی از دوستان حاجی سکونت داشتیم, به طبقه دوم یک ساختمان که دو اتاق داشت رفتیم و با اسباب و اثاثیه مختصری که همراهم برده بودم, در آنجا ساکن شدیم.
حاجی اغلب دیر وقت به خانه می آمد.
از آن طرف هم صبح خیلی زود از خانه بیرون می رفت و تقریباً تمام روز تنها بودم.
یک بار, سه شب بود که به خانه نیامده بود.
شهر خیلی ساکت و آرام بود.
کوچه ها و خیابانهای شهر هم در تاریکی مطلق فرو رفته بود.
تنها نشسته بودم زیر نور چراغ گردسوز و کتاب می خواندم.
ناگهان صدای در آمد.
ساعت را نگاه کردم, یک و نیم صبح بود.
از جا بلند شدم و رفتم در را باز کردم.
حاجی پشت در بود, آن هم با چه وضعی, سر و صورت و لباسش گل خالی بود.
چهره اش هم خیلی خسته بود و نشان میداد که چند شب است که نخوابیده.
داخل شد و گفت: "شرمندهام! حلالم کن. یکی دو هفته است که تو رو آوردم اینجا, اون هم با این وضعی که اینجا داره, حالا هم بعد از چند شب با این قیافه اومدم خونه."
سپس یک راست به حمام رفت.
یادم هست آن شب آب گرم نداشتیم و مجبور شد با آب سرد دوش بگیرد.
تمام این سختی ها و دوری ها را به عشق حاجی تحمل می کردم و کمی و کاستی برایم هیچ اهمیتی نداشت.
فقط دوست داشتم همراه او باشم.
#قصه_فرماندهان
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
خواهران گرامی! حِجاب شما برتر از خون شهیدان است و دشمن پیش از آنکه از خون شهید به هراس آید، از حِجابِ کوبنده تو وحشت دارد.
اللهم عَجّل لِولیکَ الفَرَج والعافِیهَ و العاقِبَهَ وَالنَصر.
"شهیدمحمدعلی صمدی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab