◉
سعیکنیدقرآنانیسومونستانباشد
نهزینتدکورهاوطاقچههایمنزلتان شود؛ بهتراستقرآنرازینتقلبتانکنید.
#شهیدسیدمجتبیعلمدار
خادمینشهداءشهرستانملایر
27.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◉◉
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد...
- گوشه ای از مراسم تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در سامن
خادمینشهداءشهرستانملایر
#عملیاتکربلای۵
نیمه شب ۱۹ دیماه ۱۳۶۵
آب گرفتگی شلمچه
لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام
🌷یاد و خاطره شهدای غواص تخریبچی گرامی باد
خاطرات حماسه #کربلای۵
@Shahadat1398🕊
۱۹ دی مـاه . . .
یادآور فریادهای "یا زهرایی" است
ڪہ قلـب دشمـــن را
در خاڪ شلمچه لرزاند و هراس را
برای دشمنِ اشغالگر به ارمغان آورد ..
#سالروزعملیاتکربلای۵
#بارمزیازهـــــرا
گروهان یکم گردان #مسلمبنعقیل #ملایر
به فرماندهی #شهیدسیدرحمتاللهسلطانی
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم/ هوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم گَرَم صد لشکر از خ
اسرار غمش گفتم در سینه نهان دارم
رسوای جهانم کرد این رنگ پریدنها
#شهیدمدافعحرممهندسعلینظری
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
اسرار غمش گفتم در سینه نهان دارم رسوای جهانم کرد این رنگ پریدنها #شهیدمدافعحرممهندسعلینظری @S
•••
#شهادتلیاقتمیخواد..🕊
- چهارم آبان ماه ساعت ۸ صبح برای کلاس اخلاق وارد سالن جلسات #شهیدحاجرسولحیدری شدیم سالن جلسات تقریبا خالی بود من در صندلی ردیف اول نشستم همان لحظه هم علیآقا وارد سالن شد و با توجه به خالی بودن صندلیهای جلو اما در صندلیهای جلوی درب ورودی نشست.. گفتم: علی آقا بفرما جلو.. گفت: عقب راحت ترم.. دوباره گفتم: علی بیا جلو جا هست.. خندید گفت: حاجعلی این صندلیها موقتیست دل نباید بست.. (عدم دل بستن به جا و مکان دنیوی جز شاخصهای شهدا بود) گفتم:باشد هر جور راحتی..
- همکاران یکی یکی وارد سالن شدن و نشستند.. سخنران جلسه حاجآقایعقوبی بود که در رابطه با مباحث اخلاقی و اعتقادی شروع به صحبت کرد.. همه گوش میکردیم اما علی با تمام جان به حرفهای حاج آقا یعقوبی گوش می داد ( #احترام به استاد و روحانیت از ویژگیهای اخلاقی علی بود.) بعد از صحبتهای حاج آقا همکاران صحبت کردند و نظردادن در رابطه با موضوعات مطرح شده که در بین صحبتها برخی دوستان با بغل دستی خود صحبت میکردند..
نوبت به حاجمحسن شد که صحبت کند بعد از چند دقیقه از صحبتهای حاجمحسن من و چند نفر از همکاران شروع به یواش صحبت کردن شدیم که حاج محسن گفت: میشه پچ پچ نکنید؟!! اما پچپچها دوباره شروع و حاج محسن اینبار خطاب به علی گفت: علیجان بسه ساکت... صدای خنده همهیمان بلند شد و گفتیم علی همیشه ساکت و کم حرف است اما اینبار چند بار خندید و حرف زده.. (اخرین لبخند شهید)
- جلسه تمام شد و همه رفتیم محل خدمتمان.. ظهر شد و اذان ظهر گفته شد.. نماز را با جماعت اقامه کردیم.. علی هم مثل همیشه حضور داشت (آخرین نمازمان باهم) بعد از خواندن نماز از نمازخانه خارج شدیم.. رو به روی ساختمان آشپزخانه علی را دیدم که در ماشین کنار راننده تقریبا به حالت نشسته و خوابیده نشسته بود.. بهش نزدیک شدم گفتم: علیجان فکر کنم خیلی خسته هستی چشمات نیمهبازه.. گفت: آره خیلی خوابم میاد.. گفتم خوب برو کمی استراحت کن.. گفت: فعلا وقتش نیست کار دارم بعدا میخوابم.. چهرهاش زیبا و نورانی شده بود.. گفتم علیجان نوربالا میزنی، چهرهات نورانی شده نکنه خبرایی هست؟!!
گفت: نه بابا چه خبری؟!! .. گفتم نکنه میخوای شهید بشی مراقب خودت باش؟!! خندید و با تبسمی معنا دار گفت: نه حاجعلی شهادت لیاقت میخواد که ما نداریم..
گذشت و علی رفت دنبال تکلیفش..(تکلیف مداری و تعهد کاری از شاخصهای شهید علی بود.)
- چند ساعت بعد از آخرین دیدارمان درست بعد از نماز مغربوعشاء هنگام اغتشاش به ضرب گلوله علی آسمونی شد و داغش بر دلهایمان نشست..💔
او لیاقت شهادت را داشت و به آرزویش هم رسید.🌷
#پاسدارومهندسشهیدعلینظری
#روحششادویادشگرامی🌹
#راویآقایاحمدوندهمکارشهید
#ادامهدارد...
🚫 برایاینپست #کپیبدونلینککانالجایزنیست
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
اسرار غمش گفتم در سینه نهان دارم رسوای جهانم کرد این رنگ پریدنها #شهیدمدافعحرممهندسعلینظری @S
رقیب گفت بر این در
چه میکنی شب و روز؟
چه میکنم! دل گم کرده باز میجویم...
#طلبگی یک شغل نیست
یک باور است . . .
#روزتمبارکعزیزدل💔 :)
#شهیدآرامانعلیوردی . . .
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
#طلبگی یک شغل نیست یک باور است . . . #روزتمبارکعزیزدل💔 :) #شهیدآرامانعلیوردی . . . @Shahadat
تو مرا یاد ڪنی ، یا نڪنی ...!
باورت گر بشود ، گر نشود ،
حرفی نیست
اما ...
نفسممیگیرد ...
در هوائی ڪه نفسهای تو نیست ...💔
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
کجا روم که دلم پایبندِ مهرِ کسیست
سفر کنید رفیقان که من گرفتارم...